ادامه مطلب قبل👇👇
🌾اعجوبه ای بود.
🌾نقشه ای عملیاتی کشیده بود که در غالب عملیاتی نفوذی و مخفی صدام را در عراق ترور کند.
🌾منافقین هم اصلا دل خوشی از او نداشتند و دائم به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به او بودند تا جایی که حتی بعد از شهادت، مراسم ختمش را هم تهدید به بمبگذاری کرده بودند.
🌾تا میتوانست به کشورهای مختلف مثل سوریه و لبنان و حتی ژاپن و جاهای مختلف میرفت تا چیزهای بیشتری یاد بگیرد و به همرزمانش یاد بدهد.
🌾اسکی رزمی را بهرام وارد آموزشهای سپاه کرد و اولین دورههای چتربازی در سپاه را بهرام پایهگذاری نمود.
🌾عاقبت در اردیبهشت ۱۳۶۵ برای ماموریتی عازم پادگان بادینه ای در اطراف ورامین شد و قرار بود عده ای را که به خاطر سیل در این پادگان محاصره شده بودند را نجات بدهند که به علت سقوط هلی کوپترشان به همراه نه نفر دیگر از همرزمان به شهادت رسیدند.
🌾قبل از پرواز بهرام به مادرش زنگ زد و از ایشان خواست هوای همسر و پسر سهونیم ساله اش حامد و فرزند توی راهی اش را داشته باشد. به مادرش گفته بود فرزند توراهیمان دختر است و اسمش هم زهرا است.
🌷شهادت: ۱۳۶۵/۲/۱۵ ورامین، سقوط هلیکوپتر
#شهید_بهرام_شهپریان
#بهشت_زهرا
قطعه ۵۳
ردیف ۱۴۷
شماره ۹