یادداشت #حسین_شریعتمداری
سهمیه تهران از مجموع نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۳۰ نفر است ولی یک طیف سیاسی که اعضای آن در مبانی فکری با یکدیگر مشترک هستند، دو لیست ۳۰ نفره جداگانه دادهاند و هرکدام نیز اعلام کردهاند که در ارائه لیست خود #احساس_تکلیف کردهاند! و حتماً تکلیف شرعی مورد نظرشان است! در این باره گفتنی است:
۱- اگر حضور نیروهای متعهد #انقلابی و مردمی در خانه ملت یک تکلیف دینی و ملی است، که هست، هر اقدام و حرکتی که به این حضور لطمه بزند و مانع از انتخاب نمایندگان شایسته شود، به یقین یک اقدام غیرشرعی و #ضدملی است، و از آنجا که ارائه دو لیست جداگانه از نامزدهای متعهد و مردمی بدون تردید راه ورود آنان را به مجلس #دشوار میکند، با جرأت میتوان گفت که اقدام مورد اشاره، اقدامی خلاف شرع و مغایر با منافع ملی است. چگونه میتوان سنگاندازی برسر راه انتخاب نمایندگان متعهد را تکلیف شرعی دانست؟!
۲- ممکن است گفته شود -که بعضی گفتهاند- «ما مامور به انجام #تکلیف هستیم و نه، #نتیجه»! و برای نظر خود از بیانات حضرت امام(ره) شاهد میآورند! که باید گفت این برداشت از سخن امامراحل یک برداشت غیرواقعی و #انحرافی است. منظور حضرت ایشان، آن است که برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید بر اساس تکلیف عمل کرد و افراد در این حالت اگر هم به هر علت نتیجه مطلوب به دست نیامد، احساس نگرانی و ناامیدی نمیکنند. چرا که همه جوانب کار را بررسی کرده و سنجیده (نگاه به نتیجه) و سپس دست به کار شدهاند.
#رهبر_معظم_انقلاب در این خصوص میفرمایند؛ «امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ تکلیفگرایی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند، برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد.»
#ایران_قوی
#انتخاب_قوی
#اتحاد_جبهه_انقلاب
🔴 گونه شناسی کوفیان در زمان امام حسن(ع) و جامعه امروزی ما
🔻 مردم کوفه در زمان امام حسن مجتبی (ع) را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
1️⃣ #امویان:
که بهعنوان ستون پنجم و نفوذی دستگاه معاویه در کوفه عمل میکردند و از سران اینها میتوان عمربنسعد و عَمروبنحُریث را نام برد.
2️⃣ #خوارج:
کسانی که فقط به درگیری با سپاه شام میاندیشیدند؛ البته نه از نگاه و رویکرد امام حسن(ع)؛ بلکه براساس مبانی خود در تکفیر اهل شام. اینها خود را از امام حسن(ع) هم اتقلابیتر میدانستند و شمربنذیالجوشن و شَبَثبنرِبعی از سران این گروه بودند. اینها برای حضرت هزینه درست میکردند و شاید بتوان گفت که نقش این گروه در تحمیل صلح بر امام حسن(ع) زیاد بود. عجب اینکه آنها در ادامه کار بهسمت معاویه چرخیدند!
3️⃣ #شکاک_ها:
کسانی که فریب خوارج را خورده بودند؛ اما هنوز در سلک آنها درنیامده بودند. اگرچه که مخالفتی از اینها سرنمیزد، اما قابل اعتماد نیز نبودند.
4️⃣ #الحمراء:
که حدود بیستهزار جنگجوی تازه همسلمان و غیرعرب بودند و بهدلیل ناآشنایی با معارف حقیقی اسلام، بهراحتی گول می خوردند. همین ها بودند که در ماجرای همراهی امام حسن(ع) و قضیه عاشورا، بهنفع امویان حرکت کردند واز روی نا آگاهی به دشمنان ائمه(ع) پیوستند.
5️⃣ #شیعیان:
مردمانی بابصیرت که پابهرکاب حضرت، آماده جنگ و مبارزه بودند ولی تعدادشان اندک بود .
🔻حال نوبت آن است که از تاریخ درس بگیریم:
اگر معاویه را نماد «دشمن خارجی» بگیریم، شاید بتوان راهبردها و راهکارهای او را بر حرکات دشمنان مختلف نظام اسلامی تطبیق کرد. برخی را از عاقبت تقابل با خود میترسانند و برخی دیگر را با تطمیع و تهدید از میدان بهدر میکنند.
🔻 نیروهای داخل جامعه هم شامل همان تقسیمبندی بالا هستند:
🔸«نفوذیها» که دل در گرو دشمن دارند و پازل دشمن در داخل کشور را تکمیل میکنند.
🔹خوارج که همان انقلابینماها هستند که همیشه دچار افراط و تفریط می شوند و با تند روی ها ی خود برای انقلاب هزینهسازی میکنند.
شکاکها که تحت تاثیر شایعات فضای مجازی و کمکاری نیروهای انقلاب و احیاناً خلاف کاری های انقلابینماها یا نفوذیها قرار می گیرند و نسبت به اصل نظام و کارآمدی آن تردید می کنند .
🔹 الحمراء را شاید بتوان بر افرادی تطبیق کرد که هم شور و هیجان و قدرتعمل دارند ولی مطالعه کافی ندارند لذا فهمشان از مبانی انقلاب و اسلام، بهاندازه کافی نیست. به همین دلیل باید به آنان آگاهی و بصیرت لازم را داد؛ وگرنه خدایناکرده ممکن است فریب بخورند و جزء ریزش های انقلاب شوند .
🔹 و نهایتا انقلابیون مؤمن و با بصیرت ، که به آرمان های انقلاب وفادارند و با فهم درست از تحولات داخلی و بینالمللی، همواره پای کار انقلاب مانده و با همه سختیها و مشقتها، کار انقلاب را پیش بردهاند.
✅ #نتیجه : تاریخ چیزی جز برآیند این نیروها بر هم نیست. پس هرگاه مؤمنان انقلابی که متناظر بر شیعیان مخلص دوران امام مجتبی(ع) هستند، به وظایف خود عمل کنند و با شکست توطئه نفوذیهای دشمن و انقلابینماها، سایر طیفهای جامعه را به خود جذب کنند و آنها را هدایت کنند، قاعدتا میتوان آینده جامعه را آیندهای مطلوب و تضمینشده دانست؛ آنچنانکه در دوران انقلاب اسلامی، این اتفاق رخ داده است.
یادآوری یک نکته #بسیار_مهم
#عدم_منافات_تکلیفگرائی_با_دنبال_نتیجه_بودن
💠 امام خامنه ای:
یک سؤال دیگر این است که رابطهی #تکلیفمداری با #دنبال_نتیجه_بودن چیست؟ امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختیها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟
حتماً #تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتائج معینی بود؛ دنبال نتائج بودند.
مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتی هم به نتیجهی مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیتها برنامهریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده.
بنابراین، این که تصور کنیم تکلیفگرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.
در دفاع مقدس و در همهی جنگهائی که در صدر اسلام، زمان پیغمبر یا بعضی از ائمه (علیهمالسّلام) بوده است، کسانی که وارد میدان جهاد میشدند، برای تکلیف هم حرکت میکردند. جهاد فیسبیلالله یک تکلیف بود. در دفاع مقدس هم همین جور بود؛ ورود در این میدان، با احساس تکلیف بود؛ آن کسانی که وارد میشدند، اغلب احساس تکلیف میکردند.
اما آیا این احساس تکلیف، معنایش این بود که به نتیجه نیندیشند؟ راه رسیدن به نتیجه را محاسبه نکنند؟ اتاق جنگ نداشته باشند؟ برنامهریزی و تاکتیک و اتاق فرمان و لشکر و تشکیلات نظامی نداشته باشند؟ اینجور نیست. بنابراین #تکلیفگرائی هیچ منافاتی ندارد با دنبال #نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست میآید، چگونه قابل تحقق است؛ برای رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههای مشروع و میسّر، برنامهریزی کند.
🇮🇷🗳🇮🇷