eitaa logo
معیار
636 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
127 فایل
حجة الاسلام سلیمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
حتما بخوانید👇 . قال و الزمان عجل الله تعالی فرجه : بی یدفع الله البلاء عن اهلی و شیعتی همانا خدا به واسطه من را از اهل و من دور میکند. همه ما این روزها درگیر بلاییم. گاهی بلای خود ، گاهی بلای ترس از آن. آرامش جسمی گروهی و روانی همه ما به هم خورده است. دغدغه های‌مان تا سطح و ژل و .. فروکش کرده. دعواهای بچگانه اصحاب و جنگ انتقام ، بر نگرانی های‌مان افزوده. طوری ، سالها ، به بازی گرفته شده است که ما نقاب‌دارانِ اعتقاد هم این روزها همه شعارهای‌مان را فراموش کردیم. راستش گمان نمیکنم این روزها کسی حتی جرات کند مردم را به دعوت کند، و اگر میکند حتما صابون تمسخر حتی از جانب مذهبی‌پوش! ها را به تن مالیده است. کجاست آن همه شعار و ادعا؟! این نوشته هرگز در پی نفی اهمیت یا عمل به توصیه های نیست ، اما یادمان باشد « با توکل زانوی اشتر ببند » را. نه رهایش کن ، نه را فراموش کن. دوا را طبیب می‌دهد و شفا را خدا. اگر روزی با بلای وبا از سامرا ریشه کن شد ، چون عقیده به اعجاز آن کلام قدسی وجود داشت. اگر امروز من از توسلم اثر نمی بینم چون برای تفنن و آزمون است.._ و صد البته که همین هم بی جواب نمی ماند_ یادمان باشد ، دلسوز ما کسی است که غصه دار همیشگی ماست : انا غیر مهملین لمراعاتکم و یادمان بیاید که حضرتش به مرد بحرینی فرمود اگر همان لحظه مرا صدا می زدید ، دستگیری می کردم. میان این همه توجه به ماسک و ژل و شستشو _ که صد البته لازم است_ از توجه پر از اضطرار به حضرتش غافل نباشیم _ که هزار البته واجب است_ نمیدانم دیگر باید چه رخ بدهد تا متوجه شویم : الاهی عظم البلاء و برح الخفاء و انکشف الغطاء و ضاقت الارض و منعت السماء را.. شاید هم تا همین جایش بلدیم و ادامه اش را در یاد نمی آوریم که : انت المستعان و الیک المشتکی و علیک المعول فی الشده و الرخا.. کاش بیاییم و بخوانیم ، با تضرع هم بخوانیم که خدای بنده نواز است و مهربان‌تر از مادر.. . در کنار عمل به همه احتیاطات عقلانی و توصیه های پزشکی ، خواندن دعای را در دستور کار خود قرار بدهیم.. مگر بلا چه معنای دیگری دارد؟! . همه را به این دعای شریف دعوت کنیم.. باور کنیم اثر دارد.. . لطفا برای ترویج و دعوت به خواندن این دعا پست را در حد توان منتشر نمایید.
السلام علیک أیتها الصدیقةالشهیدة باران گرفت و قصه ی دریا شروع شد تکبیرهای جنگل و صحرا شروع شد بابا که رفت دختر خود را بغل کند بغضش گرفت و عشق همانجا شروع شد صف بسته بود جمع ملائک در انتظار پرده کنار رفت و تماشا شروع شد کوثر به جوش آمد و رضوان خروش کرد جشن و سرور عالم بالا شروع شد چشمش به چشمهای پدر خورد و بعد از آن لبخندهای ام ابیها شروع شد تا سالها برای پدر، مادری کند همراه او بماند و پیغمبری کند تا عشق را نفس بکشد در هوای او بابا برای او شود و او برای او هی دور او بچرخد و پروانه ای شود دستش برای موی پدر شانه ای شود خیره شود به صورت او تا به ماه خود بوی بهشت هدیه کند با نگاه خود تا پاره ی تنش بشود، میوه ی دلش آئینه ای مقابل شکل و شمایلش تا سالها همین بشود ماجرای او: بابا برای او شود و او برای او بادی وزید و خنده ی دریا تمام شد احساس خوب جنگل و صحرا تمام شد خورشید او غروب خودش را بغل گرفت یخ بست قلب عالم و گرما تمام شد آئینه ای شکست و غمی انعکاس کرد آئین مهربانی دنیا تمام شد تنها بهانه بود برای وجود او راهی شد و بهانه ی زهرا.س  تمام شد این کار، کار کیست؟! چه بد می زند به در باور نکردنیست، لگد می زند به در؟! مشعل گرفته است که آتش به پا کند یا با طناب دست شما را جدا کند شاید تو بی شوی و او بدون تو... از پشت در صدا بزنی نرو! یعنی که قطره قطره بریزی به کوچه ها نامش نیفتد از دهنت تا به انتها یعنی بجنگ! وقت تماشا نمانده است یعنی به او نشان بده تنها نمانده است اینجا کجاست؟! ! چه می کنی؟! تنها ترین نشانه ی پاکی چه می کنی؟! اینجا غریبه نیست، چرا رو گرفته ای؟! آیا تویی که دست به زانو گرفته ای؟! دیر آمدم بگو که چه کردند کوچه ها بانوی قد خمیده! زمین می خوری چرا؟! این کودکت چه دیده که هی زار می زند؟! هی دست مشت کرده به دیوار می زند حق دارد او که طاقت این روز را نداشت روزی که خانه دست کم از کربلا نداشت روزی که از صدای غمت شهر خسته شد روزی که چشمهای تو یکباره بسته شد روزی که زخمهای عمیقت دوا نداشت روزی که گریه های تو دیگر صدا نداشت ای کاش بر زمین اثری از نبود ای کاش دست شوهر تو بی نمک نبود توفان گرفت و آن شب یلدا شروع شد خون گریه های عالم بالا شروع شد... حسن اسحاقی
ما ۹ میلیون رای داشتیم هرنفر فقط یک نفر رو راضی کنه میشه ۱۸ میلیون هرنفر فقط یک نفر طرفدار پزشکیان را پشیمان کنه میشه ۹ میلیون نفر پشیمان به همین سادگی برای جهاد کنیم