مداد من
✅ به نام خدای محمد (ص) ✅ مردِ اول اسلام!! (14) با آن که بیشتر مردم یثرب مسلمان و یا موافق پیغمبر ب
✅ به نام خدای محمد (ص)
✅ مردِ اول اسلام!! (۱۵)
... یهودیان گفتند آن پیغمبر که ما انتظار او را داشتیم محمد نیست و در مقابل آیات قرآن، تورات و انجیل را به رخ مسلمانان میکشیدند و میگفتند آنچه قرآن می گوید با آنچه در کتاب های ماست، یکی نیست. آیات متعددی از قرآن در این باره نازل شد که به موجب آن، تورات و انجیل در طول زمان، دستخوش تحریف شده است و دانشمندان یهود برای آن که مقام خود را حفظ کنند آن آیات را دگرگون کردهاند. (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 69) سرانجام قرآن به یکباره رابطه اسلام را با یهود و نصاری برید و برای آن که به عرب بفهماند آنان در مقابل یهود امتی جداگانه هستند گفت: عرب بر ملت ابراهیم و ابراهیم جد اعلای اسرائیل است:
«يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّورَاةُ وَالإنجِيلُ إِلاَّ مِن بَعْدِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿۶۵﴾ هَاأَنتُمْ هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۶۶﴾ مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۶۷﴾» «ای اهل کتاب چرا در مورد ابراهیم خصومت میکنید؟ مگر نه این است که تورات و انجیل پس از ابراهیم فرستاده شده است؟ شما در آنچه میدانید خصومت کردید. چرا در چیزی که نمیدانید خصومت میکنید؟ در حالی که خدا میداند و شما نمیدانید. ابراهیم نه یهودی بود و نه ترسا و نه مشرک بلکه مسلمانی پاک اعتقاد بود.» (آل عمران)
تغییر قبله
مطابق نقل مشهور، پیغمبر (ص) تا ۱۷ ماه پس از ورود به مدینه هنگام نماز رو به مسجد الاقصی میایستاد. یهودیان می گفتند: محمد قبله نداشت تا آنکه ما به او یاد دادیم. رسول خدا (ص) از این سرزنش آزرده خاطر بود. روزی که در مسجد بنی سلمه نماز ظهر میخواند، در شعبان سال دوم، در بین نماز این آیه بر وی نازل شد:
«قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ» «نگاهت به اطراف آسمان را مىبينيم. تو را به سوى قبلهاى كه مىپسندى مىگردانيم. پس روى به جانب مسجدالحرام كن. و هر جا كه باشيد روى بدان جانب كنيد. اهل كتاب مىدانند كه اين دگرگونى به حق و از جانب پروردگار آنان بوده است و خدا از آنچه مىكنيد غافل نيست.» (بقره / 144)
👈 ادامه دارد ...
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدا ✅ ۱۰۰ ضربه شلاق، اگر از خنده غش نکنی!!! (۵) در این چند دقیقه که «مداد من»، مجله شارل
✅ به نام خدا
✅ ۱۰۰ ضربه شلاق، اگر از خنده غش نکنی!!! (۶)
این مجله بگونه ای از حقوق خنده و خنداندن صحبت می کند که اگر کسی از کوه قاف آمده باشد و هیچ چیز از اسلام نداند فکر می کند فرانسه و فرانسویان شادترین، آزادترین، مهربان ترین و ... مردم دنیا هستند و حال آنکه اگر به داروخانه های آنجا برود و آمار فروش قرص های آرام بخش و عفونتی را بگیرد نظرش عوض خواهد شد. اگر سری به زندان هایش بزند نظرش قطعاً عوض خواهد شد. اگر دعواهای مردمش بر سر مال و منال را ببیند حتماً نظرش عوض می شود. اگر ...
به هر حال این مجله؛ خنده را حق طبیعی افراد، انتقاد بر پایه تمسخر را بهترین نوع نقد، خندیدن را حق اجتماعی و آزادی بیانی که لبخند آفرین باشد را از ارکان وجودی خود می داند. این مجله «فرهنگ لغو» را عامل خفه نمودن خنده ها می داند و آرزومند است که روزی جهان بدون لغو را ببیند.!!
آنچه گذشت، گوشه کوچکی از پرونده سیاه شارلی ابدو؛ مجله ای سر تا به پا مسخره! بود. در بین تمام مغالطاتی که این مجله نسبت به خنده و خنداندن دارد جالب است که این مجله با داعیه انتقاد به شیوه تمسخر و هتک حرمت، سران حکام خود را مسخره نمی کند!! جالبتر آنکه ردی از تمسخر آمریکا در این مجله نمی یابید.!! این در حالی است که شارلی ابدو زمین و زمان را به باد تمسخر می گیرد.
از طرفی در فضای مجازی، جواب توهین، اسلحه نیست.! پاسخ باید از جنس مجازی باشد و صد البته کوبنده و طوفنده.!! رسالت مدادها اینجا مشخص می شود که بر کاغذ بنشینند و جواب را بنگارند.!
به هر حال از منظر اسلام آفریننده خنده از مسیر تمسخر به اشد مجازات محکوم می شود زیرا تمسخر بر دو پایه تضعیف و تحقیر بنا شده است. کسی که مسخره می شود هم تضعیف شده و هم تحقیر! و اسلام چنین اجازه ای را صادر ننموده است البته واضح است که هیچ عقلی حتی عقل های مریض هم چنین اجازه ای صادر نمی کنند.!! این در حالی است که به آفرینندگان لبخند و خنده از مسیر درست و صحیح، مژده بهشت داده شده است.! مزد خنده حلال، زندگی در بهشت است همان جا که باید یک عمر برای وصالش تلاش کنیم و زحمت بکشیم.
✍ مترجم؛ مکتبخانه قرآنی امام رضا (ع)
🗓 پائیز ۹۹ ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#تقویم_نگار 🗓
☘ سهشنبه
🔅 ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۹
🌙 ۱ ربیعالثانی ۱۴۴۲
🎄 ۱۷ نوامبر ۲۰۲۰
🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز:
🔸قیام توابین (۶۵ هجری قمری)
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ بسم الله الرحمن الرحیم ✅ رمز و راز آزادی! (۱) سلام. من آرین هستم. در یک خانوادهٔ غیرمذهبی به دنی
✅ بسمالله الرحمن الرحیم
✅ رمز و راز آزادی 2!
امروز57.6.20 ساعت 8 صبح هست و من آمادهٔ رفتن به کانون هستم؛ برای اولینبار. این نتیجه فکرهای دیشب من بود. به درب ورودی کانون که رسیدم پسری جلوی من را گرفت و گفت: «سلام اسم من محمد است؛ برای کلاسهای آقا هادی آمده ای؟».
گفتم: «بله».
گفت: «خیلی خوب، بیا تا کمی اینجا را نشانت بدهم و بعد هم برویم کلاس؛ من هم تازه رسیدم». از راهپلههای کانون آمدیم پایین. محمد داشت داستانی را تعریف میکرد که توپ قرمز رنگی جایی برای نشستن پیدا نکرد و بر روی صورت من نشست. آخ چقدر دردم آمد. کانون یک حالت مربع شکلی داشت. گوشه گوشهٔ آن مرگ بر شاه و عکسهای امام بود. سقفش را آبی رنگ کرده بودند و چفیه و عکس های زیبایی روی سقف نصب کرده بودند. خیلی فضای زیبا و دلچسبی بود. محمد من را با مسئولین کانون آشنا کرد و گفت:« دیر میشود بیا تا سریعتر به کلاس برویم!!؛ حتماً آقا هادی منتظر است».
وارد کلاس که شدیم، دیدم آقا هادی روی صندلی نشسته و منتظر است. همینکه ما را دید ایستاد و به من سلام کرد. باورم نمیشد!!!. این اولین باری بود که میدیدم کسی برای ما کوچکترها از جایش بلند میشود و سلام میکند. من هم جواب سلامش را دادم.
هر جمعه به کلاس میآمدم و آقا هادی دربارهٔ نگاه اجتماعی اسلام به نماز توضیح میداد. مثلاً نماز و تمرکز، نماز جماعت و کارگروهی، مسجد و مدیریت محله، نماز و نشاط روحی و بحثهای دیگر.
به کلاس های کانون می رفتم تا اینکه محرم شد؛ ماه گریه و نشاط!!. من نمیدانستم ماه محرم چیست و برای چه همهٔ مردم عزاداری و گریه میکنند. اما دیدم که سربازان شاه مانع عزاداری و مراسم روضه میشدند.
ظهر که شد بعد از نماز و استراحت رفتم نزد آقا هادی و گفتم :«چرا مردم عزاداری میکنند؟ چرا شاه مانع آنها میشود؟».
آقا هادی گفت: «امروز ماه محرم شروعشده است؛ ماهی که امام حسین به همراه خانوادهاش به دعوت مردم کوفه برای رهبری و اصلاح جامعهٔ آنها عازم سفر شد؛ اما بر سر راه آنها سربازان یزید ...».
بعدازاین که صحبتهای آقا هادی تمام شد، تازه متوجه شده بودم که امام حسین کی هست و چرا همهٔ مردم برایش عزاداری میکنند. من که علاقهام به امام حسین خیلی زیاد شده بود، به خانه رفتم و گفتم: «پدر من میخواهم اسمم را عوض کنم!!».
پدرم کمی تعجب کرد و گفت: «حالا اسمت را چه چیزی میخواهی بگذاری؟».
گفتم: «حسین»
پدرم پرسید: «چرا حسین؟».
ادامه دارد ...
✍ طاها طالعی اردکانی
🗓 پاییز ۹۹
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
🎂 تولد داریم... تولـــد 🎂 🎊 #جشن_تولد_یک_سالگی کانال مداد من البته با دو هفته تاخیر 😉 🎈 یه
بنابر قولی که دادیم ؛
بمناسبت #جشن_تولد_یک_سالگی کانال
امشب #گزارش فعالیتهای یکسالهی کانال رو خدمتتون ارائه میکنیم.
🎁🎈🎂🎈🎁
#سالی_که_گذشت را در کانال #مداد_من بخوانید 👇
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای محمد (ص) ✅ مردِ اول اسلام!! (۱۵) ... یهودیان گفتند آن پیغمبر که ما انتظار او را داشت
✅ به نام خدای محمد (ص)
✅ مردِ اول اسلام!! (۱۶)
... پیغمبر (ص) در همان حال رویش را از بیت المقدس به طرف کعبه کرد. این مسجد در تاریخ اسلام به مسجد ذوقبلتین معروف شده است. تغییر قبله از مسجد الاقصی به مکه بر یهود و منافقان گران افتاد زیرا مجدداً خرده گیری هایشان شروع شد. اینکه چرا بدعت آوردید و قبله را عوض کردید؟!! در پاسخ به این جو روانی، آیه نازل شد؛ «سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» «به زودی بیخردان مردم میگویند چه چیز ایشان را از قبلهای که بر آن بودند برگرداند؟! بگو: خاور و باختر از آن خداست؛ او هر که را میخواهد به راه راست هدایت میکند.» (بقره / 142) (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 69)
برقراری امنیت اجتماعی
به هر حال؛ پیامبر (ص) در مدینه توانست قبایل اوس و خزرج را که قریب به صد سال در حال جنگ بودند (به ویژه پس از جنگ بُعاث که همه قبیلههای یثرب (مدینه) در آن شرکت داشتند) متحد کند. وی بر پایه مسلمانان مهاجر مکه و مردم مدینه، جامعه و دولتی نوین به نام اُمَّت تأسیس کرد و با انعقاد پیمان برادری بین مسلمانان پایه های امت واحده را پی ریزی کرد.
نخستین گام پیامبر (ص) در یثرب برقراری امنیت اجتماعی بود. نگارش سند «میثاق مدینه» در این راستا صورت پذیرفت.
این قانون اساسی به رأی گذاشته شد و همه با لبخند رضایت مهر تأئید زدند. جامعه نوپای پیامبر (ص) با جیب خالی و اقتصادی داغون شکل گرفت. از طرفی اموال مهاجرین در مکه مصادره شد و تحریم های خارجی شکل گرفت. قدرت خرید مهاجرین به مرز صفر رسیده بود. خط فقر هر روز ضخیم تر می شد.! مردم مدینه که تازه طعم شیرین اسلام را فهمیده بودند برای مهاجرین، سبد کالا و بسته حمایتی در نظر گرفتند. موج همدلی و برادری در بین انصار و مهاجرین مشهود بود.
برقراری امنیت سیاسی
با ایجاد ثبات اجتماعی و فرهنگی در مدینه، فعالیت های برون مرزی پیامبر (ص) شروع شد. در قدم اول بایستی اموال مصادره شده پس گرفته می شد. مستکبرین تنها یک گزینه روی میز مذاکره گذاشتند؛ آنهم جنگ بود.!! اولین جنگ اتفاق افتاد؛ غزوه بدر.!
برخی که به مذاکره خوش بین بودند، بزودی طعم تلخ ترورها را چشیدند.! به هر حال همه گوش به فرمان نبی اکرم (ص) شدند. در قدم های بعدی؛ غزوه احد، احزاب، ... یکی پس از دیگری صورت گرفت. گرچه همه جا جنگ بود اما مدیریت رحمانی پیامبر (ص) و بخشش هایش، بوی خون را به بوی گُل تبدیل کرده بود.!
👈 ادامه دارد ...
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدا
✅ رکورددار عدم ثبت ازدواج!!
نام؛ غلامرضا
شهرت؛ قانعی
ت.ت؛ 12 / 10 / 1333 ش
ماسک به دهان! مداد به دست! سوار بر ماشین ایرانی و با رعایت پروتکل های بهداشتی راهی جنت آباد شدیم. در یک شب کرونایی! و با اجازه بر و بچه های بهداشت! مهمان حجه الاسلام قانعی شدیم. بنده، مرتضی و مجتبی با فاصله یک و نیم متری از هم و دو متری از حاج آقا! نشستیم. خیلی وقت بود که کسی از احوال استاد قانعی جویا نشده بود، از این رو؛ خیلی خوشحال شد و به گرمی سفره دلش را مقابل ما پهن کرد.
ماجرای پر فراز و نشیب این روحانی 66 ساله شنیدنی و البته حزین بود. در سال 51 ش راهی وادی علم یعنی حوزه علمیه می شود. سال بعد به یزد می رود و شاگرد اساتیدی چون؛ حجج اسلام علاقه مند، وامق و فرشاد می شود. با از دست دادن پدر و برادرش مجبور می شود به اردکان برگردد. افسار اقتصاد منزل را به دست می گیرد؛ هم کار و هم درس! سال 58 ش کبوتر حرم حضرت معصومه (س) می شود اما دو مرتبه بخاطر مشکلات اقتصادی برمی گردد. این دفعه شاگرد ایت الله خاتمی و شیخ علی محیطی می شود. پس از مدتی باز راهی قم می شود و از محضر آیاتی چون وجدانی فخر، پایانی، ستوده، حسن زاده آملی، انصاری شیرازی، گلپایگانی، صانعی، فاضل لنکرانی و علوی گرگانی استفاده می کند.
در یکی از سفرهای تبلیغی به اردکان، راهی روستای وراعون (بالای فخر آباد) می شود. هوای سرد و برف زیاد این مبلغ جوان را از پا می اندازد. عفونت و سرماخوردگی شدید باعث می شود تا این روحانی خوش استعداد به مدت 11 سال گرفتار حواشی این مریضی گردد.
حاج آقا در ادامه حرف هایی زد که ترجیحاً از نگاشتنشان می گذرم! زیرا می ترسم با نوشتن آنها یادداشتم بوی تبعیض، بی عدالتی و کم توجهی به خود بگیرد.!! از طرفی اگر نوشته شود، خیلی ها باید قلم برگیرند و پاسخ دهند. پس بگذریم ...
حاج آقای قانعی، سالیان سال است که امام جماعت بانک ملی است. وی همچنین 14 سال امام جماعت مسجد امام رضا (ع) جنت آباد بوده است.
ایشان قریب به 10 سال است که دفترخانه ازدواج نیز دارد و به گفته خودشان؛ رکورد دار عدم ثبت ازدواج در ایران! است.
مهمترین صحبت حاج آقا در این میهمانی ساده، بی ریا و بدون حکم مأموریت! پیرامون قدردانی از نعمت های موجود بود. دردسرهایی که قبلاً بود و اینک وجود ندارد؛ مشقت های غذایی، مشکلات درس خواندن، بی پولی و نداری، مسکن نامناسب، گرفتاری های اجتماعی و .... .
در پایان خدا را بخاطر تمام نعمت هایش سپاسگزاریم و برای طول عمر این طلبه رنج کشیده دعا می کنیم باشد که خدای متعال به همه ما توفیق خدمت به دینش را عنایت کند. آمین یا رب العالمین
✍ جواد حاجی اکبری
🗓 پائیز ۹۹ ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
بنابر قولی که دادیم ؛ بمناسبت #جشن_تولد_یک_سالگی کانال امشب #گزارش فعالیتهای یکسالهی کانال رو خدم
⏳ #سالی_که_گذشت ...
بسم الله ... 🌸🍃
از روزی که با انگیزهای وصف ناشدنی برای ایجاد این ورق در مجــــازستان اقدام کردیم ؛ 💪
و در یک جلسهی شش-هفت نفره تصمیممان قطعی شد ؛ 🍃
یک سال میگذرد... ⏳
در این سال ؛
به لطف خدا و کرمِ امام رئوفمان اتفاقات خوبی رقم خورد... 👌
☘ ۴ #دورهی_آموزشی مقدماتیِ یادداشتنویسی برگزار شد.
☘ ۲ دوره #فراخوان_یادداشت_نویسی برگزار گردید.
☘ برای اولین بار در عرصه یادداشتنویسی رسانهای، #یادداشت_صوتی منتشر شد.
☘ نکات آموزشیِ کاربردی و کوتاه، تحت عنوان #درس_نویسندگی تقدیم شما گردید.
☘ کانال #مداد_من به عنوان بستری برای نشرِ آثارِ جدیدالورودهای عرصهی یادداشتنویسی خوش درخشید.
☘ چندین یادداشتِ انتقادیِ منتشر شده در کانال مورد پیگیری #مسئولین مربوطه قرار گرفت.
و کارهای کوچک و بزرگ دیگر ... 🌿
که بیتردید بعضی از آنها با ضعف و کاستیهایی نیز همراه بودهاست.
اکنون ما ماندیم و شما رفقای همیشـــگی... ❣
و نظرات و راهنماییهایی که موجب دلگرمیِ ماست... 🙏
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#تقویم_نگار 🗓
☘ چهارشنبه
🔅 ۲۸ آبان ماه ۱۳۹۹
🌙 ۲ ربیعالثانی ۱۴۴۲
🎄 ۱۸ نوامبر ۲۰۲۰
🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز:
🔸قتل عبدالله بن معتز در زندان مقتدر عباسى(۲۹۶ق)
🔹رحلت عالم ربانی و متأله قرآنی، آیةالله سید موسی زرآبادی
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ بسم رب الشهدا
✅ به اصطلاح جوگیر ها !!
هنوز هم گوشه و کنار پچ پچ هایی شنیده می شود؛ نه، اینها داغ بودند،بچه بودند، خام بودند، آهنگران هم که آتش دیگ را بیشتر می کرد؛ والا اگر کمی دنیا دیده تر بودند نه با این حرف ها می شوریدند، نه ما اینقدر شهید می دادیم.
بله درست فهمیدید، مخاطب شهدا هستند.
خب کجا می روید، یک لحظه آنلاین باشید با شما حرف دارم، امام و شهدا با شما حرف دارند!!
اگر آنها اینگونه بودند پس کلام قله منطق و فکر در وصفشان کجا می رود؟ «من شرمم می آید که خود را در مقابل این عزیزان سرشار از ایمان و عشق و فداکاری به حساب آورم؛ آنان با عشق به خدای بزرگ، به معشوق خویش پیوستند و ما هنوز در خمِ یک کوچه هم نیستیم.»(صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص ۳۱۰)
این کلام پیر خمین است، رهبری که کلماتش سرشار از منطق و اخلاص بود، پس این پچ پچ ها یعنی چه ؟!
یا کلامِ مطهریِ شهدا را در کجای پازل ذهنتان قرار می دهید: «شهید را نمی شود در منطق افراد معمولی گنجاند؛ منطق او بالاتر است، منطقی است آمیخته با منطق عشق.»
(مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 462)
اصلا بگذارید خود «احیاء عند ربهم» حرف بزنند:
من محمدرضا جعفری هستم، به قول شما از آن داغ ها، در وصیت نامه ام هم گفته ام: « مطلبی که بخاطر آن جهاد می کنم، گسترش دین مبین اسلام و برپایی نظام جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی است؛ لذا این جنگ تنها جنگ ایران و عراق نبوده و من هم تنها بخاطر آن یا به خاطر تکه ای از خاک وطنم نمی جنگم.»(وصیت نامه شهید محمدرضا جعفری)
این هم از سخنگوی شهدا.
چرا ناراحت می شوید، من فقط نقل قول کردم، وجدانا قبول ندارید که وقتی که وصیت نامه شهدا را می خوانی انگار داری یک کتاب عرفان را ورق می زنی؟!
حرف مداد من این است، وقتی مدام وصیت نامه ها از همان اول از رهبر جامعه شان می گویند، این سطح ولایت مداری آیا جز از منطقی عالی سرچشمه می گیرد؟!
دوستان کمی صرف و نحو دفاع مقدس بخوانید تا درست شهدا را تجزیه ترکیب کنید!
✍ علیرضا کارگر
🗓 ۲۴آبان ۹۹
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای محمد (ص) ✅ مردِ اول اسلام!! (۱۶) ... پیغمبر (ص) در همان حال رویش را از بیت المقدس به
✅ به نام خدای محمد (ص)
✅ مردِ اول اسلام!! (۱۷)
جنگ بدر
از روزی که پیامبر (ص) پیمان دوم عقبه را با مردم مدینه بست، پیشبینی میشد که درگیری با قریش حتمی خواهد بود. (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۷۲) نخستین غزوه در ماه صفر سال دوم هجرت بود که آن را غزوه ابواء و یا ودّان نامیدهاند. در این لشکرکشی درگیری پیش نیامد. پس از آن، غزوه بُواط در ربیع الاول بود که در آن هم درگیری رخ نداد. در جمادی الاول خبر رسید که کاروان قریش به سرکردگی ابوسفیان از مکه عازم شام است. پیغمبر به سروقت آنان تا ذات العشیرة رفت ولی کاروان از قبل گذشته بود. این غزوهها از آن رو بینتیجه میماند که جاسوسانی در داخل مدینه از تصمیم پیغمبر آگاه میشدند و پیش از حرکت نیرو، خود را به کاروان میرساندند و آنان را از خطری که در پیش داشتند آگاه میکردند. کاروان هم یا مسیر خود را تغییر میداد و یا در رفتن شتاب میکرد. (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۷۳)
سرانجام در همان سال دوم هجری، مهمترین برخورد نظامی مسلمانان و مشرکان پیش آمد. در نبردی که به جنگ بدر مشهور شد، با آنکه عده مسلمانان کمتر از مکیان بود، توانستند پیروزی را از آن خود کنند و از مشرکان، بسیاری کشته و اسیر شدند و دیگران نیز گریختند. (واقدی، ج۱، ص۱۹ به بعد) در این جنگ، ابوجهل و عدهای دیگر (۷۰ تن) از مهتران و مهترزادگان قریش کشته شدند و همین اندازه اسیر گردیدند. از مسلمانان نیز تنها ۱۴ نفر شهید شدند. در این جنگ، امیرالمؤمنین علی (ع)، گذشته از فداکاریهایش نسبت به پیغمبر (ص)، پشت و پناه سپاه اسلام بود و چند تن از دلاوران مکه (۳۶ یا ۳۷ نفر) که به شجاعت معروف بودند را راهی دوزخ کرد.! شجاعت حضرتش بود که پیروزی لشکر را مسلّم ساخت. (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۷۵)
درگیری با یهود
نخستین درگیری با یهودیان، چند هفته پس از جنگ بدر و پیروزی بزرگ مسلمانان رخ داد. یهودیان بنی قینقاع بیرون شهر مدینه در قلعهای منزل داشتند و عمدتاً یا زرگر بودند یا آهنگر. نوشتهاند روزی یک زن عرب به بازار رفت و کالای خود را در بازار بنی قینقاع فروخت و بر در دکان زرگری نشست. یکی از یهودیان جامه او را بر پشت وی گره زد، چون زن از جا برخاست جامهاش به یک سو رفت و یهودیان بدو خندیدند. زن فریاد برآورد و مسلمانان را به یاری خود خواند. مسلمانی به یاری زن، مرد یهودی را کشت. یهودیان برآشفتند، مسلمان را کشتند و فتنه بالا گرفت. پس از این حادثه، پیامبر (ص) یهودیان را از پایان کار قریش ترساند و بدانها گفت اگر بخواهند اینجا بمانند باید تسلیم شوند. بنی قینقاع گفتند؛ «سامانه پدافندی ما مثل مردم مکه نیست. ما در جنگ و ابزار نبرد خیلی پیشرفت کرده ایم. مکیان، مرد جنگ نبودند. اگر ما با تو جنگ کنیم به تو نشان خواهیم داد که جنگ یعنی چه؟»
با خواندن این رجز، آیه نازل شد که ای محمد (ص)؛
«قُل لِّلَّذِینَ کفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَی جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۱۲﴾ قَدْ کانَ لَکمْ آیةٌ فِی فِئَتَینِ الْتَقَتَا ۖ فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَأُخْرَی کافِرَةٌ...» «بگو به آنان که کافر شدند، به زودی مغلوب میگردید و در دوزخ جمع میشوید که بدجایگاهی است. همانا در دو دستهای که با یکدیگر دیدار کردند برای شما نشانی بود، دستهای در راه خدا کارزار میکرد و دسته دیگر کافر بود...» (آل عمران)
پیغمبر ناچار آنان را محاصره کرد. این محاصره ۱۵ شبانه روز طول کشید. چون تسلیم شدند، به اصرار عبدالله بن ابی کشته نشدند. رحمه للعالمین نیز آنها را به شام تبعید کرد. محاصره این دسته از یهودیان در ماه شوال سال دوم هجرت بود. (شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 79)
👈 ادامه دارد ...
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#تقویم_نگار 🗓
☘ پنجشنبه
🔅 ۲۹ آبان ماه ۱۳۹۹
🌙 ۳ ربیعالثانی ۱۴۴۲
🎄 ۱۹ نوامبر ۲۰۲۰
🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز:
🔸آغاز هفته بسيج
🔹خرید ایران از انگلستان(۱۳۵۵ش)
🔸قتل سيدجمال الدين واعظ اصفهانی در زندان(۱۲۸۷ش)
🔹پيمان شكنى امين در برابر برادرش مأمون(۱۹۴ق)
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc