eitaa logo
مداد من
536 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
176 ویدیو
9 فایل
🔰حجة‌الاسلام جواد حاجی‌اکبری ✔ موسس مکتب‌خانه قرآنی امام رضا(ع) ✔ کارشناس ارشدفقه واصول ✔ کارشناس تاریخ ✔ مدرس زبان اسپانیایی ✔ نویسنده و مدرس یادداشت‌نویسیِ رسانه‌ای ✔ مبلغ و مشاور جوانان و خانواده ✔ طلبه‌ سطح ۴ شیعه‌شناسی فعالیت توسط ادمین: @medadman
مشاهده در ایتا
دانلود
مداد من
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (26) 20- بهره گیری از شیوه های غیر خشن برای اصلاحات اخ
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (27) ج) سفارش به جهاد با نفس «آگاه باشید! هیچ طاعتی نیست جز این که طبع انسان از انجام آن ناراحت است و هیچ کدام از گناهان و معاصی یافت نمی شود، جز این که با تمایلات و غرائز حیوانی انسان سازگار است! بنابراین رحمت خداوند بر کسی باد که از شهواتش خودداری کند و هوس های سرکش نفس را ریشه کن سازد؛ زیرا مشکل ترین کار جلوگیری از همین نفس سرکش است که همیشه میل به معصیت و گناه دارد.» (همان، ج 2، ص 237، خطبه 176) «انسان باید نفس سرکش را زمام کند و افسار آن را در اختیار گیرد و آن را از طغیان نگاه دارد و از همین راه او را از نافرمانی به اطاعت خداوند بکشاند.» (همان، ص 447، خطبه 237) امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در عهد نامه خود به مالک اشتر او را چنین توصیه می نمایند: «... و نیز به او فرمان می دهد که خواسته های نابجای خود را در هم شکند. و به هنگام وسوسه های نفس، خویشتن داری را پیش گیرد؛ زیرا که «نفس اماره» همواره انسان را به بدی وادار می کند، مگر آن که رحمت الهی شامل حال او شود.» (همان، ج 3، ص 143، نامه 53) د) نهی از دنیا زدگی «اما بعد شما را از دنیا بر حذر می دارم؛ زیرا دنیا ظاهرش شیرین و با طراوت است. در لابلای شهوات قرار گرفته و به خاطر نقد بودنش جلب توجه می کند، با این که مواهب آن کم و ناچیز است، دل ها را به خود می کشاند، آرزوهای دنیا پرستان را در خود جمع کرده و خود را بدان آراسته، زیور غرور را به خود پوشیده است، شادمانی و نعمت آن پایدار نیست، از دردها و مشکلات آن ایمن نتوان بود، سخت مغرور کننده و زیانبار است، متغییر است و زوال پذیر، فناپذیر و نابودشدنی است؛ پیوسته کسان را می خورد و هلاک می کند، آن گاه که به حد اعلا برسد و به آرزوی دنیا پرستان جامه عمل بپوشاند و از آن راضی گردند، بیش از آن چه در قرآن ذکر شده، نخواهد بود که؛ زندگی همچون آبی می ماند که از آسمان فرو می فرستیم و به وسیله آن گیاهان فراوان و سر به هم داده و درهم پیچیده به وجود می آید. چیزی نمی گذرد که خشک می شوند و بادها آن ها را پراکنده می سازند و خداوند بر همه چیز قادر است.» (کهف، 45) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
گفت: چه جوری برای نماز صبح بیدار میشی؟ گفتم: هشدار کوک میکنم! گفت: میخوای برای بیدار شدن راهی حتمی و عالی برات بگم؟ گفتم: چرا که نه! گفت: هر شب که میخوای بخوابی به امام زمان بگو برای نماز بیدارت کنه. من هربار به خودش میگم؛ بیدار هم می شم! در دلم گفتم: ما امیدمان به کوک ساعت است آنها امیدشان به امام زمان! تفاوت از زمین تا آسمان است؛ ✍ محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
#سقوط #قسمت_سوم _این از گذشته من! حالا میفهمی چقدر حسرت می‌خورم همراه این بچه ها نمی تونم بازی کنم
بعد از سالیان سال، صاحب دختر شدم؛ الآن شش سال داره؛ ۱۱ کیلو هست دو تا کلیه نداره و درصد پایینی از ریه دخترم کار می‌کنه؛ بابت عمل پاهام و مشکل دخترم؛ حدود هشت صد میلیون تومن رفتم زیر قرض. یه دستگاه برای دیالیز دخترم نیاز داشتیم! با قیمت حلال احمری و تخفیف بهزیستی شد دو میلیون تومن! پول نداشتم؛ دخترم که خوابید گوشواره هاش رو بازکردم و فروختم؛ ادامه دارد... ✍ محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (27) ج) سفارش به جهاد با نفس «آگاه باشید! هیچ طاعتی نیس
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (28) ه) سفارش به یاد مرگ «آگاه باشید! که فاصله نگاه های مرگ به شما کوتاه و نزدیک است. و گویا مرگ چنگال هایش را در جان شما فرو برده، کردارهای بد، مشکلات زندگی و کژی ها و ناروایی ها (شما را غافلگیر ساخته مرگ را از شما پنهان داشته اند)، بنابراین علائق و وابستگی های دنیا را از خویش کم کنید و کمر خویش را با توشه تقوا محکم ببندید.» (نهج البلاغه با ترجمه گویا و شرح فشرده، ج2، ص377، خطبه204) امام (علیه السلام) در کلامی دیگر می فرمایند: «... مرگ، از بین برنده لذات شماست و مکدر کننده تمایلات و فاصله افکن میان شما و اهدافتان، دیدار کننده ای است دوست نداشتنی! پس با جدّیت و کوشش (به انجام اعمال نیک) بپردازید، برای این سفر مهیا و آماده شوید و زاد و توشه از این منزل، فراوان برگیرید؛ دنیا شما را مغرور نسازد... از زرق و برق دنیا بر حذر باشید که غدار است و مکار... .» (همان، ص437، خطبه 230) و) سفارش به «توبه» «توبه» نقش تربیتی بسیاری در جامعه اسلامی دارد و راه اصلاح افراد و جامعه را هموار می سازد و همیشه مورد توجه مصلحان واقعی بوده است. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در این باره خطاب به یاران خود می فرمایند: «حال که در متن زندگی و حیات هستید، به عمل بپردازید، پرونده ها باز؛ بساط توبه گسترده، فراریان از اطاعت خدا به سوی آن خوانده می شوند، بدکاران امید بازگشت و پاک شدن دارند، پیش از آن که چراغ عمل خاموش گردد، مهلت قطع شود، اجل پایان گیرد و در توبه بسته شود و فرشتگان به آسمان روند (سخت بکوشید و فرصت را غنیمت بشمرید).» (همان، ج2، ص447، خطبه237) امام(علیه السلام) در کلامی دیگر می فرمایند: «تعجب می کنم از کسی که نومید می شود، در حالی که استغفار با اوست.» (همان، ج3، ص251، حکمت87) امام باقر(علیه السلام) از جدش امیرالمؤمنین(علیه السلام) چنین نقل می کند که فرمود: «در روی زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آن ها برداشته شد. دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بود. و امانی که باقی مانده، استغفار است. خداوند تعالی می فرماید:"خداوند آن ها را عذاب نمی کند تا تو در میانشان هستی و خداوند آن ها را هرگز عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.» (انفال، 33- نهج البلاغه با ترجمه گویا و شرح فشرده، ص 253، حکمت 88) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (28) ه) سفارش به یاد مرگ «آگاه باشید! که فاصله نگاه های
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (29) 21- برابری در تقسیم بیت المال • امام صادق (علیه السلام) فرمود: هنگامی که حضرت علی (علیه السلام) زمام امور را به دست گرفت، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی، فرمود: «به خدا سوگند! تا زمانی که درختی در یثرب (مدینه) دارم، حتی یک درهم ازاموال شما مسلمانان را استفاده نخواهم کرد... . آنچه را که می گویم، باور کنید.... آیا می پندارید خودم را از این اموال منع کنم و از شما در تقسیم آن فرمان برم...؟» عقیل - که از این سیاست سخت نگران شده بود. - از جای برخاست و گفت: «... (یاعلی!) می خواهی مرا با یکی از سیاهان مدینه یک سان بدانی؟» حضرت فرمود: «بنشین! خدا تو را رحمت کند! آیا غیر از تو کسی دیگر نیست که سخن بگوید... تو چه برتری برآن سیاه داری، مگر به یک سابقه یا تقوای در دین؟» (کافی، ج 8، ص 182 و اختصاص مفید، ص 150) • ابن شهرآشوب، از ابوالهیثم بن تیهان و عبدالله بن رافع نقل کرده است: طلحه و زبیر نزد امیرمؤمنان (علیه السلام) آمدند و عرضه داشتند: هرگز عمر نسبت به تقسیم بیت المال با ما چنین رفتار نمی کرد. حضرت فرمود: پیامبر (صلی الله علیه و آله) چه مقدار به شما می داد؟ آن دو ساکت شدند و چیزی نگفتند. حضرت فرمود: آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله) به طور مساوی بین مسلمانان قسمت نمی کرد؟ گفتند: آری. امام علی (علیه السلام) فرمود: آیا به نظر شما پیروی کردن از سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برتر است یا از سنت عمر؟ گفتند: از سنت رسول خدا، سپس گفتند: ای امیرمؤمنان! سابقه ما از دیگران بیش تر است، رابطه خویشاوندی هم داریم. حضرت فرمود: سابقه شما بیش تر است یا سابقه من؟ پاسخ دادند: سابقه شما. حضرت فرمود: رابطه خویشاوندی شما نزدیک تر است یا خویشاوندی من؟ گفتند: رابطه خویشاوندی شما. حضرت فرمود: آیا تحمل مشکلات شما بیش تر و عظیم تر است یا من؟ گفتند: شما. حضرت فرمود: به خدا سوگند که من و این اجیرم هردو برابر هستیم. (مناقب آل ابی طالب، ج 1، ص 315) • روزی ام هانی، خواهر علی (علیه السلام) نزد حضرت علی (علیه السلام) آمد و آن حضرت مبلغ 20 درهم از بیت المال به او داد. ام هانی از کنیز غیر عرب خود پرسید: امیرمؤمنان با تو چگونه رفتار کرده و چه قدر به تو داده است؟ کنیز پاسخ داد: 20 درهم. ام هانی که از برخورد علی (علیه السلام) به خشم آمده بود، برخاست و بیرون رفت. حضرت به او فرمود: برو! خدا تو را رحمت کند! ما در کتاب خدا برتری برای فرزندان اسماعیل بر فرزندان اسحاق ندیدیم. (اختصاص، ص 150) • روزی عبدالله بن جعفر طیار، برادر زاده و داماد آن حضرت براثر مشکلات اقتصادی و تنگدستی به امیرمؤمنان روی آورد و عرضه داشت: «یاامیرمؤمنین! لوامرت لی بمعونة او نفقة فوالله مالی نفقة الا ان ابیع دابتی، فقال علیه السلام له: لا والله ما اجد لک شیئا الا ان تامر عمک ان یسرق فیعطیک؛ یا امیرمؤمنان! اگر صلاح می دانید، دستور دهید تا مقداری از بیت المال به من کمک شود. به خدا سوگند که نفقه زندگی ام را ندارم، مگر این که مرکب سواری خود را بفروشم. حضرت در پاسخ فرمود: نه، به خدا سوگند! چیزی ندارم که به تو بدهم، جز این که دستور دهی تا عمویت دست به سرقت و دزدی بزند و به تو بدهد.» (شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 215) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
#سقوط #قسمت_چهارم بعد از سالیان سال، صاحب دختر شدم؛ الآن شش سال داره؛ ۱۱ کیلو هست دو تا کلیه نداره و
دستی روی پایش زد و آهی کشید. مشغول تماشای فوتبال بچه ها شد. خیلی غیر منتظره بود آشنایی با کوهنورد؛ فقط داشتم بازی بچه ها را می دیدم که مردی کنارم نشست و داستان زندگی اش را برایم تعريف می کرد. حالم بد شده بود! اما در دلم عمیقا خدا را شکر می کردم که این اتفاقات تلخ برای من رخ نداده است. سرش را رو به من کرد و گفت: جوون از خدا هیچی نخواه فقط بگو به خدا تن سالم بده! ادامه دارد... ✍ محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (29) 21- برابری در تقسیم بیت المال • امام صادق (علیه
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (30) • ام عثمان، همسر حضرت علی (علیه السلام) روزی در رحبه نزد آن حضرت آمده، در حالی که پیش روی او مقداری قرنفل (گل میخک) بود. ام عثمان به آن حضرت عرض کرد: شاخه ای از این گل به دخترم هدیه کن، تا گردنبندی برای او بشود. حضرت یک درهم به او داد و فرمود: این که می بینی، سهم تمام مسلمانان است. صبرکن تا سهم ما از این قرنفل به دستمان برسد تا آن را به دخترت هبه کنیم. (مناقب آل ابی طالب، ج 2، ص 109) • یحیی بن مسلمه می گوید: عمرو بن مسلمه - که از طرف علی (علیه السلام) زمامداری ولایت اصفهان را برعهده داشت. - روزی در حالی که با خود اموال زیاد و مشک های پر از عسل و روغن به همراه آورده بود، نزد آن حضرت آمد. ام کلثوم، دختر حضرت علی (علیه السلام) که از عسل و روغن با خبر شد، مقداری از آن ها را از عمرو درخواست کرد که برای او بفرستد. عمرو ظرفی از عسل و ظرفی از روغن را برای ام کلثوم فرستاد. روز دیگر علی (علیه السلام) آن اموال را جهت تقسیم بین مسلمانان حاضر کرد، اما با شمردن مشک های عسل و روغن ملاحظه کرد که دو ظرف از آن ها کم است. علتش را از عمرو پرسید. وی ضمن این که واقعیت را کتمان کرد، اظهار داشت ما آن دو را برای شما حاضر می سازیم. حضرت از او درخواست کرد تا واقعیت را بگوید. او ماجرا را برای علی (علیه السلام) بازگو کرد. امیرمؤمنان (علیه السلام) به دنبال دخترش، ام کلثوم فرستاد تا ظرف عسل و روغن را برگرداند. وقتی که آن دو ظرف را برگرداند، آن حضرت متوجه شد که مقداری از آن ها کم شده است. فورا دستور داد تا آن مقداری که کم شده بود را اهل خبره قیمت گذاری کنند. آن ها مبلغ سه درهم را تعیین کردند. امیرمؤمنان (علیه السلام) کسی را فرستاد تا سه درهم را از ام کلثوم بگیرد. او نیز سه درهم را خدمت پدر فرستاد. حضرت آن سه درهم را روی پول ها اضافه کرد و سپس همه را بین مسلمانان قسمت کرد. (علی و مناوئوه، ص 189) • گوهری از بصره برای حضرت علی (علیه السلام) آوردند که از دریا به دست آمده و قیمت آن معلوم نبود.... ام کلثوم از پدرش درخواست کرد که این گوهر را به او بدهد تا زینت خود کند و به گردن بیاویزد. حضرت به ابورافع، خازن بیت المال فرمود: این گوهر را به بیت المال اضافه کن. سپس به دخترش فرمود: هرگز به چنین چیزی نخواهی رسید، مگر آن که هیچ زنی از زنان مسلمان نباشند که شبیه آنچه را که می خواهی، داشته باشند. (بحارالانوار، ج 40، ص 106) • علی بن رافع، خزانه دار بیت المال می گوید: یکی از دختران علی (علیه السلام) گردنبند مرواریدی را از من به صورت عاریه مضمونه گرفت تا در ایام عید قربان استفاده کند و پس از سه روز آن را برگرداند. علی (علیه السلام) آن گردنبند را که دخترش به گردن آویخته بود، شناخت (با نگاه تندی که به او کرد.) به من فرمود: به مسلمانان خیانت می کنی؟ ماجرا را به حضرت علی (علیه السلام) بازگو کردم و گفتم: این را خودم ضمانت کردم (که اگر تلف شود، عوضش را از اموال خودم بپردازم). حضرت فرمود: همین امروز آن را پس بگیر و به جای خود بازگردان و از این پس سعی کن که دیگر این گونه کارها از تو تکرار نشود، که سخت مورد مؤاخذه و عقوبت من قرار خواهی گرفت. سپس فرمود: اگر دخترم این گردنبند را به غیر از عاریه مضمونه گرفته بود، هرآینه اولین زن هاشمی بود که دستش به خاطر سرقت از بیت المال بریده می شد. هنگامی که دختر علی (علیه السلام) گفتار پدر را شنید، سخن ناخوشایندی گفت. حضرت علی (علیه السلام) فرمود: ای دختر علی! هوای نفس تو را از حق دور نگرداند! آیا به نظر تو تمام زنان مهاجرین در چنین روزی همانند آن چه که تو به گردن آویختی، زینت می کنند؟ (مناقب آل ابی طالب، ج 2، ص 108) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
#سقوط #قسمت_پنجم دستی روی پایش زد و آهی کشید. مشغول تماشای فوتبال بچه ها شد. خیلی غیر منتظره بود آش
بعد از سکوت چند دقیقه ای تعریف کرد: _به هرجا که به ذهنم رسید نامه نوشتم و کمک خواستم! به دفتر مراجع تقلید به ریاست جمهوری به بیت رهبری به تولیت های حرم ها؛ به موسسه های خیریه و... اما خبری نشد! هیئت امُنا یکی از اماکن مقدس اومدن وضعیتم رو دیدن! یه قالی داشتم و یه میز! از تلویزیون و اینا هم خبری نبود. گفتند: میتونیم یه وام بدون سود بهتون بدیم. خوشحال شدم گفتم خدا خیرتون بده چقدر میدید؟ گفتند: پنج میلیون تومن! بهم برخورد‌؛ هشت صد میلیون کجا و پنج میلیون کجا! ادامه دارد... ✍ محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
شوخی های شاعرانه: مرغ نر را *خروس* می گویند زن نـــو را *عروس* می گویند نمدِ سبزوار از *پشم* است زیر ابروی مردمان *چشم* است آن چه در چشم می رود، *خواب* است آن چه در جوی می دود ، *آب* است! از كـــــرامات شيخ ما چه عجب!  پنجه را باز كرد و گفت: *وجب!* از کرامات شيخ ما اين است  شيره را خورد و گفت: *شيرين است!* او کـــــــــرامات دیگـری دارد ابر را دید و گفت: *می بارد* در سمرقند، گربه *دُم* دارد  در بــــخارا، الاغ *سُم* دارد دست دارای پنج انگشت است متضاد جلـــــو، *پشت* است در خراسان خروس مرغ نر است کـوه قاف از نخود بزرگ تر است سبزه، سبز است و آسمان، آبی است آب شط العرب، همیشه تر است دو برادر ز یک پدر ، مادر پسر اولی بزرگ تر است.. شادوسالم باشید. فتاحی رضا ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
به نام خدا... ✅مسابقه بزرگ کتابخوانی از کتاب "آمبولانس نورانی" خاطراتی کوتاه و طنز از شهدا😍 جمع آوری شده توسط؛ نوجوان دهه هشتادی اردکان محمد حاجی اسماعیلی جوایز؛ نفر اول هدیه نقدی یک میلیون تومانی نفر دوم ۵۰۰ هزار ت نفر سوم ۳۰۰ هزار ت نفر چهارم ۲۰۰ هزار ت و ده جایزه ۱۰۰ هزار ت قیمت؛ ۴۰ هزار ت با تخفیف پنجاه درصد😍 ۲۰ هزار ت تقدیم میشود. 🔸تهیه کتاب؛ اردکان 🔸میدان امام حسین علیه السلام_ بوستان انتظار 🔸میدان ۱۵ خرداد_ بوستان یاس 🔸بلوار امام خامنه ای نبش کوچه ۶۹_ دنیای نارنجی زمان برگزاری ۲۸ اردیبهشت ۴۰۳ ساعت و مکان و برندگان و اخبار مسابقه در 👇 @mahdi255noor اطلاع داده خواهد شد. اطلاعات بیشتر👇 +989106171259 (شرکت برای عموم برادران و خواهران آزاد است) 🔸با همکاری معاونت پرورشی آموزش و پرورش
✅ به نام خدای مهربان ✅ خاک های نرم کوشک مرا طلبه کرد ...! خیلی وقت بود که دنبالش بودم. شب جمعه حوالی ساعت 10 شب، وسط شبستان حضرت امام، دیدمش. اسپانیایی سلام و احوالپرسی کردم. شیخ عبدالکریم، سال 64 وارد ایران شده است. با ذوق و شوق خاصی حضرت امام (ره) را منشأ تحول خود معرفی کرد. همان سال اول که به ایران آمد به مناطق جنگی و مذهبی ایران سفر می کند. به برکت خاک های جذاب شلمچه و طلائیه و ... سال بعد طلبه می شود. این طلبه آرژانتینی اینک در ایران و در شهر مقدس قم مشغول به فعالیت است. نمی دانم تصور شما از فعالیت یک خارجی در ایران چیست اما پای صحبت های این طلبه خارجی! نشستن خالی از لطف نیست و اساساً جاذبه های دین اسلام را نمایان می سازد. وقتی شهدا برای طلبه شدن یک شخص واسطه می شوند مزه طلبگی چیز دیگری می شود، این را نوشتم تا بگویم یک نفر از آنطرف دنیا می آید برای طلبه شدن و این طرف خیلی ها برای طلبه شدن فرزندانشان مانع می شوند. به شهادت تاریخ چند ساله ایران، طلبه اگر طلبه باشد مرکز جذب و کانون تاثیر در عرصه های مختلف خواهد بود و خیلی از چالش های اجتماعی رفع و دفع خواهد شد. بیائید برای اسلام زحمت بکشیم.! ✍ جواد حاجی اکبری 🗓 زمستان 1400 ش ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
مداد من
#سقوط #قسمت_ششم بعد از سکوت چند دقیقه ای تعریف کرد: _به هرجا که به ذهنم رسید نامه نوشتم و کمک خواست
رفتم بانک؛ همین وام پنج میلیونی هم به من ندادند؛ گفتند: شما بدهکار هستید؛ وام بهتون تعلق نمیگیره؛ کوهنورد ادامه داد: با وجود همه این مشکلات راضی ام به رضای خدا؛ حتما حکمتی داره؛ درسته این موسسه ها به من کمک نکردند؛ شاید خدا رزق منو توی جیب امثال شما قرار داده باشه؛ شاید به دلت افتاد و شماره کارتم رو گرفتی و ... شک کردم! نکنه کوهنورد کلاه بردار باشه! نکنه این داستان ها همش ساختگی باشه تا خواسته باشه جیب بری کنه! عجیب هم نبود؛ ادامه دارد... ✍ محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc