مجموعه فرهنگی رسانه ای طلوع
این تصویر
نمونه فونت هایی هست که براتون میزارم😇
#آموزش_پیشرفت_اشتغال
گفتیتوییدُردانهام
تنها میان خانه ام
ماراببین،خودرامبین
درعاشقییکدانهام!
#مولانا🙌🏻
کی میرسد
آن صُبح
که من صدایت بزنم
تو بگویی جانا
سلام صبح بخیر ✋🌞✨
☕️☕️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋چادر حضرت زهرا رو حفظ میکنیم🦋
🇮🇷جون میذارم برا ڪشورم
منرنگوخونمایرانیه..♥️
#ایران
#حجاب
#لبیک_خامنه_ای
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue
#حکایت
🌴میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافلهای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.
🐪چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر میرسد و امانتی را میدهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان میکند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار میدهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمیبیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی میرود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان میکند، دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین میریزد.
✨چون زرگر این را میبیند میگوید:
«ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!
🔹️رسانه طلوع
https://eitaa.com/media_toloue