🌸🍃🌸🍃🌸
💚 پیامبر اکرم (ص) :
بنده ای که مطیع
❤️ #پدر و #مادر و #پروردگارش باشد،
روز قیامت در بالاترین جایگاه است💙
📚کنز العمال، ج 16، ص 467
#در_محضر_اهل_بیت_ع
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
در #بازی_زندگی یاد میگیری:
اعتماد به حرف های قشنگِ
بدون پشتوانه 👇
مثل آویختن
به طنابی پوسیده ست..👌
یاد میگیری:
نزدیکترین ها به تو ...گاهی
میتوانند دورترین ها باشند...👀
یاد میگیری :
دیوار خوب است...🏡
سایه درخت مطلوب است...🏝
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست✅
#فقط_خدا
رسانه الهی🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
🌹🌹🌹🌹🌹
به قول استاد پناهیان: 👇
دوستداشتنـۍترین آرزوها، دستــ
نیافتنیترین آنهاست !
زندگۍ سرابی
براۍِ آرزوهای انسان است 💙
و هر لحظھ
انـسان را از آرزوهایش دورتر میکند؛👀
مگـر آنکہ فقط یك آرزو داشتهـ باشد وَ
آن #ملاقاتِ_خدا باشد.؛ . . ♥️!"
#شهادت
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌹🌹🌹🌹🌹
رسانه الهی
🌹🌹 رمان #سجده_عشق 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت بیست وپنجم 🌺 فقط یک قدم مونده بود تا به خواس
🌹🌹رمان #سجده_عشق
🖌 نویسنده : عذرا خوئینی
قسمت بیست وششم
🌷از دور نگاهم به گنبد افتاد اشکام بی اختیار جاری شد. نمی دونم چطور شد اومدم قم. شاید کسی منو به این سمت هدایت کرد.
🌸حرم شلوغ بود تو صحن و حیاط حرم می چرخیدم و سعی می کردم از بین جمعیت خودم رو به سمت ضریح برسونم مداحی با صدای پر سوزی می خوند از یه نفرعلت این شلوغی رو پرسیدم._موقع اذان شهید مدافع حرم آورده بودند امشب هم مراسم هست.
🍀دلم هری ریخت چند وقتی می شد که این ترس بلای جونم شده بود یعنی اگه سید هم می رفت شهید میشد؟.
مداح از مادر و همسران شهدا می گفت که با وجود علاقه ای که داشتند عزیزانشون رو راهی سفر می کردند تا فدایی حضرت زینب بشن.
🌻از غیرت عباسی و صبر زینبی می گفت و اینکه در طول تاریخ فقط یک بار اهل بیت امام حسین بی مدافع موند اون هم غروب عاشورا و لحظه ای که خیمه ها رو آتیش زدند صدای ناله ها بلند شده بود.
🍁خیلی خجالت کشیدم به خودم که نمی تونستم دروغ بگم تو دعاهام تنها خواستم این بود که فکر این سفر از سر سید بیفته چون نمی خواستم از دستش بدم اما دیگه نمی دونستم با همین غرور و خودخواهیم از دستش میدم! تازه به حکمت خداپی بردم..
🌾روبروی ضریح ایستادم هر چی بیشتر گریه می کردم و حرف میزدم سبکتر می شدم _خدایا من از حق خودم گذشتم همه چیز رو به تو میسپارم هر چی صلاحه همون بشه سید رو هم راهیش کن تا بیشتر از این عذاب نکشه.
🍃اینجا دریایی از معنویت بود و به خدا نزدیکتر بودم
از حرم که اومدم بیرون حالم خیلی خوب بود انگار هیچ غصه ای نداشتم تو کیفم دنبال سویچ ماشین می گشتم چون سرم پایین بود با کسی برخورد کردم
🍂_هوی مگه کوری! امل داهاتی!. نگاهی به چهره اش انداختم موهای بلندش روی شونه هاش ریخته بود و ارایش غلیظی هم داشت! از حرفش ناراحت شدم اما سعی کردم رفتار خوبی داشته باشم:_شرمنده عزیزم حواسم نبود شما به بزرگی خودت
🌟ببخش!. دختر کوچولوش با شیرین زبانی گفت:_مامان خانومه چقدر مهربونه مثل تو دعوا نکرد!. حالت چهره اش عوض شد و این بار با آرامش گفت:_منم معذرت می خوام یکدفعه عصبانی شدم!. شکلاتی دست دخترش دادم ولپش رو کشیدم.
🌹چه اشکالی داشت که خلق و خوی من هم شبیه سید می شد شاید اگه قبلا با من به همین شکل برخورد می کردند زودتر از این متحول میشدم..
💫تازه می خواستم حرکت کنم که با ماشین سید روبرو شدم! هر دو از دیدن هم شوکه شدیم.....
ادامه دارد ...
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
همیشه در خدمتِ #مـادر 😍😍😍😍
و پایبند او
باش.✅
چـون بهشت زیـر پایِ مـادران
است ☺️
و نتیجه آن نعمتهایِ بهشتی
خواهد بود❤️❤️❤️'
حواست به مادرت باشه 👌👌👌
امروز با چی میخوای خوشحالش کنی؟
#پندانه
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸