رسانه الهی
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_دهم کابوس های شبانه بعد از چند روز توی بیمارستان به هوش اومدم ...
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥
#قسمت_یازدهم
اولین شب آرامش
من بی حال روی تخت دراز کشیده بودم ... همه جا ساکت بود ... حنیف بعد از خوندن نماز، قرآن باز کرد و مشغول خوندن شد ... تا اون موقع قرآن ندیده بودم ... ازش پرسیدم: از کتابخونه گرفتیش؟ ... جا خورد ... این اولین جمله من بهش بود ...
نه، وقتی تو نبودی همسرم آورد ... .
موضوعش چیه؟ ... .
قرآنه ... .
بلند بخون ... .
مکث کوتاهی کرد و گفت: چیزی متوجه نمیشی. عربیه ... .
مهم نیست. زیادی ساکته ... .
همه جا آروم بود اما نه توی سرم ... می خواستم با یکی حرف بزنم اما حس حرف زدن نداشتم ... شروع کرد به خوندن ... صدای قشنگی داشت ... حالت و سوز عجیبی توی صداش بود ... نمی فهمیدم چی می خونه ... خوبه یا بد ... شاید اصلا فحش می داد ... اما حس می کردم از درون خالی می شدم ... .
گریه ام گرفته بود ... بعد از یازده سال گریه می کردم ... بعد از مرگ آدلر و ناتالی هرگز گریه نکرده بودم ... اون بدون اینکه چیزی بگه فقط می خوند و من فقط گریه می کردم ... تا اینکه یکی از نگهبان ها با ضرب، باتوم رو کوبید به در ... .
#ادامه_دارد...
نویسنده: #شهید_مدافع_حرم_طاهاایمانی
#رسانه_الهی
🤔سوال: در چه مواردی نماز خواندن با لباس و اشیاء نجس صحیح است؟
✅پاسخ:
☝️ موارد جواز نماز خواندن با لباس نجس:
1️⃣ ناچار باشد با لباس نجس نماز بخواند؛
2️⃣به واسطه زخم یا جراحت یا دمل، لباس خون آلود شده باشد؛
3️⃣ خون موجود در لباس کمتر از درهم باشد؛
4️⃣لباس های کوچک نمازگزار که با آنها نمی توان عورت را پوشاند، نجس باشد مثل جوراب، و دستکش؛ به شرطی که از مردار و حیوان حرام گوشت نباشند؛
5️⃣لباس زنی که پرستار بچه است (*).
(*): لباس زنی که پرستار بچه است و همان یک لباس را دارد (اگر لباس دیگری دارد، آن را نیز می پوشد) اگر نجس شود و روزی یک بار تطهیر شود، کفایت می کند. 👈🏽آیت الله سیستانی فرموده اند: این مورد در موارد اضطرار داخل است و معیار در بخشودگی، وجود سختی و دشواری برای شخص است و این منحصر به این مورد نیست. 👈🏽امام (قدس سره) فرموده اند: یک مرتبه ای که در روز تطهیر می کند باید پیش از اولین نمازی باشد که آن لباس نجس شده است و 👈🏽حضرت آیت الله مکارم نجاست را منحصر به بول دانسته اند. (ر.ک: العروه الوثقی مع تعلیقات، ج1، فی احکام النجاسات، فصل فیما یعفی عنه فی الصلاه).
✌️ موارد جواز نماز خواندن با اشیاء نجس: اشیا و زیور آلاتی که همراه نمازگزار است؛ مثل: انگشتر، تسبیح و ... .
---------------------
منبع: توضیح المسائل ده مرجع، م 848؛ بهجت، استفتائات، ج2، س1547، 1548، 1555، 1556، 1576، 1577 و 1586؛ خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 435 و سایت، استفتائات جدید و استفتا؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 816؛ سیستانی، المسائل المنتخبه، م 205 و 207 و منهاج الصالحین، ج1، م577، 581 و 585؛ مکارم، استفتائات جدید، ج1، س 125، 126، 127، 135 و ج3، س 186 و 191.
#احکام_نماز
#نماز_با_لباس_نجس
#پرسش_پاسخ_احکام
#رسانه_الهی 🕌 @Rasanehelahi
رسانه الهی
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_یازدهم اولین شب آرامش من بی حال روی تخت دراز کشیده بودم ... همه جا
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥
#قسمت_دوازدهم
من و حنیف
صبح که بیدار شدم سرم درد می کرد و گیج بود ... حنیف با خوشحالی گفت: دیشب حالت بد نشد ... از خوشحالیش تعجب کردم ... به خاطر خوابیدن من خوشحال بود ... ناخودآگاه گفتم: احمق، مگه تو هر شب تا صبح مراقب من بودی؟ ... نگاهش که کردم تازه فهمیدم سوال خنده داری نبود ... و این آغاز دوستی من و حنیف بود ... .
اون هر شب برای من قرآن می خوند ... از خاطرات گذشته مون برای هم حرف می زدیم ... اولین بار بود که به کسی احساس نزدیکی می کردم و مثل یه دوست باهاش حرف می زدم ... توی زندان، کار زیادی جز حرف زدن نمی شد کرد ...
وقتی برام تعریف کرد چرا متهم به قتل شده بود؛ از خودم و افکارم درباره اش خجالت کشیدم ... خیلی زود قضاوت کرده بودم ... .
حنیف یه مغازه لوازم الکتریکی داشت ... اون شب که از مغازه به خونه برمی گشت متوجه میشه که یه مرد، چاقو به دست یه خانم رو تهدید می کنه و مزاحمش شده ... حنیف هم با اون درگیر می شه ... .
توی درگیری اون مرد، حنیف رو با چاقو میزنه و حنیف هم توی اون حال با ضرب پرتش می کنه ... اون که تعادلش رو از دست میده؛ پرت میشه توی زباله ها و شیشه شکسته یه بطری از پشت فرو میشه توی کمرش ... .
مثل اینکه یکی از رگ های اصلی خون رسان به کلیه پاره شده بوده ... اون مرد نرسیده به بیمارستان میمیره ... و حنیف علی رغم تمام شواهد به حبس ابد محکوم میشه ...
#ادامه_دارد...
نویسنده: #شهید_مدافع_حرم_طاهاایمانی
#رسانه_الهی 🕌
📚 شستن ظاهر بدن در غسل
💠 سؤال: آیا در #غسل، #شستن_ظاهر_بدن کفایت می کند؟ آیا قرار دادن گوشگیر در گوش ـ هنگام غسل ـ برای جلوگیری از نفوذ آب به گوش جایز است؟
✅ جواب: در غسل شستن داخل چشم و بينى و گوش و غير اينها واجب نيست؛ بنابر این اگر بدنه گوشگیر کاملا داخل گوش قرار می گیرد و قسمت پیدا و آشکار گوش را نمی پوشاند، اشکال ندارد.
#احکام_غسل
#شستن_باطن_بدن_در_غسل
#پرسش_پاسخ_احکام
رسانه الهی
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_دوازدهم من و حنیف صبح که بیدار شدم سرم درد می کرد و گیج بود ... حن
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥
#قسمت_سیزدهم
چطور تشکر کنم؟
اون روز من و حنیف رو با هم صدا کردن ... ملاقاتی داشتیم ... ملاقاتی داشتن حنیف چیز جدیدی نبود ... اما من؟ ... من کسی رو نداشتم که بیاد ملاقاتم ... در واقع توی 8 سال گذشته هم کسی برای ملاقاتم نیومده بود ... تا سالن ملاقات فقط به این فکر می کردم که کی ممکنه باشه؟ ... .
برای اولین بار وارد سالن ملاقات شدم ... میز و صندلی های منظم با فاصله از هم چیده شده بودن و پای هر میز یه نگهبان ایستاده بود ... شماره میز من و حنیف با هم یکی بود ... خیلی تعجب کردم ... .
همسرش بود ... با دیدن ما از جاش بلند شد و با محبت بهش سلام کرد ... حنیف، من رو به همسرش معرفی کرد ... اون هم با حالت خاصی گفت: پس شما استنلی هستید؟ حنیف خیلی از شما برام تعریف کرده بود ولی اصلا فکر نمی کردم اینقدر جوان باشید ...
اینو که گفت ناخودآگاه و سریع گفتم: 25 سالمه ... از حالت من خنده اش گرفت ... دست کرد توی یه پاکت و یه تی شرت رو گذاشت جلوی من ... .
واقعا معذرت می خوام ... من بسته بندیش کرده بودم اما اینجا بازش کردن ... خیلی دلم می خواست دوست شوهرم رو ببینم و ازش تشکر کنم که حنیف اینجا تنها نیست ... امیدوارم اندازه تون باشه ... .
اون پشت سر هم و با وجد خاصی صحبت می کرد ... من خشکم زده بود ... نمی تونستم چشم از اون تی شرت بردارم ... اولین بار بود که کسی به من هدیه می داد ... اصلا نمی دونستم چی باید بگم یا چطور باید تشکر کنم ... .
توی فیلم ها دیده بودم وقتی کسی هدیه می گرفت ... اگر شخص مقابل خانم بود، اونو بغل می کرد و تشکر می کرد ... و اگر مرد بود، بستگی به نزدیکی رابطه شون داشت ... .
مثل فنر از جا پریدم ... یه قدم که رفتم جلو تازه حواسم جمع شد اونها مسلمانن ... رفتم سمت حنیف و همین طور که نشسته بود بغلش کردم و زدم روی شونه اش ... .
بغض چنان مسیر گلوم رو پر کرده بود که نمی تونستم حرفی بزنم ... نگهبان هم با حالت خاصی زل زده بود توی چشمم ...
#ادامه_دارد...
نویسنده: #شهید_مدافع_حرم_طاهاایمانی
#رسانه_الهی 🕌