eitaa logo
رسانه الهی
352 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
685 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ 📚 برخلاف فضای داخل کوچه که تاریک بود، حیاط خانه را چراغ‌های پایه بلند سلطنتی، نورانی می‌کرد. جمعی از دخترها و پسرها در گوشه‌ای از حیاط، پشت حوض سه‌گوشِ خالی از آب، تجمع کرده بودند. بوی تند سیگار اولین بویی بود که به مشام ستاره خورد، دو پسر و یک دختر در حال کشیدن سیگار و حرف زدن درباره موضوع بامزه‌ای بودند که با ورود آن‌ها خنده‌شان کمرنگ‌تر شد. بوی ادکلن و صدای موزیک بی‌کلامی که از داخل خانه بیرون می‌آمد، ستاره را برای ورود به سالن اصلی، مشتاق‌تر می‌کرد. تمام تلاشش را کرده بود که هیجان و اشتیاقش را پنهان کند، اما انگار گونه‌هایش این هیجان را داد می‌زدند؛ این را از نگاه‌ها و حرف مینو فهمید. -این دختره گونه‌هاتو حسابی قرمز کرده. گفتم یه‌کم طبیعی به‌نظر برسه. دیوونه! بااینکه خودش متوجه بود که از درون گر گرفته، اما خدا را شکر کرد که قرمزی گونه‌اش از نظر مینو، دلیل موجهی مثل آرایش دارد. -به‌به! بانوی خاص امشب ما، ستاره بانو! با صدای نازک و کش‌دار گیلاد، لحظه‌ای سکوت برقرار شد و چشم‌های کنجکاو به سمت بانوی خاص برگشت. گیلاد با مینو دست داد، اما تلاشی برای دست دادن با ستاره نکرد. "هووف! خان اول گذشت." در دلش از گیلاد سپاس‌گزار بود که اصرار نکرد، چرا که با آن‌همه تعریفی که از او شده بود، اگر دستش را جلو می‌آورد، به‌ناچار پایش را روی تمام خط قرمزهایش می‌گذاشت و دست می‌داد. نگاهش که به چشمان خیره گیلاد افتاد از افکارش بیرون آمد. -ممنون! خوشحالم که اینجایین. پشت سر گیلاد، آرش همراه با نامزدش و کیان از راه رسیدند. ستاره با نامزد آرش، دیبا، دست داد. دختری کشیده و باریک که از روی ظاهرش می‌شد حدس زد از یک خانواده اشرافی و اصیل است، با سری بالا داده و لبخند ثابتی روی لب با همه خوش و بش می‌کرد. کیان خودش را کمی به ستاره نزدیک‌تر کرد. -خوبی؟ تحویل نمی‌گیری‌ها! ستاره در جواب فقط لبخند کم‌رنگی زد. دلش می‌خواست با بی‌محلی کردن، کیان او را رها کند که به مرور هم این اتفاق افتاد. مینو که انگار دلش می‌خواست دیده شود، شنل روی لباسش را همان‌جا درآورد و روی دستانش انداخت. ستاره ولی حیا می‌کرد از دیدن مینو در آن لباس نقره‌ای-خاکستری جلوی مردهایی که در برابرش ایستاده بودند. ✅ در صورت داشتن سوال، به آیدی نویسنده پیام دهید👇(طوبی) @tooba_banoo رسانه الهی 🕌 @mediumelahi