eitaa logo
رسانه الهی
351 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
690 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 یک ضرب المثل 👇 «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!»❌ ❎ گاهی در توجیه کارمان می گوییم: "اکثر مردم هم همین کار را می کنند"‼️ ولی چیز دیگه ای میبینیم 💯👇 ✴ قرآن درباره کلمه "" میفرماید: ◀️ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ (در ۳ آیه قرآن) 👈 (بیشتر مردم شکرگذاری نمی کنند) ◀️ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (در ۱۱ آیه قرآن) 👈 (بیشتر مردم نمی دانند) ◀️ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ (در ۳ آیه قرآن) 👈 (بیشتر مردم ایمان نمی آورند) ✴ و درباره کلمه "اکثرهم" میفرماید: أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ 👈 ایمان نمی آورند أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُون 👈 عقل ندارند أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ 👈 نمی دانند أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ 👈 جاهلند أَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ 👈 دروغگو هستند أَکْثَرُهُمْ فَاسِقُون 👈 فاسقند أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ 👈 مشرکند أَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُون 👈 کافرند ⚠️ و توجهی هم به این آیات بکنیم: 👀 ◀️ مَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ 👈 بیشترشان ایمان نیاوردند! ◀️ لَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ 👈 اکثر آنها شاکر نیستند. ◀️ فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ 👈 بیشتر آنان از قرآن روی گردان شدند؛ از این رو چیزی نمی شنوند. ◀ أَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ 👈 بیشترشان از حق کراهت دارند و گریزانند. ◀ مَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا 👈 بیشتر آنها، جز از گمان و پندارهای بی اساس، پیروی نمی کنند؛ ◀ مَا وَجَدْنَا لِأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ و َإِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ 👈 بیشتر آنها را بر سر پیمان خود نیافتیم؛ بلکه اکثر آنها را فاسق و گنهکار یافتیم! ◀ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ 👈 خداوند نسبت به همه مردم فضل و بخشش دارد، امّا اکثر آنها سپاسگزاری نمی کنند! ◀ لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَی أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا 👈 ما در این قرآن، برای مردم از همه معارف نمونه آوردیم، اما بیشتر مردم در برابر آن، از هر کاری جز انکار، ابا داشتند! ⚠️ توجه ویژه تری به این ۳ آیه داشته باشیم: 👀 ◀ أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا 👈 آیا گمان می‌بری بیشتر آنان می‌شنوند یا می‌فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند! ◀ مَا أَکْثَرُ النَّاسِ و َلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ 👈 ای پیامبر، بیشتر مردم ایمان نمی آورند، هر چند اصرار داشته باشی. ◀ مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُم مُّشْرِکُونَ 👈 بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرکند! ✅ پس نه تنها ، بلکه در موارد زیادی اکثریت بر خلاف معیارهای الهی رفتار میکنند.☝️ ✍ امیرالمؤمنین‌ حضرت علی ع می فرمایند: در پیمودن راه درست از کمی افراد ناراحت و نگران نباشید!☝️ 🚫"زیاد بودن، معیار حق بودن نیست!"🚫 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ #رمان #ستاره_سهیل #قسمت_پنجاه_و_پنجم کلاس که تمام شد، استاد به همراه تعدادی از دانشج
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ بعد از این‌که حسابی ستاره را خنداندند، از دانشکده خارج شدند. کیان، از بوفه دانشگاه ساندویچ خرید و در فضای سبز روبه‌روی دانشکده نشستند و مشغول خوردن شدند. ستاره اولین گاز را که به ساندویچ زد، یاد روزی افتاد که با مینو همان‌جا نشسته بودند. درحال جویدن لقمه‌اش، لبخندی روی لبش نشست. -به چی می‌خندی ستاره؟ کیان به آخر ساندویچ دو نانش رسیده بود، که این را پرسید. -یاد یه چیزی افتادم. یه‌بار با مینو همین‌جا نشستیم. یه گربه هم اومد، داشتیم با هم چیپس می‌خوردیم.. راستی مینو مایکیو کجا گذاشتی؟ -تو خونه است. براش پرستار گرفتم، می‌بره می‌گردونش. آرش داشت می‌گفت، بابا، با کلاس! که ستاره با انگشت اشاره به پشت مینو اشاره کرد و با صدای نسبتا بلندی گفت: «اون‌جارو خودشه! چه حلال‌زاده است.» گربه طلایی نزدیک‌تر شد. بوی غذا را حس کرده بود. ستاره مقداری از سوسیس را جدا کرد و برایش پرت کرد. مینو با اخم گفت: «ای بابا! حیفه سوسیسه. به این گشنه غذا نده.» -مینو! الان داشتی از سگت حرف می‌زدی، واقعا که! -اون فرق داره! یه‌دفعه دیگه هم بهت گفتم. ستاره لبی برچید و آهسته زمزمه کرد، "بی‌رحم". بعد دوباره مشغول خوردن ساندویچش شد. کیان رو به آرش گفت: «این‌دفعه رو بی‌خیال مهمونی بشین. تا خودم یه‌جا پیدا کنم.» آرش نصفه ساندویج را داخل پلاستیک گذاشت و سرش را تکان داد. -اگه این موطلایی بیشعور بذاره. -ای بابا، میگم با من. جوش نیار، رو سفیدت می‌کنم. -ببینم چه‌کار می‌کنی. هوا خنک‌تر شده بود و سایه درختان، روی زمین پهن‌تر شده بود. سه نفری در حال عبور از مسیر درختکاری شده، به طرف خروجی دانشگاه بودند. کیان دستش را روی کوله ستاره گذاشت. -می‌شه من برسونمت خونه؟ نگاه چپ‌چپ ستاره به دست کیان؛ باعث شد دستش را بردارد. بنظرش آمد کیان دلخور شده. با لحن صمیمانه‌تری گفت: «آخه می‌ترسم مزاحمتون بشم.» -نه بابا، چه حرفیه! ستاره‌ معذب‌تر از همیشه، نمی‌دانست چه باید بکند، اگر عمو او را می‌دید چه؟ اما، بخاطر رودربایستی که برایش ایجاد شد، چند دقیقه بعد خودش را روی صندلی جلو ماشین دید. باورش نمی‌شد به همین راحتی، پیشنهاد کیان را قبول کرده باشد. حال بدی سراغش آمد. احساس می‌کرد گناه‌نابخشودنی را مرتکب شده. چیزی در درونش در غلیان بود. با صدای کیان به خودش آمد. -چیزی شده عزیزم؟ حالت خوبه؟ کلمه عزیزم، حالش را بدتر کرد. پنجره را پایین کشید تا بهتر نفس بکشد. انگار آدم‌ها، همه اکسیژن موجود در هوا را بلعیده بودند و سهمی برای ستاره نمانده بود. کمی آب روی صورتش پاشید وبطری آب را یک نفس بالا کشید. کیان ماشین را روشن کرد و راه افتاد. ستاره داشت سریع فکر می‌کرد، آیا دادن آدرس خانه‌اش به او کار درستی بود یا نه؟ اگر ناراحت می‌شد چه؟ اگر در دلش او را اُمل خطاب می‌کرد چه؟ پس خط قرمزهایش چه؟ از ذهنش گذشت:"خدایا چه‌کار کنم؟" -دوست داری اینو؟ از آشفتگی افکارش در آمد. -کدوم؟ چیو می‌گی؟ -آهنگو می‌گم.دوست داری یا عوضش کنم؟ -نه.. خوبه. دوستش دارم. ممنون. -خب! حالا کجا بریم‌؟ می‌خوای یه‌کم بریم دور دور؟ -نه باید برم خونه. باشه یه‌بار دیگه. سعی کرد جمله آخر را با لبخند صمیمانه‌ای بگوید. -چشم. چشم خانم. الان کجا برم؟ -بپیچ چپ. صدای لرزش گوشی‌، تمام بدنش را لرزاند. با خودش فکر کرد، حتما عمو می‌خواهد دنبالش بیاید. سراسیمه گوشی را بیرون آورد. با دیدن پیام، نفس عمیقی کشید. یادش آمد جواب پیام قبلی فرشته را هم نداده. خواست جواب بدهد که فکری به ذهنش رسید. ✅کپی فقط با اجازه نویسنده ✅ در صورت داشتن سوال، به آیدی نویسنده پیام دهید👇 @tooba_banoo رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Tahdir joze25.mp3
4.01M
✅✅✅ 🍃خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونيم😍😍😍😍 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃﷽🌸🍃 ✍ رهاییِ ذلت‌بار ⛔️ بعضیا هر کاری دلشون بخواد میکنن.... 🥂👀💃💄👣🐕 اونوقت تا میری یه کم راهنمایی و نصیحتشون کنی، زود جواب میدن: 😠 دلم میخواد، 😇 عشقم میکشه. 😎 ولم کن بزار راحت باشم. ⛔️ اونا گاهی وقتا انقدر به لجبازی‌شون ادامه میدن...😣 که به جایی میرسن که دیگه لازم نیست خودشون بگن ولمون کن..... 🔚بلکه این خداست که میگه؛ 👈 ولشون کن❗️ 👈 بذار برا خودشون باشن❗️ 🕋 فَذَرْهُمْ❗️👈👈 اینها رو کن به حال خودشون...🚶 ❗️ چون خودشون اینطوری خواستند... ❗️ چون امیدی به اینها نیست... 👇👇👇 🕋 فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّی حِینٍ (مومنون/۵۴) 💢 آنها را در جهل و غفلتشان کن، تا زمانی که مرگشان فرا رسد یا گرفتار الهی شوند! 🕋 فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَ یَلْعَبُوا حَتَّی یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ (زخرف/۸۳) 💢 آنها را به حال خودشان کن، تا در باطل غوطه‌ور باشند، و بازی شوند، تا روزی را که به آنها وعده داده شده است، ملاقات کنند، و نتیجه‌ی کار خود را ببینند. ✨✨✨ ✅ همیشه دعات این باشه: 💢 الهی لَا تَکِلْنِی إلى نفسی... 💢 إنْ وَکَلتَنی إلى نفسی، هَلَکتُ! 🤲 خدای من! لطفاً مرا به حال خودم رها نکن! 🤲 که اگر مرا بحال خودم واگذاری، هلاکتم حتمی است روز بیست و پنجم ماه مبارک نکاتی از قرآن کريم رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 📌 بدشانس‌تر از اونی که هیچ‌کس دعوتش نمی‌کنه، اونیه که توی یه روز ، ۲جا دعوت می‌شه چون یکیش رو نمیتونه بره😊😊😂😂😂 ✍️اگر دار ضعف شدید نداشته باشد مستحب است اول وقت، نماز مغرب را بخواند سپس کند🍜 ولی اگر به حدی ضعف دارد که تمرکز در ندارد، بهتراست اول کند🍝 و اگر کسی سر سفره منتظر اوست بهتر است قبل از نماز افطار کند✅ رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
202030_1165783082.mp3
11.32M
💞 مجموعه ای از پندها و نصایح حضرت به زوج های جوانی که توفیق یافته اند خود را با آهنگ کلام ایشان آغاز نمایند❤️ 🎧 🎙راوی : یاسر دعاگو رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا