eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
108 دنبال‌کننده
224 عکس
199 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹 رهاورد شومِ فرار از جنگ ✅ و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود: (درباره آنان كه از جنگ كناره گرفتند) حق را خوار كرده، باطل را نيز يارى نكردند. 🔰 حکمت هجدهم نهج البلاغه در ادامه حکمت پانزدهم معنی شده است. ما در بحث فتنه به بهانه حکمت اول به این حکمت هم اشاره کردیم؛ باز هم به مناسبت خود حکمت ۱۸ نکته ای را عرض می کنیم. 🔻وقتی که اولین فتنه در حکومت امیرالمؤمنین آغاز شد، که همان فتنه جمل به رهبری عایشه و طلحه و زبیر بود، قاعدتاً امیرالمؤمنین دستور جهاد دادند. مردم همه آماده می شدند، امّا یک عده از بزرگانِ مدّعی آماده نشدند. حضرت وقتی از آنها سؤال کردند که چرا آماده جهاد نمی شوید، گفتند از اینکه با مسلمانی بجنگیم نگرانیم. دروغ می گفتند اما میخواستند این دروغشان را پشت یک شبهه مخفی کنند. حضرت به آنها فرمودند پس اینجا جلوی چشم مردم نباشید که آنها هم شبهه دار بشوند؛ به منازل خود بروید. وقتی به منازلشان می رفتند، در حکمت پانزده در مورد آن چهار نفر که ساکت فتنه بودند، فرمودند: « مَا کُلُّ مَفْتُون يُعَاتَب » ؛ هر گرفتار فتنه ای ارزش سرزنش کردن ندارد. 🔻 در ادامه که لشکر را راه انداختند، یکی دیگر از افراد به واسطه رفتار آن چهار نفر دچار شبهه شده بود، بنام" حارث ابن حوت" به امیرالمؤمنین عرض کرد من هم مثل "عبدالله ابن عمر" و "عمرسعد" در این جنگ شرکت نمی کنم و این جنگ را قبول ندارم. حضرت در پاسخ حارث ابن حوت فرمودند: کسانی که در این جنگ با ما همراهی نکردند، «خَذَلُوا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ»؛ حق را تنها گذاشتند و خوار کردند، اگر چه مستقیماً باطل را هم یاری نکردند. 🔻یعنی در فتنه هایی که یک طرف حق است و یک طرف باطل، حتی سکوت کردن و شرکت نکردن، خودش به نوعی همراهی با دشمن و مقابله با حق است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و چهارم ❇️ پیوند ناراضیان برای فتنه‌ای بزرگ 🔻[ پیوسته از مکه اخبار بیعت‌شکنی طلحه و زبیر و همراهی عایشه با آن دو به ما می‌رسید. توجه همگان به این اخبار جلب شده بود. خطبه‌ای خواندم و در آن به مردم گوشزد کردم: ] 🔻خداوند متعال پیامبری برای هدایت برانگیخت، با کتابی به‌حق گویا و با دستوری استوار. کسی هلاک نشود، جز آن‌که تبهکار باشد. بدعت‌ها به رنگ حق در‌آمده و موجب تباهی امت می شود؛ مگر خداوند ما را از آنها ایمن بدارد [ اما نگران نباشید: زیرا ] حکومتی که از جانب خدا برپاست، حافظ شماست. پس بدون نفاق و کراهت فرمان خدا را گردن نهید. به خدا سوگند، راه درست این است و اگر سستی کنید، خداوند دولت اسلام را از شما خواهد گرفت و پس از آن هرگز آن را به شما باز نخواهد داد و در دست دیگران قرار خواهد داد. 🔻ناکثین عهدشکن که هریک به دلیلی از قدرت من ناراضی‌اند، اکنون به یکدیگر پیوسته‌اند و من تا آنجا که برای وحدت و جماعت شما احساس خطر نکنم، صبر خواهم کرد. آنان برای اجرای آرزوهای خود، اگر فرصتی پیدا کنند، نظام اسلامی را متزلزل می‌کنند و کار مسلمانان را از هم می‌پاشند. آن‌ها از روی حسادت به کسی که خداوند حکومت را به او بخشیده است، به طلب دنیا برخاسته‌اند. می‌خواهند کار را به گذشته بازگردانند. حقی که شما به گردن ما دارید، عمل کردن به کتاب خدا و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله و قیام به حق و برپاداشتن سنت اوست. ❇️ اطلاع رسانی به مردم درباره توطئه‌گران [ در مکه، طلحه و زبیر و عایشه مردم را به شورش علیه من دعوت می‌کردند و آماده حرکت به سمت بصره می‌شدند. برای آماده کردن مردم به مقابله با آنان خطبه‌ای خواندم: ] 🔻خداوند متعال محمد صلی الله علیه و آله را برای هدایت همه مردم مبعوث کرد و او را برای همه جهانیان رحمت قرار داد. او نیز مأموریت خویش را به بهترین شکل انجام داد و پیام پروردگارش را به مردم رساند. خداوند به برکت وجود او، اوضاع از هم گسیخته را نظام بخشید، مردم پراکنده را گرد هم آورد، گسست‌ها را ترمیم کرد، راه‌ها را امن و خون‌های مردم را حفظ کرد. خداوند به واسطه او، میان کینه‌توزان و دشمنان و آتش‌های افروخته از حقد و کینه و عداوت‌های پابرجای در دل‌ها، دوستی و الفت پدید آورد. آنگاه او را به سوی خویش فراخواند، در حالی که از او کمال رضایت را داشت؛ زیرا در هیچ‌یک از امور رسالتش کوتاهی نکرده بود و تقصیری در تبلیغ رسالت نداشت. 🔻پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشامدهای ناگوار و کشمکش‌هایی در امر جانشینی آن حضرت واقع شد، تا آنکه ابوبکر زمام خلافت را در دست گرفت و بعد از او، عمر و پس از وی نیز عثمان به خلافت رسید. درباره حوادث دوران عثمان و سرنوشت وی اطلاع کافی دارید. تا این که سراغ من آمدید و از من درخواست کردید تا بیعت شما را بپذیرم. اما من حاضر به قبول بیعت نشدم و شما اصرار کردید. دست خود را بستم و شما با فشار بازش کردید. دستم را عقب کشیدم و شما دستم را گرفتید و به سوی خود کشیدید. برای بیعت با من، همانند شتران تشنه که اطراف برکه گرد می‌آیند، اطراف‌ من اجتماع کردید و چنان هجوم آوردید که گمان کردم در فشار جمعیت کشته خواهم شد یا برخی از شما در این ازدحام کشته خواهید شد. در نهایت، دست خود را گشودم و با کمال اختیار با من بیعت کردید. 🔻طلحه و زبیر نخستین افرادی بودند که با من بیعت کردند. آن‌ها بدون هیچ اجبار و اکراهی و در کمال آزادی با من بیعت کردند؛ اما اندکی از بیعتشان نگذشته بود که برای رفتن به عمره از من اجازه گرفتند و خدا می‌داند که آنان قصد نیرنگ و خدعه کردن داشتند. من برای اتمام حجت، با آن‌ها تجدید عهد کردم تا برای امت اسلام فتنه‌انگیزی نکنند. آن‌ها نیز تعهد دادند که بر عهد خویش وفادار بمانند؛ اما به عهد خود وفا نکرده و نقض بیعت کردند. شگفتا که این بی وفاها در مقابل ابوبکر و عمر مطیع و رام بودند؛ ولی با من به مخالفت برخاستند! با اینکه من کمتر از آن دو نفر نیستم و اگر بخواهم می‌گویم... . 🔻پروردگارا! داد مرا از این‌ها بگیر که حق مرا ضایع کردند و امر مرا کوچک انگاشتند و مرا بر آن‌ها پیروز کن. 📚منابع: ۱. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۹ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۶۶ ۳. الإرشاد، ج۱، ص۲۴۴ ۴. الإحتجاج، ج۱، ص۱۶۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 : پس از بازگشت از جنگ صفین این وصيت نامه اقتصادی را در ٢٠ جمادی الاول سال ٣٧ هجری نوشت. 1⃣ وصيت اقتصادی نسبت به اموال شخصی 🔻 اين دستوری است كه بنده خدا علی بن ابيطالب، اميرمؤمنان نسبت به اموال شخصی خود برای خشنودی خدا داده است، تا خداوند با آن به بهشتش درآورد و آسوده اش گرداند.(قسمتی از اين نامه است) همانا سرپرستی اين اموال بر عهده فرزندم حسن بن علی است، آنگونه كه رواست از آن مصرف نمايد و از آن انفاق كند، اگر برای حسن حادثه ای رخ داد و حسين زنده بود، سرپرستی آن را پس از برادرش به عهده گيرد و كار او را تداوم بخشد. پسران فاطمه از اين اموال به همان مقدار سهم دارند كه ديگر پسران علی خواهند داشت، من سرپرستی اموالم را به پسران فاطمه واگذاردم تا خشنودی خدا و نزديك شدن به رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) و بزرگ داشت حرمت او و احترام پيوند خويشاوندی پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را فراهم آورم. 2⃣ ضرورت حفظ اموال 🔻و با كسی كه اين اموال در دست اوست شرط می كنم كه اصل مال را حفظ نموده تنها از ميوه و درآمدش بخورند و انفاق كنند و هرگز نهالهای درخت خرما را نفروشند تا همه اين سرزمين يكپارچه زير درختان خرما بگونه ای قرار گيرد كه راه يافتن در آن دشوار باشد. و زنان غير عقدی من كه با آنها بودم و صاحب فرزند يا حامله می باشند پس از تولد فرزند، فرزند خود را گيرد كه بهره او باشد و اگر فرزندانش بميرد مادر آزاد است، كنيز بودن از او برداشته و آزادی خويش را باز يابد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : وصیت امام علیه السلام در لحظه های شهادت در رمضان ٤٠ هجری 🔹پندهای جاودانه 🔻سفارش من برای شما آنكه به خدا شرك نورزيد و سنّت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) را تباه نكنيد، اين دو ستون دين را برپا داريد و اين دو چراغ را روشن نگهداريد، آنگاه سزاوار هيچ سرزنشی نخواهید بود. من ديروز همراهتان بودم و امروز مايه عبرت شما می باشم و فردا از شما جدا می گردم، اگر ماندم خود اختيار خون خويش را دارم و اگر بميرم، مرگ وعده گاه من است، اگر عفو كنم برای من نزديك شدن به خدا و برای شما نيكی و حسنه است، پس عفو كنيد. (آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد؟) به خدا سوگند، مرگ ناگهان به من روی نياورده كه از آن خشنود نباشم و نشانه های آن را زشت بدانم، بلكه من چونان جوينده آب در شب كه ناگهان آن را بيابد، يا كسی كه گمشده خود را پيدا كند، از مرگ خرسندم كه: (و آنچه نزد خداست برای نيكان بهتر است.) (شبيه اين كلمات در خطبه ها گذشت كه جهت برخی مطالب تازه آن را آورديم.) ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : به ابن عباس فرماندار بصره در سال ٣٦ هجری که گفت پس از سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) هیچ سخنی را همانند این نامه نیافتم. 🔹سفارش به آخرت گرایی 🔻پس از ياد خدا و درود، همانا انسان گاهی خشنود می شود به چيزی كه هرگز از دستش نمی رود و ناراحت می شود برای از دست دادن چيزی كه هرگز به آن نخواهد رسید. ابن عباس! خوشحالی تو از چيزی باشد كه در آخرت برای تو مفيد است و اندوه تو برای از دست دادن چيزی از آخرت باشد، آنچه از دنيا به دست می آوری تو را خشنود نسازد و آنچه در دنيا از دست می دهی زاری كنان تأسف مخور، همت خويش را به دنيای پس از مرگ واگذار. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دیگری به زياد بن ابيه در سال ٣٦ هجری 🔹سفارش به ميانه روی 🔻ای زياد! از اسراف بپرهيز و ميانه روی را برگزين، از امروز به فكر فردا باش و از اموال دنيا به اندازه كفاف خويش نگهدار و زيادی را برای روز نيازمنديت در آخرت پيش فرست. آيا اميد داری خداوند پاداش فروتنان را به تو بدهد در حالی كه از متكبران باشی؟ و آيا طمع داری ثواب انفاق كنندگان را دريابی در حالی كه در ناز و نعمت قرار داری؟ و تهيدستان و بيوه زنان را از آن نعمتها محروم می كنی؟ همانا انسان به آنچه پيش فرستاده و نزد خدا ذخيره ساخته، پاداش داده خواهد شد با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به زياد بن ابيه 🔹هشدار از خيانت به بيت المال 🔻همانا من براستی به خدا سوگند می خورم، اگر به من گزارش كنند كه در بيت المال خيانت كردی، كم يا زياد چنان بر تو سخت گيرم كه كم بهره شده و در هزينه عيال درمانی و خوار و سرگردان شوی! با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا