📜 #نامه10 : نامه دیگری به معاویه در سرزمین صفین در سال ٣٦ هجری پیش از آغاز نبرد؛
1⃣ افشای چهره معاويه
🔻چه خواهی كرد آنگاه كه جامه های رنگين تو كنار رود؟ كه به زيباييهای دنيا زينت شده است؟ دنيا تو را با خوشی های خود فريب داده و تو به دعوت آن پاسخ داده ای؛ فرمانت داد و اطاعت كردی، همانا به زودی تو را وارد ميدان خطرناكی می كند كه هيچ سپر نگهدارنده ای نجاتت نمی دهد. ای معاويه! از اين كار دست بكش و آماده حساب باش و آماده حوادثی باش كه به سراغ تو می آيد، به گمراهان فرومايه گوش مسپار، اگر چنين نكنی به تو اعلام می دارم كه در غفلت زدگی قرار گرفته ای، همانا تو ناز پرورده ای می باشی كه شيطان بر تو حكومت می كند و با تو به آرزوهايش می رسد و چون روح و خون در سراسر وجودت جريان دارد. معاويه! از چه زمانی شما زمامداران امت و فرماندهان ملت بوديد؟ نه سابقه درخشانی در دين و نه شرافت والایی در خانواده داريد، پناه به خدا می برم از گرفتار شدن به دشمنی های ريشه دار، تو را می ترسانم از اينكه به دنبال آرزوها تلاش كنی و آشكار و نهانت يكسان نباشد.
2⃣ پاسخ به تهديد نظامی
🔻معاويه! مرا به جنگ خوانده ای، اگر راست می گویی مردم را بگذار و به جنگ من بيا و دو لشكر را از كشتار بازدار، تا بدانی پرده تاريك بر دل كدام يك از ما كشيده و ديده چه كس پوشيده است؟ من ابوالحسن، كُشنده جدّ و دایی و برادر تو در روز نبرد بدر می باشم كه سر آنان را شكافتم، همان شمشير با من است و با همان قلب با دشمنانم ملاقات می كنم، نه بدعتی در دين گذاشته و نه پيامبر جديدی برگزيده ام، من بر همان راه راست الهی قرار دارم كه شما با اختيار رها كرده و با اكراه پذيرفته بوديد.
3⃣ پاسخ به خونخواهی دروغين معاويه
🔻خيال كردی به خونخواهی عثمان آمده ای؟ در حالی كه می دانی خون او به دست چه كسانی ريخته شده، اگر راست می گویی از آنها مطالبه كن! همانا من تو را در جنگ می نگرم كه چونان شتران زير بار سنگين مانده، فرياد و ناله سرمی دهی و می بينم كه لشكريانت با بی صبری از ضربات پياپی شمشيرها و بلاهای سخت و بر خاك افتادن مداوم تنها مرا به كتاب خدا می خوانند در حالی كه لشكريان تو كافرند و در انكار از بيعت كنندگان پيمان شكنند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📜 #نامه9 : نامه به معاويه در سال ٣٦ هجری
1⃣ افشای دشمنی های قريش و استقامت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
🔻خويشاوندان ما از قريش می خواستند پيامبرمان (صلی الله علیه و آله وسلم) را بكشند و ريشه ما را بركنند و در اين راه انديشه ها از سر گذراندند و هر چه خواستند نسبت به ما انجام دادند و زندگی خوش را از ما سلب كردند و با ترس و وحشت به هم آميختند و ما را به پيمودن كوه های صعب العبور مجبور كردند و برای ما آتش جنگ افروختند، اما خدا خواست كه ما پاسدار دين او باشيم و شرّ آنان را از حريم دين باز داريم، مؤمن ما در اين راه خواستار پاداش بود و كافر ما از خويشاوندان خود دفاع می كرد، ديگر افراد قريش كه ايمان می آوردند و از تبار ما نبودند، يا به وسيله هم پيمانهايشان و يا با نيروی قوم و قبيله شان حمايت شده و در امان بودند، هرگاه آتش جنگ زبانه می كشيد و دشمنان هجوم می آوردند پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) اهل بيت خود را پيش می فرستاد تا به وسيله آنها، اصحابش را از سوزش شمشيرها و نيزه ها حفظ فرمايد، چنانكه عبيده بن حارث در جنگ بدر و حمزه در احد و جعفر در موته، شهيد گرديدند. كسانی هم بودند كه اگر می خواستم نامشان را می آوردم، آنان كه دوست داشتند چون شهيدان اسلام شهيد گردند، اما مقدّر چنين بود كه زنده بمانند و مرگشان به تأخير افتاد، شگفتا از روزگار، كه مرا همسنگ كسی قرار داده كه چون من پيش قدم نبوده و مانند من سابقه در اسلام و هجرت نداشته است، كسی را سراغ ندارم چنين ادعایی كند، مگر ادعاكننده ای كه نه من او را می شناسم و نه فكر می كنم خدا او را بشناسد، در هر حال خدا را سپاسگزارم.
2⃣ افشای ادعای دروغين معاويه در خونخواهی عثمان
♦️اينكه از من خواستی تا قاتلان عثمان را به تو واگذارم، پيرامون آن فكر كردم و ديدم كه توان سپردن آنها را به تو يا غير تو ندارم، سوگند بجان خودم، اگر دست از گمراهی و تفرقه برنداری، به زودی آنها را خواهی يافت كه تو را می جويند، بی آنكه تو را فرصت دهند تا در خشكی و دريا و كوه و صحرا زحمت پيدا كردنشان را بر خود هموار كنی و اگر در جستجوی آنان برآیی بدان كه شادمان نخواهی شد و زيارتشان تو را خوشحال نخواهد كرد، و درود بر اهل آن.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت22
🔴 بخش اول
🔹اختصاص حق ولایت به امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) 1⃣
💠 لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِينَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى؛
🔹 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود : « ما را حقی است اگر به ما داده شود وگرنه بر ترک شتر می نشینیم هر چند سِیر ما در شب به طول انجامد».
🔻موضوع حکمت ۲۲ اختصاص حقّ ولایت، خلافت پیغمبر، امامت و رهبری جامعه، به امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) است.
🔰 می دانیم که کلمه "حق" دو نوع معنا دارد:
🔸۱. معنای اسمی : در معنای اسمی یعنی چیزی که در اختیار کسی باید قرار بگیرد، مالکش باید کسی باشد.
🔸۲. معنای فعلی : در معنای فعلی یعنی ثبوت.
🔰 اما بحث اصلی عبارت است از اختصاص حقّ ولایت به اهل بیت (علیهم السلام).
🔻 در خطبه ۲ نهج البلاغه بند۶ اینگونه میخوانیم:
"از این امّت احدی را نمیشود با آل محمد (صلّی الله علیه وآله وسلم) مقایسه کرد و نمیشود کسانی را که نعمت اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها جاری شده است، ابداً با اهل بیت مساوی دانست. زیرا اهل بیت (علیهم السلام) اساس و ریشه دین و ستونهای یقین اند. کسی که افراط کرده و جلو افتاده باید به سمت آنها برگردد. کسی که جامانده و کوتاهی کرده باید به اهل بیت ملحق بشود.
🔻 بعد این عبارت را میخوانیم: « وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ »؛ و اختصاص دارد حق ولایت به اهل بیت و در آنها وصیت پیامبر و وصایت و وراثت پیامبر هست . پس حق ولایت، اختصاص به اهل بیت دارد.
🔻 اما مسأله اینجاست که چرا حق ولایت و خلافت پیامبر به اهل بیت (علیهم السلام) اختصاص دارد؟
🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه حداقل چهار شرط برای کسی که بخواهد با شایستگی جانشین پیامبر شود و حاکم و رهبر جامعه بشود بیان کرده اند:
1⃣ شرط اوّل : در خطبه ۱۷۳ بند ۳ : «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الاَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ» ؛ ای مردم همانا شایسته ترین مردم به امر ولایتِ امّت، کسی است که در این امر از همه قوی تر است.
2⃣ شرط دوم : در خطبه ۱۷۲ بند ۱ ؛ شرط دوّم را اعلم بودن به دستورات الهی می دانند: «أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ» کسی شایسته حقّ ولایت است که از همه به آنچه که امر خداست در مسأله حکومت داری عالمتر باشد.
3⃣ شرط سوم : در خطبه ۳ نهج البلاغه اعتدال و میانه روی را شرط رهبری می دانند و در مذمّت سیره خلیفه دوم می فرمایند: کسی که بر مرکب ولایت و رهبری سوار می شود مثل سوارِ بر یک حیوان چموش وحشی است؛ که اگر طنابی که به بینی آن شتر وصل شده و در دست سوار هست را محکم بکشد، بینی شتر پاره میشود؛ اگر رها کند شتر او را به زمین می زند. کنایه از اینکه نه باید تند باشد و نه باید کند باشد، بلکه اعتدال باید داشته باشد.
4⃣ شرط چهارم : در حکمت ۱۱۰ می فرمایند :« فرمان خدا را برپا ندارد جز آنکس که در اجرای حق مدارا نمی کند، سازشکار نمی باشد و پیرو طمعها و آرزوهای شخصی نمی رود». که در واقع خود این سه شرط در دل این حکمت است. اینکه انسانی باشد، مدارای نابجا نکند، سازشکار نباشد و دنبال طمع شخصی خود نباشد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت شصت و نهم
❇️ در منزلگاه ربذه
🔸نامهای به استاندار بصره
🔻[ به همراه یاران و مهاجران و انصاری که در لشکری گرد آمده بودند، از مدینه خارج شدیم. وقتی به منطقه ربذه رسیدیم، به استاندارم عثمان بن حُنیف انصاری نامه ای نوشتم: ]
از بنده خدا علی امیرالمومنین، به عثمان فرزند حنیف.
🔻اما بعد، شورشیان ستمگری که با خدا عهد بستند و عهد خود شکستند، به سمت شهر تو در حرکتاند. آنان تحت سیطره شیطان به دنبال چیزی هستند که موافق رضای خدا نیست:
"وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنكِيلًا؛
و قدرت خداوند بیشتر و مجازاتش دردناکتر است".
🔻هنگامی که آنان به نزد تو رسیدند، آنها را به بازگشت به طاعت و وفای به عهد و میثاقی که با ما داشتند دعوت کن. اگر پذیرفتند و اجابت کردند، با آنان به بهترین نحو رفتار کن و تا زمانی که نزد تو هستند، احترامشان را حفظ کن. اگر نپذیرفتند و جز به ریسمان عهدشکنی و تفرقهافکنی چنگ نزدند، با کمال قاطعیت با آنان بجنگ تا اینکه خداوند بین تو و آنان داوری کند که خداوند بهترین داوران است.
این نامه را از ربذه برای تو نوشتم و با سرعت به سمت تو در حرکت هستم، انشاءالله.
❇️ لزوم مقاومت در برابر مهاجمان
🔻[ در همین منزل ربذه بود که نامهای از استاندار بصره به دستم رسید که از رسیدن لشکر جمل به بصره حاکی بود. در پاسخ وی نوشتم: ]
🔻اگر زیر سایه اطاعت و فرمانبری رفتند، این همان چیزی است که ما دوست داریم... و اگر کارشان به جدایی و نافرمانی کشید، با کمک کسانی که فرمان تو را میبرند، به نبرد با آنان اقدام کن و از آنان که تسلیم تو هستند، برای سرکوب مخالفان مدد گیر؛ زیرا آنکس که از جنگ کراهت دارد، نبودنش بهتر از بودنش است و نشستنش بهتر از قیام و یاری کردنش خواهد بود.
❇️ اقدام لشکر جمل به قتل و غارت مردم بصره
🔻[ متاسفانه لشکر جمل دست به قتل و غارت مردم زدند، حکیمبنجبلّه و مردانی از شیعه را کشتند و نگهبانان بیتالمال را از دم تیغ گذراندند و عثمانبنحنیف را نیز ضربوشتم کردند. این خبر را به اطلاع لشکریانم رساندم و به آنان گفتم: ]
🔻خبری مهم و تکاندهنده به من رسیده است: طلحه و زبیر وارد شهر بصره شده و به استاندار من هجوم آورده و وی را به شدت ضربوشتم کردهاند، تا جایی که معلوم نیست مرده یا زنده است. آنان بنده صالح خدا، حکیمبنجبلّه را نیز به همراه مردان مسلمانی که همگی از نیکان و صالحان بودند، به قتل رساندهاند. آری، این شهدا در حالی به ملاقات خداوند شتافتند که بر بیعت خویش وفادار ماندند و در راه حق استقامت ورزیدند. طلحه و زبیر به بیتالمال نیز حمله برده و نگهبانان آن را شکنجه کرده و به طرز فجیعی از دم تیغ گذرانده اند.
📚منابع:
۱. قرآن کریم، سوره نساء، آیه ۸۴
۲. شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۱۲
۳. نهج البلاغه، نامه۴
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
سهم #روز_نود_وپنجم مطالعه نهج البلاغه نامه ۸ تا نامه ۴
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه8 : نامه به جرير بن عبدالله بجلی، فرستاده امام به سوی معاویه، در سال ٣٦ هجری
🔹وادار ساختن معاويه به بيعت
🔻پس از نام خدا و درود، هنگامی كه نامه ام به دستت رسيد، معاويه را به يكسره كردن كار وادار و با او برخوردی قاطع داشته باش، سپس او را آزاد بگذار در پذيرفتن جنگی كه مردم را از خانه بيرون می ريزد، يا تسليم شدنی خواركننده، پس اگر جنگ را برگزيد، امان نامه او را بر زمين كوب و اگر صلح خواست از او بيعت بگير، با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه7: یکی از پاسخ های امام (علیه السلام) در اواخر جنگ صفین در سال ٣٨ هجری به معاويه است.
🔹افشای چهره نفاق معاويه و مشروعيّت بيعت
🔻پس از نام خدا و درود، نامه پندآميز تو به دستم رسيد كه دارای جملات به هم پيوسته و زينت داده شده كه با گمراهی خود آن را آراسته و با بدانديشی خاص امضاء كرده بودی، نامه مردی كه نه خود آگاهی لازم دارد تا رهنمونش باشد و نه رهبری دارد كه هدايتش كند، تنها دعوت هوسهای خويش را پاسخ گفته و گمراهی عنان او را گرفته و او اطاعت می كند، كه سخن بی ربط می گويد و در گمراهی سرگردان است.
(از همين نامه است) همانا بيعت برای امام يك بار بيش نيست و تجديد نظر در آن ميسر نخواهد بود و كسی اختيار از سرگرفتن آن را ندارد، آن كس كه از اين بيعت عمومی سر باز زند، طعنه زن و عيب جو خوانده می شود و آن كس كه نسبت به آن دودل باشد منافق است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه6 : نامه امام به معاویه، که پس از جنگ جمل در سال ٣٦ هجری، توسط جریربن عبدلله فرستاده شده
🔹علل مشروعيت حكومت امام (علیه السلام )
🔻همانا كسانی با من بيعت كرده اند كه با ابابكر و عمر و عثمان با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنكه در بيعت حضور داشت نمی تواند خليفه ای ديگر برگزيند و آنكه غايب است نمی تواند بيعت مردم را نپذيرد و همانا شورای مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت كسی گرد آمدند و او را امام خود خواندند، خشنودی خدا هم در آن است. حال اگر كسی كار آنان را نكوهش كند يا بدعتی پديد آورد، او را به جايگاه بيعت قانونی باز می گردانند، اگر سر باز زد با او پيكار می كنند زيرا كه به راه مسلمانان درنيامده، خدا هم او را در گمراهيش وامی گذارد. به جانم سوگند، ای معاويه اگر دور از هوای نفس، به ديده عقل بنگری خواهی ديد كه من نسبت به خون عثمان پاك ترين افرادم و می دانی كه من از آن دور بوده ام، جز اينكه از راه خيانت مرا متّهم كنی و حق آشكار را بپوشانی، با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه5 : نامه به اشعث بن قیس، فرماندار آذربایجان، این نامه پس از جنگ جمل در شعبان سال ٣٦ هجری در شهر کوفه نوشته شد.
🔹هشدار از استفاده ناروای بيت المال
🔻همانا پست فرمانداری برای تو وسيله آب و نان نخواهد بود، بلكه امانتی است در گردن تو. بايد از فرمانده و امامت اطاعت كنی؛ تو حق نداری نسبت به رعيت استبداد ورزی و بدون دستور به كار مهمی اقدام نمایی، در دست تو اموالی از ثروتهای خدای بزرگ و عزيز است و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری ، اميدوارم برای تو بدترين زمامدار نباشم، با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه4 : نامه به يكی از فرماندهان نظامی در سال ٣٦ هجری، برخی نوشته اند به عثمان بن حنیف فرماندار بصره نوشته شد.
🔹روش گزينش نيروهای عمل كننده
🔻اگر دشمنان اسلام به سايه اطاعت باز گردند پس همان است كه دوست داريم و اگر كارشان به جدایی و نافرمانی كشيد با كمك فرمانبرداران با مخالفان نبرد كن و از آنان كه فرمان می برند برای سركوب آنها كه از ياری تو سر باز می زنند مدد گير، زيرا آن كس كه از جنگ كراهت دارد بهتر است كه شركت نداشته باشد و شركت نكردنش از ياری دادن اجباری بهتر است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت22
🔴 بخش دوم
🔹اختصاص حق ولایت به امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) 2⃣
🔻اکنون باید ببینیم این چهار ویژگی یا به تعبیر دقیق تر شش ویژگی، چگونه بر اهل بیت (علیهم السلام) صدق می کنند و آنها تنها گروهی هستند که در حدّ اعلاء این ویژگیها و خصلت ها را دارند.
🔻مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۲۰ نهج البلاغه می فرمایند: "به خدا سوگند تبلیغ رسالتها، وفای به پیمانها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده است. درهای دانش و روشنی امور انسانها، نزد ما اهل بیتِ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است.
🔻در خطبه ۱۰۰ نهج البلاغه هم مولا علی (علیه السلام) مَثَل جالبی از اهل بیت (علیهم السلام) می زنند و می فرمایند: آگاه باشید! مثل آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره ای غروب كند، ستاره دیگری طلوع خواهد كرد (تا ظهور صاحب الزمان). گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید.
🔻در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه هم مولا علی (علیه السلام) با توجه به همین اختصاصات و ویژگیهای استثنایی اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) دستور می دهند یا توصیه می کنند که حق و ولایت را فقط در خانه اهل بیت (علیهم السلام) پیگیری کنید و سراغ دیگران نروید.
🔻در خطبه ۱۴۷ بند ۴ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین می فرمایند: "پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنید که اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رمز حیات دانش و راز مرگ جهل و نادانی هستند. آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان اطلاع میدهد. نه با دین خدا مخالفتی دارند و نه در آن اختلاف می کنند؛ دین در میان آنان گواهی صادق و ساکتی سخنگوست".
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتادم
✳️ قریش از ما انتقام میگیرد
🔻[ گروهی از حجاج در مسیرحرکت خود، وارد منطقه ربذه شدند و درخواست کردند که سخنان مرا درباره فتنه اخیر بشنوند. در خیمه خویش مشغول وصله کردن کفشم بودم که عبداللهبنعباس وارد شد. وقتی مرا در حال تعمیر کفش دید، با تعجب گفت: ما برای اصلاح امورمان بیشتر به تو نیاز داریم تا کاری که به آن مشغول هستی!
پاسخ وی را ندادم تا کارم تمام شد. آنگاه کفشها را مقابل وی گذاشتم و گفتم: برای این کفشها قیمتی بگذار. گفت: اینها به چیزی نمیارزد! گفتم: بالاخره قیمتی دارند. گفت: کمتر از یک درهم. به وی گفتم: ]
به خدا سوگند، این یک جفت نعلین برای من بیش از فرمانروایی بر شما ارزش دارد، مگر اینکه بتوانم حقی را بر پا دارم یا از باطلی جلوگیری کنم.
🔻[ آنگاه از خیمه بیرون آمدم و برای حجاج سخنرانی کردم: ]
پس از حمد و ثنای خداوند و بیان هدف از رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله، به آنها گفتم:
🔻مرا با قریش چه کار است؟! به خدا سوگند، وقتی کافر بودند، با آنان جنگیدهام و اکنون نیز که راه فتنه و فساد را پیش گرفتهاند، خواهم جنگید... و این راهی که برای مقابله با آنان می پیمایم، عهد و پیمانی است که با من بستهاند. به خدا سوگند، باطل را چنان می شکافم تا که حق از میان پهلوی آن بیرون آید. قریش با ما کینهجویی میکند، به دلیل اینکه خداوند ما را برای ایشان برتری داده است و ما آنها را به فرمان خود درآوردهایم.
🔻[ این دو بیت شعر را نیز خواندم: ]
به جان خودم سوگند، گناه است که تو شیر خالص را بیاشامی
و سرشیر یا خرمای بیهسته بخوری [ و کفران نعمت کنی و قدر ما را ندانی ].
در صورتی که ما بودیم که این بلندی رتبه و جاه را به تو دادیم؛ و گرنه تو بلندرتبه نبودی و ما بودیم که گرداگرد تو اسبان کوتاهمو و نیزه ها را فراهم کردیم.
✳️ مخالفتهای ابوموسی اشعری
🔻[ اطلاعات یاران در خصوص مخالفتها و کارشکنیهای ابوموسی اشعری؛ استاندار کوفه، به من رسید و اینکه وی مردم کوفه را از یاری من باز میدارد.
نامهای نوشتم و با او اتمام حجت کردم: ]
🔻زمانی که فرستاده من پیش تو آید، باید تصمیم بگیری و خود را برای جنگ آماده سازی! از پناهگاه خود پای بیرون گذار و مردم را برای جنگ بسیج کن. اگر حق را با من دیدی، بپذیر و اگر تردید داشتی، از مسئولیت کنارهگیری کن! اشاره کردم که به خدا سوگند، راه ما حق است و به فرمان مرد حق انجام میگیرد و باکی ندارم که ملحدان چه میکنند. والسلام.
🔻همچنین نامهای از طریق هاشمبنعتبه برای او فرستادم، و نوشتم که مردم را همراه او بسیج کند و توجه به این امر داشته باشد که باقی گذاردنش در آن شهر، به خاطر این بود که از یاران و مددکاران من در این عرصهها باشد. والسلام.
✳️ عزل ابوموسی اشعری از استانداری کوفه
🔻[ هاشمبنعتبه نامه را برد و بعد از چند روز به من پیغام داد که ابوموسی زیر بار نرفته و حتی نامه مرا پاره کرده و وی را نیز به زندان تهدید کرده است. من نیز فرزندم، حسن و عماربنیاسر و قیس بن سعد را مأموریت دادم که به کوفه بروند و مشکل را حل کنند و نامه عزل ابوموسی اشعری را نیز توسط آنها فرستادم: ]
🔻به او یادآور شدم که شهر را به فرستادگان من بسپارد و اگر چنین نکند، به آنها دستور دادهام که به تو اعلان جنگ دهند، که خداوند خیانت پیشگان را دوست ندارد، و اگر بر تو چیره شوند، تو را قطعه قطعه خواهند کرد. درود بر هر کسی که سپاسگزار این نعمت بوده و از بیعت با من مسرور است و به امید عاقبتی نیکو برای خداوند عمل کند.
📚منابع:
۲. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۸۵
۲. مجموعه ورام، ج۲، ص۹
۳. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳
۴. نهج البلاغه، نامه ۶۳
۵. الجمل، ص۲۴۲
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #نامه3: نامه به امام (علیه السلام) خبر دادند که شريح بن حارث، قاضی امام، خانه ای به ٨٠ دینار خریده او را احضار کرده، فرمود:
1⃣ برخورد قاطعانه باخيانت كارگزاران
🔻به من خبر دادند كه خانه ای به هشتاد دينار خريده ای و سندی برای آن نوشته ای و گواهانی آن را امضا كرده اند.(شريح گفت: آری ای اميرمؤمنان. امام (علیه السلام ) نگاه خشم آلودی به او كرد و فرمود) ای شريح! به زودی كسی به سراغت می آيد كه به نوشته ات نگاه نمی كند و از گواهانت نمی پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به قبر بسپارد. ای شريح! انديشه كن كه آن خانه را با مال ديگران يا با پول حرام نخريده باشی، كه آنگاه خانه دنيا و آخرت را از دست داده ای. اما اگر هنگام خريد خانه نزد من آمده بودی، برای تو سندی می نوشتم كه ديگر برای خريد آن به درهمی يا بيشتر رغبت نمی كردی و آن سند را چنين می نوشتم:
2⃣ هشدار از بی اعتباری دنيای حرام
🔻اين خانه ای است كه بنده ای خوارشده و مرده ای آماده كوچ كردن آن را خريده، خانه ای از سرای غرور، كه در محله نابودشوندگان و كوچه هلاك شدگان قرار دارد، اين خانه به چهار جهت منتهی می گردد. يك سوی آن به آفتها و بلاها، سوی دوّم آن به مصيبتها و سوی سوّم به هوا و هوسهای سست كننده و سوی چهارم آن به شيطان گمراه كننده ختم می شود و در خانه به روی شيطان گشوده است. اين خانه را فريب خورده آزمند، از كسی كه خود به زودی از جهان رخت برمی بندد، به مبلغی كه او را از عزّت و قناعت خارج و به خواری و دنياپرستی كشانده، خريداری نموده است. هرگونه نقصی در اين معامله باشد، بر عهده پروردگاری است كه اجساد پادشاهان را پوسانده و جان جباران را گرفته و سلطنت فرعونها چون (كسری) و (قيصر) و (تبع) و (حمير) را نابود كرده است.
3⃣ عبرت از گذشتگان
🔻و آنان كه مال فراوان گرد آوردند و بر آن افزودند و آنان كه قصرها ساختند و محكم كاری كردند، طلاكاری نمودند و زينت دادند فراوان اندوختند و نگهداری كردند و به گمان خود برای فرزندان خود گذاشتند، اما همگی آنان به پای حسابرسی الهی و جايگاه پاداش و كيفر رانده می شوند، آنگاه كه فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود (پس تبهكاران زيان خواهند ديد.) به اين واقعيتها عقل گواهی می دهد هرگاه كه از اسارت هوای نفس نجات يافته و از دنياپرستی به سلامت بگذرد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #نامه2 : نامه به مردم كوفه پس از پیروزی بر شورشیان بصره در ماه رجب سال ٣٦ هجری، که کوفیان نقش تعیین کننده داشتند.
🔹تشكر از مجاهدان از جنگ برگشته
🔻خداوند شما مردم كوفه را از سوی اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله سلم) پاداش نيكو دهد، بهترين پاداشی كه به بندگان فرمانبردار و سپاسگزاران نعمتش عطا می فرمايد، زيرا شما دعوت ما را شنيديد و اطاعت كرديد، به جنگ فرا خوانده شديد و بسيج گرديديد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه1 : نامه به مردم كوفه به هنگام حرکت از مدینه به طرف بصره، در سال ٣٦ هجری
🔹افشای سران ناكثين
🔻از بنده خدا، علی اميرمؤٔمنان، به مردم كوفه كه در ميان انصار پايه ای ارزشمند و در عرب مقامی والا دارند. پس از ستايش پروردگار، همانا شما را از كار عثمان چنان آگاهی دهم كه شنيدن آن چونان ديدن باشد. مردم بر عثمان عيب گرفتند و من تنها كسی از مهاجران بودم كه او را به جلب رضايت مردم واداشته و كمتر به سرزنش او زبان گشودم، اما طلحه و زبير آسان ترين كارشان آن بود كه بر او یورش برند و او را برنجانند و ناتوانش سازند، عايشه نيز ناگهان بر او خشم گرفت، عدّه ای به تنگ آمده او را كشتند، آنگاه مردم بدون اكراه و اجبار با من بيعت كردند. آگاه باشيد، مدينه مردم را يكپارچه بيرون رانده و مردم نيز برای سركوبی آشوب از اوفاصله گرفتند، ديگ حوادث آشوب به جوش آمده و فتنه ها بر پايه های خود ايستاد، پس به سوی فرمانده خود بشتابيد و در جهاد با دشمن بر يكديگر پيشی گيريد به خواست خدای عزيز و بزرگ.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت22
🔴 بخش سوم
🔹توصیف فضائل اهل بیت(علیهم السلام ) 3⃣
🔻همچنین مولا امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه ۲۳۹ نهج البلاغه در توصیف فضائل اهل بیت (علیهم السلام) می فرمایند: آنان ستونهای استوار دین و پناهگاه مردم می باشند. حق به وسیله آنها به جایگاه خویش بازگشت و باطل از جای خویش رانده و نابود و زبان باطل از ریشه کنده شد. اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلّم) دین را آنچنان که سزاوار بود دانستند و آموختند و بدان عمل کردند نه آنکه صرفاً شنیدند و نقل کردند. زیرا راویان دانش بسیار ولی حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند».
🔻 در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه در بند ۸ اهل بیت را اینگونه معرفی میکنند: «نَحنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ومَحَطُّ الرِّسالَةِ ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ ومَعادِنُ العِلمِ ويَنابيعُ الحُكمِ» ؛ " ما درخت نبوتیم، ما محل نزول رسالتیم، ما محل آمد و شد فرشتگانیم، ما معادن علم الهی و سرچشمه های حکمتیم ؛ کسی که ما را یاری کند و ما را دوست بدارد به حق انتظار رحمت الهی داشته باشد و کسی که با ما دشمنی کند و بغض ما را در دل داشته باشد باید منتظر کیفر و لعنت الهی باشد".
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۰۹ نهج البلاغه پیرامون شرط اعتدال و اختصاص این شرط در حد اعلی به اهل بیت (علیهم السلام) اینگونه می فرمایند:« ما تکیه گاه های میانه ایم، هرکس که عقب مانده باشد باید به ما برسد و کسی که جلو زده باشد باید به ما بازگردد.
🔻 مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) همچنین در نهج البلاغه شریف در خطبه ۱۴۴ بند ۲ در تعریض و کنایه به کسانی که خودشان را به دروغ شایسته حاکمیت اسلام و خلافت رسول الله ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) می دانستند اینگونه میفرمایند: « کجایند کسانی که می پنداشتند دانایان علم قرآن آنها می باشند نه ما که این ادعا را بر اساس دروغ و ستمکاری بر ضدّ ما روا داشتند. خدا ما اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلّم) را بالا آورد و آنها را پست و خوار کرد، به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حریم نعمت های خویش داخل کرد و آنها را خارج نمود که راه هدایت را با راهنمایی ما میپویند و روشنی دلهای کور را از ما می جویند. همانا امامان دوازده گانه همه از قریش بوده که درخت آن را در خاندان بنی هاشم کاشته اند. مقام ولایت و امامت درخور دیگران نیست و دیگر مدّعیان زمامداری شایستگی آن را ندارند.
🔻مولا امیرالمومنین(علیه السلام) به همین دلیل در خطبه ۱۵۴ بند ۱ در توصیف اهل بیت و جایگاه استثنایی آنها می فرمایند: "ما اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه وآله وسلم) مانند پیراهن تن پیغمبر و یاران راستین او و خزانه داران علوم و معارف وحی و درهای ورود به آن معارف می باشیم." عبارت عربی این متن بسیار زیباست؛ « نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا» ؛ "و نمی شود وارد خانه ها شد مگر از ابواب و درهایش." که ما اهل بیت در علم هستیم. فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً ؛ هرکس بخواهد وارد شهر معارف بشود اما از غیر راه درهایش، سارق و دزد نامیده میشود. مردم! درباره اهل بیت پیامبر آیات کریمه قرآن نازل شد. آنها گنجینه های علوم خداوند رحمانند. اگر سخن گویند راست می گویند و اگر سکوت کنند بر آنان پیشی نگیرید.
🔻علی(علیه السلام) در خطبه ۴ بند ۱ درباره اختصاص هدایت به اهل بیت (علیهم السلام) اینگونه می فرمایند:« بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْيَاءِ » شما مردم به وسیله ما از تاریکیهای جهالت نجات یافته و هدایت شدید و به کمک ما به اوج ترقی رسیدید. صبح سعادت شما با نور ما درخشید. کر است کسی که بانگ بلند پندها را نشنود و آنکس را که فریاد بلند کر کند، آوای نرم حقیقت چگونه در او اثر خواهد کرد؟
🌹 این جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) بود.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتاد و یکم
✳️ نامههایی به مردم کوفه
🔻نامههایی به مردم کوفه نوشتم و آنها را برای حضور در میدان جهاد دعوت کردم. اولین نامه را توسط محمدبنابیبکر و محمدبنجعفر فرستادم و مردم کوفه را به جهاد علیه اصحاب جمل ترغیب کردم.
🔻دومین نامه را توسط فرزندم، حسن و نیز عمّار و قیس برای مردم کوفه فرستادم و در این نامه به ضرورت مقابله با فتنهگران بدون هیچ شک و تردیدی پرداختم.
🔻در سومین نامهای که به مردم کوفه نوشتم، وجوب جهاد بر همگان را یادآور شدم. به آنها نوشتم: همانا سرای هجرت (مدینه) همچون دیگ به جوش آمد و از اهل خود خالی شد و مردم از آن بیرون آمدهاند.
🔻عایشه که قبلاً هم کارهای خاصی داشت، اکنون بر شتری سوار شده است و سگهای منطقه حواب نیز بر او پارس کردند! آری فتنه سرکشان برپا شده است و آن را مردانی رهبری میکنند که مدعی خونخواهی خونی هستند که خود ریختهاند و به دنبال اعاده حیثیتی هستند که خود بر باد دادهاند! آنان حرمتها دریدهاند و کارهای ناروا روا داشتهاند و اینک پیش مردم عذر و بهانه میآورند و پوزش می طلبند، بدون اینکه از خداوند پوزش بخواهند.
" يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛
برای شما قسم یاد میکنند تا از آنها راضی شوید. اگر شما از آنها راضی شوید، خداوند از جمعیت فاسقان راضی نخواهد شد ".
🔻خدای رحمتتان کند! بدانید که جهاد بر بندگان خدا واجب شده است و هم اکنون پیکی به سویتان آمده است تا شما را به جهاد تشویق کند و راه سعادت را بر شما عرضه دارد...
✳️ منزلگاه "ذیقار"
🔻با ورود به منزل ذیقار از همه کسانی که مرا همراهی میکردند، دوباره بیعت گرفتم و در مورد مسائل گذشته برای آنها روشنگری کردم.
✳️ افشای نامه معاویه به طلحه و زبیر
🔻[ در این منزل، ضمن خطبهای که برای لشکریانم ایراد کردم، از همکاری و همدلی پنهانی معاویه با طلحه و زبیر پرده برداشتم و توضیح دادم: ]
معاویه از شام نامهای به طلحه و زبیر نوشته و در آن نامه آنها را فریب داده است. البته آنها نامه را از من مخفی نگه داشتند و از مدینه خارج شدند. آنها به افراد سادهلوح چنین وانمود کردند که برای خونخواهی عثمان قیام کردهاند! به خدا سوگند، بهانهای برای مخالفت با من پیدا نکردند و کاری که مستحق انتقاد باشد، از من سراغ نداشتند. آنها انصاف را رعایت نکردند و به قطع، خون عثمان دامن آنها را گرفته است؛ لذا آنها باید پاسخگوی خون عثمان باشند!
🔻[ فردی به نام ابوزینب ازدی برخاست و گفت: به خدا سوگند، اگر ما بر حق باشیم، تو از همه ما به هدایت نزدیکتر و بهرهات در خیر بیشتر است و اگر خدای نکرده در گمراهی باشیم، در آنصورت گناه تو از همه ما بیشتر و سنگینبارتر هستی. اینک قصد آن داریم که به سوی این قوم برویم، دوستی خود را با ایشان قطع کنیم، بیزاری خود از ایشان را آشکار سازیم، در دشمنی با ایشان پشتبهپشت هم دهیم و جنگ کنیم و قصد ما چیزی است که خدای عزوجل آن را میداند. اکنون تو را سوگند به آن خدایی که به تو چیزها آموخته است که ما نمیدانیم، به ما بگو آیا ما بر حق نیستیم و دشمن ما در گمراهی نیست؟ پاسخ دادم: ]
🔻آری، من شهادت میدهم که اگر با نیت صحیح برای یاری دین خود قیام کرده و همانطور که گفتی، رابطه دوستی خود را با ایشان قطع کنی و بیزاری خود از ایشان را آشکار سازی، در رضوان خدا خواهی بود. ای ابوزینب! بر تو مژده باد که راه تو حق است و در این تردید مکن. همانا تو امروز با احزاب میجنگی!
📚منابع:
۱. الجمل، ص۲۴۲
۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳
۳. الکامل، ج۳، ص۲۲۳
۴. قرآن کریم، سوره توبه، آیه۹۶
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #خطبه241 : در این سخنرانی یاران را به جهاد دعوت می کند.
🔹تشويق برای جهاد
🔻خدا شکرگزاری را بر عهده شما نهاده و امر حکومت را در دست شما گذارده و فرصت مناسب در اختيارتان قرار داده است، تا برای جايزه بهشت با هم ستيز کنيد. پس کمربندها را محکم ببنديد و دامن همّت بر کمر زنيد که به دست آوردن ارزش های والا با خوش گذرانی ميسّر نيست. چه بسا خواب های شب که تصميم های روز را از بين برده و تاريکی های فراموشی که همّت های بلند را نابود کرده است. و درود خداوند بر سرور ما محمد(صلی الله علیه و آله)، پيامبر خدا و بر خاندانش، چراغ های روشنی بخش و رشته های محکم الهی و سلام فراوان بر آنها باد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄
📜 #خطبه240 : در سال ۳۵ هجری وقتی عثمان محاصره شد، ابن عباس را فرستاد که علی (علیه السلام) در مدینه نباشد و به باغات ینبع، "محلی در اطراف مدینه" برود که مردم به نام او شعار ندهند. امام رفت، وقتی احتیاج شدید به یاری داشت، پیغام داد و امام (علیه السلام) به مدینه برگشت. دوباره ابن عباس را فرستاد که علی (علیه السلام) از مدینه خارج شود، امام فرمود:
🔹نكوهش از موضع گيری ها ناروای عثمان
🔻ای پسر عباس! عثمان جز اين نمی خواهد كه مرا سرگردان نگه دارد، گاهی بروم و زمانی برگردم، يك بار پيغام فرستاد از مدينه خارج شوم، دوباره خبر داد كه باز گردم، هم اكنون تو را فرستاده كه از شهر خارج شوم. بخدا سوگند، آنقدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه239 : در این خطبه از جایگاه خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) سخن می گوید.
🔹فضائل اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم )
🔻خاندان پيامبر(صلی الله علیه و آله) مايه حيات دانش و نابودی جهل اند. بردباری شان شما را از دانش آنها خبر می دهد و ظاهرشان از صفای باطن و سکوتشان از حکمت های گفتارشان با خبر می سازد؛ هرگز با حق مخالفت نکردند و در آن اختلاف ندارند. آنان ستون های استوار اسلام و پناهگاه مردم می باشند. حق به وسيله آنها به جايگاه خويش بازگشت و باطل از جای خويش رانده و نابود و زبان باطل از ريشه کنده شد. اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) دين را چنانکه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل کردند، نه آنکه شنيدند و نقل کردند، زيرا راويان دانش بسيار امّا حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند.
📜 #خطبه238 : درباره حَكمين دو داور عراق و شام و نکوهش کوفیان فرمود:
1⃣ وصف شاميان
🔻شاميان درشت خويانی پست، بردگانی فرومايه اند كه از هر گوشه ای گرد آمده و از گروههای مختلفی تركيب يافته اند، مردمی كه سزاوار بودند احكام دين را بياموزند و تربيت شوند و دانش فرا گيرند و كارآزموده شوند و سرپرست داشته باشند و دستشان گيرند و آنها را به كار مفيد وادارند. آنان نه از مهاجرانند و نه از انصار و نه آنان كه خانه و زندگی خود را برای مهاجران آماده كرده و از جان و دل ايمان آوردند.
2⃣ نكوهش از انتخاب حكم
🔻 آگاه باشيد كه شاميان در انتخاب حكم، نزديك ترين فردی را كه دوست داشتند برگزيدند و شما فردی را كه از همه به ناخشنودی نزديكتر بود انتخاب كرديد، همانا سر و كار شما با عبدالله پسر قيس است كه می گفت: "جنگ فتنه است بند كمانها را ببريد و شمشيرها را در نيام كشيد". اگر راست می گفت پس چرا بدون اجبار در جنگ شركت كرد؟ و اگر دروغ می گفت پس متّهم است. برای داوری عبدالله ابن عباس را رو در روی عمروعاص قرار دهيد و از فرصت مناسب استفاده كنيد و مرزهای دوردست كشور اسلامی را در دست خود نگهداريد، آيا نمی بينيد كه شهرهای شما ميدان نبرد شده؟ و خانه های شما هدف تيرهای دشمنان قرار گرفته است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه237 : در كار خير شتاب كنيد
🔹سفارش به نيكوكاری
🔻پس عمل نيكو انجام دهيد حال كه زنده و برقراريد، پرونده ها گشوده، راه توبه آماده و خدا فراریان را فرا می خواند و بدكاران اميدِ بازگشت دارند عمل كنيد پيش از آنكه چراغ عمل خاموش و فرصت پايان يافته و اجل فرا رسيده و در توبه بسته و فرشتگان به آسمان پرواز كنند. پس هر كسی با تلاش خود برای خود از روزگار زندگانی برای ايام پس از مرگ، از دنيای فناپذير برای جهان پايدار و از گذرگاه دنيا برای زندگی جاودانه آخرت توشه برگيرد، انسان بايد از خدا بترسد زيرا تا لحظه مرگ فرصت داده شده و مهلت عمل نيكو دارد، انسان بايد نفس را مهار زند و آن را در اختيار گرفته از طغيان و گناهان باز دارد و زمام آن را به سوی اطاعت پروردگار بكشاند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh