eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
118 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 : وصف روز بیعت مردم با امام (علیه السلام) 🔹ويژگيهای بيعت مردم با امام 🔻دست مرا برای بيعت می گشوديد و من می بستم، شما آن را به سوی خود می كشيديد و من آن را می گرفتم، سپس چونان شتران تشنه كه به طرف آبشخور هجوم می آوردند بر من هجوم آورديد، تا آنكه بند كفشم پاره شد و عبا از دوشم افتاد و افراد ناتوان پايمال گرديدند. آن چنان مردم در بيعت با من خشنود بودند كه خردسالان شادمان و پيران برای بيعت كردن لرزان به راه افتادند، بيماران بر دوش خويشان سوار و دختران جوان بی نقاب به صحنه آمدند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : در توصیف سلمان فارسی که قبل از پیدایش فتنه ها در گذشت. 🔹ويژگيهای سلمان فارسی 🔻خدا او را در آنچه آزمایش کرد پاداش خير دهد كه كجی ها را راست و بيماریها را درمان، سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را به پا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت، با دامن پاك و عيبی اندك درگذشت، به نيكی های دنيا رسيده و از بديهای آن رهایی يافت، وظائف خود نسبت به پروردگارش را انجام داد و چنانكه بايد از كيفر الهی می ترسيد، خود رفت و مردم را پراكنده برجای گذاشت كه نه گمراه راه خويش شناخت و نه هدايت شده به يقين رسيد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📣 : يكی از دعاهای امام(علیه السلام) 🔻خدايا! تو با دوستانت از همه انس گيرنده تری و برطرف كننده نيازهای توكل كنندگانی؛ بر اسرار پنهانشان آگاه و به آنچه در دل دارند آشنایی و از ديدگاههای آنان باخبر و رازشان نزد تو آشكار و دلهايشان در حسرت ديدار تو داغدار است. اگر تنهایی و غربت به وحشتشان اندازد ياد تو آرامشان می كند، اگر مصيبتها بر آنان فرود آيد، به تو پناه می برند و روی به درگاه تو دارند، زيرا می دانند كه سررشته كارها به دست توست و همه كارها از خواست تو نشات می گيرد. خدايا! اگر برای خواستن درمانده شوم يا راه پرسيدن را ندانم، تو مرا به اصلاح كارم راهنمایی فرما و جانم را به آن چه مايه رستگاری من است هدايت كن، كه چنين كاری از راهنمایی های تو به دور و از كفايتهای تو ناشناخته نيست. خدايا مرا با بخشش خود بپذير و با عدل خويش با من رفتار مكن. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹 ترس از خدا در فزونی نعمت ها 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود : ای فرزند آدم! زمانی كه می بينی خداوند انواع نعمتها را به تو می رساند، در حالیکه تو معصيت كاری، بترس. 🔰 گاهی اوقات چیزی که به نظر ما تلخ و ناگوار می آید، نعمتی است بزرگ و گاهی برعکس، چیزی که به طبع و نفس ما خوشایند می آید، نقمت و عذابی است سخت و پیچیده. 🔻انسان باید دائماً مراقب نفس خودش و ملتجی به خداوند متعال باشد. یکی از بلاهای بسیار خطرناک و نقشه های بسیار پیچیده ای که خداوند برای گنه کاری که آگاهانه و عامدانه مسیر خطای خودش را پیش میرود و هیچ اعتنایی به هشدارها نمی کند طراحی می کند، مسأله بسیار سختی است که در حکمت ۲۵ با آن آشنا می شویم. برای اینکه عزیزان من خوب بتوانند عمق مقصود مولا علی (علیه السلام) و این خطر بزرگ را درک کنند، بنده بر خلاف رویه غالب، استثنائاً برای فهم حکمت ۲۵ عربی این حکمت را در کنار حکمت ۳۰ و حکمت ۱۱۶ برای شما می خوانم تا ببینیم چه خطر بزرگی می تواند ما را تهدید کند. 🔻 در حکمت ۲۵ می فرمایند: « يَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ فَاحْذَرْهُ » ای فرزند آدم! وقتی که دیدی پروردگار سبحان پشت سر هم به تو نعمت می دهد در حالیکه تو هم پشت سر هم معصیتش را می کنی خوشحال نباش ، برحذر باش که سر می شکند دیوارش. 🔻خوب چرا باید برحذر باشیم وقتی پروردگاری اینقدر مهربان داریم که هرچه ما گناه می کنیم او به روی خودش نمی آورد و برعکس، نعمت، شهرت، احترام، سلامتی و زیبایی بیشتر می دهد، چرا می گوید:«فَاحْذَرْهُ»؟ اینکه خوب است! حضرت جواب را در حکمت ۳۰ می دهد: « الْحَذَرَ الْحَذَرَ! فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ » ؛ حواست را جمع کن، به هوش باش!-چرا؟- به خدا قسم گاهی خدا آنچنان پرده پوشی میکند تا جایی که تو خیال کنی تو را بخشیده است. چرا خدا کاری میکند که من خیال کنم بخشیده شده ام ؟ جوابش در حکمت ۱۱۶ و عیناً همین مطلب در حکمت ۲۶۰ است که اشتباهاً توسط سیّد رضی تکرار شده است. در حکمت ۲۶۰ و ۱۱۶ جواب این سؤال را که چرا وقتی من گناه می کنم ولی خدا لطف می کند و به من نعمت بیشتر می دهد، می گوید نگران باش چون خداوند گاهی آنقدر پرده پوشی گناهان را میکند تا خیال کنی تو را بخشیده است را اینگونه می دهند: چه بسا کسی که با نعمتهایی که به او رسیده به دام می افتد و با پرده پوشی بر گناه توسط خدا فریب می خورد و با ستایش شدن، آزمایش میگردد و خداوند هیچکس را همانند مهلت دادن گرفتار نکرد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و چهارم ✳️ فرستادن پیام و مکاتبه با سران لشکر جمل 🔸نامه‌ای هشدار دهنده و نصیحت‌آمیز به عایشه [ در نامه‌ای که به عایشه نوشتم، وی را نصیحت کرده و به بازگشت دعوت کردم: ] 🔻اما بعد، ای عایشه! تو با معصیت و نافرمانی خدا و رسولش محمد صلی الله علیه و آله از خانه‌ات بیرون آمدی و به دنبال کاری هستی که ارتباطی به تو ندارد و مسئولیتی در قبال آن نداری. تو خیال می‌کنی که برای اصلاح بین مسلمانان گام برمی‌داری. به‌راستی به من پاسخ بده که زنان را چه‌کار با لشکر‌کشی و اصلاح بین مردم! از سوی دیگر گمان می‌کنی که برای خون‌خواهی عثمان قیام کرده‌ای! آخر چه ارتباطی بین تو و عثمان وجود دارد که خون او را مطالبه می‌کنی؛ حال آنکه عثمان از بنی‌امیه بود و تو زنی از بنی تیم هستی؟! 🔻به جان خودم سوگند، افتادن تو در این بلاها و گرفتار شدن تو در این معاصی، گناهی بس بزرگ‌تر از گناه قاتلان عثمان است! تو از قتل عثمان ناراحت و هیجان‌زده نیستی؛ بلکه به دنبال تحریک و تهییج دیگران هستی! پس ای عایشه، از خدا بترس و به خانه‌ات برگرد و در پس پرده باش. و‌السلام. 🔻[ پاسخ عایشه کوتاه بود: ای فرزند ابوطالب، کار از توبیخ و عتاب گذشته است. ما هیچ‌گاه اطاعت از تو را گردن نخواهیم نهاد. هر کاری از دستت بر می آید، انجام بده. والسلام! ] ✳️ پیام دوباره برای دورکردن عایشه از جنگ و آتش دوزخ [ زید‌بن‌صوحان و عبدالله‌بن‌عباس را خواستم و به آن‌ها مأموریت دادم: ] 🔻به نزد عایشه بروید و به او بگویید: آیا خداوند متعال به تو فرمان نداده است که در خانه‌ات باشی و پرده نشینی اختیار کنی؟ پس چرا فریب خوردی و دیگران را فریب دادی و حرکت کردی و دیگران را نیز به حرکت وا داشتی؟! از خدایی که به سوی او بازخواهی گشت و در محضرش حاضر خواهی شد، بترس و توبه کن که خداوند توبه بندگانش را می‌پذیرد. مبادا پیوند خویشاوندی تو با طلحه و علاقه‌ات به عبدالله، فرزند زبیر، موجب بروز اعمالی از تو شود که در نهایت گرفتار آتش جهنم شوی! 🔻[ عایشه در پاسخ این دو گفت: من پاسخی برای شما ندارم؛ زیرا می‌دانم که در برابر استدلال‌های علی‌بن‌ابیطالب نمی‌توان سخنی گفت! ] ✳️ هشدار سوم به عایشه [ دوباره عبدالله‌بن‌عباس را به سراغ عایشه فرستادم و به وی گفتم: ] 🔻نزد عایشه بازگرد و به او تذکر بده که از بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله خارج شده است! او را از مخالفت‌کردن با حکم خداوند و عمل‌نکردن به عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله بترسان و به او بگو: شایسته نیست که زنان در این‌گونه امور دخالت کنند، و به تو مأموریت داده نشده است که در این کارها دخالت کنی و به سرپیچی از فرمان خدا رضایت نده! چرا راضی شدی از خانه‌ای که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمان داده است در آن مقیم باشی، بیرون بیایی؟ و اکنون خود را به بصره رسانده‌ای، مسلمانان را به کشتن داده‌ای، کارگزاران مرا بیرون کرده‌ای، بیت‌المال را گشوده‌ای، دستور داده‌ای مسلمانان را شکنجه کنند و ریختن خون صالحان را مباح کرده‌ای! اکنون از خدا بترس و مراقب باش! خودت خوب می دانی که تو بیشتر از همه بر عثمان سخت گرفتی. پس خون‌خواهی امروز تو چه نسبتی با فشارهای دیروز تو بر عثمان دارد! 🔻[ این بار نیز پاسخ عایشه این بود که علی‌بن‌ابیطالب خیال می ‌کند مالک همه عالَم شده است. نه. به خدا سوگند آنچه در دست ما قرار دارد، بیشتر از آن چیزی است که در دست اوست! ] 📚منابع: ۱. الفتوح، ج۱، ص۱۰۹ ۲. کشف الغمه، ج۱، ص۲۳۹ ۳. مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۳، ص۱۵۲ ۴. الجمل، ص۳۱۶ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 : نكوهش دنيا 1️⃣ دنياشناسی 🔻دنيا خانه ای است پوشيده از بلاها، در حيله و نيرنگ شناخته شده، نه حالات آن پايدار و نه مردم آن از سلامت برخوردارند، دارای تحولات گوناگون و دورانهای رنگارنگ، زندگی در آن نكوهيده و امنيت در آن نابود است، اهل دنيا همواره هدف تيرهای بلا هستند كه با تيرهايش آنها را می كوبد و با مرگ آنها را نابود می كند. 2️⃣ عبرت گرفتن از دنيا 🔻ای بندگان خدا! بدانيد شما و آنان كه در اين دنيا زندگی می كنيد بر همان راهی می رويد كه گذشتگان پيمودند، آنان زندگيشان از شما درازتر، خانه هايشان آبادتر و آثارشان از شما بيشتر بود، كه ناگهان صدايشان خاموش و وزش بادها در سرزمینشان ساكت و اجسادشان پوسيده و سرزمينشان خالی و آثارشان ناپديد شد. قصرهای بلند و محكم و بساط عيش و بالشهای نرم را به سنگ ها و آجرها و قبرهای به هم چسبيده تبديل كردند، گورهایی كه بنای آن بر خرابی و با خاك ساخته شده است، گورها به هم نزديك اما ساكنان آنها از هم دور و غريبند در وادی وحشتناك به ظاهر آرام اما گرفتار قرار دارند، نه در جایی كه وطن گرفتند انس می گيرند و نه با همسايگان ارتباطی دارند، در صورتيكه با يكديگر نزديك و در كنار هم جای دارند. چگونه يكديگر را ديدار كنند در حالیکه فرسودگی آنها را درهم كوبيده و سنگ و خاك آنان را در كام خود فرو برده است. شما هم راهی را خواهيد رفت كه آنان رفته اند و در گرو خانه هایی قرار خواهيد گرفت كه آنها قرار دارند و گورها شما را به امانت خواهند پذيرفت، پس چگونه خواهيد بود كه عمر شما به سر آيد و مردگان از قبرها برخيزند؟ (در آن هنگام كه هر كس به اعمال از پيش فرستاده آزمايش می شود و به سوی خدا كه مولا و سرپرست آنهاست باز می گردد و هر دروغی را كه می بافتند برای آنان سودی نخواهد داشت.) ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 🔹یاری خواستن از خدا در مشکلات اقتصادی 🔻خدايا آبرويم را با بی نيازی نگهدار و با تنگدستی شخصيت مرا لكه دار مفرما، كه از روزی خواران تو روزی خواهم و از بدکاران مهر و محبت طلب کنم. مرا در ستودن آن كس كه به من عطایی فرمود موفق فرما و در نكوهش آن كس كه از من دريغ داشت آزمايش فرما، در صورتيكه در پشت پرده اختيار هر بخشش و دريغی در دست تو است و تو بر همه چيز توانایی. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 : این سخنرانی در شهر کوفه در دوران زمامداری آن حضرت ایراد شد. 1⃣ پرهيز از ستمكاری 🔻سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان به سر ببرم و يا با غل و زنجير به اين سو يا آن سو كشيده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پيامبرش را در روز قيامت در حالی ملاقات كنم كه به بعضی از بندگان ستم و چيزی از اموال را غصب كرده باشم، چگونه بر كسی ستم كنم برای نفس خويش كه به سوی كهنگی و پوسيده شدن پيش می رود و در خاك زمان طولانی اقامت می كند. 2⃣ عدالت علوی (پرهيز از امتيازخواهی) 🔻 بخدا سوگند، برادرم عقيل را ديدم كه به شدت تهيدست شده و از من درخواست داشت تا يك من از گندمهای بيت المال را به او به ببخشم، كودكانش را ديدم كه از گرسنگی دارای موهای ژوليده و رنگشان تيره شده بود گويا با نيل رنگ شده بودند. پی در پی مرا ديدار و درخواست خود را تكرار می كرد، چون گفته های او را گوش فرادادم پنداشت كه دين خود را به او واگذار می كنم، به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست بر می دارم، روزی آهنی را در آتش گداخته به جسمش نزديك كردم تا او را بيازمايم، پس چونان بيمار از درد فرياد زد ونزديك بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم ای عقيل! گريه كنندگان بر تو بگريند از حرارت آهنی می نالی كه انسانی به بازيچه آن را گرم ساخته است؟ اما مرا به آتش دوزخی می خوانی كه خدای جبّارش با خشم خود آن را گداخته است، تو از حرارت ناچيز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟ و از اين حادثه شگفت آورتر اينكه شب هنگام كسی به ديدار ما آمد و ظرفی سرپوشيده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود كه از آن تنفر داشتم، گويا آن را با آب دهان مار سم يا قی كرده آن مخلوط کرده اند، به او گفتم: هديه است؟ يا زكات يا صدقه؟ كه اين دو بر ما اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) حرام است. گفت: نه زكات است نه صدقه، بلكه هديه است. گفتم: زنان بچه مرده بر تو بگريند، آيا از راه دين وارد شدی كه مرا بفريبی؟ يا عقلت آشفته شده يا جن زده شدی؟ يا هذيان می گویی؟ بخدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی كنم كه پوست جوی را از مورچه ای به ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد و همانا اين دنيای آلوده شما نزد من از برگ جويده شده دهان ملخ پست تر است علی را با نعمتهای فناپذير، و لذتهای ناپايدار چه كار؟! به خدا پناه می بريم از خفتن عقل و زشتی لغزشها و از او ياری می جوييم. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh