✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت33
🔷 اعتدال در بخشش و حسابرسى
💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: بخشنده باش امّا زياده روى نكن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گير مباش.
🔻 از آنجایی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) و در واقع اسلام حقیقی ، بر این باور است که انسان عاقل در هیچ چیزی اهل افراط و تفریط نیست، لذا در حکمت سی و سوم نهج البلاغه امیرالمؤمنین در مسأله مدیریت مالی می فرمایند : نه آنقدر دست بسته باش که خیر تو به هیچکس نرسد و نه آنقدر دست و دلباز و بیحساب و کتاب باش که با بخشش های بی حساب کتاب و هزینه کردن های بی حساب و کتاب دچار تنگدستی و گرفتاری بشوی.
🔻با این نگاه مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۳ میفرمایند: "بخشنده باش اما زیاده روی نکن. در زندگی حسابگر باش اما سخت گیر مباش".
🔻 انسان های مؤمن در همه شرایط باید مسیر اعتدال و میانه روی را پیدا کنند و بر همان مسیر طی طریق کنند. البته این مسأله مورد استثناء هم دارد و آن درباره اولیای خدا است. خود اهل بیت (علیهمالسلام) برای خودشان اصل را بر ایثار و گذشت می دانستند حتی نسبت به چیزی که به آن به شدت احتیاج دارند.
🔻 قرآن کریم، هم درباره انفاق اهل بیت (علیه السلام) در حد اعلیٰ آیاتی دارد که تعجّب همگان را بر می انگیزد.
در سوره مبارکه دهر یا انسان می فرماید: « وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً » ؛ غذای خودشان را اطعام میکنند به خاطر محبت خدا، به مسکین و یتیم و اسیر. و هم فرمود: «یُؤثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» ؛ چیزی را که به شدت به آن نیاز دارند ایثار میکنند.
🔻 این مقام، مقام برترین است که همه ما ممکن نیست بتوانیم اینگونه اهل بخشش باشیم، این مقام بالایی است که ایمانی در کمالِ ایمان و یقینی در کمال یقین و تقوا یی در کمال تقوا میخواهد.
⚜ امیدوارم ما به مسیری که اهل بیت در قلّه آن هستند وارد شویم و حرکت کنیم.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و نهم
✳️ هرگاه سکوت کردم، اصرار نکنید
🔻[ عبدالرحمانبنابیلیلی برخاست و گفت: ای امیرالمومنین، هرچه انتظار کشیدیم که درباره خودت و حوادث پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سخنی بگویی، انتظار ما به جایی نرسید. آیا وقت آن نرسیده است که به ما بگویی سکوت و کنارهگیری شما در دوران خلفای پیشین با دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بود یا تشخیص خود شما بود؟ من در پاسخ او گفتم: ]
🔻ای عبدالرحمان، هنگامی که خداوند متعال رسولش را به جوار رحمت خود برد، هیچ کس از مردم برای جانشینی آن حضرت شایستهتر از من نبود؛ ولی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با من عهدی بسته بود و من متعهد شده بودم که غیر از طریق ملایمت، راه دیگری اختیار نکنم و از اختلافافکنی و جنگ بپرهیزم. پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اولین چیزی که از حق ما ضایع شد، خمس بود که از ما دریغ کردند و گذران زندگی بر ما سخت شد و قریشیان در گرفتن حق ما طمع ورزیدند.
🔻من به گردن مردم حقی داشتم که اگر به سهولت میدادند، آن را می پذیرفتم و به انجام وظیفه برمیخاستم؛ ولی اینطور نشد و زمان خاص آن نیز سپری شد. وضع من همانند مردی بود که از مردم طلبی دارد و به آنان مهلتی داده است. اگر مردم حق او را پیش از پایانیافتن مهلت بدهند، سپاسگزار آنان میشود و اگر مهلت به پایان رسد، آن مرد حق خود را میگیرد، ولی دیگر از مردم تشکر نمیکند.
🔻من همانند کسی بودم که طریق مدارا با مردم را در پیش میگیرد، ولی مردم قدر او را نمیشناسند! و البته یکی از نشانههای هدایت، کمبودن طرفداران آن در میان مردم است!
🔻اگر من سکوت کردهام، شما مرا از سخنگفتن معذور بدارید، که اگر ضرورتی به سخنگفتن باشد، با شما به گفتوگو خواهم نشست؛ پس درباره آنچه من سخن نمیگویم، شما هم اصرار نورزید.
📚منابع:
۱. شیخ مفید، الامالی، مجلس۲۶، ح۲، ص۲۲۳
۲. مناقب آلابیطالب، ج۱، ص۲۷۳
۳. کشف الغمه، ج۱، ص۳۷۷
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه176 : این سخنرانی را در روزهای نخست خلافت خود در سال٣٥ هجری در مدینه ایراد فرمودند.
{قسمت_اول}
1⃣ ضرورت اطاعت از دستورات الهی
🔻مردم! از آنچه خداوند بيان داشته بهره گيريد و از پند و اندرزهای خدا پند پذيريد و نصيحت های او را قبول کنيد، زيرا خداوند با دليل های روشن راه عذر را به روی شما بسته و حجّت را بر شما تمام کرده است و اعمالی که دوست دارد بيان فرموده و از آنچه کراهت دارد معرّفی کرده تا از خوبی ها پيروی و از بدی ها دوری گزينيد. همانا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) همواره می فرمود: «گرداگرد بهشت را دشواری ها (مکاره) و گرداگرد آتش جهنّم را هوس ها و شهوات گرفته است».
آگاه باشيد، چيزی از طاعت خدا نيست جز آن که با کراهت انجام می گيرد و چيزی از معصيت خدا نيست، جز اينکه با ميل و رغبت عمل می شود. پس رحمتِ خداوند بر کسی که شهوت خود را مغلوب و هوای نفس را سرکوب کند، زيرا کار مشکل بازداشتن نفس از شهوت بوده که پيوسته خواهان نافرمانی و معصيت است. بندگان خدا! بدانيد که انسانِ با ايمان شب را به روز و روز را به شب نمی رساند، جز آنکه نفس خويش را متّهم می داند، همواره نفس را سرزنش می کند و گناهکارش می شمارد. پس در دنيا چونان پيشينيانِ صالحِ خود باشيد که در پيش روی شما درگذشتند و همانند مسافران خيمه خويش را از جا در آوردند و به راه خود رفتند.
2⃣ ويژگيهای قرآن
🔻 آگاه باشيد! همانا اين قرآن پند دهنده ای است که نمی فريبد و هدايت کننده ای است که گمراه نمی سازد و سخنگويی است که هرگز دروغ نمی گويد. کسی با قرآن همنشين نشد مگر آن که بر او افزود يا از او کاست، در هدايت او افزود و از کوردلی و گمراهی اش کاست. آگاه باشيد! کسی با داشتن قرآن نيازی ندارد و بدون قرآن بی نياز نخواهد بود. پس درمان خود را از قرآن بخواهيد و در سختی ها از قرآن ياری بطلبيد که در قرآن درمان بزرگ ترين بيماری ها، يعنی کفر و نفاق و سرکشی و گمراهی است. پس به وسيله قرآن خواسته های خود را از خدا بخواهيد و با دوستی قرآن به خدا روی آوريد و به وسيله قرآن از خلق خدا چيزی نخواهيد، زيرا وسيله ای برای تقرّب بندگان به خدا، بهتر از قرآن وجود ندارد. آگاه باشيد! که شفاعت قرآن پذيرفته و سخنش تصديق می گردد. آن کس که در قيامت قرآن شفاعتش کند، بخشوده می شود و آن کس که قرآن از او شکايت کند محکوم است. در روز قيامت ندا دهنده ای بانگ می زند که: «آگاه باشيد! امروز هر کس گرفتار بذری است که کاشته و عملی است که انجام داده، جز اعمال منطبق با قرآن». پس شما در شمار عمل کنندگان به قرآن باشيد، از قرآن پيروی کنيد، با قرآن خدا را بشناسيد و خويشتن را با قرآن اندرز دهيد و رأی و نظر خود را در برابر قرآن متّهم کنيد و خواسته های خود را با قرآن نادرست بشماريد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه176
{قسمت_دوم}
3⃣ تشويق به اعمال نيكو
🔻 عمل صالح! عمل صالح! سپس آينده نگری! آينده نگری! و استقامت! استقامت! آنگاه، بردباری! بردباری! و پرهيزکاری! پرهيزکاری! برای هر کدام از شما عاقبت و پايان مهلتی تعيين شده، با نيکوکاری بدانجا برسيد. همانا پرچم هدايتی برای شما برافراشتند، با آن هدايت شويد و برای اسلام نيز هدف و نتيجه ای است، به آن دسترسی پيدا کنيد و با انجام واجبات، حقوق الهی را ادا کنيد که وظايف شما را آشکارا بيان کرده و من گواه اعمال شما بوده و در روز قيامت از شما دفاع می کنم و به سود شما گواهی می دهم. آگاه باشيد! آنچه از پيش مقرّر شده بود، به وقوع پيوست و خواسته های گذشته الهی انجام شد و همانا من با تکيه به وعده های الهی و براهين روشن او سخن می گويم که فرمود: «کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنها فرود می آيند و می گويند: نترسيد و محزون نباشيد که بشارت باد بر شما بهشتی که به شما وعده داده اند.» و همانا شما گفتيد: پروردگار ما خداست. پس در عمل به دستورات کتابِ خدا و در ادامه راهی که فرمان داد و بر روشِ درستِ پرستشِ بندگانِ او، استقامت داشته باشيد و پايدار مانيد و از دستورات خدا سرپيچی نکنيد و در آن بدعت گذار مباشيد و از آن منحرف نگرديد؛ زيرا خارج شوندگان از دستورات الهی در روز قيامت از رحمت خدا دورند.
4⃣ ضرورت كنترل زبان
🔻 سپس مواظب باشيد که اخلاق نيکو را در هم نشکنيد و به رفتار ناپسند مبدّل نسازيد. زبان و دل را هماهنگ کنيد. انسان بايد زبانش را حفظ کند، زيرا همانا اين زبان سرکش صاحب خود را به هلاکت می اندازد. به خدا سوگند! پرهيزکاری رانديده ام که تقوا برای او سودمند باشد، مگر آنکه زبان خويش را حفظ کرده بود و همانا زبان مؤمن در پسِ قلب او و قلب منافق از پَسِ زبانِ اوست. زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنی گويد، نخست می انديشد، اگر نيک بود اظهار می دارد و چنانچه ناپسند بود، پنهانش می کند، در حالیکه منافق آنچه بر زبانش آمد می گويد و نمی داند چه به سود او و چه حرفی بر ضرر اوست؟ و پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: «ايمان بنده ای استوار نگردد تا دل او استوار شود و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد.» پس هرکس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک و زبانش از عِرض و آبروی مردم سالم ماند، بايد چنين کند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه176
{قسمت_سوم}
5⃣ پرهيز از بدعتها
ای بندگان خدا! آگاه باشيد! مؤمن کسی است که حلال خدا را هم اکنون حلال و حرام خدا را هم اکنون حرام بشمارد و آنچه را مردم با بدعت ها تغيير دادند، چيزی از حرام را حلال نمی کند زيرا حلال همان است که خدا حلال کرده و حرام همان چيزی است که خدا حرام شمرده است. پس شما در امور و حوادث روزگار تجربه آموختيد و از تاريخ گذشتگان پند گرفتيد، مَثَل ها برای شما زده اند و به امری آشکار دعوت شده ايد، جز ناشنوايان کسی ادّعای نشنيدن حق را ندارد و جز کوران و کوردلان کسی ادّعای نديدن واقعيّت ها را نمی کند. آن کس که از آزمايش ها و تجربه های خدادادی سودی نبرد، از هيچ پند و اندرزی سود نخواهد برد و کوته فکری دامنگير او خواهد شد، تا آنجا که بد را خوب و خوب را بد می نگرد. و همانا مردم دو دسته اند: گروهی پيرو شريعت و دين و برخی بدعت گذارند که از طرف خدا دليلی از سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و نوری از براهين حق ندارند.
6⃣ ويژگيهای قرآن
🔻همانا خداوند سبحان کسی را به چيزی چون قرآن پند نداده است که قرآن ريسمان استوار خدا و وسيله ايمنی بخش است. در قرآن بهار دل و چشمه های دانش است؛ برای قلب جلايی جز قرآن نتوان يافت، به خصوص در جامعه ای که بيداردلان در گذشته و غافلان و تغافل کنندگان حضور دارند. پس هرجا کار نيکی ديديد، ياری کنيد و هرگاه چيز بد و ناروايی مشاهده کرديد، دوری گزينيد، زيرا پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) همواره می فرمود: «ای فرزند آدم! کار نيک را انجام ده و کار بد را واگذار، اگر چنين کنی در راه راست الهی قرار خواهی داشت.»
7⃣ اقسام ظلم و ستم
🔻آگاه باشيد! که ظلم بر سه قسم است: ظلمی که نابخشودنی است و ظلمی که بدون مجازات نمی ماند و ظلمی که بخشودنی و جبران شدنی است؛ امّا ظلمی که نابخشودنی است، شرک به خدای سبحان است که فرمود: «خداوند هيچ گاه از شرک به خود در نمی گذرد.» و امّا ظلمی که بخشودنی است، ستمی است که بنده با گناهان بر خويشتن روا داشته است؛ و ظلمی که بدون مجازات نيست، ستمگریِ بعضی از بندگان بر بعض ديگر است که قصاص در آنجا سخت است؛ مجروح کردن با کارد يا تازيانه زدن نيست، بلکه اينها در برابرش کوچک است! پس مبادا در دين دورويی ورزيد، که همبستگی و وحدت در راه حق گرچه کراهت داشته باشيد از پراکندگی در راه باطل گرچه مورد علاقه شما باشد بهتر است، زيرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آيندگان، چيزی را با تفرقه عطا نفرموده است.
8⃣ ضرورت خودسازی
♦️ای مردم! خوشا به حال کسی که عيب شناسی نفس، او را از عيب جويی ديگران باز دارد و خوشا به حال کسی که به خانه و خانواده خود پردازد و غذای حلال خود را بخورد و به اطاعت پروردگار مشغول باشد و بر خطاهای خويش بگريد، همواره به خويشتنِ خويش مشغول باشد و مردم از او در امان باشند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت34
🔷 ترک آرزوها
💠 و درود خدا بر امیرالمومنین فرمودند: "بهترين بى نيازى، ترك آرزوهاست".
🔻امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در حکمت ۳۴ نهج البلاغه می فرمایند: «أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى» ؛ شریف ترین بی نیازی ترک کردن آرزوها است.
🔻مسأله آرزوها در مکتب ما از جمله در نهج البلاغه، ساختار موضوعی و مفهومی بسیار دقیقی دارد. از طرفی هر آرزویی خوب نیست و هر آرزویی بد نیست و آرزوهای خوب هم در یک شرایطی میتوانند آسیبزا باشند و آن وقتی است که طولانی و بیشتر ناظر به جنبه مادی و دنیوی باشد.
🔻اصل آرزو در زندگی انسان، جزء زندگی انسان است. انسانها انرژی و نیرو و امید خودشان برای حرکت، تلاش، مقاومت و مبارزه را به واسطه آرزوهایشان می گیرند. اگر انسان آرزوی به درد بخوری نداشته باشد، هیچ انگیزهای برای تلاش و سختکوشی و مبارزه و امثال این ندارد. همین امر میتواند دستاویزی باشد برای و نفس امّاره و ابلیس که ما را فریب بدهد و معطّل سراب کند. یعنی انسان برای رسیدن به آرزوها چون تلاش میکند، حالا اگر آرزوهایش را با توهّمات یا با آرزوهای بی ارزش جایگزین بکند تمام تلاشش مصروف یک مسیر غلط و پر خطایی میشود.
🔻در حکمت ۳۶ نهج البلاغه حضرت می فرماید : «مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ» ؛ کسی که آرزوهایش طولانی باشد کارهایش زشت می شود. چون میخواهد به هر قیمتی به آن آرزو برسد، از طرفی آرزو هم خیلی بزرگ است و میداند در مسیر عادی و طبیعی و قانونی نمی تواند برسد، لذا دست به رفتارهای غیر عاقلانه غیر شرعی و غیر اخلاقی و عقلانی می زند ؛ سندسازی میکند، دروغ میگوید، تهمت میزند، فریب می دهد، باج می دهد و رشوه می دهد تا به آن آرزو برسد، لذا اعمالش را زشت می کند. به همین دلیل برای مسأله آرزوها باید خیلی خیلی متّکی به آموزههای دین عمل کرد.
🔻در این حکمت ۳۴ حضرت می فرمایند، انسان یکی از چیزهایی که به آن احساس نیاز می کند، آرزوهایش است. اگر بتواند از این آرزوهایی که سطح تعالی انسان را تنزّل می دهد کلاً دست بکشد، یعنی خودش را طوری تربیت کند که اصلاً دل بسته به این خواستهها نباشد خوب این بینیاز شده است.
چون انسان بی نیاز دو جور است انسانی که رسیده و دارد و توانمند شده و ثروتمند شده، دوم انسانی که خواسته و درخواست اینطوری ندارد و حاجت مادی ندارد. اینها هر دو بی نیاز هستند و بهتر از آن بی نیازی که به واسطه ثروت است و شریف تر از آن بی نیازی که به واسطه ی رسیدن به آرزوها به هر قیمتی است، ترک آرزوهاست؛ بنابراین «أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى».
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صدم
✳️ برای سکوت دلیل داشتم
🔻[ به من خبر رسید که بین مردم بحثهایی مطرح شده و دیدگاههای مختلفی درباره عملکرد من پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ابراز شده است. دستور دادم مردم در مسجد حاضر شوند و خطبهای ایراد کردم: ]
ای مردم، به من خبر دادهاند که شما چنین و چنان گفتهاید! بدانید که من در آنچه بهجا آوردهام، از سیره و سنت انبیا پیروی کردهام. خدای متعال در قرآن میفرماید:
" لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛
مسلما" زندگی رسول خدا برای شما الگویی نیکو بود".
🔻اولین پیامبری که من از سیره و سنت وی پیروی کردم، حضرت ابراهیم است که به مردم زمان خود فرمود:
"وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ؛
و از شما و آنچه بهجای خدا صدا میزنید، کنارهگیری میکنم".
حال اگر بگویید که ابراهیم بدون دلیل این سخن را بر زبان آورد و بدون اینکه از دست قومش ناراحت باشد آنها را ترک کرد، قطعاً کفر گفتهاید و اگر بپذیرید که بهدلیل ناراحتی از قوم خود کنارهگیری کرد، پس وصی پیامبر به طریق اولی میتواند از مردم خود کناره بگیرد.
🔻من علاوه بر سیره حضرت ابراهیم از سیره پسرخاله ابراهیم، یعنی حضرت لوط، پیروی کردم که به قوم خود فرمود:
"لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ؛
ایکاش در برابر شما قدرتی داشتم یا تکیهگاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود!
با توجه به این آیه، اگر بگویید لوط قدرت لازم برای مواجهه با قومش را داشت، سخن شما کفر است و اگر بپذیرید که توانایی نداشت و نمیتوانست مردم خویش را از زشتیها دور کند، پس وصی پیامبر به طریق اولی میتواند از دور کردن مردم از زشتیها معذور باشد!
🔻من از سیره و سنت حضرت یوسف نیز پیروی کردم که به خداوند عرض کرد:
"رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ؛
پروردگارا، زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا به سوی آن میخوانند".
اگر بگویید که حضرت یوسف به این دلیل از خداوند زندان خواست که مغضوب پروردگارش قرار گرفته بود، حتماً با این سخن کافر میشوید و اگر بپذیرید که یوسف برای در امان ماندن از خشم الهی زندان را انتخاب کرد و از خداوند زندان طلبید، پس وصی پیامبر به طریق اولی میتواند انزوا اختیار کند و معذور باشد!
🔻من علاوه بر اینها از سنت و سیره حضرت موسی پیروی کردم که فرمود:
"فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ؛
پس هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم".
اگر بگویید که حضرت موسی از میان قوم خویش بدون ترس فرار کرد، با این کلام منکر صریح کلام الهی میشوید و اگر قبول کنید که موسی ترسیده بود و جز گریختن چارهای نداشت، پس وصی پیامبر به طریق اولی میتواند بیمناک باشد!
🔻همچنین از سنت و شیوه حضرت هارون پیروی کردم که به برادرش موسی گفت:
" ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي؛
ای فرزند مادرم، این گروه مرا در فشار گذاشتند و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند".
اگر بگویید که بنیاسرائیل با هارون رفتار ناشایستی نکردند و او را تحت فشار قرار ندادند و تا مرز کشتن وی پیش نرفتند، حتما سخن شما به منزله انکار قرآن خواهد بود و اگر بپذیرید که آنها قصد کشتن وی را داشتند و ضعیف و خوارش شمردند، پس وصی پیامبر به طریق اولی تحت فشار قرار گرفته است و تضعیف یا حتی تهدید به مرگ میشود! بنابراین عذر او برای سکوتکردنش پذیرفتنی است.
🔻در نهایت، من از سنت و سیره حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله پیروی کردم. آن بزرگوار از میان مردم زمان خود فرار کرد و از ترس دشمنانش از مکه خارج شد و به غار پناه برد و مرا همان شب در بستر خود خوابانید. اگر بگویید که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بدون هیچ ترسی از دشمنان از مکه گریخت، حتماً با این سخن منکر واقعیت شدهاید و اگر بپذیرید که آن حضرت نگران بود و با هراس، از مکه خارج شد و به من دستور داد در بستر وی بخوابم تا او بتواند از شهر فاصله بگیرد و در غار پناهنده شود، پس وصی آن بزرگوار به اولی می تواند بترسد و نگران باشد و از دست مردم بگریزد.
📚منابع:
۱. سوره احزاب، آیه ۲۱
۲. سوره مریم آیه ۴۸
۳. سوره هود، آیه ۸۰
۴. سوره یوسف، آیه ۳۳
۵. سوره شعراء، آیه ۲۱
۶. سوره اعراف، آیه ۱۵۰
۷. علل الشرایع، ج۱، ص۱۴۸
۸. الاحتجاج، ج۱، ص۱۸۹
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه175
(برخی از شارحان نوشتند، این خطبه را هنگامی که به ستون مسجد تکیه داده بود ایراد فرمود. )
1️⃣ نكوهش غافلان
♦️ای بی خبرانی که لحظه ای مورد غفلت نيستيد و ای ترک کنندگان فرامين الهی که از تمامی کارهايتان بازخواست می شويد! شما را چه شده است که از خدای خود روی گردان و به غير او گرايش داريد؟ چونان چارپايانی که چوپان آنها را در بيابانی وَبا خيز و آب هايی بيماری زا رها کرده است. گوسفندان پروار را می مانيد که برای کارد قصّاب آماده اند، ولی خودشان نمی دانند! چه آن که هر گاه به گوسفندان با مقداری علف نيکی کنند، يک روز خود را يک عمر پندارند و زندگی را در سيرشدن شکم ها می نگرند.
2️⃣ علوم بی پايان امام (علیه السلام )
♦️سوگند به خدا! اگر بخواهم می توانم هر کدامِ شما را از آغاز و پايان کارش و از تمام شئون زندگی اش آگاه سازم، امّا از آن می ترسم که با اينگونه خبرها نسبت به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کافر شويد. آگاه باشيد! که من اين اسرار گرانبها را به ياران رازدار و مورد اطمينان خود می سپارم. سوگند به خدايی که محمّد(صلی الله علیه و آله) را به حق برانگيخت و او را برگزيد. جز به راستی سخن نگويم. پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) همه اطّلاعات را به من سپرده است و از محلِّ هلاکت آن کس که هلاک می شود و جای نجات کسی که نجات می يابد و پايان اين حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاه کرده است. هيچ حادثه ای بر من نگذشت، جز آن که در گوشم نجوا کرد، و مرا مطّلع ساخت.
3️⃣ ويژگيهای امام علی (علیه السلام )
♦️ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هيچ طاعتی وادار نمی کنم، مگر آن که پيش از آن، خود عمل کرده ام و از معصيتی شما را باز نمی دارم، جز آن که پيش از آن ترک گفته ام.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه174
(درباره طلحه فرزند عبیدالله در سال ٣٦ هجری در آستانه جنگ جمل فرمود:)
🔹افشاء ادعاهای دروغين طلحه
♦️تا بوده ام مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده اند. من به وعده پيروزی که پروردگارم داده است، استوارم. به خدا سوگند! او (طلحئ بن عبيدالله) برای خونخواهی عثمان شورش نکرد، جز اينکه می ترسيد خون عثمان از او مطالبه شود، زيرا او خود متّهم به قتل عثمان است، که در ميان مردم از او حريص تر بر قتل عثمان يافت نمی شد. برای اينکه مردم را دچار شک و ترديد کند، دست به اينگونه ادّعاهای دروغين زد. سوگند به خدا! لازم بود طلحه، نسبت به عثمان يکی از سه راه حل را انجام می داد (که نداد). اگر پسر عفّان ستمکار بود، چنان که طلحه می انديشيد سزاوار بود با قاتلان عثمان همکاری می کرد و از ياران عثمان دوری می گزيد؛ يا اگر عثمان مظلوم بود، می بايست از کشته شدن او جلوگيری می کرد و نسبت به کارهای عثمان عذرهای موجّه و عموم پسندی را طرح می کرد (تا خشم مردم فرو نشيند) و اگر نسبت به امور عثمان شکّ و ترديد داشت، خوب بود که از مردم خشمگين کناره می گرفت و به انزوا پناه برده و مردم را با عثمان وا می گذاشت. امّا او هيچ کدام از سه راه حل را انجام نداد و به کاری دست زد که دليل روشنی برای انجام آن نداشت و عذرهايی آورد که مردم پسند نيست.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه173
📣 (با توجه به برخی از شواهد این سخنرانی در شهر مدینه ایراد شده )
1️⃣ ویژگیهای پیامبر
♦️پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) امين وحی پروردگار و خاتم پيامبران و بشارت دهنده رحمت و بيم دهنده كيفر الهی است.
2️⃣ ويژگيهای رهبر اسلامی
♦️ای مردم! سزاوارترين اشخاص به خلافت، آنكه در تحقق حكومت نيرومندتر و در آگاهی از فرمان خدا داناتر باشد، تا اگر آشوبگری به فتنه گری برخيزد به حق باز گردانده شود و اگر سر باز زد با او مبارزه شود. به جانم سوگند! اگر شرط انتخاب رهبر، حضور تمامی مردم باشد هرگز راهی برای تحقق آن وجود نخواهد داشت، بلكه آگاهان دارای صلاحيت و رای و اهل حل و عقد (خبرگان ملت) رهبر و خليفه را انتخاب می كنند كه عمل آنها نسبت به ديگر مسلمانان نافذ است، آنگاه نه حاضران بيعت كننده حق تجديد نظر دارند و نه آنان كه در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابی ديگر را خواهند داشت آگاه باشيد! من با دو كس پيكار می كنم، كسی چيزی را ادعا كند كه از آن او نباشد و آن كس كه از ادای حق سر باز زند. ای بندگان خدا! شما را به تقوی و ترس از عذاب خدا سفارش می كنم، زيرا تقوای الهی بهترين سفارش مومنان و بهترين پايان نامه كار در پيشگاه خداست، مردم! هم اكنون آتش جنگ بين شما و اهل قبله شعله ورشده است و اين پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و بااستقامت و عالم به جايگاه حق بدوش نمی كشند بنابراين آنچه فرمان دادند انجام دهيد و از آنچه نهی كردند توقف كنيد و در هيچ كاری تا روشن نشود شتاب نكنيد، زيرا در آنچه شما اكراه داريد توان تغييراتی داريم.
3️⃣ پرهیز از نیرنگ دنيا
♦️آگاه باشيد! همانا اين دنيا كه آرزوی آن را می كنيد و بدان روی می آوريد و شما را گاهی به خشم می آورد و زمانی خشنود می سازد، خانه ماندگار شما نيست و منزلی نيست كه برای آن آفريده و به آن دعوت شديد، آگاه باشيد نه دنيا برای شما جاودانه و نه شما در آن جاودانه خواهيد ماند. دنيا گرچه از جهتی شما را می فريبد ولی از جهت ديگر شما را از بديهايش می ترساند، پس برای هشدارهايش از آنچه مغرورتان می كند چشم پوشيد و به خاطر ترساندنش از طمع ورزی در آن بازايستيد، به خانه ای كه دعوت شديد سبقت گيريد و دل از دنيا برگيريد و چونان كنيزكان برای آنچه كه از دنيا از دست می دهيد گريه نكنيد و با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار و حفظ و نگهداری فرامين كتاب خدا، نعمتهای پروردگار را نسبت به خويش كامل كنيد. آگاه باشيد! آنچه برای حفظ دين از دست می دهيد زيانی به شما نخواهد رساند!. آگاه باشيد! آنچه را با تباه ساختن دين به دست می آوريد سودی به حالتان نخواهد داشت خداوند دلهای ما و شما را به سوی حق متوجه سازد و صبر و استقامت عطا فرمايد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت35
🔷 ضرورت موقعیّت شناسی
💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: " كسى در انجام كارى كه مردم خوش ندارند شتاب كند، درباره او چيزى خواهند گفت كه از آن اطّلاعى ندارند".
🔻یکی از مسائلی که متدیّن در زندگی اجتماعی با آن خیلی دست و پنجه نرم میکند، نوع تعامل و رفتار با دیگران است. این مسأله وقتی خیلی سخت میشود که ارزشها و باورها و رفتارهای یک انسان متدیّن، با سنّتها و خواستههای مردم خیلی هماهنگ نیست.
🔻 امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه به ما می آموزند ، غیر از مواردی که انتظار مردم و به تعبیر علمی عرف، از تو انتظار غیرشرعی و غیر عقلی است و هیچ راهی هم ندارد -که آنجا باید مستقیماً و محکم استقامت کنید و تن به عرف ندهید- در بقیه مواردی که توقّعاتی عرف از انسان متدیّن دارد که خلاف شرع هم نیست، اگرچه به درد بخور هم نیست، اصل اول بر این است که مدارا کنیم. لذا در نهجالبلاغه میخوانیم: «مُداراةُ النّاسِ نِصْفُ العَقْلِ» ؛ نیمی از عقلانیّت در مدارا کردن با مردم است. یعنی لازم نیست ما همه جا بجنگیم و همه جا اصرار بر چیزهایی داشته باشیم که واجب نیست. بله اگر زمینه برای رشد دادن به کسانی باشد، ما ورود میکنیم، بحث و گفت و گو می کنیم و کار تربیتی میکنیم. اما اینکه بخواهیم بجنگیم با افکار و آداب و رسوم مردم ، این خیلی تکلیف ما نیست مگر در جایی که پای واجب یا محرّمی میان باشد.
🔻نکته دوّم این حکمت ۳۵ است که حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: "کسی که کاری بکند که مردم خوششان نمی آید و در کاری که مردم خوششان نمیآید عجله کند؛ خود به خود با دست خودش کاری کرده است که مردم علیه او حرف هایی بزنند که اصلاً خبر ندارند و واقعی نیست". یعنی خودش را در معرض تهمت مردم قرار داده است. یک چیزهایی هست که مردم نمی پسندند، باید اوّل باید زمینه فکری فرهنگی و اجتماعی آن آماده شود و بعد خود آن ایجاد شود. اگر کسی بدون این زمینه سازی ها و بدون فراهم کردن زمینه در عرف جامعه ، اقدام به کاری بکند که مردم نمی پسندند ؛ چون در حکمت دیگری خواندیم که «النّاس أعْداءُ ما جَهِلوا» ؛ مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند و جهل دارند، آن موقع چون نمیدانند فلسفه اقدام شما را در مورد آن رفتار، شروع به دشمنی کردن میکنند و این دشمنی کردن یک مصداقش این است که علیه شما چیزهایی را میگویند که واقعیّت ندارد و آنها هم خبر درستی از آن ندارند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و یکم
❇️ زیرکترین مردم هستم
🔻[ بر بالای منبر مسجد کوفه به مردم گفتم: ]
ای مردم، اگرنیرنگ و حیلهگری بد نبود، من زیرکترین مردم بودم. آگاه باشید که هر نیرنگی موجب گناه و هرزگی است و هر گناهی، نوعی کفر و انکار در بر دارد! آگاه باشید که نیرنگبازی و تبهکاری و خیانت در آتش است.
❇️ دوستداران ما در انتظار رحمت واسعه خداوندی اند
🔻[ حنش وارد حیاط مسجد شد و به من گفت: حال شما چطور است ای امیرالمومنین؟ به وی پاسخ دادم: ]
در حالی هستم که دوستانم را دوست و دشمنانم را دشمن میدارم. دوستانم در حالی روز را سپری میکنند که شادمان به رحمت الهیاند و دشمن ما در حالی روز را به شب میرساند که گام بر لب پرتگاه دوزخ قرار داده است! و آن لبه پرتگاه چنان سست است که او را در آتش دوزخ میافکند. از سوی دیگر، درهای بهشت برای اهل آن گشوده شده است. پس گوارا باد رحمت خداوندی بر آنان که شایستگی رحمت حق را دارند و هلاکت و آتش ارزانی اهل دوزخ باد!
🔻ای حنش، هر کس دوست دارد بداند که دوست ماست یا دشمن ما، دل خود را بیازماید: اگر دوست ما را دوست میدارد، دشمن ما نیست و اگر دوست ما را دشمن میدارد، دوست ما نیست. به راستی که خداوند از دوستان ما پیمان گرفته است به ما مودت داشته باشند و در لوح محفوظ نام دشمنان ما را ثبت کرده است. آری، ما برگزیدگان خداییم و کسانی که شتابان به دنبال ما در حرکتاند، در حقیقت در راه انبیا سیر میکنند.
❇️ ولایت شرط قبولی اعمال
🔻[ به همراه قنبر در مسجد کوفه بودیم. قنبر متوجه نماز فردی شد که بسیار زیبا نماز میخواند. قنبر تحت تاثیر نماز وی قرار گرفت. به قنبر گفتم: ]
آرام باش ای قنبر! به خدا سوگند، اگر کسی به ولایت ما اهل بیت یقین داشته باشد، به مراتب بهتر از آن است که هزار سال عبادت کند. اگر بندهای هزار سال خدا را عبادت کرده باشد، تا زمانی که ولایت ما اهل بیت را نداشته باشد، خداوند از وی نخواهد پذیرفت! و اگر بنده ای هزار سال خداوند را عبادت کند و عمل هفتاد و دو پیامبر را نیز داشته باشد، خداوند عملش را از او نمیپذیرد، مگر اینکه به ولایت ما اهل بیت معرفت داشته باشد. در غیر اینصورت، خداوند او را با صورت به آتش جهنم خواهد افکند!
📚منابع:
۱. کافی، ج۲، ص۳۳۸
۲. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۰
۳. شیخ طوسی، الامالی، ص۱۱۳
۴. جامع الاخبار، ص۱۷۸
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh