eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
114 دنبال‌کننده
224 عکس
199 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻پرسید: یا امیرالمومنین آن که پیامبر می فرمود پیرمردها رنگ کنند و شبیه یهودی‌ها نشوند یعنی چه ؟ حضرت متوجه شدند که این بنده خدا در چه مخمصه فکری گیر کرده است. فرمودند :"برادر! آن روز که پیامبر دستور می داد پیران رنگ کنند تا شبیه جوانان باشند " به خاطر این بود که حکومت اسلامی نوپا بود و تعداد یارانش اندک بودند و دشمنانش قدر بودند در واقع با رنگ کردن سر و روی پیرمردها، پیامبر یک تاکتیک عملیات روانی به کار بردند تا در جنگ‌ها وقتی دشمن از دور نظاره می کند ، لشکر پیغمبر را پر از جوان ببیند و بترسد و کنار برود . 🔻 اما امروز که من حاکم شدم- یعنی امیرالمومنین- اصلاً رنگ کردن ریش پیرمردها هیچ اثری در اقتدار حکومت من ندارد، چون دامنه حکومت من نصف جهان را فرا گرفته است .پس در این شرایط هر کس خواست رنگ کند مستحب است، هر کس نخواست رنگ کند اشکالی ندارد چون آن فلسفه ضرورت رنگ کردن زمان پیامبر از بین رفته است. 🔻نکته دیگری که در این حکمت خوب است یاد بگیریم این است ،حالا اگر ما ثابت کردیم امیرالمومنین برخلاف سیره پیامبر عمل نکرده بلکه دستور پیامبر مربوط به شرایط خاصی بود که دیگر آن شرایط منقضی شده است. 🔻 حالا برمی‌گردیم به حکمت ۳۷ ، امروز که تمام دنیای استکبار علیه ملت اسلامی ما و نظام اسلامی ما توطئه می‌کنند همین که ملت دور رهبر خودشان و حاکمان خودشان عاشقانه می‌ریزند مثل رنگ کردن ریش پیرمردها دشمن را می ترساند و قدرت این نظام و ملت را تقویت می کند .انشاالله در آینده ای نزدیک که قدرت مسلمین قدرت برتر جهان بشود نیازی به این حرکات نخواهد بود. 🔻نکته آخر هم این که شاید به ذهن کسی در این توضیحات من برسد که ،خب اگر پیامبر دستور داده بود که رنگ کنید و شبیه یهودی ها نشوید حالا که می گویید امیرالمومنین فرموده شرایط از بین رفته ،پس دیگر رنگ کردن مو و ریش مرد های پیر مستحب هم نباید باشد. جواب این است که چرا ، وقتی امر خدا یا پیامبر یا امام معصوم بر اساس شرایط زمان تغییر می‌کند و الزامش از بین میرود، آن دستور به پایین تر از مرحله قبلی خودش تنزل می‌کند و کلا محو نمی‌شود . مثلاً اگر امامی واجب کرده بوده و حالا وجوبش از بین رفته ، امر امام در حد مستحب باقی می ماند ،یا اگر از چیزی نهی کرده و نهی آن در حد حرمت بوده و بعد از رفع آن حرمت آن نهی همچنان باقی است و به کراهت تنزل می‌کند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (4) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت/محدودیت های عقل 4⃣ سرفصل آخر هم که خیلی کوتاه عرض می کنم محدودیت های عقل است. 🔻عقل انسان به همه حقایق هم نمی‌تواند دست پیدا کند. آن حقیقتی که انسان، ولو عاقل ترین انسانها با عقلشان نمی‌توانند به آن پی ببرند ، ذات مقدّس الهی و صفات ذاتی خدا مثل عظمت است، که در : 🔹خطبه‌ ۹۱ 🔹نامه ۵۲ 🔹خطبه ۱۶۰ 🔹خطبه ۱۵۵ 🔹خطبه ۴۹ 🔹خطبه ۱۶۵ 🔹خطبه ۹۱ بیان شده است؛ که در مقابلش برای شناخت خدا ، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: توجّه و تفکّر در صنعت خدا -آنچه که خدا در آسمان ها و زمین خلق کرده است - عقل ها را به معرفت خدا می رساند که این حقیقت در : 🔹خطبه ۱۸۶ 🔹خطبه ۱۸۲ 🔹خطبه ۱۹۵ نهج البلاغه آمده است. 🔻یک نکته ویژه و استثنایی ، تک و منحصر به فردی هم در نهج البلاغه هست که می‌تواند برای اهلش خیلی عامل رشد باشد و آن عبارت است از اینکه امیرالمؤمنین (علیه الاسلام) در خطبه ۲۲۲ درباره عبادالله، بندگان خالص و مخلَص خدا می فرماید خدا در درون عقل آنها با آنها تکلّم می‌کند و سخن می‌گوید. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و یازدهم ❇️ اتمام حجت با معاویه 🔸به ما حسد می‌ورزند [ در دور جدید از مکاتبات، به معاویه نوشتم: ] از بنده خدا علی‌بن‌ابی‌طالب، امیرالمومنین، به معاویه 🔻خداوند تبارک و تعالی که ذوالجلال و الاکرام است، خلق را آفرید و بهترین و گزیده‌ترین بندگان خویش را انتخاب کرد. "وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ؛ پروردگار تو هرچه را که بخواهد، می‌آفریند و بر می‌گزیند؛ ولی ایشان را توان اختیار نیست. منزه است خدا و از هر چه برایش شریک می‌سازید، برتر است". 🔻او فرمان صادر کرد و دین را بنیان نهاد و بر مبنای آن، قسمتِ هرکس را معیّن کرد و اوست فاعل و قراردهنده آن. اوست آفریدگار و اوست برگزیننده. اوست بنیانگذار دین و اوست تقسیم کننده و اوست که هر چه بخواهد، انجام دهد... 🔻ای معاویه، اگر تو از حجت‌ها و دلایل آگاهی داری، آنها را بیان کن. خداوند در قرآن مثل‌ها زد که این مثل‌ها را فقط عالمان دریابند و من پاره‌ای از آنها را، اگر بدانی از تو می‌پرسم: خداوند با چهار چیز حجت را بر جهانیان تمام کرد. ای معاویه، بگو که آن‌ها چیستند و برای کیستند؟ و بدان که آن‌ها حجت ما اهل‌بیت هستند در برابر کسی که با ما مخالفت ورزد و با ما منازعه کند و از ما جدا شود و بر ما ستم روا دارد. البته فریادرس خداست و من بر او توکل کردم و توکل‌کنندگان بر او توکل کنند. 🔻همه تلاش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تبلیغ رسالت پروردگارش بود، اعم از آنچه به آن فرمان داده و احکامی که مقرر کرده و انجامش را بر مردم واجب ساخته بود. خداوند متعال می‌فرماید: "أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ؛ از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خویش فرمان برید". این آیه در حق ما اهل بیت است، نه در حق شما. 🔻سپس خداوند از اختلاف و تفرقه‌افکنی نهی کرد و به تسلیم و اتّحاد فرمان داد. شما همان قومی هستید که به خدا و رسولش اقرار و بدان اعتراف کردید. خداوند به شما خبر داد که: "مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ؛ محمّد پدر هیچ یک از مردانتان نبوده؛ بلکه او رسول خدا و خاتم پیامبران است". و نیز گوید: "أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ؛ آیا اگر بمیرد یا کشته شود، شما به عقب باز می‌گردید؟" 🔻و ای معاویه، تو و یارانت به عقب بازگشتید و مرتد شدید و عهدی را که با خدا بسته بودید شکستید و بیعت گسستید؛ البته اینها به خدا زیانی نرساند. ای معاویه، آیا نمی‌دانی که امامان از ما هستند و نه از شما؟ خداوند به شما خبر داد که "اولوالامر" باید استنباط‌کنندگان علم باشند و نیز خبر داد که در همه اموری که بر سر آن اختلاف دارید، به خدا و رسول او و اولو‌الامر که حاملان علم هستند، رجوع کنید. پس هر کس به عهد خود با خدا وفا کند، خدا را وفاکننده به عهد خود خواهد یافت. خدای تعالی می‌فرماید: "أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ؛ به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم و از من بترسید". و نیز می‌فرماید: "أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا؛ آیا به مردم به سبب نعمتی که خدا از فضل خویش به آنان ارزانی داشته است، حسد می ورزند؟ در حالی‌ که ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایی بزرگ ارزانی کردیم". 🔻و برای مردمی که بعد از ایشان بودند، گفت: "فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَّن صَدَّ عَنْهُ؛ بعضی بدان ایمان آوردند و بعضی از آن رو برگرداندند". آری، خود را برای آتش دوزخ مهیا ساز که آن آتش افروخته، برای تو کافی‌ است! 🔻ما خاندان ابراهیم علیه السلام هستیم که به ما حسد می ورزند و شمایید که به ما حسادت می کنید. خداوند آدم علیه السلام را به دست خود بیافرید و از روح خود در او دمید و ملائکه را به سجده در برابر او واداشت و همه نام‌ها را به او تعلیم داد و او را بر همه مردم جهان برتری داد. شیطان به او حسد ورزید و در زمره گمراهان درآمد. 📚منابع: ۱. سوره قصص، آیه ۶۸ ۲. سوره نساء، آیه ۵۹ ۳. سوره احزاب، آیه ۴۰ ۴. سوره آل عمران، آیه ۱۴۴ ۵. سوره بقره، آیه ۴۰ ۶. سوره نساء، آیه ۵۴ ۷. سوره نساء، آیه ۵۵ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (8) 🔷 پرهیز از دوستی با احمق 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ خطاب به فرزند بزرگوارشان اینگونه می فرمایند: « يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز ، زیرا احمق قصد می کند که به تو سود برساند اما ضرر می زند. 🔻 در نهج البلاغه پرهیز از همنشینی با احمق دلایلی دارد. در واقع می توان گفت که احمق در لسان علی (علیه السلام) نشانه هایی دارد که همین نشانه ها علت دستور مولا به فرزندشان برای پرهیز از دوستی با احمق است. 1⃣ یکی از نشانه های احمق این است که عیبی را که در خودش هست در دیگران بزرگ می کند و عیب می شمارد. 🔻در حکمت ۳۴۹ می فرمایند:« وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ» کسی که دقت و موشکافی بکند در عیوب مردم ، بعد این عیوب را زشت بشمارد، اما همین عیوب را برای خودش بپسندد ، این آدم احق است بِعَيْنِهِ ؛ خودِ خود احمق است. 2⃣ دیگر از نشانه های احمق این است که قبل از اینکه به عوارض سخنی که می خواهد بگوید بیاندیشد، حرف می زند. 🔻 در حکمت ۴۰ و ۴۱ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به این حقیقت اشاره فرمودند. در حکمت ۴۰ می فرمایند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلبش حرکت می کند، یعنی تابع قلب و عقلش است و قلب احمق پشت زبانش است، یعنی بدون تأمل اول زبانش حرف می زند و بعد فکر می کند چه خطاهایی کرده تا درستش کند. 🔻 در حکمت ۴۱ هم همین معنا را به عبارت دیگری می فرمایند: «قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ»؛ قلب احمق در دهانش است، کنایه از اینکه اصلاً مجال فکر کردن به خودش نمی دهد و هر چه به ذهنش رسید می گوید، اما زبان عاقل در قلبش است. 🔻بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ فرمودند: « إِنَّ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ بزرگترین فقر و بیچارگی حماقت است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (12) 🔷 پرهز از دوستی با فاسق و فاجر 4⃣ سرفصل چهارم درباره حاکمان فاجر است. 🔻 مولا در خطبه ۲۰۰ نهج البلاغه پیرامون معاویه و تفاوت الگوی سیاستمداری او با خودشان می فرمایند: به خدا قسم معاویه از من باهوش تر و سیاستمدار تر نیست، «وَ لكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ» ؛ امّا معاویه نیرنگ به کار می برد و فسق و فجور می کند تا بتواند مردم را راضی نگه دارد. 🔻 همچنین در حکمت ۱۰۲ امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره دوران حاکمیّت معاویه و همه سرزمینهای اسلامی این پیشگویی را دارند و می فرمایند: « يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ » ؛ در آینده روزگاری بر مردم خواهد گذشت که جز انسان فاسق و فاجر و هرزه را احترام نمی کنند. 🔻همچنین درباره دوران معاویه در آینده، در بند ۷ از خطبه ۱۰۸ می فرمایند: «تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ» ؛ در دوران حکومت معاویه بر سرزمینهای اسلامی، مردم با هم بر فجور و فسق عقد اخوّت می بندند و همراهی می کنند. 🔻درباره علت پذیرش حکومت توسط خودشان هم در نامه ۶۲ می فرمایند: « وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا » ؛ من نگران بودم که ولایت امر این امّت به دست سفیهان و فاجران امّت بیفتد، که اگر اینگونه می شد، « فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً » ؛ که اگر اینگونه بشود که حکومت دست ناصالح و فاجر بیفتد، مال خدا را به ملک شخصیش تبدیل می کند، بندگان خدا را خوار می کند، با صالحین می جنگد و فاسقان را جزء حزب خودش قرار می دهد. 5⃣ سر فصل پنجم و آخر تکلیف دشمنی با فجّار است. 🔻حضرت درباره مالک اشتر (رحمت الله علیه) در نامه ۳۸ خطاب به مردم مصر می نویسد: «مالِک أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّارِ» است؛ از آتش جهنّم بر کفار شدیدتر است. 🔻 درباره شهدا هم در بند ۷ خطبه ۱۸۲ می فرمایند، شهدا اینگونه بودند: « الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَى الْمَنِيَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَى الْفَجَرَةِ» ؛ آنها کسانی بودند که بر مرگ در راه خدا با هم عهد و پیمان بستند و سرهایشان به سمت حاکمان فاجر فرستاده شد، یعنی در راه مبارزه با فسق و فجور سر دادند. 🔻و نکته آخر درباره دشمنی با فجّار در حکمت ۳۱ است که حضرت اوّلاً دشمنی با فاسقین را یکی از ارکان امر به معروف و نهی از منکر می دانند و بعد می فرمایند: « وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» ؛ هر کس با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا برای او خشم خواهد گرفت و او را در روز قیامت راضی خواهد کرد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع