eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
118 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (4) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت/محدودیت های عقل 4⃣ سرفصل آخر هم که خیلی کوتاه عرض می کنم محدودیت های عقل است. 🔻عقل انسان به همه حقایق هم نمی‌تواند دست پیدا کند. آن حقیقتی که انسان، ولو عاقل ترین انسانها با عقلشان نمی‌توانند به آن پی ببرند ، ذات مقدّس الهی و صفات ذاتی خدا مثل عظمت است، که در : 🔹خطبه‌ ۹۱ 🔹نامه ۵۲ 🔹خطبه ۱۶۰ 🔹خطبه ۱۵۵ 🔹خطبه ۴۹ 🔹خطبه ۱۶۵ 🔹خطبه ۹۱ بیان شده است؛ که در مقابلش برای شناخت خدا ، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: توجّه و تفکّر در صنعت خدا -آنچه که خدا در آسمان ها و زمین خلق کرده است - عقل ها را به معرفت خدا می رساند که این حقیقت در : 🔹خطبه ۱۸۶ 🔹خطبه ۱۸۲ 🔹خطبه ۱۹۵ نهج البلاغه آمده است. 🔻یک نکته ویژه و استثنایی ، تک و منحصر به فردی هم در نهج البلاغه هست که می‌تواند برای اهلش خیلی عامل رشد باشد و آن عبارت است از اینکه امیرالمؤمنین (علیه الاسلام) در خطبه ۲۲۲ درباره عبادالله، بندگان خالص و مخلَص خدا می فرماید خدا در درون عقل آنها با آنها تکلّم می‌کند و سخن می‌گوید. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و هشتم ❇️ پاسخ به نامه جریر [ جریر در نامه‌ای که به من نوشت، پیش‌شرط‌های معاویه را برای بیعت با من مطرح کرد که از جمله آنها، تثبیت وی در حکومت شام و مصر بود و شرط بعدی، نبودن بیعتی بر گردن وی پس از مرگ من بود! به جریر نوشتم: ] 🔻اما بعد، معاویه در واقع می‌خواهد که بیعتی از من بر گردنش نباشد و هر کار که خود دوست دارد انجام دهد. همچنین می‌خواهد تو را معطل کند تا آمادگی مردم شام را ارزیابی کند. قبل از این نیز مغیرة‌بن‌شعبه در مدینه این پیشنهاد را با من مطرح کرده بود که معاویه را برحکومت شام بگمارم؛ ولی من پیشنهاد او را نپذیرفتم و از این کار خودداری کردم. مبادا آن روزی که خداوند ببیند من گمراهان را یار و یاور خود گرفته باشم. اگر آن مرد با تو بیعت کرد که چه بهتر، وگرنه بازگرد. ❇️ نامه دوم به جریر [ نامه دیگری به جریر نوشتم و در آن تصریح کردم: ] 🔻اما بعد، هنگامی که نامه من به دست تو رسید، معاویه را به یکسره کردن کار وادار کن و با او برخوردی قاطع داشته باش تا تصمیم نهایی را بگیرد. پس او را مخیّر کن در پذیرفتن جنگی که مردم را از خانه‌هایشان براند یا صلحی که با خواری بپذیرد. پس اگر جنگ را اختیار کرد، تو نیز اعلام جنگ کن و اگر صلح را پذیرفت، از او بیعت بگیر. والسلام. ❇️ تاخیر جریر در بازگشت از شام [ یارانم از تاخیر در بازگشت جریر نگران شدند و پیشنهاد حرکت به سمت شام و برخورد نظامی را مطرح کردند. به آنها تذکر دادم: ] 🔻 مهیاشدن من برای جنگ با شامی‌ها، وقتی جریر نزد آنان است، بستن راه صلح و بازداشتن شامی‌ها از راه خیر است. البته اگر آن را انتخاب کنند. ولی من مدت اقامت جریر در شام را معیّن کرده‌ام. اگر تاخیر کند، از دو حال خارج نیست: یا فریبش داده‌اند یا از اطاعت من سرباز زده است. عقیده من این است که صبر کرده و با آنها مدارا کنید؛ گرچه مانع نمی‌شوم که خود را برای پیکار آماده سازید. 🔻البته من بارها موضوع جنگ با معاویه را بررسی کرده‌ام و تمام ابعاد آن را سنجیده و به این نتیجه رسیده‌ام که جز جنگیدن با او یا کفر ورزیدن به آنچه رسول خدا صلی الله علیه و آله آورده، راهی باقی نمانده است؛ زیرا در گذشته کسی بر مردم حکومت می‌کرد که اعمال او حوادثی آفرید و باعث گفت‌‌وگو و سروصداهای فراوان شد. مردم آنگاه اعتراض کردند و تغییرش دادند. 📚منابع: ۱. الفتوح، ج۱، ص۱۶۵ ۲. تاریخ دمشق، ج۵۹، ص۱۳۱ ۳. نهج البلاغه، نامه ۸ ۴. نهج البلاغه، کلام۴۳ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : برای مردم بصره پس از پیروزی در جنگ جمل در سال ٣٦ هجری، ایراد شد 1⃣ ضرورت اطاعت از رهبری (و نكوهش از نافرمانی عايشه) مردم بصره! در پيدايش فتنه ها هر کس که می تواند خود را به اطاعت پروردگارِ عزيز و برتر مشغول دارد چنان کند. اگر از من پيروی کنيد به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد، هر چند سخت و دشوار و پر از تلخی ها باشد. امّا عايشه، پس افکار و خيالات زنانه بر او چيره شد و کينه ها در سينه اش چون کوره آهنگری شعله ور گرديد. اگر از او می خواستند آنچه را که بر ضدّ من انجام داد نسبت به ديگری روا دارد، سر باز می زد. به هر حال احترام نخست او برقرار است و حسابرسی اعمال او با خدای بزرگ است. 2⃣ ره آورد ايمان ايمان، روشن ترين راه ها و نورانی ترين چراغ هاست. با ايمان می توان به اعمال صالح راه برد و با اعمال نيکو به ايمان می توان دسترسی پيداکرد. با ايمان، علم و دانش آبادان است و با آگاهی لازم، انسان از مرگ می هراسد و با مرگ دنيا پايان می پذيرد و با دنيا، توشه آخرت فراهم می شود و با قيامت بهشت نزديک می شود و جهنّم برای بدکاران آشکار می گردد و مردم جز قيامت قرارگاهی ندارند و شتابان به سوی ميدان مسابقه می روند تا به منزلگاه آخرين برسند. 3⃣ يادآوری برخی از ارزشهای اخلاقی و ويژگيهای قرآن گويا می نگرم، همه از قبرها خارج شده به سوی منزلگاه های آخرين در حرکتند، هر خانه ای در بهشت به شخصی تعلّق دارد که نه ديگری را می پذيرند و نه از آنجا به جای ديگر انتقال می يابند. همانا امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از اوصاف پروردگارند که نه اجل را نزديک می کند و نه روزی را کاهش می دهد. بر شما باد عمل کردن به قرآن، که ريسمان محکم الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است که تشنگی را فرونشاند. نگهدارنده کسی است که به آن تمسّک جويد و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آويزد، کجی ندارد تا راست شود و گرايش به باطل ندارد تا از آن بازگردانده شود و تکرار و شنيدن پياپی آيات کهنه اش نمی سازد و گوش از شنيدن آن خسته نمی شود. کسی که با قرآن سخن بگويد، راست گفته و هر کس بدان عمل کند پيشتاز است. (در اينجا مردی بلند شد و گفت: ای اميرالمؤمنين! ما را از فتنه آگاه کن، آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) سؤالی نفرموده ای؟ پاسخ داد:) 4⃣ خبر از فتنه ها و شهادت خويش ♦️آنگاه که خداوند آيه ۱ و ۲ سوره عنکبوت را نازل کرد که: "آيا مردم خيال می کنند چون که گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها می شوند؟." دانستم که تا پيامبر(صلی الله علیه و آله) در ميان ماست، آزمايش نمی گرديم. پرسيدم: ای رسول خدا! اين فتنه و آزمايش کدام است که خدا شما را بدان آگاهی داده است؟ فرمود: «ای علی! پس از من، امّت اسلامی به فتنه و آزمون دچار می گردند». گفتم: ای رسول خدا! مگر جز اين است که در روز اُحُد که گروهی از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی: ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق می پذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟». گفتم: ای رسول خدا(صلی الله علیه و آله)! چنين موردی جای صبر و شکيبايی نيست بلکه جای مژده شنيدن و شکرگزاری است و پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای علی! همانا اين مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه و آزمايش می شوند و در دين داری بر خدا منّت می گذارند. با اين حال انتظار رحمت او را دارند و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن می پندارند. حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس های غفلت زا، حلال می کنند، شراب را به بهانه اينکه آب انگور است و رشوه را که هديه است و ربا را که نوعی معامله است، حلال می شمارند!». گفتم: ای رسول خدا! در آن زمان مردم را در چه پايه ای بدانم؟ آيا در پايه ارتداد؟ يا فتنه و آزمايش؟ پاسخ فرمود: «در پايه ای از فتنه و آزمايش». ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : در آفرينش خفاش 1⃣ وصف پروردگار ♦️ ستايش خداوندی را سزاست که تمامی صفت ها از بيانِ حقيقتِ ذاتش درمانده و بزرگی او عقل ها را طرد کرده است، چنان که راهی برای رسيدن به نهايتِ ملکوتش نيابد. او خدای حقّ و آشکار، سزاوارتر و آشکارتر از آن است که ديده ها می نگرند. عقل ها نمی توانند برای او حدّی تعيين کنند تا همانندی داشته باشد و انديشه ها و اوهام نمی توانند برای او اندازه ای مشخّص کنند تا در شکل و صورتی پنداشته شود. پديده ها را بی آنکه نمونه ای موجود باشد يا با مشاوری مشورت نمايد و يا از قدرتی کمک و مدد بگيرد آفريد. پس با فرمان او خلقت آن به کمال رسيد و اطاعت پروردگار را پذيرفت و پاسخ مثبت داد و به خدمت شتافت و گردن به فرمان او نهاد و سرپيچی نکرد. 2⃣ شگفتيهای خفّاش ♦️ از زيبايی های صنعت پروردگاری و شگفتی های آفرينش او همان اسرار پيچيده حکيمانه در آفريدن خفّاشان است. روشنی روز که همه چيز را می گشايد، چشمانشان را می بندد و تاريکی شب که هر چيز را به خواب فرو می برد، چشمان آنها را باز می کند. چگونه چشمان خفّاش کم بين است که نتواند از نور آفتاب درخشنده روشنی گيرد نوری که با آن راه های زندگی خود را بيابد و در پرتو آشکار خورشيد خود را به جاهايی رساند که می خواهد، روشنی آفتاب خفّاش را از رفتن در تراکم نورهای تابنده اش باز می دارد و در خلوتگاه های تاريک پنهان می سازد، که از حرکت در نور درخشان ناتوان است، پس خفّاش در روز پلک ها را بر سياهی ديده ها اندازد و شب را چونان چراغی بر می گزيند که در پرتو تاريکی آن روزی خود را جستجو می کند و سياهی شب ديده های او را نمی بندد و به خاطر تاريکی زياد از حرکت و تلاش باز نمی ماند. آنگاه که خورشيد پرده از رُخ بيفکند و سپيده صبحگاهان بدمد و لانه تنگ سوسمارها از روشنی آن روشن گردد، شب پره، پلک ها بر هم نهد و بر آنچه در تاريکی شب به دست آورده قناعت کند. پاک و منزّه است خدايی که شب را برای خُفّاشان چونان روز روشن و مايه به دست آوردن روزی قرار داد و روز را چونان شب تار مايه آرامش و استراحت آنها انتخاب فرمود و بال هايی از گوشت برای پرواز آنها آفريد تا به هنگام نياز به پرواز، از آن استفاده کنند، اين بال ها چونان لاله های گوشند بی پر و رگ های اصلی، امّا جای رگ ها و نشانه های آن را به خوبی مشاهده خواهی کرد. برای شب پره ها دو بال قرار داد، نه آن قدر نازک که در هم بشکند و نه چندان محکم که سنگينی کند؛ پرواز می کنند در حالی که فرزندانشان به آنها چسبيده و به مادر پناه برده اند، اگر فرود آيند با مادر فرود می آيند و اگر بالا روند با مادر اوج می گيرند. از مادرانشان جدا نمی شوند تا آن هنگام که اندام جوجه نيرومند و بال ها قدرت پرواز کردن پيدا کند و بداند که راه زندگی کردن کدام است و مصالح خويش را بشناسد. پس پاک و منزّه است پديدآورنده هر چيزی که بدون هيچ الگويی باقيمانده از ديگری همه چيز را آفريد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 5 ) 🔷 حماقت ونشانه های آن 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند: « أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ یعنی بزرگترین فقر حماقت است. 🔰 پیرامون حماقت دو نشانه و یک توصیه در نهج البلاغه داریم. 🔸نشانه های حماقت: 1⃣ اما نشانه اول این است که کسی عیبی در مردم ببیند و آن را زشت بشمارد ولی به همان عیب در وجود خودش راضی باشد. 🔻حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ » ؛ و کسی که در عیوب مردم دقّت کند و آن عیوب را در مردم زشت بشناسد وسپس همان عیب را برای خودش راضی بشود، پس چنین کسی حقیقتاً احمق است. 2⃣ نشانه دوّم این است که احمق قبل از اینکه بیاندیشد، سخن می گوید. 🔻در حکمتهای ۴۰ و ۴۱ با دو عبارت تقریباً متفاوت، حضرت این حقیقت را بیان فرمودند. 🔻در حکمت ۴۰ فرمودند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلب او حرکت می کند ، « وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ اما قلب و عقل انسان احمق تابع زبانش هستند. 🔻در حکمت ۴۱ هم فرمودند: « قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهان اوست در حالی که « وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ » ؛ زبان انسان عاقل در قلب اوست. 🔻 بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ می فرمایند: « يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ» ؛ پسرم بپرهیز از همراهی و دوستی با احمق ، چرا؟ « فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ بخاطر اینکه احمق میخواهد به تو نفع برساند اما ضرر می رساند. 🔻 بنابراین بزرگترین فقر نداشتن عقل درست و حسابی در عمل است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و نهم ❇️ مکاتبات با معاویه معاویه دو نامه توسط فرستادگانش؛ ابومسلم خولانی و ابو امامه باهلی، برای من فرستاد و من پاسخ آنها را برای او نوشتم. ❇️ مردم را به موج دریای جهالت خود سپردی! [ برای اتمام حجت بیشتر، نامه دیگری به معاویه نوشتم و او را موعظه کردم: ] از بنده خدا علی امیرالمومنین به معاویه‌بن‌ابی‌سفیان 🔻اما بعد، همانا دنیا محل تجارتی است که سود و زیانش در آخرت آشکار خواهد شد. پس خوشبخت کسی است که دستاوردش از دنیا، اعمال نیکو باشد و واقعیت دنیا را ببیند و به اندازه ارزش دنیا به آن توجه کند. من با وجود اطلاعی که از عاقبت تو دارم و سرنوشت قطعی تو را می‌دانم که قابل تغییر نیست، تو را نصیحت می‌کنم؛ زیرا خداوند از عالمان پیمان گرفته است امانتداری کرده و گمراه و ره‌یافته را ارشاد کنند. اکنون از خدا بترس و تقوا را رعایت کن و از کسانی مباش که برای خداوند عظمتی قائل نیستند و عذاب الهی بر آنان قطعی شده است، که خداوند در کمین ستمگران است. توجه کن که به زودی دنیای تو به پایان می‌رسد و بسیار زود، حسرت جایگزین آن خواهد شد. پس حال که پای در کهن‌سالی گذاشته‌ای و عمرت رو به پایان است، از گمراهی و انحراف فاصله بگیر، که وضعیت تو امروز مانند لباس کهنه‌ای است که هر طرف آن را وصله کنند، طرف دیگرش پاره می‌شود. 🔻بسیاری از مردم را به هلاکت کشاندی و با گمراهی خود فریبشان دادی و به موج دریای جهالت خود سپردی تا آنکه ظلمتِ گمراهی آنان را فرا گرفت، در تلاطم شبهه‌ها غوطه‌ور شدند، از راه حق به بیراهه افتادند، چونان کسی که بر روی پاشنه خود بچرخد، به عقب بازگشتند و به دوران جاهلیت گذشتگانشان روی آوردند و به ویژگی‌های جاهلی نیاکان خویش بالیدند؛ جز اندکی از اهل بصیرت که وقتی تو را شناختند، مسیر خود را تغییر دادند و از تو جدا شدند و به جای یاری تو، به سوی خدا گریختند؛ زیرا متوجه شدند که تو ایشان را به کاری صعب وا‌می‌داری و از راه راست منحرف می‌سازی. 🔻پس ای معاویه، در دل از خدا بترس و اختیار خویش را از کف شیطان درآور؛ زیرا دنیا از تو بریده و آخرت به تو نزدیک شده است. والسلام. [ معاویه در پاسخ من نوشت: از معاویه فرزند ابوسفیان به علی فرزند ابوطالب 🔻اما بعد، نامه تو را ملاحظه کردم. معلوم شد که جز غوطه‌ور شدن در فتنه‌ها قصد دیگری نداری. من یقین دارم که اجل، تو را به همان جایی می‌کشاند که محل قطعی مرگت است؛ پس هر چه می‌توانی بر گمراهی خویش بیفزا که از مدت‌ها پیش عقل خویش را سبک و خود را مشغول آرزوهایی ساخته‌ای که دست‌نیافتنی است و بر ضدّ کسانی اقدام کردی که خیر تو را می‌خواستند و البته عاقبت نیکو نیز برای غیر تو رقم خورد و فقط بار سنگین خطا‌هایت بر دوش تو باقی ماند. والسلام. ] 📚منابع: ۱. شرح نهج البلاغه، ج۱۶،ص۱۳۳ ۲. نهج البلاغه، نامه ۳۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : در فضائل اهل بيت 1⃣ ضرورت پيروی از امامان دوازده گانه ♦️عاقل با چشم دل سرانجام کار را می نگرد و پستی و بلندی آن را تشخيص می دهد. دعوت کننده حق، (پيامبر«(صلی الله علیه و آله)») دعوت خويش را به پايان رسانيد و رهبر امّت به سرپرستی قيام کرد، پس دعوت کننده حق را پاسخ دهيد و از رهبرتان اطاعت کنيد. گروهی در دريای فتنه ها فرو رفته، بدعت را پذيرفته و سنّت های پسنديده را ترک کردند؛ مؤمنان کنارگيری کرده و گمراهان و دروغگويان به سخن آمدند. مردم! ما اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) چونان پيراهن تن او و ياران راستين او و خزانه داران علوم و معارف وحی و دَرهای ورود به آن معارف، می باشيم، که جز از دَر، هيچ کس به خانه ها وارد نخواهد شد و هر کس از غير دَر وارد شود، دزد ناميده می شود. مردم! درباره اهل بيت پيامبر (صلوات الله علیه و آله و سلم) آيات کريمه قرآن نازل شد، آنان گنجينه های علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گويند، راست گويند و اگر سکوت کنند بر آنان پيشی نجويند. 2⃣ شرايط امامت و رهبری ♦️پس بايد امام و راهنمای مردم به مردم راست بگويد و راه خرد پيمايد و از فرزندان آخرت باشد که از آنجا آمده و بدانجا خواهد رفت. پس آن که با چشم دل بنگرد و با ديده درون کار کند، آغاز کارش آن است که بينديشد؛ آيا عمل او به سود او است يا زيان او؟ اگر به سود است ادامه دهد و اگر زيانبار است توقّف کند، زيرا عمل کننده بدون آگاهی چون رونده ای است که بيراهه می رود، پس هر چه شتاب کند از هدفش دورتر می ماند و عمل کننده از روی آگاهی، چون رونده ای بر راه راست است، پس بيننده بايد به درستی بنگرد، آيا رونده راه مستقيم است يا واپس گرا؟. 3⃣ روانشناسي انسانی (تاثير جسم و روح در يكديگر) ♦️و بدان که هر ظاهری، باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاکيزه، باطن آن نيز پاک و پاکيزه است و آنچه ظاهرش پليد، باطن آن نيز پليد است و پيامبر راستگو(صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا خداوند بنده ای را دوست دارد، امّا کردار او را دشمن و کردار بنده ای را دوست می دارد امّا شخص او را دوست ندارد. آگاه باش! هر عملی رويشی دارد و هر روينده ای از آب بی نياز نيست و آب ها نيز گوناگون می باشند. پس هر درختی که آبياری اش به اندازه و نيکو باشد، شاخ و برگش نيکو و ميوه اش شيرين است و آنچه آبياری اش پاکيزه نباشد، درختش عيب دار و ميوه اش تلخ است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در سال ۳۶ هجری در مدینه، وقتی مردم را برای شورشیان بصره آماده می کرد، ایراد فرمود.) 1⃣ وصف گمراهان و غفلت زدگان ♦️چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده شد و او با غافلان و بی خبران در راه هلاکت قدم می نهد و تمام روزها را با گناهکاران سپری می کند، بی آن که از راهی برود تا به حق رسد و يا پيشوايی برگزيند که راهنمای او باشد. و تا آن زمان که خداوند کيفر گناهان را می نمايد و آنان را از پرده غفلت بيرون می آورد، به استقبال چيزی می روند که بدان پشت کرده بودند (يعنی آخرت) و پشت می کنند بدانچه روی آورده بودند (يعنی دنيا). پس نه از آنچه آرزو می کردند و بدان رسيدند سودی بردند و نه از آنچه حاجت خويش بدان روا کردند بهره ای به دست آوردند، من، شما و خود را از اين گونه غفلت زدگی می ترسانم. 2⃣ درمان غفلت زدگيها ♦️هر کس بايد از کار خويش بهره گيرد و انسان بينا کسی است که به درستی شنيد و انديشه کرد، پس به درستی نگريست و آگاه شد و از عبرت ها پند گرفت، سپس راه روشنی را پيمود و از افتادن در پرتگاه ها و گُم شدن در کوره راه ها دوری کرد و کوشيد تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان جای اعتراض باقی نگذارد، که در حق سخت گيری کند، يا در سخن حق تحريف روا دارد، يا در گفتن سخن راست بترسد. پس به هوش باش ای شنونده! و از خواب غفلت بيدار شو و از شتاب خود کم کن و در آنچه از زبان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر تو رسيده انديشه کن، که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد. و با کسی که رهنمودهای پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به کار نمی بندد و به جانب ديگری تمايل دارد مخالفت کن و او را با آنچه برای خود پسنديده رها کن. فخرفروشی را واگذار و از مرکب تکبّر فرود آی. به ياد قبر باش که گذرگاه تو به سوی عالم آخرت است، که همانگونه به ديگران پاداش دادی به تو پاداش می دهند، و آن گونه که کاشتی، درو می کنی؛ آنچه امروز، پيش می فرستی، فردا بر آن وارد می شوی، پس برای خود در سرای آخرت جايی آماده کن و چيزی پيش فرست. ای شنونده! هشدار، هشدار، ای غفلت زده! بکوش، بکوش! «هيچ کس جز خدای آگاه تو را با خبر نمی سازد.» 3⃣ صفات ناپسند ♦️ از واجبات قطعی خدا در قرآن حکيم که بر آن پاداش و کيفر می دهد و به خاطر آن خشنود شده يا خشم می گيرد، اين است که اگر انسان يکی از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات کند، هر چند خود را به زحمت اندازد، يا عملش را خالص گرداند فايده ای نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اين است که شريکی برای خداوند در عبادات واجب برگزيند، يا خشم خويش را با کُشتن بی گناهی فرونشاند، يا بر بی گناهی به خاطر کاری که ديگری انجام داده عيب جويی کند، يا به خاطر حاجتی که به مردم دارد، بدعتی در دين خدا بگذارد، يا با مردم به دو چهره ملاقات کند و يا در ميان آنان با دو زبان سخن بگويد. در آنچه گفتم نيک بينديش، که هر مثال را همانند فراوان است. 4⃣ روانشناسی ♦️ همانا تمام حيوانات در تلاش برای پُر کردن شکمند و درندگان در پی تجاوز کردن به ديگران و زنان بی ايمان، تمام همّتشان آرايش زندگی و فسادانگيزی در آن است، امّا مؤمنان فروتنند. همانا مؤمنان مهربانند، همانا مؤمنان از آينده ترسانند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (6) 🔷 عجب و خودپسندی 🔻 موضوع دیگری که در ادامه حکمت ۳۸ بیان شده است مسأله "عُجب یا خودپسندی" است. 🔹 " عُجب" یعنی اینکه انسان در خودش یک فضیلتی، یک هنری و یک توانمندی را درک کند و نسبت به آن متعجّب و خودپسند و خودخواه شود. 🔻 آثار شومی در زبان مولا علی (علیه السلام) برای مسأله و پدیده زشت عُجب بیان شده : 1⃣ اوّل تنهایی 🔻در حکمت ۱۱۳ می فرمایند: « لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ » ؛ هیچ تنهایی ای وحشتناک تر از عجب نیست. 2⃣ دوّم ترس 🔻همین حکمت ۳۸ می فرمایند : « أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ » ؛ ترسناک ترین ترس، عُجب است. 3⃣ سوّم حسادت به عقل، یعنی آسیب رساندن به عقل 🔻حضرت در حکمت ۲۱۲ می فرمایند: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ » ؛ خود پسندی انسان یکی از حسودان عقل اوست. شما عزیزان می دانید که حسادت یعنی چه ، حضرت در حکمت ۲۲۵ می فرمایند: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ» ؛ تعجّب می کنم از اینکه حسودان از سلامت بدنشان غفلت می کنند، یعنی با حسادت دارند به خودشان و بدنشان ضرر می زنند. 🔻پس عُجب انسان به خودش اوّلاً ضربه به جسمش و ثانیاً ضربه به عقلش می زند. لذا مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی (علیه السلام) می فرمایند: « وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ» بدان! همانا خوپسندی بر خلاف صواب و درستی است، بدان که اعجاب آفت و آسیب به عقلها است. 4⃣ اثر شوم بعدی، منع ازدیاد نعمت و رشد است. یعنی عجب و خودپسندی مانع رشد انسان و ازدیاد نعمتها می شود. 🔻 در حکمت ۱۶۷ می فرمایند: « الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ » ؛ عُجب مانع ازدیاد نعمت و رشد می شود. 🔻بر اساس این آثار شوم از منظر مولا علی (علیه السلام)، حتی گناهی که انسان را نزد خدا شرمنده بکند بهتر از حسنه و کار نیکی است که باعث عُجب انسان شود. در حکمت ۴۶ این حقیقت را فرمودند که : «سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ»؛ گناهی که تو را شرمنده بکند نزد خدا از کار نیکی که تو را به عُجب بکشاند بهتر است. 🔻با این مقدّمات حضرت در نهج البلاغه توصیه های نسبت به عُجب دارند: 🔸 ۱. اولاً در حکمت ۱۵۰ می فرمایند : « لَا تَكُنْ مِمَّنْ يُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِيَ» ؛ از آدمهایی نباش که وقتی سالم و تندرست هستند دچار عُجب می شوند. 🔸۲. ثانیاً در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند: « إِیَّاکَ وَ الْإِعْجَابَ بِنَفْسِکَ» ؛ بپرهیز از اینکه خودپسند بشوی، « وَ الثِّقَةَ بِمَا یُعْجِبُکَ مِنْهَا » ؛ و اینکه اطمینان کنی به چیزهایی که به واسطه آن دچار عجب شدی، « وَ حُبَّ الْإِطْرَاءِ» ؛ بپرهیز از اینکه دلت بخواهد که مردم تو را ستایش کنند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و دهم ❇️ گمراهی تو همانند گمراهی خاندان توست [ با رسیدن پاسخ معاویه، دوباره به وی نوشتم: ] 🔻اما بعد، آنچه از گمراهی تو می‌بینم، بسیار شبیه گمراهی خاندان توست که کفر آنان و آرزوهای باطلشان موجب حسادت به محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله شد، تا آنکه جام مرگ را سر کشیدند و نتوانستند از حریم خویش دفاع کنند و بلاهای بزرگ را از خویشتن دور سازند. در موقعیت‌های خاص، من بودم که در مقابل آنان می‌ایستادم و طعم شکست و فرار را به آنها می‌چشاندم و در آتش جنگی که افروخته بودند، خاکسترشان می‌کردم و بزرگانشان را که سردمدار گمراهی بودند، به خاک می افکندم! و اگر خدا بخواهد، امروز نیز جانشینان آنان را به همانها ملحق خواهم ساخت که بد جانشینانی هستند و جایگاهشان آتش جهنم است. والسلام. 🔻[ این بار معاویه به من جواب داد: اما بعد، تو در مسیر گمراهی، بسیار گام برداشتی، همان‌گونه که از جنگ نیز بسیار هراسناکی و پیوسته عقب‌ می‌نشینی. همانند شیران غرّش داری؛ ولی همچون روبهان، سخت به دنبال حیله‌گری هستی. تا چه هنگام از روبرو شدن با شیران بیشه و افعیان بیابان فرار خواهی کرد؟! هر چه آنها را دور بیندازی، بدان که به زودی سراغ تو خواهند آمد، ان‌شاءالله. والسلام. ] ❇️ گویی تو را می‌بینم که از جنگ به ستوه آمده‌ای و خود را در تنگنا می‌بینی [ در پاسخ این نامه نیز به وی نوشتم: ] 🔻اما بعد، چقدر جای تعجب دارد مطالبی که از جانب تو می رسد! و می‌دانم کار تو به کجا خواهد انجامید. اگر در حرکت به سوی تو درنگ می‌کنم، دلیل آن رعایت چیزی است که به آن معتقد نیستی و من به آن اعتقاد دارم!(مقصود امیر المومنین علیه السلام، اتمام حجت است) گویی در فرداروزی، تو را می‌بینم که از جنگ به ستوه آمده‌ای و خود را در تنگنا می بینی؛ همانند شترانی که بر اثر سنگینی بار، ضجّه و ناله می‌زنند! آن روز تو به همراه یارانت، مرا به حکم کتابی دعوت خواهید کرد که با زبان، به تمجید از آن می‌پردازید و در دل و نهان، انکارش می‌کنید! والسلام. 🔻[ معاویه در پاسخ من نوشت: اما بعد، مرا از شنیدن این داستان‌ها معاف کن و این سخنان را رها ساز و از تهمت زدن به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و نسبت‌های دروغ به آن حضرت دست بردار. از نیرنگ با کسانی که در اطراف تو حلقه زده‌اند، اجتناب کن که آنها را بسیار فریب داده‌ای! و البته نزدیک است که آنها متوجه فریب‌های تو شده و از اطراف تو پراکنده شوند و بدانند که سخنان تو باطل و بیهوده است! والسلام. ] 📚منبع: شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۳۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 1⃣ خداشناسی (شناخت صفات خدا) ♦️ستايش خداوندی را که با آفرينش بندگان بر هستی خود راهنمايی فرمود و آفرينش پديده های نو، بر اَزَلی بودن او گواه است و شباهت داشتن مخلوقات به يکديگر دليل است که او همتايی ندارد. حواس بشری ذات او را درک نمی کند و پوشش ها او را پنهان نمی سازد، زيرا سازنده و ساخته شده، فرا گيرنده و فرا گرفته، پروردگار و پرورده، يکسان نيستند. يگانه است نه از روی عدد، آفريننده است نه با حرکت و تحمّل رنج، شنواست بدون وسيله شنوايی و بيناست بی آن که چشم گشايد و بر هم نهد. در همه جا حاضر است نه آن که با چيزی تماس گيرد و از همه چيز جداست نه اينکه فاصله بين او و موجودات باشد. آشکار است نه با مشاهده چشم، پنهان است نه به خاطر کوچکی و ظرافت، از موجودات جداست که بر آنها چيره و تواناست و هر چيزی جز او برابرش خاضع و بازگشت آن به سوی خداست. آن که خدا را وصف کند، محدودش کرده و آن که محدودش کند، او را به شمارش آورده و آن که خدا را به شمارش آورد، ازليّتِ او را باطل کرده است و کسی که بگويد: خدا چگونه است؟ او را توصيف کرده و هر که بگويد: خدا کجاست؟ مکان برای او قائل شده است. خدا عالم بود آنگاه که معلومی وجود نداشت، پرورنده بود آنگاه که پديده ای نبود و توانا بود آنگاه که توانايی نبود. 2⃣ عظمت امامان دوازده گانه و قرآن ♦️ همانا طلوع کننده ای آشکار شد و درخشنده ای درخشيد و آشکار شونده ای آشکار گرديد و آن که از جادّه حق منحرف شد، به راه راست بازگشت.خداوند گروهی را به گروهی تبديل و روزی را برابر روزی قرار داد و ما چونان مانده در خشکسالان که در انتظار بارانند، انتظار چنين روزی را می کشيديم. همانا امامان دين از طرف خدا، تدبير کنندگان امور مردم و کارگزاران آگاه بندگانند. کسی به بهشت نمی رود جز آن که آنان را شناخته و آنان او را بشناسند و کسی در جهنّم سرنگون نگردد جز آن که منکر آنان باشد و امامان دين هم وی را نپذيرند. 3⃣ ویژگیهای اسلام ♦️ همانا خدای متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزيد، زيرا اسلام نامی از سلامت است و فراهم کننده کرامت جامعه می باشد، راهِ روشنِ آن را خدا برگزيد و حجّت های آن را روشن گردانيد. اسلام ظاهرش علم و باطنش حکمت است، نوآوری های آن پايان نگيرد و شگفتی هايش تمام نمی شود. در اسلام، برکات و خيرات، چونان سرزمين های پُرگياه در اوّل بهاران فراوان است و چراغ های روشنی بخش تاريکی ها فراوان دارد، که دَرِ نيکی ها جز با کليدهای اسلام باز نشود و تاريکی ها را جز با چراغ های آن روشنايی نمی توان بخشيد. مرزهايش محفوظ و چراگاه هايش را خود نگهبان است. هر درمان خواهی را درمان و هر بی نيازی را در طلب کافی است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄