eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
113 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پانزدهم ❇️ مکاتباتی با عمروبن‌عاص 🔸هشدار به عمروبن‌عاص [ در نامه‌ای به عمروبن‌عاص نوشتم: ] بسم الله الرحمن الرحیم از بنده خدا علی امیرالمومنین، به عمروبن‌عاص 🔻دنیا آدمی را به خود مشغول می‌کند و از هر کاری بازمی‌دارد و اهل دنیا در دام آن گرفتار و مقهور هستند. هیچ فردی از دنیا بهره‌مند نمی‌شود، مگر اینکه دنیا دری دیگر از حرص و طمع را به رویش بگشاید و هزینه‌ای بر او تحمیل کند که دل‌بستگی و علاقه او را بدان افزون سازد. آرزومندان دنیا هرچه هم از آن برگیرند، هرگز سیر و بی‌نیاز نشوند؛ اما سرانجام باید از آنچه جمع کرده‌اند، جدا شوند و در این میان، خوشبخت کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد. 🔻ای اباعبدالله، اجر خویشتن را تباه مساز و با معاویه در راه باطلی که در پیش گرفته است، همراهی مکن؛ زیرا معاویه مردم را خوار و ناچیز شمرد و حق را نادیده گرفت. والسلام. 🔻[ او در پاسخ نامه من نوشت: از عمروبن‌عاص، به علی فرزند ابوطالب آنچه صلاح ماست و موجب الفت و نزدیکی میان ما می‌شود، این است که تو به مسیر حق بازگردی و درخواست تشکیل شورا را بپذیری. پس هر کدام از ما در راه حق پایداری کند، مردم او را در مبارزه خود معذور خواهند دانست. والسلام. ] ❇️ به دنیا اطمینان مکن که بسیار فریبنده است [ در پاسخ عمروبن‌عاص به وی نوشتم: ] از بنده خدا امیرالمومنین، به عمروبن‌عاص 🔻این دنیایی که تو را از خود بی‌خود کرده و به آن دل بسته‌ای و تکیه‌گاهت شده است، از تو روی‌گردان خواهد شد؛ پس به دنیا اطمینان مکن که بسیار فریبنده است. اگر از گذشته دنیا عبرت می‌گرفتی، حتماً از باقی‌مانده آن دوری می‌کردی و از آن به مقداری بهره می‌بردی که پند بگیری. ولی تو از هوای نفست پیروی کردی و دنیا را ترجیح دادی. اگر جز این بود، دعوت و راهنمایی ما را می پذیرفتی؛ چون بر ما امید بیشتری هست و به حجت پروردگار بودن سزاوارتریم. والسلام. ❇️ هم دنیایت را به باد دادی و هم آخرتت را [ پس از ناامیدی از هدایت عمروبن‌عاص آخرین نامه را به وی نوشتم: ] 🔻تو دین خود را تابع دنیای کسی ساختی که گمراهی‌اش آشکار و پرده حیایش دریده است، در مجلس خود، بزرگان را ناسزا می‌گوید و به هنگام معاشرت، بردباران را سفیه می‌شمارد. تو از پی او رفتی و بخشش او را خواستی، چونان سگی که در پی شیر رود و به چنگال‌های او چشم بدوزد تا مگر آن شیر، پس‌مانده شکارش را به سمت او اندازد. پس هم دنیایت را به باد دادی و هم آخرتت را؛ اما اگر به سوی حق می‌آمدی، هر چه می‌خواستی به چنگ می‌آوردی. 🔻اگر خداوند مرا بر تو و بر پسر ابوسفیان چیره سازد، سزای اعمالتان را می‌دهم و اگر شما مرا ناتوان ساختید و بر جای خود برقرار ماندید، عذاب خدا که در پیش رو دارید، برای شما بدتر است. والسلام. 📚منابع: ۱. وقعة صفین، ص۱۱۰ ۲. نهج البلاغه، نامه ۴۹ ۳. شیخ طوسی، الأمالی، مجلس۸، ح۳۱، ص۲۱۷ ۴. نهج البلاغه، نامه ۳۹ ۵. الإحتجاج ج۱، ص۱۸۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : درباره طلحه و زبير 1⃣ شناسايی طلحه و زبير ♦️به خدا سوگند! آنان «طلحه و زبير و پيروانشان» نه منکری در کارهای من سراغ دارند که برابر آن بايستند، و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند. آنها حقّی را می طلبند که خود ترک کرده اند و انتقام خونی را می خواهند که خود ريخته اند. اگر من در ريختن اين خون شريکشان بودم، آنها نيز از آن سهمی دارند و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته اند، بايد از خود انتقام بگيرند. اوّلين مرحله عدالت آنکه خود را محکوم کنند. همانا آگاهی و حقيقت بينی با من همراه است، نه حق را از خود پوشيده داشته ام و نه بر من پوشيده بود. همانا ناکثين (اصحاب جَمَل) گروهی سرکش و ستمگرند، خشم و کينه و زهر عقرب و شبهاتی چون شب ظلمانی در دل هايشان وجود دارد. در حالی که حقيقت پديدار و باطل ريشه کن شده و زبانش از حرکت بر ضدّ حق فرومانده است. به خدا سوگند! حوضی برايشان پُر از آب نمايم که تنها خود بتوانم آبش را بيرون کشم به گونه ای که از آب آن سيراب برنگردند و پس از آن از هيچ گودالی آب ننوشند. (يعنی نقشه ای برای آنان طرح کنم که راه فرار نداشته باشند.) 2⃣ وصف بيعت بی همانند ♦️ «و قسمتی از اين خطبه است؛» شما مردم! برای بيعت کردن به سوی من روی آورديد، همانند مادران تازه زاييده که به طرف بچّه های خود می شتابند. و پياپی فرياد کشيديد، بيعت! بيعت! من دستان خويش را بستم، امّا شما به اصرار آن را گشوديد، من از دست دراز کردن سرباز زدم و شما دستم را کشيديد. 3⃣ شكوه از طلحه و زبير ♦️ خدايا! طلحه و زبير پيوند مرا گسستند، بر من ستم کرده و بيعت مرا شکستند و مردم را برای جنگ با من شوراندند. خدايا! آنچه را بستند تو بگشا و آنچه را محکم رشته اند پايدار مفرما و آرزوهايی که برای آن تلاش می کنند بر باد ده. من پيش از جنگ از آنها خواستم تا بازگردند و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را می کشيدم لکن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سينه عافيت دست رد گذاردند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (آنگاه که‌همه‌ با امام بیعت کردند و عبدالله بن عمر، سعد بن ابی وقاص، محمدبن مسلمه، حسان بن ثابت و اسامه بن زید سرباز زدند امام علیه السلام این سخنرانی را در مدینه در سال ۳۵ هجری ایراد فرمود.) 🔹بيعت بی همانند ♦️بيعت شما مردم با من بی مطالعه و ناگهانی نبود و کار من و شما يکسان نيست. من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهيد. ای مردم! برای اصلاح خودتان مرا ياری کنيد. به خدا سوگند که داد ستمديده را از ظالم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگيرم و به آبشخور حق وارد سازم گر چه تمايل نداشته باشد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (مشاجره ای بین امام علیه السلام‌ و عثمان درگرفت. مغیره پسر اخنس، یکی از منافقان بود، به عثمان گفت: من او را کفایت میکنم، امام علی علیه السلام به مغیره فرمود:) 🔹 شناخت دشمنان امام (علیه السلام) ♦️ای فرزند لعنت شده دُم بريده و درخت بی شاخ و برگ و ريشه، تو مرا کفايت می کنی؟ به خدا سوگند! کسی را که تو ياور باشی، خدايش نيرومند نگرداند و آن کس را که تو دست گيری، برجای نمی ماند، از نزد ما بيرون رو، خدا خير را از تو دور سازد، پس هر چه خواهی تلاش کن، خداوند تو را باقی نگذارد اگر آنچه می توانی انجام ندهی. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (عمر برای شرکت در جنگ با رومیان در سال ۱۵ هجری با امام‌ علیه السلام مشورت کرد آن حضرت فرمود:) 🔹مشاوره نظامی ♦️خداوند به پيروان اين دين وعده داده که اسلام را سربلند و نقاط ضعف مسلمين را جبران کند. خدايی که مسلمانان را به هنگام کمی نفرات ياری کرد و آنگاه که نمی توانستند از خود دفاع کنند، از آنها دفاع کرد، اکنون زنده است و هرگز نمی ميرد. هرگاه خود به جنگ دشمن روی و با آنان روبه رو گردی و آسيب بينی، مسلمانان تا دورترين شهرهای خود، ديگر پناهگاهی ندارند و پس از تو کسی نيست تا بدان رو آورند. مرد دليری را به سوی آنان روانه کن و جنگ آزمودگان و خيرخواهان را همراه او کوچ ده. اگر خدا پيروزی داد چنان است که تو دوست داری و اگر کار ديگری مطرح شد، تو پناه مردمان و مرجع مسلمانان خواهی بود. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (12) 🔷 پرهز از دوستی با فاسق و فاجر 4⃣ سرفصل چهارم درباره حاکمان فاجر است. 🔻 مولا در خطبه ۲۰۰ نهج البلاغه پیرامون معاویه و تفاوت الگوی سیاستمداری او با خودشان می فرمایند: به خدا قسم معاویه از من باهوش تر و سیاستمدار تر نیست، «وَ لكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ» ؛ امّا معاویه نیرنگ به کار می برد و فسق و فجور می کند تا بتواند مردم را راضی نگه دارد. 🔻 همچنین در حکمت ۱۰۲ امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره دوران حاکمیّت معاویه و همه سرزمینهای اسلامی این پیشگویی را دارند و می فرمایند: « يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ » ؛ در آینده روزگاری بر مردم خواهد گذشت که جز انسان فاسق و فاجر و هرزه را احترام نمی کنند. 🔻همچنین درباره دوران معاویه در آینده، در بند ۷ از خطبه ۱۰۸ می فرمایند: «تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ» ؛ در دوران حکومت معاویه بر سرزمینهای اسلامی، مردم با هم بر فجور و فسق عقد اخوّت می بندند و همراهی می کنند. 🔻درباره علت پذیرش حکومت توسط خودشان هم در نامه ۶۲ می فرمایند: « وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا » ؛ من نگران بودم که ولایت امر این امّت به دست سفیهان و فاجران امّت بیفتد، که اگر اینگونه می شد، « فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً » ؛ که اگر اینگونه بشود که حکومت دست ناصالح و فاجر بیفتد، مال خدا را به ملک شخصیش تبدیل می کند، بندگان خدا را خوار می کند، با صالحین می جنگد و فاسقان را جزء حزب خودش قرار می دهد. 5⃣ سر فصل پنجم و آخر تکلیف دشمنی با فجّار است. 🔻حضرت درباره مالک اشتر (رحمت الله علیه) در نامه ۳۸ خطاب به مردم مصر می نویسد: «مالِک أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّارِ» است؛ از آتش جهنّم بر کفار شدیدتر است. 🔻 درباره شهدا هم در بند ۷ خطبه ۱۸۲ می فرمایند، شهدا اینگونه بودند: « الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَى الْمَنِيَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَى الْفَجَرَةِ» ؛ آنها کسانی بودند که بر مرگ در راه خدا با هم عهد و پیمان بستند و سرهایشان به سمت حاکمان فاجر فرستاده شد، یعنی در راه مبارزه با فسق و فجور سر دادند. 🔻و نکته آخر درباره دشمنی با فجّار در حکمت ۳۱ است که حضرت اوّلاً دشمنی با فاسقین را یکی از ارکان امر به معروف و نهی از منکر می دانند و بعد می فرمایند: « وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» ؛ هر کس با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا برای او خشم خواهد گرفت و او را در روز قیامت راضی خواهد کرد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شانزدهم ❇️ پشیمانی به هنگام مرگ! [ برای اتمام حجت، توسط شریح‌بن‌هانی به عمروبن‌عاص پیام دادم: ] 🔻برترین بندگان نزد خداوند کسی است که محبوب‌ترین کار نزد وی، عمل به حق باشد؛ گرچه موجب نقصان در دنیای او شود و دورترین بندگان از خداوند کسی است که محبوب‌ترین کار نزد او، عمل به باطل باشد؛ چون موجب فزونی و ازدیاد بهره‌های دنیوی وی شود. ای عمرو، به خدا سوگند تو خوب می‌دانی که جایگاه حق کجاست! پس چرا خود را به نادانی می‌زنی؟ آیا به طمع اندک بهره‌ای که به تو می‌رسد، دشمن خدا و دشمنی اولیای خدا شده‌ای؟ به خدا سوگند که هر بهره‌ای به تو رسد به زودی از کف خواهی داد. پس، از خائنان حمایت مکن و پشتیبان ستمگران مباش. من می‌دانم روزی پشیمان خواهی شد و آن روز، روز مرگت خواهد بود. زود باشد که آرزو کنی ای کاش با هیچ مسلمانی دشمنی نمی‌کردی و برای زمامداری، رشوه‌ای نمی‌ستاندی. ❇️ پاسخی به اتهام‌های عمروبن‌عاص [ اطلاع دادند که عمروبن‌عاص در میان مردم شام علیه من سخنرانی کرده و به من اتهاماتی زده است. خطبه ای ایراد کردم و به برخی از گزافه‌گویی‌های وی پاسخ دادم: ] 🔻از پسر نابغه در شگفتم! به اهل شام القا می‌کند که من بسیار مزاح می‌کنم و اهل سرگرمی و لهو و بازیچه‌ام و بسیار شوخی می‌کنم و بازی را دوست دارم! او سخنی باطل بر زبان رانده و زبان به گناه آلوده کرده است. بدانید که بدترین سخن، دروغ است و او حرف می‌زند و دروغ می‌گوید و نیز وعده می‌دهد و بر هم می‌زند. اگر چیزی از او بخواهند، بخل می‌ورزد؛ ولی اگر خود او چیزی بخواهد، پافشاری می‌کند و با اصرار می‌ستاند. اگر پیمانی ببندد، در آن خیانت می‌کند و حق خویشاوندی به‌جای نمی‌آورد. او هنگامی که جنگ فرا رسد، بسیار امر و نهی کند تا خود را فرمانده‌ای دلیر جلوه دهد؛ ولی این تا زمانی است که شمشیر‌ها از نیام بر نیامده اند. هنگامی که شمشیر‌ها از نیام خارج شوند، بزرگترین نیرنگ او این است که عورت خود را گشاید و به مردم بنمایاند. به خدا سوگند، یاد مرگ مرا از هر بازیچه و مزاحی باز می‌دارد؛ اما فراموشی آخرت نگذارد که عمروبن‌عاص سخن حق بر زبان بیاورد. او با معاویه بیعت نکرد مگر به این شرط که معاویه مصر را به او ببخشد و در برابر ترک دینش، رشوه‌ای اندک به او عطا کند. ❇️ بسیج عمومی برای جنگ با معاویه 🔸شما شایستگانید [ هنگامی که خبر آمادگی معاویه برای جنگ را دریافت کردم به مردم گفتم: ] 🔻ای مردم، اهل شام با معاویه بیعت کرده‌اند و معاویه به جز آنان یار و یاوری ندارد که به یاری‌اش بشتابند؛ ولی شما مردم حجازید و مردم عراق و یمن و مصر. اهل شام معاویه را بین خودشان و خدا قرار داده‌اند؛ در صورتی که معاویه نه در دنیا و نه در آخرت، صاحب دعوتی نیست و جایگاهی ندارد. آنان با رومیان پیمانی بسته‌اند که بر اساس آن، اگر شما بر لشکریان معاویه پیروز شوید، آنان از مردم روم یاری طلبند و به سرزمین آنان بروند و اگر آنان بر شما پیروز شوند، نهایت کارتان مرگ است و فقط به سوی خدا می‌توانید بگریزید. معاویه گمان کرده است مردم شام اهل استقامت و پیروزی هستند؛ ولی به جان خودم سوگند، شما بدین دو صفت از آنان شایسته‌ترید؛ زیرا شما مهاجران و انصار و تابعان نیکو هستید. آری، امروز روز صبر است و فردا روز پیروزی. 📚منابع: ۱. الکامل، ج۳، ص۳۲۹ ۲. نهج البلاغه، خطبه ۸۴ ۳. الغارات، ج۲، ص۳۵۲ ۴. أنساب الأشراف، ج۲، ص۱۲۷ ۵. الإحتجاج. ج۱، ص۱۸۲ ۶. الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۲۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh