eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
114 دنبال‌کننده
224 عکس
199 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت نود و یکم ❇️ ورود به کوفه 🔸چه شهر زیبایی! [ هنگامی که به نزدیکی شهر کوفه رسیدیم و بر آن مُشرِف شدیم، خطاب به این شهر گفتم: ] 🔻آفرین بر تو ای کوفه! چه هوای خوش و باطراوتی داری و از چه خاک پربرکت و حاصلخیزی برخورداری! کسانی از تو روی برمی‌گردانند که به دنبال گناه هستند و کسانی به تو روی آورند که درپی رحمت‌اند. شبها و روزها خواهند رفت و روزگار سپری خواهد شد تا روزی فرارسد که همه مومنان به سوی تو آیند و بدکاران و فاسقان اقامت در تو را خوش نداشته باشند. چندان آباد خواهی شد و گسترش خواهی یافت که برخی ساکنان تو، هنگام صبح، برای شرکت در نماز جمعه حرکت کنند و به دلیل دوری راه به نماز نرسند! ❇️ رعایت اعتدال و انصاف 🔻[ نزدیکی‌های شهر کوفه، قرظه‌بن‌کعب با جمعی از مردم به استقبال آمده بودند. آن‌ها پیروزی در جنگ جمل را تبریک گفتند؛ اما عبدالله‌بن‌وهب درباره لشکر جمل به گونه دیگری سخن گفت و آنها را کافر و مشرک نامید. به وی تذکر تندی دادم: ] 🔻مادرت به عزایت بنشیند! از کجا این همه توان برای گفتن باطل به دست آورده‌ای و این‌ همه جرئت برای بیان چیزی که نمی‌دانی به خرج می‌دهی؟! سخن تو غلط و باطل است و آن جماعت چنان نیستند که تو می‌پنداری! اگر ما آنها را مشرک می‌دانستیم، فرزندان و همسرانشان را به اسارت می‌گرفتیم و اموالشان را به‌عنوان غنیمت، بین لشکریان تقسیم می‌کردیم و دیگر کسی اجازه ازدواج با آنها را نداشت و کسی از آنها ارث نمی‌برد. ❇️ اولین خطبه پس از ورود به کوفه 🔻[ دوشنبه، ۱۲ رجب سال ۳۶، وارد کوفه شدیم و با استقبال مردم کوفه مواجه شدیم. در مسجد اعظم کوفه، پس از خواندن دو رکعت نماز، برای مردم سخن گفتم: ] اما بعد، ای مردم کوفه، شما در اسلام و مسلمانی صاحب فضیلت و دارای مزیت هستید، مادامی‌که راه کج نکنید و از درستی روی بر نتابید. 🔻من شما را به یاری حق دعوت کردم و شما دعوت مرا اجابت کردید و به مقابله با منکر برخاستید و منکر را واژگون کردید. آگاه باشید! فضیلتی که شما بین خود و خدا دارید، موجب می‌شود که احکام الهی را درباره شما اجرا کرده و سهم شما را از بیت‌المال پرداخت کنم. شما الگوی کسانی هستید که راه شما را بپسندند و دعوت شما را پذیرا باشند و در راهی که شما وارد شده‌اید، وارد شوند. 🔻بدانید که برای شما از دو چیز بیشتر از هرچیز نگرانم: هواپرستی و آرزوهای طولانی! پیروی از خواهش نفس، انسان را از حق باز می‌دارد و آرزوهای طولانی آخرت را از یاد می‌برد. آگاه باشید! دنیا به سرعت پشت می‌کند و می‌رود و آخرت به‌سرعت حرکت می‌کند و به‌سوی ما می‌آید. دنیا و آخرت، هر یک فرزندانی دارند؛ پس بکوشید از فرزندان آخرت باشید. امروز هنگام عمل است، نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است، نه عمل. 🔻سپاس خدایی را که ولیّ خود را پیروز کرد و دشمنش را خوار و حقیر ساخت. او همان خدایی است که راست‌گوی صاحب حق را عزیز کرد و بیعت‌شکن گمراه را ذلیل. شما را سفارش می‌کنم به رعایت تقوای الهی و فرمان‌بُرداری آن‌کس از اهل بیت پیامبرتان که خدا را اطاعت می‌کنند. اهل بیت پیامبر شما برای اینکه از آن‌ها اطاعت کنید شایسته‌تر هستند از مدعیان دروغ‌گویی که در مقابل ما ایستاده‌اند. آن‌ها فضیلت‌های ما را به‌ناحق به خود نسبت می‌دهند، با امر ما مخالفت می‌کنند، حق ما را پایمال می‌سازند و ما را از آن دور می‌کنند. آن‌ها طعم تلخ اعمال زشت خود را خواهند چشید و به‌زودی جهنم را درک خواهند کرد. 📚منابع: ۱. الأخبار الطوال، ص۱۵۲ ۲. خصائص الأئمة، ص۱۱۴ ۳. الکافئة، ص۳۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : سفارش به ترس از خدا (این سخنرانی در شهر کوفه پیرامون خوارج ایراد شده است.) 1⃣ ضرورت شكرگزاری ♦️خدا را برابر نعمتهايش شكرگزارم و بر انجام حقوق الهی از او ياوری می طلبم، پروردگاری كه سپاهش نيرومند و مرتبت او بزرگ است و گواهی می دهم كه محمّد(صلی الله علیه و آله) ، بنده و پيامبر اوست. انسانها را به اطاعت خدا دعوت كرد و با دشمنان خدا در راه دين او پيكار كرد و مغلوبشان نمود. هرگز همداستانی دشمنان كه او را دروغگو خواندند، او را از دعوت حق باز نداشت و تلاش آنان برای خاموش كردن نور رسالت به نتيجه ای نرسيد. 2⃣ سفارش به پرهيزكاری و ياد مرگ ♦️پس به تقوا و ترس از خدا روی آوريد كه رشته آن استوار ، دستگيره آن محكم و قلّه بلند آن پناهگاهی مطمئن می باشد. قبل از فرا رسيدن مرگ خود را برای پيش آمدهای آن آماده سازيد، پيش از آنكه مرگ شما را دريابد، آنچه لازمه ملاقات است فراهم آوريد، زيرا مرگ پايان زندگی است و هدف نهایی قيامت است. مرگ برای خردمندان پند و اندرز و برای جاهلان وسيله عبرت آموزی است. پيش از فرا رسيدن مرگ از تنگی قبرها و شدت غم و اندوه و ترس از قيامت و درهم ريختن استخوانها و كر شدن گوشها و تاريكی لحد و وحشت از آينده و غم و اندوه فراوان در تنگنای گور و پوشانده شدن آن با سنگ و خاك، چه می دانيد؟ پس ای بندگان! خدا را! خدا را! پروا كنيد كه دنيا با قانونمندی خاصی می گذرد، شما با قيامت به رشته ای اتصال داريد، گويا نشانه های قيامت آشكار می شود و شما را در راه خود متوقف نموده، با زلزله هايش سررسيده است. سنگينی بار آن را بر دوش شما نهاده و رشته پيوند مردم با دنيا را قطع كرده، همه را از آغوش گرم دنيا خارج ساخته است. گویی دنيا يك روز بود و گذشت، يا ماهی بود و سپری شد. تازه های دنيا كهنه شده و فربه هايش لاغر گرديدند. در جايگاهی تنگ، در ميان مشكلاتی بزرگ و آتشی پرشراره كه صدای زبانه هايش وحشت زا شعله هايش بلند، غرشش پرهيجان، پرنور و گدازنده، خاموشی شعله هايش غيرممكن، شعله هايش در فوران، تهديدهايش هراس انگيز، ژرفايش ناپيدا، پيرامونش تاريك و سياه، ديگهايش در جوشش و اوضاعش سخت وحشتناك است. 3⃣ آينده پرهيزكاران ♦️و در آن ميان (پرهيزكاران را گروه گروه، به سوی بهشت رهنمون می شوند) آنان از كيفر و عذاب در امانند و از سرزنش ها آسوده و از آتش دورند. در خانه های امن الهی، از جايگاه خود خشنودند. آنان در دنيا رفتارشان پاك، ديدگانشان گريان، شبهايشان با خشوع و استغفار چونان روز و روزشان از ترس گناه چونان شب می ماند. پس خداوند بهشت را منزلگه نهایی آنان قرار داد و پاداش ايشان را نيكو پرداخت، كه سزاوار آن نعمتها بودند و لايق ملكی جاودانه و نعمتهایی پايدار شدند. ای بندگان خدا! مراقب چيزی باشيد كه رستگاران با پاس داشتن آن سعادتمند شدند و تبهكاران با ضايع كردن آن به خسران و زيان رسيدند. پيش از آنكه مرگ شما فرا رسد با اعمال نيكو آماده باشيد، زيرا در گرو كارهایی هستيد كه انجام داده ايد و پاداش داده می شويد به كارهایی كه از پيش مرتكب شديد. ناگهان مرگ وحشتناك سر می رسد، كه ديگر بازگشتی نيست و از لغزشها نمی توان پوزش خواست. خداوند ما و شما را در راه خود و پيامبرش استوار سازد و از گناهان ما و شما به فضل رحمتش درگذرد. 4⃣ آموزش نظامی ♦️سربازان برجای خود محكم بايستيد، در برابر بلاها و مشكلات استقامت كنيد، شمشيرها و دستها را در هوای زبانهای خويش به كار مگيريد و آنچه كه خداوند شتاب در آن را لازم ندانسته شتاب نكنيد، زيرا هر كس از شما كه در بستر خويش با شناخت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهل بيت پيامبر (علیه السلام ) بميرد، شهيد از دنيا رفته و پاداش او بر خداست و ثواب اعمال نيكویی كه قصد انجام آن را داشته خواهد برد و نيت او ثواب شمشير كشيدن را دارد. همانا هر چيزی را وقت مشخص و سرآمدی معين است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 6⃣ 🔷ارتباط بین ایمان و یقین/ارزش و جایگاه یقین 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۱ نهج البلاغه یقین را رکن دوم ایمان می شناسند. اولاً درباره ارتباط بین ایمان و یقین در خطبه ۱۸۲ اینگونه می فرمایند: «نُؤْمِنُ بِهِ إِيمَانَ مَنْ رَجَاهُ مُوقِناً» ؛ به خدا ایمان می آوریم ایمان کسی که با یقین به خدا امیدوار است. و در خطبه ۱۹۳ معروف به "خطبه متقّین" درباره نشانه های اهل تقوا می فرمایند: «إِيمَاناً فِي يَقِينٍ» ؛ یکی از علامتهای متّقین این است که ایمانشان در مرتبه یقین است، یقین در مقابل شک است. 🔻مولا علی(علیه السلام) درباره خودشان و ایمانی که خودشان دارند، در خطبه ۲۲ می‌فرمایند: «وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شبهة من دینی»؛ یقینشان را در مقابل شبهه قرار می دهند که همانا من در حال یقین از پروردگارم هستم و هیچ شبهه و شکی در دینم ندارم. یا در خطبه اول درباره حضرت آدم (علیه السلام) می فرمایند: « فَبَاعَ الْيَقِينَ بِشَكِّهِ وَ الْعَزِيمَةَ بِوَهْنِهِ»؛ آدم یقین خود‌ش را به شک فروخت و عزم خودش را به سستی فروخت. آنجایی که فریب شیطان ملعون را خورد و از میوه درخت ممنوعه تناول کرد. 🔻 بحث دیگری که درباره یقین در نهج البلاغه قابل توجه است، ارزش یقین است. مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۹۷ می فرمایند: انسان اگر از سر شب تا اذان صبح بخوابد، اما در یقین نسبت به ولی و امامش باشد، شرافت دارد از اینکه از شب تا صبح عبادت کند و نسبت به امام و امامتش شک داشته باشد. این حکمت را حضرت شب عملیات نهروان که صبحش می خواستند با خوارج بجنگند در حالی بیان کردند که نیمه شب از کنار خیمه های خورارج عبور می کردند و صدای نماز شب و مناجات و دعا و قرآن از خوارج بلند بود. آنجا حضرت فرمودند این عبادت به درد نمی خورد؛ چون خوابی که با یقین باشد شرف دارد به عبادتی که با شک و تردید باشد. 🔻یکی دیگر از مطالبی که به ارزش و جایگاه یقین در نهج البلاغه اشاره می کند این است که انسان با یقین می تواند به بالاترین درجه کمال برسد. در خطبه ۱۵۷ می فرمایند: «وَ بِالْيَقِينِ تُدْرَكُ الْغَايَةُ الْقُصْوَى» ؛ به برکت یقین می توان به دورترین هدف ها و کمالات رسید. 🔻در نامه ۳۱ نهج البلاغه مولا علی(علیه السلام) به امام حسن مجتبی(علیه السلام) توصیه می کنند که قلبت را با یقین تقویت کن؛ «قَوِّهِ بِالْيَقِينِ». 🔻 و در نامه ۲۸ نهج البلاغه، مولا علی(علیه السلام) عباراتی دارند که فوق العاده است. بعید می دانم که قبل و بعد از امیرالمؤمنین (علیه السلام) دیگر کسی چنین بیانی را درباره یقین و ارزش یقین داشته باشد. آنجا مولا علی (علیه السلام) اینگونه می فرمایند اگر تو در حالت یقین باشی نسبت به پروردگار خودت، دیگر چه اشکالی دارد که در دنیا مظلوم باشی و خدا را در حالی ملاقات کنی که مظلوم بودی در دنیا. عبارتشان در نهج البلاغه این است: « مسلمان را چه باک که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته و در یقین خود شک نکند». یعنی اینقدر یقین ارزشمند است که تا وقتی که انسان یقین دارد، ولو اینکه به او ظلم کنند و مظلوم باشد، هیچ ابایی نیست. همانطور که مولا علی(علیه السلام) در عین مظلومیت زندگی کرد، اما احدی به یقین او نرسید. 🔻خود حضرت در خطبه ۲۲ درباره یقینشان اینگونه فرمودند « وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شبهة من دینی» ؛ همانا من بر یقین از پروردگارم هستم و شبهه ای در دینم نداشته و ندارم. یا در خطبه ۴ بند۲ حضرت درباره حق فرمودند: «مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ»؛ مادام از آن لحظه ای که حق به من ارائه شده من سر سوزنی در حق شک نکردم. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت نود و دوم ❇️ ادامه اولین خطبه پس از ورود به کوفه 🔻بدانید که مردانی از شما از یاری من کوتاهی کردند. آنها شایسته ملامت و مذمت هستند و من آنها را سرزنش و نکوهش می‌کنم. شما هم رابطه خود را با آنها قطع کنید، آنان را از خود برانید و سخنانی را که خوش ندارند به گوش آنها بخوانید تا تنبیه شوند! این‌گونه اقدامات لازم است تا این که در هنگام جدایی صف‌ها،حزب خدا شناخته شود. 🔻[ در اینجا مالک‌بن‌حبیب، رئیس نیروهای انتظامی شهر کوفه، برخاست و گفت: به خدا سوگند ملامت کردن متخلفان از جنگ مجازاتی اندک برای آنان است. اگر فرمان صادر کنی، همه آنها را از دم تیغ می‌گذرانیم، اما من به وی تذکر دادم: ] 🔻سبحان الله! ای مالک، از مرز گذشتی و از حد تجاوز کردی و در تندروی غرق شدی، ای مالک! خداوند چنین حکم نکرده است. قانون خدا قتل نفس در برابر قتل نفس است؛ پس چه جای انتقام‌گیری و بیدادگری است؟ خدا فرموده است: "وَ مَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنصُورًا؛ و آن کس که مظلوم کشته شده است، برای ولی‌اش سلطه [ و حق قصاص ] قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است". اسراف در قتل یعنی اینکه انسان کسی را بکشد که قتلی انجام نداده است. خداوند انسان را از چنین کاری پرهیز داده است؛ زیرا ستم است. 🔻[ ابوبرده که یکی از متخلفان از جنگ بود، برخاست و پرسید: ای امیرالمومنین! کسانی که در کنار عایشه و زبیر و طلحه کشته شدند، چه جرمی مرتکب شده بودند که مستحق قتل شدند؟ به وی پاسخ دادم: ] 🔻آنان شیعیان و کارگزاران مرا کشتند و برادر ربیعه عبدی، که رحمت خدا بر او باد و گروهی از مسلمانان را کشتند. آری، جرم هواداران من این بود که گفتند: ما به خلاف شما که پیمان شکسته‌اید، پیمان نمی‌شکنیم و به‌خلاف شما که خیانت ورزیده‌اید، خیانت نمی‌کنیم. 🔻بر سر آنان ریختند و همگی را از دم تیغ گذراندند. من به این جرم آنها را کشتم. از آنان خواستم قاتلان برادرانم را تحویل ما دهند تا قصاص کنیم، سپس کتاب خدا بین من و آنها حاکم باشد؛ اما آنان نپذیرفتند و در جنگ با من اصرار ورزیدند، درحالی‌که بیعت من بر گردن آنها بود و علاوه‌برآن خون نزدیک به هزار نفر از شیعیان من نیز بر عهده آنان است. آیا باز هم تردید داری؟ [ او پاسخ داد: در تردید بودم؛ اما اکنون حقیقت را فهمیدم و خطای آن گروه بر من آشکار شد. به راستی که تو هدایت شده و درست کردار هستی. ] 🔻و بعد از آن، اولین خطبه نماز جمعه در کوفه را خواندم: پس از حمد و ستایش خداوند و شهادت بر یکتایی او و شهادت بر نبوت و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، مردم را به تقوای الهی سفارش و پیرامون آن برای آن‌ها سخن گفتم. همچنین آنها را به عمل خالصانه، دور از ریا و جلوه گری فرا خوانده، آنها را از عذاب الهی و فریب دنیا بر حذر داشتم با استناد به آیه قرآن: "وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند". 🔻در پایان از خداوند، تشرف به مقام شهیدان و همراهی با پیامبران و زندگی اهل سعادت را خواستار شدم. که به راستی ما برای او هستیم و به سوی او رهسپاریم. 📚منابع: ۱. قرآن کریم، سوره اسراء، آیه۳۳ ۲. وقعة صفین، ص۳ ۳. الفتوح، ج۱، ص۱۳۸ ۴. الإرشاد، ج۱، ص۲۵۹ ۵. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۰۲ ۶.قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه۶۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا