eitaa logo
🕯شهید🕯محراب🕯دستغیب🕯
39 دنبال‌کننده
163 عکس
71 ویدیو
1 فایل
*بسمه تعالی* *شروع بانام ولی حق علی ابن ابیطالب(ع)اول شهیدمحراب* *معرفی ویاد * شهید محراب حضرت آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب شیرازی رحمة الله عليه*حامی ولایت* و*یادازامامان جمعه محترم بعدازایشان* *یادازهمه شهدای محراب* و *.......................
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم حکایت زیر است که توسط یکی از دوستان نزدیک ، آقای سودبخش روایت گردیده است: شهید بزرگوار حضرت آیت ا... دستغیب بسیار مقید بودند را بخوانند. حتی در مسافرتها و سالیان دراز که خدمت آن بزرگوار بودم بندرت به یاد دارم که سر وقت نماز نخوانده باشند. در یکی از مسافرتهای که خدمت ایشان بودیم. بلیط هواپیما یکسره برای جده فراهم نشد. بلیط هواپیما از تهران به بیروت و از بیروت به جده تهیه شد. در بطور ترانزیت چند ساعت ما را نگاه داشتند و نزدیکهای مغرب بود که هواپیما برای پرواز به جده آماده شد. حضرت آیت ا... خیلی سعی می کردند اگر میسر باشد هواپیما تأخیر کند تا بشود نماز را سر وقت خواند، ولی میسر نشد. وارد هواپیما شدیم. در داخل هواپیما زیاد معطل شدیم. ایشان خیلی ناراحت بودند که نماز نخوانده اند. چند مرتبه خواستند پیاده شوند، گفتند مسافرین همه سوارند، الان حرکت میکنیم. بالاخره تأخیر هواپیما به قدری شد که حساب کردیم وقتی به جده می رسیم ممکن است وقت نماز گذشته باشد و نماز قضا گردد. حضرت آیت ا... با حالت پریشان و ناراحت گفتند: پیاده شویم هر چند هواپیما برود و ما جا بمانیم، اما درب هواپیما بسته بود. ایشان با حالت توجه مخصوص و سکوت چند دقیقه ای سرپا ایستاده بودند که هواپیما برای حرکت روشن شد. به مجرد روشن شدن هواپیما شعله های آتش از موتور آن نمایان گردید. با عجله هواپیما را خاموش کردند و درب آن را باز کردند و از مسافرین خواستند که هرچه زودتر پیاده شوند. با خوشحالی زائدالوصفی با دوستان پیاده شدند و مرتب میفرمودند: ! ! کارکنان هواپیما میگفتند: حداقل ۴ ساعت تأخیر داریم تا هواپیما آماده حرکت شود. به مجرد رسیدن به سالن فرودگاه ایشان به نماز ایستادند. را با توجه و شکر گزاری خاص انجام دادند. را که دادند. مأمورین گفتند: آقا سوار شوید که نقص هواپیما برطرف شده و میخواهیم حرکت کنیم !!! کانال https://eitaa.com/mehrab713
به نام خدا می گوید: در جوانی محبت و شوق شدیدی به حضرت مهدی (عج) در من پیدا شد که لحظه ای قرار و آرام نداشتم به طوری که از خوردن و آشامیدن غافل می شدم تا کار به جایی رسید که باخود عهد کردم آنقدر از خوردن و آشامیدن خودداری خواهم کرد تا تشرف خدمت امام(ع) برایم حاصل شود یا آنکه بمیرم چند روز غذا نخوردم و روز سوم در مسجد سردزک که افتخار خدمتگزاری آن مسجد را داشتم از ضعف، بیهوش افتاده بودم که ناگاه صدای دلنواز روح بخشی با عظمت، که پر از لطف و عنایت بود به گوشم رسید: ! برخیز و از این غذایی که برای تو آورده اند تناول کن، مگر نمی دانی این عملی را که انجام دادی درشرع مطهر اسلام است بعداً، از این قبیل کارهای غیر مشروع بپرهیزید به مجرد شنیدن این صدا قدرت و قوه ای در من پیدا شد بی اختیار برخاستم و نشستم صورتی نورانی دیدم - امید است نصیب همه دوستان و عاشقان راهش بشود - مانند ماه می درخشید فرمودند: حاج مؤمن آقای سید هاشم (امام جماعت مسجد سردزک) به مشهد می روند شما هم با ایشان بروید در قم شخصی را ملاقات خواهید نمود به دستور او رفتار کنید حاج مومن بعد از این دیدار در مسیر تشرف به مشهد در قم به محضر یکی از یاران حضرت می رسد، و با ملحق شدن آن ولی خدا در تهران و همسفر شدن حاج مومن با وی بسیاری از عجایب دیده و می شنود می فرمود: به آن مرد نورانی گفتم تکلیف من چیست؟ فرمود: سیدی؛ (آیت الله ) از اهل که تحصیلاتش در انجام شده و به شیراز برمی گردد با او مجالست و مصاحبت داشته باش برای تو بسیار نافع است و علامتش آن است که آن سید را که زیر خاک پوشیده است خاکهای آن را برمی دارد و به کمک مردم، مسجد را می سازد و احیا می کند و دیگر اینکه به حاج مومن فرمود: بدان که شما قبل از آن سید خواهید مرد و آن سید متکفل غسل و کفن و دفن شما می شود و آن سید را می کنند حاج مومن سالها ملازم بود و در کتاب، ماجرای وی را مفصل نقل می کند مرحوم ره در کتاب می نویسد: دوستی داشتم از اهل شیراز به نام حاج مومن که به رحمت ایزدی پیوسته است؛ بسیار مرد صاف ضمیر و روشن دل و با ایمان و تقوایی بود می گفت: خدمت حضرت (عج) مکرر رسیده ام و بسیاری از مطالب را نقل می کردند و از بعضی هم اِبا مینمود آرامگاه این مرد خدا در شیراز، قرار دارد
⚑ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ‌ی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﺒﺮ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺯﻧﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﻭﺯی ﺩﺍﺩﻩ میﺷﻮﻧﺪ سوره - آل‌عمران - آیه ۱۶۹ ۲۰ / آذر سالروز سومین آیت الله تسلیت باد https://eitaa.com/mehrab713 🕯 ⚑ 🕯 ⚑ 🕯 ⚑ 🕯
محمد رضا عبدالهی رئیس دفتر
کتاب صوتی "داستانهای شگفت" اثر شهید آیت الله دستغیب " شامل 17 داستان صوتی" با صدای منبع: www.aviny.com ✅ لینک دانلود گزیده ای از کتاب داستان های شگفت از گوگل درایو👇👇 https://drive.google.com/folderview?id=1fdM7DrTpRxPl0rFAJRfXympQAMm5hX1t @audio_ketab
بسم الله الرحمن الرحیم حکایت زیر است که توسط یکی از دوستان نزدیک ، آقای سودبخش روایت گردیده‌است: شهید بزرگوار حضرت آیت ا... دستغیب بسیار مقید بودند را بخوانند. حتی در مسافرت‌ها و سالیان دراز که خدمت آن بزرگوار بودم بندرت به یاد دارم که سر وقت نماز نخوانده باشند. در یکی از مسافرتهای که خدمت ایشان بودیم. بلیط هواپیما یکسره برای جده فراهم نشد. بلیط هواپیما از تهران به بیروت و از بیروت به جده تهیه شد. در بطور ترانزیت چند ساعت ما را نگاه داشتند و نزدیکهای مغرب بود که هواپیما برای پرواز به جده آماده شد. حضرت آیت ا... خیلی سعی می کردند اگر میسّر باشد هواپیما تأخیر کند تا بشود نماز را سر وقت خواند، ولی میسّر نشد. وارد هواپیما شدیم. در داخل هواپیما زیاد معطل شدیم. ایشان خیلی ناراحت بودند که نماز نخوانده‌اند. چند مرتبه خواستند پیاده شوند، گفتند مسافرین همه سوارند، الان حرکت می‌کنیم. بالاخره تأخیر هواپیما به قدری شد که حساب کردیم وقتی به جده می‌رسیم ممکن است وقت نماز گذشته باشد و نماز قضا گردد. حضرت آیت ا... با حالت پریشان و ناراحت گفتند: پیاده شویم هر چند هواپیما برود و ما جا بمانیم، اما درب هواپیما بسته بود. ایشان با حالت توجه مخصوص و سکوت چند دقیقه‌ای سرپا ایستاده بودند که هواپیما برای حرکت روشن شد. به مجرد روشن شدن هواپیما شعله های آتش از موتور آن نمایان گردید. با عجله هواپیما را خاموش کردند و درب آن را باز کردند و از مسافرین خواستند که هرچه زودتر پیاده شوند. با خوشحالی زائدالوصفی با دوستان پیاده شدند و مرتب می‌فرمودند: ! ! کارکنان هواپیما می‌گفتند: حداقل ۴ ساعت تأخیر داریم تا هواپیما آماده حرکت شود. به مجرد رسیدن به سالن فرودگاه ایشان به نماز ایستادند. را با توجه و شکر گزاری خاص انجام دادند. را که دادند. مأمورین گفتند: آقا سوار شوید که نقص هواپیما برطرف شده و می‌خواهیم حرکت کنیم !!! کانال https://eitaa.com/mehrab713
اشاره رهبر انقلاب به شناسنامه تاریخی استان فارس: مظهر معنویت، اخلاق و جهاد بود رهبرمعظم انقلاب اسلامی: شهید دستغیب، هم مظهر معنویّت و روحانیّت بود، هم مظهر اخلاق بود، هم مظهر جهاد بود. سال ۴۱ و ۴۲ که این مبارزه تازه شروع شده بود و ماها قم بودیم، آن روز نوارهای مرحوم دستغیب را از شیراز می‌آوردند قم و ما می‌شنفتیم. مرحوم حاج شیخ بهاءالدّین محلّاتی و بقیّه‌ی علمای شیراز جلسه تشکیل داده بودند و سخنگوی این مجموعه مرحوم دستغیب بود که به نظرم ظاهراً در مسجد جامع شیراز اجتماع میکردند و سخنرانی میکرد و مانند اینها. و این ادامه داشت تا وقتی که شهید شد. 🔹️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای کنگره‌ی ملی شهدای استان فارس. ۱۴۰۳/۸/۲ 🔹️متن کامل بیانات: khl.ink/f/58164