#زندگی_نورانی✨💫
🔸از روز اول زندگی یاد گرفته بودند روزشان را با صدقه شروع کنند.
همینطور هر کار مهمی را به هر بهانه ای صدقه پیشکش محضر حضرت حق می کردند.
حسن که به دنیا آمد به سفارش پیامبر موی سرش را چیدند و هم وزن آن نقره صدقه دادند. همینطور برای حسین.
به جز این صدقه ها برای هر فرزند، گوسفند عقیقه میان فقرا تقسیم می کردند.
🌷🍃می دانستند که راه قرب الهی از مسیر بخشندگی و مهربانی با زیردستان میگذرد..
🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
💠این متن را از روی کتاب، بلند خواند و با لبخندی نگاهم کرد. گفت: چقدر خوب می شود که ما هم بتوانیم به اندازه این چندتار موی زینب نقره صدقه بدهیم.
از چشمانش پیدا بود که خوشحال است که این مطلب را فهمیده.
سریع بلند شد، دستگاه موزِرش را آورد و همان یک کوچولو مویِ جلوی سر زینب را ماشین کرد.🥰
زینب از صدای موزر گریهاش گرفت! نگاهش کرد و برایش شکلکی درآورد، من خندهام گرفت..☺
بالاخره موهای نرم و لطیف زینب را زد و ریخت داخل پلاستیک و از خانه بیرون زد.
💠یک ساعتی بعد برگشت. میخندید، زینب را بغل گرفت و گفت: چقدر با آمدنت حس خوب میدهی به بابا.
از حرف امین؛ قند در دل من هم آب شد..😍😌
🌸#مهربانو ، محفلی برای خانواده:
@Mehrbanooirib