دوستان عزیز، سلام،امیدوارم روز خوبی رو گذرونده باشین و خسته از کارای خونه نباشین🤭
خوب بریم سراغ شکوه خانواده ی این هفته:😍
سوال این هفته ی ما از شما مادران عزیز این هست:☺️
مادری کردن و مادر شدن چقدر بهتون حس آرامش و معنویت میده؟
تجربه نگاری های خودتون رو برای ما به آیدی زیر ارسال بفرمایید:
@Ayeneh1401
#شکوه_خانواده
#فرزندان_بالی_برای_پرواز
#تجربه_نگاری
https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام و درود خدمت همراهان همیشگی ...👋
امیدوارم سه شنبه ی خوبی داشته باشین🙂
بریم تا با هم امروز تجربه نگاری های شما عزیزان در موضوع آرامش و نشاط معنوی با وجود فرزندان بپردازیم.😇
همچنان منتظر تجربه های شما عزیزان هستیم در آیدی:
@Ayeneh1401
#شکوه_خانواده
#فرزندان_بالی_برای_پرواز
#تجربه_نگاری
https://zil.ink/mehre_fereshteha
اندر خم یک کوچه...
نماز اول وقت با نماز آقا بالا می رود. نماز ما که نمازی نیست، به قبولی نماز حضرت، شاید از ما هم قبول شد...💐
اذان می گویند. فرزند بزرگم که هنوز دختر کوچکی ست نقاشی می کشد.🖍📒
فرزند وسطی حسابی سرگرم قطعات پازلش است.🧐
فرزند کوچکم را روی سجاده ی سبز مخملی میگذارم. دست وپا می زند و می خندد. انگار به یک موفقیت بزرگ دست پیدا کرده . 😄👶
لباس های شسته را تا کرده، گوشه هال رها میکنم. نماز اول وقت واجب تر است.👌
شرایطی به این آرامی، موقع اذان... خداکند نمازم به برکت نماز آقا قبول شود...😍
رکعت سوم پسرک چشمانش برق میزند و مهرم را بر میدارد... مستأصل مانده ام. 😐
فرزند بزرگترم آنقدر سرگرم رنگهایش هست که امیدم ناامید می شود.🙄
نه کاغذی، نه سنگی!! هیچ چیز برای ادامه نماز مهیا نیست. 😑
نماز را تمام میکنم. بدون هیچ حرفی یک مهر دیگر بر میدارم. 🤫
اینجور وقت ها به سبک زنان محلی که سبدهای بزرگ را روی سر میگذارند مهر کوچکم را روی سرم میگذارم، بماند که تمام حواسم به مهر روی سرم است، چاره ای نیست، پسرک بازیگوش تر از این حرفهاست...☺️
دررکعت دوم اما تیرم خطا میرود و مهر، درمیانه راه از دستم می افتد.😩
خواهر و برادر حسابی باهم درگیر شده اند...😓
درقنوتم دعای فرج میخوانم، شاید به برکت طولانی شدنش، فرجی شود و مهر به دستم برسد!! چه نیتی!!!!🤭
مهر میرسد اما این بار نوبت فرزندکوچکم است که کم کم غلت زده و به کنار دیوار رسیده و حالا جایی برای ادامه ندارد! 😩
صدای گریه اش بلند میشود، فرزند بزرگم که حالا حس یک ناجیِ همه فن حریف را دارد بغلش می کند و از نگاهم دور می شود! 😎
فرزند وسطی بعداز شیرجه روی کوه لباس های تا شده!! به دنبال بچه ها میرود. 😩
تلاشم برای گرفتنش بی فایده است...
بله... صدای گریه شان بلند شده و فکر من هزار جا رفته... 🙄
راستی! رکعت سوم بودم یا چهارم؟!! 😐🤔
..................................................
نمیدانم چقدر دلخوشیم به اعمالمان...
نمیدانم کدام قسمت های زندگی ام را با همین نیت های قشنگ شروع کرده ام و بعد در خوشی و ناخوشی روزگار، غفلت زده، برای همه اشتباهاتم، به خودم، حق را به ناحق داده ام!
فقط این را میدانم آقا
که عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم...
با همان لطف همیشگیتان، منِ غافلِ جاهل را رها نکنید...🤲
#شکوه_خانواده
#فرزندان_بالی_برای_پرواز
#تجربه_نگاری
https://zil.ink/mehre_fereshteha
مهر فرشته ها 🌙
اندر خم یک کوچه... نماز اول وقت با نماز آقا بالا می رود. نماز ما که نمازی نیست، به قبولی نماز حضرت،
ممنونم از شما مادر عزیز که با قلم زیباتون،زیبایی های معنویت حقیقی با وجود فرزندان رو برامون به تصویر کشیدید...❤️❤️❤️
با خوندن این متن از دوست عزیزمون به یاد این بیت شعر افتادم که:
مقصود من از کعبه و بتخانه تويي تو
مقصود تويي، کعبه و بتخانه بهانه
سلام🤚
من با فرزند اولم از کودکی درآمدم ، انگار قبل از او طفل بودم ،لوس و زود رنج .😬
دخترم منو اجتماعی کرد ،به آدم شادتری تبدیل شدم و این ویژگی های او بود که در من اثر کرد.😇
با دختر دومم عاقل تر شدم. 🤓
دختر سومم که الان دوماهه است مرا معنوی تر کرد ، شوق خودسازی دارم در حالیکه قبلاً بهش فکر نمیکردم اصلا .دوست دارم آدم بهتری باشم ،همسر بهتر و مادر بهتر🧕
دعا کنید موفق بشم و این حس باقی بمونه برای همیشه .منم شمارو دعا میکنم .🤲
#شکوه_خانواده
#فرزندان_بالی_برای_پرواز
#تجربه_نگاری
https://zil.ink/mehre_fereshteha
مهر فرشته ها 🌙
سلام🤚 من با فرزند اولم از کودکی درآمدم ، انگار قبل از او طفل بودم ،لوس و زود رنج .😬 دخترم منو اجت
چه زیبا!احسنت به شما که سعی دارین روز به روز مادر و همسر بهتری بشید و شوق خودسازی دارین!
قطعا یک مادر و همسر خوب،بنده ی خوبی هم برای خداست ان شاء الله🤲
موفق باشین🌺
من حس میکنم چقدر با مادری صبورتر شدم...
قبلاً یه جورایی خیلی حساس و زود رنج بودم و یا خیلی دوست داشتم همه چیز مرتب و باب میل من باشه (در امورات زندگی خودم) یه جورایی پادشاهی میکردم😁
بعد از تولد فرزند اول اونم یه پسر بسیااااااار پرچالش قشنگ از تخت پادشاهی پایین اومدم و با خاک یکسان شدم😂😂😂😂
واقعا سر اولی هیچی از مادری و معنویت و ... در ظاهر اثری نبود که نبود اما الان بعد چهار تا بچه میفهمم که همون موقع چقدددر روحم بزرگ شد چقدر صبر و تحملم زیاد شده و حسابی پوست اندازی کردم
با تولد دخترا واقعا معنی طعم شیرین مادری رو فهمیدم 😍😍😍
و پایان شیردهی هر کدومشون شبی نیست که از خدا نخوام بازم سعادت در آغوش کشیدن یه نی نی کوچولو رو نصیبم کنه 😅
#شکوه_خانواده
#فرزندان_بالی_برای_پرواز
#تجربه_نگاری
https://zil.ink/mehre_fereshteha
مساله ی مشترک تو بسیاری از تجربه های مادرانه این هست که با تولد هر فرزند ، مادر از حس منیت و خودپرستی و توجه صرف به خودش فاصله می گیره و گاهی خیلی ملموس صبور تر میشه و این خودش یک مرحله بزرگ در رسیدن به معنویته!
این حس ناب ،نصیب همه ی شما همراهان عزیز🌹🌹🌹
هدایت شده از شعر، قصه، معرفی کتاب
📣🎉فقط تا ساعت ۱۹ امشب(۲۴اسفند) فرصت ثبت سفارش
و خرید کتاب های:📚📚📚
مجموعه من دیگر ما
طعم شیرین خدا
و دزدان راز ایلیا
با ۲٠٪ تخفیف رو دارید🤩🤩🤩
(میتونید همه یا هر کدوم از جلدهای کتاب های بالا رو خریداری کنید)
در هنگام سفارش در سایت انتشارات آیین فطرت کدتخفیف: mehre_fereshteha
رو وارد کنید
اینم آدرس سایت انتشارات آیین فطرت برای تهیه کتاب ها
👇👇👇👇
ketabefetrat.com
#معرفی_کتاب
با هر بارمادرشدن حس کردم که خدا بیشتر دوستم داره 😍😍😍
چون خداباعث خلق شدن همه چیزاست و باعث مادرشدنم دیدن خداست🤩
با مادرشدنم زیبایی خلقت را حس کردم🌹
تکون خوردن جنین در درونم🤰
شیرینی بزرگ شدن دخترام جلوی چشمانم👧
شکر که خداچشمانی بهم داد برای دیدن این زیبایی👀
دخترکوچیکم دستش سوخته و ان شاءالله بعد از درمانش حتما بچه های بعدی هم یکی پس از دیگری به امید خداوند خلق میکنیم و شاهد بزرگ شدنشون خواهیم بود.🤭🤗
#شکوه_خانواده
#فرزندان_بالی_برای_پرواز
#تجربه_نگاری
https://zil.ink/mehre_fereshteha
مهر فرشته ها 🌙
با هر بارمادرشدن حس کردم که خدا بیشتر دوستم داره 😍😍😍 چون خداباعث خلق شدن همه چیزاست و باعث مادرشدنم
و چه زیباست،پا گذاشتن فرشته ها بر روی زمین...❤️❤️
ان شاء الله زودتر دست دختر کوچولومون خوب بشه و دل مادر و پدرش شاد بشه،الهی امین...
سلام،خسته نباشین🤚
من یه مادرم، مادر ۳پسر👶👦🤱
پسربزرگم کلاس اول پسروسطم ۳ساله وپسر کوچیکه۷ماهه😃
پسر اول رو ۱۸سالگی بدنیاآوردم ،خودمون بچه میخواستیم ☺️
وبارداری دومم رو بخاطر اینکه پسراولم تنها نباشه، باردارشدم، اونم خودمون میخواستیم☺️☺️
ولی بعدش دیگه به هیچ عنوان بچه نمیخواستم ومیگفتم اصلا❗️❗️
من پسردومم نزدیک به ۲سالش بود که مادرم رو از دست دادم😭😭
روز هفتم مامانم رفتم دکتر وباردار بودم وقلب بچم هم تشکیل شده بود💕
توی اون شرایط بد، خدابهم یه فرشته ی دیگه داد که بتونم بااون غم راحت ترکناربیام 👼
من اسم این رو بارداری ناخواسته نمیزارم به این میگم هدیه ی خدا 💞
هرروز که ازخواب بیدارمیشم، خدا رو بخاطر این فرشته ها شکر میکنم 🤲
فک میکنم به واسطه ی این بچه ها خیلی صبورترشدم وخدابرکت زندگیم رو زیاد کرده
خدایا شکرت ...😍
گفتم شاید بدرد کسی بخوره، ممنونم از کانال خوبتون🌹
#شکوه_خانواده
#فرزندان_بالی_برای_پرواز
#تجربه_نگاری
https://zil.ink/mehre_fereshteha