eitaa logo
مهر فرشته ها👼
3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
906 ویدیو
48 فایل
گاهی خدای مهربان می‌خواهد با دست تو، دست دیگر بندگانش را بگیرد؛ وقتی دستی را به یاری می‌گیری، بدان که دست دیگرت در دست خداست. *مهر فرشته‌ها* دستان شما را به خدا میرساند https://zil.ink/mehre_fereshteha شماره کارت`۵۸۹۲۱۰۷۰۴۴۲۱۹۴۱۱` گروه جهادی مهرفرشته ها
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام. من خیلییییییی تمرین میکنم که با محبت باشم چون واقعا بلد نیستم.فکر می‌کنم از تجربه ی کودکی خودم و اثرات بی محبتی بگم هم مفید باشه. پدر و مادر خودم خیلی سختگیر بودن.مادرم خیلی مهربان بود ولی خیلی کمال‌گرا و کامل طلب.🤦‍♀همه چیز باید بی نقص باشه و این خیلی فشار وارد می‌کرد بهم.همه ی نمره ها باید بیست باشه.اهل بغل و بوس کردن ما نبود یا جملات محبت آمیز بگه ولی رفتارش و اخلاقش خیلی خوب بود. پدرم هم خیلی مهربان و دل رحم بودن ولییییی واااای اگر عصبی میشدن و این عصبانیتشون متاسفانه خیییلی زیاد پیش می‌اومد.یه جورایی مثل جانبازان موجی بودن.مادرم که میگفتن این اثرات جنگ و مصیبتهایی هست که جنگ و ... سرشون آورده.وقتی عصبانی میشدن خیلی وحشتناک بود و دیگه نمیگم تو عصبانیتشون چه بلاهایی سر جسم🛏 و روح💊 من آوردن.بیچاره مامانم هم تحمل می‌کرد و سعی می‌کرد آرامشان کنه.مادرم هم به خاطر روحیه کمالگراشون خیلی کنایه میزدن.خلاصه من تشنه ی محبت بودم.گاهی فکر میکنم خدا به من رحم کرد و مواظبم بود موقعیت گناه برام پیش نیاد وگرنه من کسی بودم که اگر یه پسری پاپیچ میشد و بهم محبت می‌کرد معلوم نبود به گناه نیافتم.😔 بعدها الحمدلله با همسرم که آشنا شدم و ازدواج کردیم ایشون فوق العاده مهربون دلرحم خوش برخورد هستند تا جایی که الان ۱۰ ساله ازدواج کردیم و فقط تا حالا یکبار من صدای بلندشون و شنیدم.❤️به خاطر اون جو خانوادگی خشن وقتی ازدواج کردم خیلی آدم سردو کم عاطفه ای بودم با اینکه احساسات درونیم قوی هست ولی نمیتونم ابراز کنم.از بغل و بوس بدم میاد و برعکس بچه هام همش دوس دارن بغلم کنن و صورتشونو به لباسم یا صورتم بذارن.😐😅 خیلی دارم روی خودم کار میکنم تا بهتر بشم.خدا منو ببخشه خیلی بچه هامو اذیت کردم ولی خدا خودش میدونه چه کودکی و نوجوانی سخت و پر استرس و دردناکی داشتم و الان الحمدلله خیلی خدا لطف کرده و خودم هم خیلی تمرین کردم تا بهتر شدم.واقعا بلد نیستم محبت کردن رو و حتی کتاب و....میخونم تا روش‌های محبت کردن رو یاد بگیرم.😐 از کمالگرایی خودم سعی کردم خییییلی کم کنم نمیخوام بچه هام مثل من بشن.دوست دارم اینقدر بهشون محبت کنم که هییییچ نیازی به محبت کسی نبینن ولی خب من که خودم تشنه ام سخته کسی رو سیراب کنم و خیلی تمرین میخواد.جای محبتی که پدرومادر به بچه شون وقتی نیاز داره نکنن رو هیچ چیز بعدا پر نمیکنه.هیچ چیز. انشالله خدا از سر تقصیرات من بگذره و شما هم دعا کنید بچه هام سرباز آقا باشن و بتونم بهشون خدمت کنم و فرزندان زیادی هم داشته باشم. https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام وقتتون، بابت کانال خوبتون ممنونم من هنوز مادر نشدم یعنی ان شاء الله 3 ماهه دیگه قراره پسر کوچولوم به دنیا بیاد😍 وقتی متنی که در مورد اخلاص نوشته بودید رو خوندم، دیدم منم خیلی بهش نیاز دارم، نیاز به خالص شدن برای خدا!✅ الان توی ایام بارداریم به خاطر یه سری مشکلات دکتر بهم استراحت مطلق دادند، خونه مادرم استراحت می کنم الان دوماهه که فقط روی تخت می خوابم و نمی تونم به کارام برسم🥺 قبل از بارداری دانشگاه هنر میرفتم، خیاطی می کردم،باشگاه می رفتم، شیرینی می پختم و... خلاصه بیشتر وقتم رو بیرون از خونه یا کار های دیگه میگذروندم، اما الان فقط استراحت می کنم من عاشق بچه ام همه ی این کار ها رو با عشق گذاشتم کنار و از خداوند خواستم تا توفیق مادر شدن رو بهم بده اما چند وقتیه توی خودمم، انگار هیچکار مهمی انجام نمیدم... ولی با خوندن مطلبی که فرستاده بودید فهمیدم، کاری که انجام میدم مهمه و خدا این نماز های که مجبورم روی صندلی بخونم رو قبول می کنه... ان شاء الله هر کسی که مثل من تازه داره وارد عرصه ی مهم مادری میشه، بتونه از عهده ی این تکلیف بربیاد و برای خدا مخلص بشه و ارزش کاری که انجام میده رو بدونه...❤️ https://zil.ink/mehre_fereshteha
خیلی زیبا بود واقعا حس و حال دل من بود😊 وقتی که گلایه میکنم که چرا وقت انجام هیچ کاری رو ندارم وقتی خسته میشم از روزمره گی های این روزهام وقتی دلم میگیره از اینکه همه روزهام رو تاشب کنار فرزندانم هستم و حتی نمیتونم یه دل سیر برم زیارت امام رضااینکه محروم شدم از خادمی حضرت اینکه نمیتونم اونجور که میخام وقتم رو بگذرونم.😔 چقدر به حرفهاتون احتیاج داشتم.ممنونم که دلم رو قرص کردید.ممنون از حال خوبی که به همه مادرها میدین.❤️ الهی خیرش رو ببینید‌.🤲 https://zil.ink/mehre_fereshteha
مهر فرشته ها👼
به نام خدا سلام به همه شما عزیزان مشتاق دیدار همه تون بودم..😍 نمیدونید این یک هفته که ازتون دور بو
خیلی متن خوبیه 😍 اگه بخوام درمورد خودم بگم همسرمو خیلی دوست دارم و ازش حرف شنوی دارم تاحدودی شاید نمیدونم چقدر😐🙄😏😕 باید از خودش بپرسید من‌چقدر حرف شنوی دارم ازپدر و مادرم داشتم تاحدود زیادی😁 اما درمورد محبت در خانواده ی ما کلا کم عملی و زبانی انجام میشد و من تودوره ی نوجوانی فکرمیکردم چقدر کمبود محبت دارم بعدها متوجه شدم پدرمادرم اخلاقشون این شکلیه وگرنه خیلی مهربان و بامحبتن😊 الان خودم توزندگیم لنگم دراین زمینه و دارم تلاش میکنم محبت زبانی و لمسی و رفتاری داشته باشم تابچه هام همچین حسی رو که من تجربه کردم تجربه نکنن😌 البته خیلی مورچه ای و لاک پشتیه اما خوب رو به جلو و رشده و بقول معروف در مسیرم😊❤️🌹 @Ayeneh24372 https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام روزبخیر✋ من خودم پسرم ۵ ماهه بدنیااومده و به هرکس میگم میخام انشاء الله سال دیگه باردار شم خیلی دلیل و برهان میاره که منصرفم کنه اما من منصرف نشدم و نمیشم😍 متاسفانه زایمانم سزارین بوده و با مشاوره پزشک باید صبر کنم تا مدتی بگذره بعد باردار شم وگرنه بنظرم همین الانشم دیره برای بچه بعدی🤱 خیلی هم دلم میخاد یعنی ارزوم بود که تعداد بچهام زیاد باشن اما چون سزارین شدم دکتر گفتش نهایتا بتونی ۴ تا بیاری😭😔 الان هم زنداداشم بچه ۴ رو باردار هست و ۴ ماهشه. اما به هیییییچکس نگفته چون میگه بقیه هیلی بهش غر میزنن که برا چی میخای. یکم بخودت برس لاغر شدی بچه شیر میدی و....😏 https://zil.ink/mehre_fereshteha
بچه داری سخت هست ولی وقتی میدونی کارت مورد رضای خداهست خیلی بهتر میشه😊 اگه سخت نبود بهش نمیگفتند"جهادفرزندآوری" یه روزگاری زمان دفاع مقدس یه عده رفتند جهاد کردند جان شیرین تقدیم کردند از زن وبچه از پدرومادرهایشان دست کشیدند تا ازاسلام ودین دفاع کردن🇮🇷🇮🇷🇮🇷 تا ازامنیت دفاع کردن الان نوبت جهاد زنان سرزمین ماست...💪💪💪 خدا نکنه شرمنده شهدا بشیم...🌹 https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام ✋ خیلی حس خوبیه وقتی می بینی خدا تو رو انتخاب کرده که به سه تا از شیعیان امیرالمومنین خدمت کنی (انشاءالله که از شیعیان واقعی بشن )😍😍😍 سه تا نَه، درست بگم ۴ تا، نوکر پدر خانواده هم هستیم 😍 بهشون غذا میدی ، لباسشونو میشوری ، مریض که میشن پرستاریشونو میکنی ، ناخناشونو میگیری ، حموموشون میکنی 😃 خدا قبول کنه ۲۴ ساعته درحال خدمات رسانی هستی 😉 یه گوشه از این مادرانه هارو بگم که به نظرم ثواب این قسمت ضریب بالایی داره 😌 شب که میخوابی یک ساعت نگذشته وقته شیر خوردن بچه آخریه دوباره میخوابی بعد یک ساعت یکی آب میخواد (اگر بطری آب کنارش بذاری امکان نداره اون شب آب بخواد😕) یک ساعت بعد یکی یه سرویس بهداشتی نیاز داره 😬 یک ساعت بعد یکی خواب بد دیده بیدارت میکنه😰 یک ساعت بعد وقت شیر نوبت دوم یک ساعت بعد یکی تو خواب با پا زده تو صورت خواهرش 😐 یک ساعت بعد از رو عادت بیدار میشی ببینی خبری هست ؟😑 یک ساعت بعد دیگه صبح شده 🌞 خلاصه اینکه... وقتی نیت بچه داری الهی باشه ثانیه به ثانیه مادری کردن ، جهاد در راه خداست https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام در رابطه با متن این هفته‌ راجع به محبت، من شخصا اشتباهات بچه ها کلافه م می‌کنه و دور میشم از این محبته ... یعنی اون عشق بی شرط و قید رو نتونستم متأسفانه😔 https://zil.ink/mehre_fereshteha
🔰رویداد بزرگ تجربه نگاری سفر خانوادگی اربعین ♻️موضوعات: 1️⃣آثار، برکات و دستاوردهای سفر خانوادگی 2️⃣ملزومات و تمهیدات لازم برای سفر خانوادگی اربعین 3️⃣تفاوتهای سفر خانوادگی اربعین با سفر فردی 4️⃣تجربیات ویژه خانواده هایی کودک به همراه دارند 5️⃣تجربیات قبل، حین و بعد از سفر خانوادگی اربعین 6️⃣تجربیات پیاده روی خانوادگی اربعین و... 🔹قالب آثار: متن، صوت، فیلم 🗓مهلت ارسال: تا 20 شهریور 1402 💎جوایز: سنگ متبرک حرم علیه السلام + به همراه 📌نفر اول: 10 میلیون ریال 📌نفر دوم و سوم: 7 میلیون ریال 📌نفر چهارم و پنجم: 5 میلیون ریال 📩شیوه ارسال: از طریق آیدی زیر👇 🆔 @najmaa_admin 💠کسب اطلاعات بیشتر: 🌐 eitaa.com/najmaa_ir
به نام خدا سلام می خواستم یه مطلب رو درباره موضوع مدیریت اقتصادی در خانواده باهاتون در میون بذارم خیلی ها از من می پرسن و یا حتی بین خودشون سواله شما با داشتن هفت فرزند چطور زندگی تون رو می گذرونید در حالی که همیشه خوب می پوشید..شلخته نمی گردید ...مگه کار همسرت چیه ...از کجا میارید ؟ یه دوستی بهم می گفت به نظرم شما فقط یک قالب کامل پنیر توی یک صبحانه لازم دارین واقعا از کجا و چطور خرج خودتون رو در میارین ؟ خنده داره رفته بودم آزمایشگاه واسه آزمایش خانه وقتی فهمید هفتمی رو باردارم با همکارانش شاخ در آورد و به همسرم می گفت کارتون چیه ؟ وقتی گفتم مداح و قاریه گفت آها پس حتما به جایی وصل هستین..‌یا به دولت و یا بیت رهبری و سپاه و .. خلاصه ازین مورد سوالا زیاد از من میشه.. راستش رو بخواین اونطوری که کدبانوها و زنان مدیر و مدبر هر خونه انجام میدن و واقعا بهشون غبطه می خورم و قابل تقدیر هستن کار خاصی واسه مدیریت اقتصادی منزل انجام نمی دم مثل خیلی ها که مربا و ترشی و خیارشور و رب و روغن خونگی و شیرینی و .. رو خودشون با دست های زحمت خودشون درست می کنن و لباس اعضای خانواده رو می دوزند و حتی کار آرایشگاه خودشون و بچه ها و حتی گاهی همسر رو بر عهده می گیرن و من در مقابل اون ها کم میارم ... نه من ازین کارها بلدم و نه وقتش رو دارم... اما می خوام چندتا کلید رو بهتون معرفی کنم که می تونه پاسخ سوالات اطرافیانم باشه و شاید این کلیدها کار سال ها مدیریت اقتصادی رو به تنهائی انجام بده... * ... اعتقاد به این که زندگی ما رو امام زمان علیه السلام می چرخونه.. واقعا اگه بخوایم طبق حساب و کتاب های ظاهری دنیایی پیش بریم درآمد یک قاری و مداح چیزی نیست که بتونه زندگی یک خانواده نه یا ده نفری رو در این وضعیت تورم و گرونی تأمین کنه...و ما بارها جلوی بچه ها گفتیم که امام زمان علیه السلام و همچنین قرآن و اهل بیت زندگی ما رو می چرخونن.. * درسته که همسرم قاری و مداح و هستن اما هیچ وقت برای هیچ مجلسی چه عزاداری باشه چه مجلس ختم و چه بزرگترین کنفرانس و همایش دولتی هیچ مبلغی تعیین نکرده بر خلاف خیلی از قاریان و مداحان و حتی روحانیون که مدیر برنامه دارن و مبلغ تعیین می کنن و حتی بخشی از هزینه باید براشون ارسال بشه تا حضور پیدا کنن ... * همسرم احترام خاصی برای والدین خودشون قائل هستن براشون خرج می کنه و دست و پای اون ها رو بوسه و حتی سرش رو زیر پای اون ها می ذاره و اعتقاد داره که اینطوری دعای اون ها رو می گیره و این کار رو جلوی بچه‌ها انجام می ده و می دونم که یکی از مهم ترین دروازه های روزی ما این احترام خاص به والدین هست و همچنین من هیچ گاه مانع خرج همسرم برای خانواده اش نشدم هر چند میلیونی باشه و خودم به سختی افتاده باشم... * برگزاری جلسه توسل خانوادگی بین خودمون... حتی گاهی شده پولی برای رفتن به کربلا و اربعین نداشتیم اما با توسل و گریه ما و بچه‌ها از غیب راه هموار شده و ما راهی شدیم... * نه تنها روزی بلکه شده خیلی از خطرها مثل تصادف...چپ کردن ماشین... حضور افراد مزاحم و تبهکار...بی آبرو و بی عزت شدن و ... بواسطه پخش یک روضه در روز یا داخل ماشین و توسل و گریه خانوادگی و یک بوسه بر دست و پای والدین از ما دفع شده... * حرف در این موضوع زیاده اما خلاصه کنم زندگی بر پایه اعتقاد به غیب حضور اهل بیت و قدرت قرآن کریم در زندگی و احترام به والدین کلیدهای اصلی باز شدن قفل ها و گره هاست و فراتر از هر گونه حساب و کتاب مادی و دستمزد و درآمد و حقوق و مزایای ظاهری هست و باید نه تنها خودمون و فرزندانمون رو بلکه مردم رو با این دیدگاه آشنا کنیم تا به آرامش دنیا و آخرت دست پیدا کنیم هر چند در سخت ترین شرایط مادی به سر ببریم... و در آخر اضافه کنم وجود نازنین فرزندان صالح در خونه های ما یکی از بزرگترین روزی هاست که خیلی از ما گاهی فراموش می کنیم این روزی واقعی هست کاش قدر بدونیم...و به قول قرآن کریم.. و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا... مشهدی 💦💦 https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام خدمت مجموعه مهر فرشته ها و مخاطبین بزرگوارتان دوست دارم خاطره و تجربه مو بگم شاید به درد دوستان بخوره برای سال های بعد ان شاء الله چند سال بود که دوست داشتم برم پیاده روی اربعین، با اینکه تا حالا نرفته بودم،دوست داشتم که اولین سفر کربلا م با پیاده روی اربعين باشه... از اونجایی که کوچولومون چهار ماهش بود، بهم میگفتن که نرو به خاطر بچه ها، اذیت میشن، بچه ها مون هفت ساله سه ساله و چهار ماهه هستن☺️ بالاخره تصمیممو گرفتم گفتم بریم، قسمت شد که مامانم و مادرشوهرم هم همراهمون بودن الحمدلله سفرمون هیئتی کاروانی بود، حدود 45 نفر می‌شدیم... توی مسیر تا مرز خیلی اذیت کننده نبود خداراشکر🤲 در طی سفر، گرمای شدید هوا احساس می‌شد و به توصیه یکی از دوستان که قبل از سفر بهم گفته بود، یکی از کهنه های پوشک بچه ها که نگهشون داشته بودم رو با خودم آورده نمدار کردم و انداختم روی سر کوچولو که گرما خیلی اذیتش نکنه... بالاخره راه افتادیم به سمت حرم آقا امیرالمومنین علیه السلام.. تو همین مسیر بودیم که گل پسر هفت ساله مون دل درد شدید گرفت،، خیلی دعا کردم که مریض نشه،خوابشم به هم ریخته بود و این مسئله هم روی دل دردش تاثیر داشت، الحمدلله به خیر گذشت... 😌 توی مسیر و حرم آقا امیر المؤمنین خیلی شلوغ بود ضریح آقا رو ندیدم با اینکه زیارت اولم بود ولی با توجه به شرایط و شلوغی جمعیت سعی کردم زیارت ناراحت نشم.😢 توی این مسیر کالسکه در خدمت گل پسر سه ساله مون بود، چون بغل کردن اون سخت تر بود و خواب بود 😬 پسر هفت ساله مم الحمدلله خودش می اومد البته بعضی از مسیر را که خیلی خسته میشد تو کالسکه پشت سر داداشش مینشست... نی نی هم بغلم بود، من کوله مو گذاشتم روی دسته های کالسکه، از این بابت مشکلی نداشتم الحمدلله، نی نی رو هم نوبتی با یکی از دوستام بغلش میکردیم😇 ما کلا روی هم رفته 700 تا عمود را پیاده روی کردیم، تقریبا نصف کل مسیر پیاده روی برای کوله هامون چرخ خریدیم چون مادرا واقعا سختشون بود حمل کوله هاشون😓 چرخ رو هم یکی از اعضا ی کاروان می‌کشید بعضی جاها که گریه میکرد یه موکبی پیدا میکردم و شیرش میدادم. چون عمود ها رو از قبل مشخص کرده بودیم برای استراحت زیاد نگران گم کردن هم کاروانیان نبودم به علاوه دوستمم همراهم بود و تنها نبودیم خداراشکر🙂 توی این چند روز نی نی چند دفعه اومد که سرما بخوره اما الحمدلله به خیر گذشت، چون هوای اونجا خیلی گرم و خشک بود سعي میکردم سرش روی ملاجش و جلوی بینیش رو با روغن بنفشه بادامی چرب کنم که الحمدلله خیلی موثر بود😎 (یه نکته: روغن بنفشه بادامی برای عرق سوز شدن تاثیرش از بعضی از پماد های سوختگی هم بیشتر بود) ولی یکی دو روز آخر دیگه روی زبونش به خاطر گرمای هوا گرمایی ریخته بود بیقرارتر شده بود خوابش خیلی کم شده بود گریه که می‌کرد یک ریز بود و تا شیر نمی‌خورد آروم نمیشد، چون هنوز بهش غذا نمی‌دادم خودم سعی می‌کردم اگه گیرم می اومد غذاهایی که طبع خنک دارن بیشتر استفاده کنم ،ولی باز هم با اینکه پارچه روی سرش بود گرمای هوا را نمیشد کاری کرد😟 برای کم نیاوردن انرژی هم مویز و بادام با خودم آورده بودم و بابت کم نشدن شیرم مقداری کشک طبیعی آورده بودم که خیلی موثر بودن😋 خداراشکر الحمدلله زیارت خیلی خوبی بود تونستم ضریح آقا رو ببینم... زیارت حضرت ابوالفضل عليه‌السلام هم فقط گنبد آقا را از بین الحرمین دیدم و سعی کردم که خودمو راضی نگه دارم! حرم با روضه های حضرت علی اصغر علیه السلام بیشتر میسوختم چون دیده بودم که بچه خودم با اینکه سعی کردم کنترلش کنم و بعضی جاها آب جوشیده خنک شده بهش میدادم ولی باز هم گرمای هوا بیقرارش کرده بود گریه هاش بیشتر شده بود و....😭😭 اینها انگار لذت معنوی منو بیشتر کرده بود الحمدلله رب العالمین https://zil.ink/mehre_fereshteha
استادمان میگفت رابطه زن و شوهر دو طرفه نیست سه طرفه است، خدا زن مرد مثل یک مثلث🔺 بخاطر خدا برای همسرت کاری بکن، یا نکن... مانده بودم فرد جدید زندگی ام، فرزندِ در شکمم، این رابطه ها را چگونه می کند...؟! بهمشان میزند...؟! تقویت می کند...؟! تضعیف می کند...؟! باردار که شدم، هر چه گذشت، مساحت مثلث کمتر شد! من به خدایم نزدیکتر شدم❤️ و به همسرم💏 هوایم را بیشتر داشت، فرزندش در وجودم بود... خودمانیم گه گاه که اصلا حواسش به من نبود و اختلافاتی پیش می آمد، به خدایم نزدیکتر میشدم، امانتش در وجودم بود...🤰 سعی می کردم آرامشم بیشتر باشد چرا که جنین من نیاز به آرامش این ۹ ماهه داشت برای تماااام دوران زندگی اش... نباید مدیونش می شدم... پس سعی می کردم از هر چیزی خُرده نگیرم و به هر ناملایمتی دلم نشکند... من مادرم https://zil.ink/mehre_fereshteha