eitaa logo
[ مِیخانه... 🌱 ]
1.2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
706 ویدیو
0 فایل
بر درِ میخانه رفتن ،کارِ یکرنگان بُوَد حرفی + سخنی + درد دلی ‌: @Photometia
مشاهده در ایتا
دانلود
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس در قید آن مباش که نشنید یا شنید
شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر کنایتی است که از روزگار هجران گفت نشان یار سفرکرده از که پرسم باز که هر چه بَرید صبا گفت پریشان گفت من و مقام رضا بعد از این و شُکر رقیب که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت مزن زچون و چرا دم که بنده‌ی مقبل قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت
خدا زان خرقه بیزار است صدبار که صد بت باشدش در آستینی
دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مَکُن که بادِ صبح نسیمِ گره گشا آورد
ز چشمش جان نشاید بُرد کز هر سو که می‌بینم کمین از گوشه‌ای کرده‌ست و تیر اندر کمان دارد 🌱
زلفِ آشفته‌ی تو موجبِ جمعیتِ ماست چون چنین است پس آشفته‌ترش باید کرد!
نامم ز کارخانه عُشّاق محو باد گر جز محبَّت تو بُوَد شغل دیگرم
تا بو که دست در کمرِ او توان زدن در خونِ دل نشسته چو یاقوت احمریم
بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
منال ای دل که در زنجیر زلفش همه جمعیت است آشفته حالی کجا یابم وصال چون تو شاهی منِ بدنامِ رندِ لااُبالی؟ فَحُبُّك راحَتي في کُلِّ حینٍ و ذِکرُك مونِسي في کُلِّ حالٍ
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست چون من در آن دیار هزاران غریب هست
به وفایِ تو که بر تربتِ حافظ بگذر کز جهان می‌شد و در آرزویِ رویِ تو بود