eitaa logo
ملت قوی✊🇮🇷
187 دنبال‌کننده
44.1هزار عکس
33.6هزار ویدیو
362 فایل
"ملت ایران بایدقوی شود و راهی جزقوی شدن ندارد".امام خامنه ای زیدعزه 🔸تنها راه تقویت ملت ایران بکارگیری صحیح از همه استعدادهای کشور و پس زدن جریانات چپ و راست از تعیین سرنوشت ملت به وسیله احیای نهضت #بسیج‌مستضعفین است. https://eitaa.com/Mellate_ghavi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قاسم روانبخش
جناب آیت الله رئیسی رئیس جمهور انقلابی ایران با سلام و آرزوی موفقیت در جهت به کار گیری نیروهای مخلص و انقلابی و کارآمد. 🔹شنیده ها حاکی است که برای وزارت مهم و کلیدی اطلاعات فردی به نام آقای سید اسماعیل خطیب در نظر گرفته اید از آن جایی که وزارت اطلاعات بسیار مهم و استراتژیک است و در موفقیت و عدم موفقیت دولت شما می تواند نقش بسزايي ایفا کند به دلیل سابقه طولانی وی در مدیریت اداره اطلاعات قم و شناختی که جریان انقلابی قم از کارنامه ایشان دارنذ وی را برای این جایگاه مهم مناسب نمی دانیم. همچنین برخی از احتمال عبداللهی دادستان سابق ویژه روحانیت که از نیروهای ایشان می باشد برای وزارت اطلاعات سخن می گویند. ✍با توجه به توصیه اخیر امام خامنه ای مبنی بر مشورت با نخبگان، اگر اجازه بفرمایید قبل از معرفی، جمعی از دوستان خدمت برسیم مطالبی که در این راستا وجود دارد مطرح کنیم. بی تردید می تواند در انتخاب این پست مهم و در جهت موفقیت شما در خدمت خالصانه به مردم مؤثر باشد. http://eitaa.com/joinchat/2315059211Cdc06065a5f
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
🔴 ‏این شب‌ها به این فکر می‌کنم که ‎ در حق ‎ چگونه اجرا می‌شود؟ بلایی که سر شیعه‌خانه علی‌بن ابی طالب آورده و بخاطر بی‌تدبیری‌اش امروز کمبود تخت بیمارستان و سرم و دارو بیداد می‌کند و شیعه را ذلیل کرده، چگونه قابل جبران است؟ در این دنیا یا در آن دنیا؟ ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از بیداری ملت
YEKNET.IR - namahang - shabe 19 ramezan 1442 - pouyanfar.mp3
5.68M
🔳 🌴ربنا یه کاری کن برای سینه زنا 🌴بیان زیارت حسین مثل قبلنا 🎤 👌فوق زیبا 🔴گلچین بهترین های روز ♨️ @Maddahionlin 👈
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
🔴 «عین»، «شین» و «قاف» به کربلا رسید! ▪️به حسین علیه السلام، نه اجازه ورود به کوفه را دادند نه اجازه بازگشت به مدینه. او را مخیر کردند بین سله و ذله. آن شخص که جلوی ورود حضرت را به دارالمذبذبین گرفت، جناب حُر بود. اگرچه شاه کهشکان ها در لحظات اول برخورد با سپاه یزیدی حر، مشک را بدست گرفته و به سربازانش آبی گوارا نوشانید اما حُر در برابر نهیب امام که فرمود: «حُر مادرت به عزایت بنشیند»، سر به زیر انداخت و زیر لب می گفت: چه کنم که مادر تو فاطمه است... . ▪️فرمانده سپاه یزیدی ها مأمور بود و معذور! به حضرت نه اجازه رفت داد نه برگشت! او را روانه راه سومی کرد... آنجا کجاست؟ کاروان کوچک حسین به دنبال سرنوشتی محتوم و معلوم روانه صحرایی سوزان می شد... آه... شیهه اسبان بلند می شود، کودکان نالان و گریان، زنان نگران و حیران و از همه نگران تر، زینب... خدای صبر. آه... اینجا کجاست؟ ▪️زینب سر از کجاوه بیرون می آورد، تا چشم کار می کند صحرای عریان و خشک و بی علف، بوته های خار مغیلان قلبش را آزار می دهد و به چشمانش فرو می رود. آه ... ای عشق با من چه می کنی؟ ▪️زینب یادش می آید هر وقت همچنین حس و حالی داشته، پشت بندش اتفاقی هولناک روزگارش را سیاه کرده. یادش می آید دختربچه ای بود که نگران و حیران از تأخیر مادر، پشت درب ایستاده بود. خدایا مادرم کجا رفته؟ درب باز می شود مادر و حسن وارد می شوند اما مادر یک طرف افتاده و برادر طرف دیگر! از مجتبی ماجرای کوچه و سیلی را می شنود و ... . ▪️بخودش می آید، می بیند شتران و اسبان جلوتر نمی روند، نفس ها در سینه حبس شده، نبض زمین و آدمیان تند تند می زند... آه اینجا کجاست؟ همه سکوت کرده اند. صدای فرات همچون اژدهایی آرام پرده شب را می درّد و در صحرا می پیچد... هیچکس سخن نمی کند. همه غرق در بهت و حیران ... آه اینجا کجاست؟ ▪️ناگه صدای حسین با بغضی عجیب سکوت را می شکند: «اَلَّلهُمَّ اِنّی اَعوُذُ بِک مِنَ الْکرْبِ وَ الْبَلاءِ!». یاران بار بگشایید که اینجا محل مصیبت و بلاست. اینجا قتلگاه ماست. اینجا محل به خون تپیدن ماست. ▪️این کاروان گرچه کوچک است اما بزرگمردانی دارد همچون عباس بن علی؛ با وقار و هیبت حیدری نزدیک کجاوه خواهر می شود. زانو بر زمین می زند و می گوید بفرما خانم جان! زینب پا بر زانوی عباس می گذارد و دست بر روی دوش پدرِ مشک ها! یادش می آید که پدرش علی، او را به عباس سپرده بود، کفیل زینب... . ▪️«عقل معاش»، بهت زده و حیران به کاروان نگاه می کند و می پرسد این زنان و بچه ها کجا و صحرای مصیبت و بلا کجا؟ جای گل و غنچه و شاخه های جوان که بیابان های سوزان و عریان و بی پناه نیست. آنان باید در گلخانه و باغ از گزند بادهای سوزان در امان باشند. در این بیابان بلا که مردان جنگی هم از پا می افتند، زنان و کودکان چه می کنند؟ اگر به قصد جنگ آمده اند که باید مردان جنگی و تجهیزات نبرد بیاورند نه عزیزان و زنان و کودکان؟ ▪️حضرت به آن نامردان نانجیب گفته بود حالا که به کوفه راهم نمی دهید بگذارید به مدینه بازگردیم اما آنان گفتند که یا سله(تیزی شمشیر و جنگ) را بپذیر یا هم دست و کتف بسته برای بیعت در حضور یزید آماده شو! چون شیری غرید که هیهات من ذلّه! اگر دین محمد جز با کشته شدن من باقی نمی‌ماند، پس ای شمشیرها، مرا در بر بگیرید. ▪️اینجا «کربلا» است و خدا می داند که کعبه دلهاست. خداوندگار این کعبه هم حسین است. امام عشق و مهربانی. کشتیبان کشتی متلاطم دلهای عاشق. او به میهمانی دل های بی وفا رفته بود و آه ... کاش می بودیم آقاجان... یا لَیتنی کُنتُ مَعک... ای امام بی سر، حسین. ▪️و وای بر «عقل»ی که «عشق» را نفهمیده و می پرسد سلاح و شمشیر و مردان جنگی ات کو؟ شمشیر امام ما دست های بریده ی عباس علیه السلام است. او با خود عباس آورده! تیر و کمان او چشم و ابروی دریده ی قاسم و زرهش پهلوی شکافته ی اکبر و قوت او در هنگام نبرد، از دعای نیمه شب زینب علیها السلام است! ❤️ امام مجهز به سلاحی است که هیچ مرد جنگی آن را نخواهد داشت و همین سلاح است که کربلا را از هر جنگ دیگری متمایز کرده؛ آری، «عین»، «شین» و «قاف» به کربلا رسید... فریاد یا محمدا... حسین رسید به کربلا... صل الله علیک یا اباعبدالله ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از بیداری ملت
مداحی آنلاین - حی علی العزا عالم محزونه - حاج نریمان پناهی.mp3
9.18M
🔳 🌴حی علی العزا عالم محزونه 🌴زهرا گریونه عشقت عالم رو کرده دیوونه 🎤 👌فوق زیبا 🔴گلچین بهترین های روز ♨️ @Maddahionlin 👈
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
🔴 ! 🔹انتخاب جزو انتخاب‌های بد رئیسی است. وزارت اطلاعات خیلی مهمه. از همه وزارتخانه‌ها شاید مهم‌تر باشه! 🔸خطیب هم گزینه ناکارآمد و ضعیفی است و در مبارزه با فساد پرونده خوبی نداره. هم بعداً برای استعلامات جریان انقلابی مشکلاتی ایجاد خواهد شد. فضای ایشون روی جریان انقلابی، امنیتی است! امیدوارم مجلس به وی رای ندهد! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از بیداری ملت
🔴خیمه عاشقانه چند کودک در روستای کاهارد رزن همدان برای امام حسین ✍️بیداری ملت @bidariymelat
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از بیداری ملت
💢خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب در مورد عاشورا البته میگویند داستان است ولی هرچه هست بسیار زیباست. 🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. 🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد : 🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ 🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم 🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ 🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار 🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند 🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ 🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟ 🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم ! 🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟ 💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) 🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟ 🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه 🔹گفت : یک فال برام بگیر 🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست 🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما 🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید 🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟ 🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال 🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ 🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد 🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان 🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : 💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💥رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💥از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💥زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💥ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده ! 🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . 🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم . 🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم . 🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد ! 🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . 🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید. ✍️بیداری ملت @bidariymelat
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تحریم با تمام سر و صداهایش فقط یک میلیارد دلار از صادرات غیر نفتی کشور کم کرده است! الان افتادیم توی تله‌ی «برجام - مذاکره - تحریم» 🎙 دکتر حامد نجفی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ✍️بیداری ملت @bidariymelat
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از بیداری ملت
‏قرار ما در محرم بیاید با نفس مون بجنگیم... غیبت، تهمت، دروغ، دنیا طلبی، ریاست طلبی، لقمه شبهه ناک، روابط نادرست، حسادت، تنگ نظری، اختلاف و جدل را دور کنیم و بشیم اون شیعه ای که امام حسین علیه السلام دوست داره... مثل حُر توبه کنیم تا امام مظلوممان بگوید، سرت را بالا بگیر... ✍️بیداری ملت @bidariymelat
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از بیداری ملت
⚫️ امام صادق علیه السلام: رحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا. خدای رحمت کند کسی را که امر و راه ما را احیا کند. 📙وسائل الشیعه، ج 10، ص .392 ✍️بیداری ملت @bidariymelat
۲۰ مرداد ۱۴۰۰
هدایت شده از بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ترسی که آمریکایی ها از رویارویی با دلیران ایران زمین دارند! شیرینی دیدن این ترس هدیه ی من به شما:)) ✍️ مجتبی روحی زاده ✍️بیداری ملت @bidariymelat
۲۰ مرداد ۱۴۰۰