⭕️ پوپولیسم منجلابیست که هر ایدیولوژیی را به انحطاط میکشاند!
تکلیف ما با رسانه های معاندِ «کاسبِ خون» و اصلاحطلبانِ «کاسبِ بحران» روشن است، اما چیزی که امروز برای ما مانند یک زنگ خطر است، سرایت محافظهکاری و پوپولیسم به جبههای است که اصطلاحا انقلابی و عدالتخواه نام دارد!
در تعریف پوپولیسم یا همان عَوامگرایی مختصر بگویم آموزه و روشی سیاسیست که از علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه دفاع میکند، به عبارتی در عوامگرایی چیزی که اهمیت #ندارد «حقیقت و درستی» و چیزی که اهمیت #دارد «نظر عوام» است، درواقع آدم های پوپولیست همواره با جریان شنا میکنند، خواه درست باشد، خواه غلط!
عدهای میگویند اتفاقاً این دموکراسی است و درست است، نظر اکثریت بر اقلیت (هرچند اشتباه) ارجعیت دارد، ما میگوییم نه! اتفاقاً این غلط و در تضاد با عدالت است، اما چرا ؟
اول به این دلیل که در عوامگرایی حق و باطل کنار گذاشته میشود، تصور کنید نظر اکثریت جامعه، برتری سفید پوستان بر سیاه پوستان، یا مثلاً آزادی فروش مواد مخدر باشد، آیا باید تسلیم این نظر و این عرف غالب شد ؟
و اما دلیل دوم، آسیب پذیر و به بردگی کشیده شدن جامعه است، در چنین جامعهای، قدرت همیشه دست کسانی است که رسانه را در اختیار دارند و افکار عمومی را کنترل میکنند، رسانه نیز همواره در دست چه کسانی است؟ ثروتمندان و سرمایه دارن! به این ترتیب شما در مواجهه با مسائل همواره باید هم نظر و پیاده نظام سرمایهداران باشید، چراکه افکار عمومی را آنها هدایت میکنند.
پس به نوعی پوپولیسم و رواج آن از ابزارها و حربه های سرمایه داریست، به عبارتی پوپولیسم آفت هر جریانی است که مبنا دارد، آفتی که از ابتدای انقلاب به دامان جریانات سیاسی ایران افتاده و دارد از آن تغذیه میکند!
به عنوان مثال کاری که پوپولیسم با اصولگرایان کرد، اواخر دهه ۷۰ ، عدهای که از سیاست های جناح راست زده شده و با اصلاحطلبان نیز اختلاف نظر داشتند، دست به ابتکاری زدند و گفتمان اصولگرایی را بنیان گذاشتند، گفتمانی که قرار بود بر محور اصول انقلاب اسلامی که عدالتخواهی، ولایتمداری، حمایت از مستضعفین، ایجاد جامعه و اقتصاد اسلامی و غیره باشد به پیش رود، اما در عمل هرچه جلوتر رفت به خاستگاه خود که همان جناح راست و رویکرد محافظهکارانهاش باشد گرایش پیدا کرد، تا جایی که اصولگرایانی که روزی به عنوان نیروهای ولایی و مخالف سرسخت آمریکا و سرمایهداری شناخته میشدند، خود برای مذاکره با آمریکا و پیاده کردن سیاست های غربگرایانه و تکنوکرات محور شروع به دست و پا زدن کردند. یا اصلاحاتی که از دل جریان چپ متولد شد چنان به گفتمان چپ پشت کرد که در حال حاضر برخی راستی از آن ها چپی ترند!
ماجرای اخیر حجاب و مرحوم #امینی ثابت کرد، این بیماری به جریانات عدالتخواه و انقلابی نیز سرایت کرده! عدالتخواهی که خاستگاهاش، اندیشه های شهید بهشتی، طالقانی و امام (ره) است، امروز فقط از آن قسمتی بهره میبرد که میتواند با آن به مخالفان سیاسیاش لگد بزند و نظر عموم را جلب کند، عدالتخواهی امروز دفاع سرسختانه شهید بهشتی از حجاب، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی و غیره را نمیبیند بلکه به طور گزینشی آن بخشی را میبیند که مطابق میلاش است و میتواند از آن استفاده کند!
از سرایت این بیماری باید ترسید، معیار انقلابی بودن، عدالتخواه بودن، انتخاب اسم برای گروه های سیاسی نیست بلکه عمل به اندیشه های انقلابی است، عدالتخواه واقعی، انقلابی واقعی کسی است که در بزنگاه ها درست زمانی که همه علیه حق قیام کردهاند میایستد و از حق دفاع میکند، حتی اگر به ضررش باشد، خلاصه که بلند و رسا میگویم من به عدالتخواهی و انقلابیگری پوپولیستی کافرم!
#حقایق_ناگفته
#روشنگری