eitaa logo
داستان دلنشین منبر
11.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
34 فایل
✍بیان داستان جذّاب درمنبر،موجب انگیزه سازی،اقناع اندیشه،تحریک احساس ورفتارسازی در مخاطب میشود 😍#تبلیغات_ارزان😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2208759919C9cd79a5ea3 تبلیغات نه تایید و نه رد می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬انتظار یعنی آماده باش برای ظهور رهبر انقلاب: یاد امام زمان(عج) تداعی کننده این است که خورشید طلوع خواهد کرد، به زودی خواهد آمدان شاءالله 🎤 رهبر معظم انقلاب داستان دلنشین منبر @membariha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬جوونهاکاری بکنیدکه دعای امام زمان عجل الله بدرقتون باشه... 🎤حجت الاسلام والمسلمین کافی داستان دلنشین منبر @membariha313
✍امام على عليه السلام: بهترين برطرف كننده اندوه، خشنود بودن به قضاى الهى است. 📚غررالحكم حدیث ۹۹۰۹ داستان دلنشین منبر @membariha313
🎤سخنرانی حاج آقا دانشمند 🎬موضوع: بترسیم از خدا، امروز میدونی چرا مملکت ما به این روز افتاده داستان دلنشین منبر @membariha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا میدونم بلدی ولی نمیکنی | قاطی نکن | استاد پناهیان داستان دلنشین منبر @membariha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬پاداش و فضیلت نماز شب 🎤حجت الاسلام والمسلمین رفیعی # رفیعی داستان دلنشین منبر @membariha313
امام على عليه السلام: هرگاه گناهى مرتكب شدى، به محو آن با توبه بشتاب إنْ قارَفْتَ سَيّئةً فعَجِّلْ مَحْوَها بالتَّوبةِ تحف العقول صفحه81 داستان دلنشین منبر @membariha313
4_5918043524581818550.mp3
2.4M
🔖منبر کوتاه🔖 علیه السلام 🔖آثار محبت و دوست داشتن مولا امیرالمومنین امام علی علیه السلام 🔖 داستان دلنشین منبر @membariha313
✨﷽✨ 🌼طلبه‌ای که به لوسترهای حرم حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اعتراض داشت! ✍️فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعی روایت کرده: یکی از طلبه‌های حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشواری غیر قابل تحملّی بود. روزی از روی شکایت و فشار روحی کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (ع) عرضه می‌دارد: شما این لوسترهای قیمتی و قندیل‌های بی‌بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده‌اید، در حالی که من برای اداره امور معیشتم در تنگنای شدیدی هستم؟! شب امیرالمؤمنین (ع) را در خواب می‌بیند که آن حضرت به او می‌فرماید: اگر می‌خواهی در نجف مجاور من باشی اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگی است، و اگر زندگی مادّی قابل توجّهی می‌خواهی باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنی، چون حلقه به در زدی و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف می‌شود و عرضه می‌دارد: زندگی من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله می‌دهید! بار دیگر حضرت را خواب می‌بیند که می‌فرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع می‌توانی استقامت ورزی اقامت کن، اگر نمی‌توانی باید به هندوستان به همان شهر بروی و خانه فلان راجه را سراغ بگیری و به او بگویی: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب‌ها و لوازم مختصری که داشته به فروش می‌رساند و اهل خیر هم با او مساعدت می‌کنند تا خود را به هندوستان می‌رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را می‌گیرد، مردم از این که طلبه‌ای فقیر با چنان مردی ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب می‌کنند! وقتی به در خانه آن راجه می‌رسد در می‌زند، چون در را باز می‌کنند، می‌بیند شخصی از پله‌های عمارت به زیر آمد، طلبه وقتی با او روبرو می‌شود می‌گوید: به آسمان رود و کار آفتاب کند. فوراً راجه پیش خدمت‌هایش را صدا می‌زند و می‌گوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایی کنید، و پس از پذیرایی از او تا رفع خستگی‌اش وی را به حمام ببرید، و او را با لباس‌های فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتی نیکو انجام می‌گیرد، و طلبه در آن عمارت عالی تا فردا عصر پذیرایی می‌شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جای مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصی که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتی به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش برای آنان آماده است. هنگامی که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جای برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جای ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ می‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم، و همه می‌دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکی از آن‌ها را هم که از دیگری زیباتر است برای او عقد می‌بندم، و شما ای عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جاری کنید. چون صیغه جاری شد، طلبه که در دریایی از شگفتی و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (ع) شعری بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعرای فارسی زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آن‌ها هم چندان مطلوب نبود، به شعرای ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگی به دل نمی‌زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (ع) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسی پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتی مطلوب بگوید، نصف دارایی‌ام را به او ببخشم، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند... طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (ع) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند؛ به آسمان رود و کار آفتاب کند. 📚کتاب عبرت آموز، تالیف استاد شیخ حسین انصاریان ‌‌‌‌داستان دلنشین منبر @membariha313
💢امام صادق (ع): 🔻هر كه به دنيا دل بسته شود، دلش‌به سه چيز بسته مى شود: ⚡️اندوه پايان ناپذير، ⚡️آرزوى‌دست نيافتنى، ⚡️و اميد نارسيدنى 📚کافی، ج ۲، ص ۳۲۰ ‌‌‌‌داستان دلنشین منبر @membariha313
✨﷽✨ 🌼حتی نگرانی‌های کوچک پاک‌کننده گناهان است ✍️پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: هیچ رنج و درد و اندوه و حتی نگرانی خاطری به مؤمن نرسد، جز این که خداوند به وسیله آن، گناهانش را بزداید. 📚تحف‌العقول: 38 گاهی اوقات انسان غصه و غمی ندارد. اما یک نگرانی دارد، مثلاً پولش را می‌شمارد، می‌بیند کم شده است و نگران می‌شود. یا سوییچ اتومبیل‌اش را گم می‌کند، لنگه جورابش را گم می‌کند و.. چند دقیقه دنبالش می‌گردد؛ یا حتی گاهی اتفاق افتاده، دنبال وسیله‌ای می‌گردد که در دست یا جلوی چشمش بوده، مثلاً عینک در دست یا چشمش بوده، ولی دنبالش می‌گردد، خداوند همین مقدار نگرانی را کفاره گناهان آن روز شخص قرار می‌دهد. حضرت می‌فرماید حتی همّ و نگرانی‌های شما می‌تواند برای شما پاک‌کننده باشد. پس هیچ رنج و درد و اندوه و حتی نگرانی نیست که به مؤمن برسد، مگر اینکه خداوند گناهان را به واسطه آن پاک کند. داستان دلنشین منبر @membariha313