✨﷽✨
#پندانه
خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
✍تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنهای افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد. اگرچه روزها افق را به دنبال یاریرسانی از نظر میگذراند اما کسی نمیآمد.
سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پارهها کلبهای بسازد تا خود را از عوامل زیانبار محافظت کند و داراییهای اندکش را در آن نگه دارد.روزی که برای جستوجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشت، دید که کلبهاش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان میرود. متأسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه درجا خشکش زد و فریاد زد: خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟صبح روز بعد با صدای بوق کشتیای که به ساحل نزدیک میشد، از خواب پرید. یک کشتی آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، از نجاتدهندگانش پرسید: شما از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟آنها جواب دادند، ما متوجه علائمی که با دود میدادی، شدیم.
به یاد داشته باش:اگر کلبهات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن، علائمی باشد که عظمت و بزرگی خدا را به کمک میخواند.و فراموش نکنید هیچ کار خدا بدون حکمت نیست.
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۹ آذر ۱۴۰۲
#پندانـــــــهـــ
برخی وقتی دهان باز میکنند گویی کوره هایی از جهنم گشوده میشود، به این معنی که زبان آنها فقط به نیش و کنایه و گفتار ناراحت کننده باز میشود.
زخم بدن خوب شدنی است
ولی زخم زبان خوب نمیشود...
📚 آیت الله بهاءالدینی
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۱۴ آذر ۱۴۰۲
✨﷽✨
#پندانه
🔴حواسمان به فرشته و شیطان درونمان باشد
✍حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند.نقاش به جستوجو پرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد، چون فرشتهای برایش قابل رؤیت نبود.
کودکی خوشچهره و معصوم را پیدا کرد و تصویر او را کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف کردند.نقاش به جاهای بسیاری میرفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه کرد، اما تصویر موردنظرش را نمییافت چون همه بندگان خدا بودند، هرچند اشتباهی کردہ بودند.
سالها گذشت اما نقاش نتوانست تصویر موردنظر را بیابد. پس از ۴۰ سال که حاکم احساس کرد دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است، به نقاش گفت:هر طور شده این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود. نقاش هم بار دیگر به جستوجو پرداخت تا مجرمی زشتچهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشهای از خرابات شهر یافت.
از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیاش را به عنوان شیطان رسم کند. او هم قبول کرد. متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم میچکد. از او علت آن را پرسید؟مجرم گفت:من همان بچه معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی! امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل کرده است.
🔰خداوند همه ما را همانند فرشتهای معصوم آفرید اما...
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۲۴ دی ۱۴۰۲
#پندانـــــــهـــ
🌱 در ذکر صلوات برکت های
مادی و معنوی زیادی است.
هم کار دنیای آدمی را سامان میدهد،
هم سیر اخروی او را...
📚 شیخ جعفر مجتهدی ره
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
#پندانـــــــهـــ
گاهی اوقات تو نیاز داری
که یک اتفاق بد برات رخ بده
تا انگیزه رشد کردن رو پیدا کنی!
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
#پندانـــــــهـــ
آدم های منفی
به پیچ و خم جاده می اندیشند؛
و آدمهای مثبت
به زیبایی های آن...
هر دو به مقصد میرسند ؛
اما یکی با حسرت
و دیگری با لذت...
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۲ فروردین ۱۴۰۳
✨﷽✨
#پندانه
✍️ اول اخلاقت رو درست کن
🔹خردمندی میگه تو هرچقدر هم که خوشگل و خوشتیپ و باکلاس و باسواد و پولدار باشی؛ و موقعیت و مقام آنچنانی داشته باشی؛ یا رکورددار روزهگرفتن و نمازخوندن و عبادت باشی؛ تا وقتی اخلاقت بد باشه، فایدهای نداره.
🔸درست مثل کسی هستی که دهنش بوی سیر و پیازِ وحشتناکی میده ولی به خودش عطر و ادکلنهای گرونقیمت میزنه.
🔹نهتنها بوی سیر و پیازِ دهنش مخفی نمیشه؛ بلکه ترکیب بوی پیاز و ادکلنش یک چیز گندِ تازهای تولید میکنه که حالِ آدمها رو بیشتر بههم میزنه.
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۷ فروردین ۱۴۰۳
#پندانـــــــهـــ
دو چیز مانع خوشبختیمونه:
زندگی کردن تو گذشته و
نظاره کردن اینکه دیگران چیکار میکنند
تا مثل اونا باشیم...
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
#پندانـــــــهـــ
درهای رحمت خدا باز می شوند،
وقتی کلید بندگی در دستانت باشد.
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
#پندانـــــــهـــ
آنقدرقوی باشکه رها کنی
و آنقدر عاقل باش که براۍِ آنچه
لایقش هستی صبر ڪنی...
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۲ خرداد ۱۴۰۳
#پندانـــــــهـــ
🌱 قهرمان بودن
یعنی توانایی فراخواندن امید؛
آن هم در جایی که ذرهای امید وجود ندارد...
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۶ مرداد ۱۴۰۳
#پندانـــــــهـــ
همیشه که نباید نشست و
بدیهای زندگی را مرور کرد؛
گاهی باید نشست و
پا بر روی پا انداخت و
خوشیها را شمرد،
چای نوشید و پشت کرد به تمامِ نداشتنها و غصههایی که عمری با آنها زندگی کردیم.
گاهی اوقات باید
دست از جستجوی
خوشبختی برداریم
و فقط خیلی ساده
خوشحال باشیم!!!
داستان دلنشین منبر
@membariha313
۲۱ مرداد ۱۴۰۳