تا که نامت بر زبان آمد، زبان آتش گرفت
سوختم، چندان که مغز استخوان آتش گرفت
حیدر آمد، خاک همچون باد، گرم گریه شد
خواست تا غُسلت دهد، آب روان آتش گرفت
هان! چه میپرسی چه پیش آمد، زمین را آب بُرد
بادبان کشتی پیغمبران آتش گرفت
یک طرف ماه مرا ابر سیاه فتنه کُشت
یک طرف از درد غربت، کهکشان آتش گرفت
رفت سمت آسمان، روحت، زمین از شرم سوخت
در زمین، جسم تو گُم شد، آسمان آتش گرفت
#علیرضاقزوه
@menaleshghvahalatehi
همه دارند میروند آری همهٔ خوبها وخوبتران
آن طرف بیشتر شدند انگار جمع خونیندلان
وخونجگران
#علیرضاقزوه
#سرداردکترعلیاصغرزارعی🏴
@menaleshghvahalatehi