اینگونه سر در گوش هم از هم چه میپرسند؟
از هم،هراسان، عالم و آدم چه میپرسند؟
گویا خبرهایی ست... هرسو پچ پچی گنگ است
من بی خبر، از خویش میپرسم: چه میپرسند؟
از هم همه اشیاء بین خواب و بیداری
با همهمه، با لهجه ای مبهم چه میپرسند؟
این بازجویان سمج، این قطره باران ها
از خاک ساکت باز هم نم نم چه میپرسند؟
در لحظههای تازه تکراری دیدار
"روز" و "شب" از هم هر سپیده دم چه میپرسند؟
گلبرگهای غنچه های آخر اسفند
اینگونه سر در گوش هم از هم چه میپرسند؟
#محمد_مهدی_سیار🌹🍃
صحرا، جنگل، پرنده، گل، رودِ روان
خورشید، درخت،سنگ،دریا، باران
من کیستم این میانه؟ انسان...انسان
نقاشیِ ناتمامِ دیوارِ جهان
#محمد_مهدی_سیار