eitaa logo
منبر روشمند
832 دنبال‌کننده
744 عکس
1هزار ویدیو
583 فایل
🔻به فضل خدا توی مناسبت ها با چندین سخنرانی مکتوب به استقبال شما خواهیم امد. 🔻 راه ارتباط با ادمین @menbar6
مشاهده در ایتا
دانلود
منبر روشمند
پنج جلسه منبر مکتب سرنوشت ساز شهادت حاج قاسم
بصیرت.pdf
منبر روشمند
۴۰ حدیث در مورد بصیرت
حرف های شنیدنی از میم مادری.pdf
1.1M
🌀«حرف های شنیدنی از میم مادری» 📌«تبیین منافع مادری برای مادران» 1️⃣.چرا باید به جای مقام مادری بر منافع مادری تاکید کنیم⁉️ 👌دوگانۀ مقدس بودن مادر یا منافع مادری⁉️ 2️⃣. چرا به جای تاکید بر منافع مادری برای کودکان باید بر منافع مادری برای مادران تاکید کنیم⁉️ 🔰فهرست جلسات: 🔺مجلس اول: «مادر، مبدا خلقت» 🔺مجلس دوم: «منافع مادری» 🔺مجلس سوم:«مدیریت مادری» 🔺مجلس چهارم:«مهر و محبت مادری» 🔺مجلس پنجم:«مراقبت مادری» 🔺مجلس ششم: «مربی مادری» 🔺مجلس هفتم:«معنویت مادری» 🔺مجلس هشتم:«مسئولیت مادری» 🔺مجلس نهم:«مدارای مادری» 🔺مجلس دهم:«مقاومت و قدرت مادری» ✅ کانال حکمتِ بیان ╭┅─────────┅╮ 🆔@hekmatebayan ╰┅─────────┅╯
مادر حماسه ها.pdf
408.7K
🌀مادر حماسه ها 📌 وفات حضرت (س) ✅ کانال منبر مکتوب ╭┅─────────┅╮ 🆔@hekmatebayan ╰┅──────
ام البین چگونه ام البین شد؟.pdf
490.2K
🌀 ام البنین(س) چگونه ام البنین(س) شد⁉️ 📌 وفات حضرت (س) ✅ کانال منبر مکتوب ╭┅─────────┅╮ 🆔@hekmatebayan ╰┅──────
@bayaneenghelabi313 زمزمه یا سینه زنی وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها👇 ستاره میبارم قمر ندارم من به من نگید مادر پسر ندارم من ⚘ام البنینم وای جسم عزیزم رو چه زیر و رو کردند به پیکر عباس نیزه فرو کردند ⚘ام البنینم وای وقتی به خاک افتاد علقمه شد بی تاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب ⚘ام البنینم وای کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی و لالایی میخونه ⚘ام البنینم وای ای کاروان با این دلم چها کردی سه ساله ی ما را چرا نیاوردی ⚘ام البنینم وای شد خیمه ها غارت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت ⚘ام البنینم وای شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر
👆سبک پیشنهادی زمزمه شعر بالا
رئیسی زاده گام دوم انقلاب: قربان بانویی که ذات اقدسی دارد دامان سبزش تار و پودِ اطلسی دارد سجاده اش عطر نماز بی کسی دارد در سینه صدها روضه ی دلواپسی دارد چشمان خیس او شبیه کوهِ الماس است او روضه خوان روضه های مشک عباس است وقتی ادب را در خیال خود مجسم ساخت خشت شجاعت را گرفت و شکلِ آدم ساخت یک رشته کوه از قلّه های سخت و محکم ساخت آئینه در آئینه، چار آئینه باهم ساخت الحق خدا او را زنی مرد آفرین نامید امُّ الادب را "حضرتِ امُّ البنین" نامید @hosenih ای همسر پیوند مولایم پس از زهرا ای اوّلین سوگند مولایم پس از زهرا ای بانی لبخند مولایم پس از زهرا ای مادر فرزند مولایم پس از زهرا هفت آسمان را غرق شور و همهمه کردی عباس را نذر حسین فاطمه کردی تو عاشقانه پای عهد قدسی ات ماندی قوم شیاطین را از این تصمیم رنجاندی آئینه ها را سمت کوهِ نور چرخاندی مهتاب را دور سر خورشید گرداندی وقتی نشاندی رود را بر زانوی دریا گفتی: حسینم را برادر نه...، بگو مولا تو یاد دادی ذاکر ذکر خدا باشد تو یاد دادی محو ذات کبریا باشد تو یاد دادی غرق اشک ربنا باشد تو یاد دادی تا عمو عباس ما باشد وقتی عزیز فاطمه با خنده اش خندید او "کاشف الکرب" حسین بن علی گردید تو روز را پای علی شب کرده ای بانو تا که حسن تب کرده تو تب کرده ای بانو رخت حسینت را مرتب کرده ای بانو کلاً خودت را وقف زینب کرده ای بانو زینب نگو زینب فقط غم داشت بانو جان در کربلا خانم تو را کم داشت بانو جان آنجا که حسرت در دل رنجور سقا ماند وقتی اباالفضلت میان خصم تنها ماند لب تشنه ای در حسرت دیدار دریا ماند وقتی علمدار حرم در علقمه جا ماند آنجا شروع روضه ی سخت اسارت شد خیلی به زینب بعد عباست جسارت شد با تازیانه رنگ هر رخساره را بردند نامردها حتی لباس پاره را بردند پیش نگاه مادری گهواره را بردند راس علیِ اصغر بیچاره را بردند با نیش‌خَند خود نمک بر زخم ها می ریخت این حرمله پیش ربابت آب را می ریخت @hosenih آه از نهاد کودکان برخاست: "آه از شام" ترس تمام دختران بی گناه از شام می ساخت پیش چشم زینب قتلگاه از شام مانده به روی قافله ردِّ نگاه از شام ای کاش یک لحظه..،فقط یک بار..،می شد بست چشم حرامی را سر بازار می شد بست زینب میان کوچه ای پُر التهاب افتاد زینب میان دردهایی بی حساب افتاد در مجلس اغیار با قلبی کباب، افتاد آن اتفاقاتی که در بزم شراب افتاد... دختر ندارد تابِ این بی حُرمتی ها را حرف از کنیزی شد...،خدایا لال کن ما را... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
👆گوشه ای از سبک شعر بالا
همه سبک ها پیشنهادی است
رئیسی زاده گام دوم انقلاب: امّ البنین علیهاالسلام هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه به بشیر گفت: «ای بشیر! از ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام برایم بگو.» بشیر، خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وی گفت: «قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه علیه السلام اَوْلادِی وَمَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیهاالسلام ...؛ [ای بشیر! با این خبر ناگوار،] بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده. فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام باد.» بشیر گفت: «خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین علیه السلام به شما پاداش بزرگ عنایت کند.»