وقتی خوبان روزگار برایت خون میدهند و شهید پیشوند نامشان میشود، میروم در فکر عاقبت خویش. بناست چگونه از این دنیا بروم؟ بناست فدای تو شوم یا در خیال دنیا و غرق در محبت آن، جانم را در بستر بگیرند؟
غبطهای که از عاقبت شهدا دلم را گرفتار میکند، قدرت گرفتن جانم را دارد؛ از بس که غبطۀ سنگینی است. یکی لبخند تو را میبیند و در خون خویش میغلتد و به آسمان پر میکشد و یکی هم مثل من اندر خم کوچۀ گناه کردن و نکردن است و میترسد در حین گناه از دنیا برود.
آقا! عاقبت بخیری هم رتبه دارد؛ من دوست دارم به درجات بالای عاقبت بخیری برسم: فدا شدن برای تو. عاقبتم را بخیر کن!
شبت بخیر خیر دنیا و آخرتم!
#سید_حسن_نصرالله
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی