eitaa logo
منبرها
24 دنبال‌کننده
8 عکس
11 ویدیو
183 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چند سالى است که در شب اول ماه ربیع الاول حرکتى در بعضى مساجد باب شده است بدین ترتیب که از حدود نیمه شب تا اذان صبح افرادى با در دست داشتن شمع پشت در مساجد مراجعه و با کوبیدن به در مساجد و خواندن اذکارى توسل جسته و حاجات خود را طلب مى‏نمایند، البته این عمل را تا هفت مسجد ادامه می دهند، 1- آیا چنین عملی مستند روایی دارد؟ 2- آیا چنین عملی (که در حال گسترش می باشد) می تواند به عنوان یک حرکت شایسته مورد تأسی دیگران قرار گیرد؟ 3- در صورتی که عمل فوق از جمله خرافات و یا خدای نکرده نوعی بدعت باشد وظیفه ما (ائمه جماعات و متدینین) در این خصوص چیست؟ آیت الله خامنه ای: بسمه تعالی، عمل فوق الاشاره مستند روایی ندارد و شیوه قابل تأیید نیست. اگر چه اصل اذکار و ادعیه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسندیده است، لیکن اشکال در شیوه عمل به نحو یاد شده است. آقایان علماء اعلام - دامت افاضاتهم - و مومنین - ایدهم الله تعالی - با پند و اندرز و موعظه و نصیحت از رواج چنین رفتارهایی که چه بسا ممکن است منتهی به وهن مذهب گردد، جلوگیری نمایند. آیت الله مکارم: بسمه تعالی با توجه به اینکه این عمل در روایات معصومین(ع) وارد نشده است انجام آن به عنوان یک عمل مستحب شرعی جایز نیست و سزاوار است ائمه محترم جماعات مردم را به سوی مراسم و توسلاتی دعوت کنند که در روایات معصومین(ع) وارد شده است وگرنه ممکن است افراد منحرف برای وهن مذهب هر روز امر تازه ای اختراع کنند و ناآگاهان را به سوی آن دعوت کنند. همیشه موفق باشید.
:: مقالات دینی و اخلاقی :: لیله المبیت https://www.erfan.ir/farsi/1675.html
«معاويه» به پاس جنايات بى‏شمار و طرّارى‏هاى اين وزير حيله‏گرش، مصر را مادام العمر به وى بخشيد. ولى عجبا! كه حكومت سراسر نيرنگ و فريب اين جرثومه فساد دوام چندانى نداشت. چند صباحى نگذشته بود كه با پيدا شدن آثار و نشانى‏هاى مرگ، لرزه بر اندامش افتاد و با حسرت و پشيمانى فراوان در كام مرگ فرو رفت. به گفته «يعقوبى» مورّخ معروف، هنگامى كه مرگ او فرا رسيد، به فرزندش گفت: اى كاش پدرت در غزوه «ذات السلاسل» (در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله) مرده بود! من كارهايى انجام دادم كه نمى‏دانم در نزد خداوند چه پاسخى براى آنها دارم. آن‏گاه نگاهى به اموال بى‏شمار خود كرد و گفت: اى كاش به جاى اينها، مدفوع شترى بود، اى كاش سى سال قبل مرده بودم! دنياى معاويه را اصلاح كردم و دين خودم را بر باد دادم! دنيا را مقدّم داشتم و آخرت را رها نمودم، از ديدن راه راست و سعادت نابينا شدم، تا مرگم فرا رسيد. گويا مى‏بينم كه معاويه اموال مرا مى‏برد و با شما بدرفتارى خواهد كرد. يعقوبى مى‏افزايد: هنگامى كه «عمروعاص» مرد، معاويه اموالش را مصادره كرد، و اين اوّلين مصادره اموالى بود كه توسّط معاويه نسبت به اطرافيانش انجام پذيرفت‏
در روایات داریم عملی که در روز قیامت می آید در صحرای محشر ،سه سوال در مقابلش مطرح می شود،خوب دقت کنید من می خواهم این بحث را بیاورم در حادثه عاشورا،هر عملی آقا نماز، روزه،جهاد،مجلس برای امام حسین گرفته ام ،منبر رفتم،کتاب نوشتم مقاله نوشتم،در مقابل هر عملی در قیامت اعمالی که انسان فرستاده سه سوال،مطرح می شود. ۱.لِمَن برای که انجام داده ای برای خدا بود؟میشود مسجد قبا،اگر برای دنیا بود میشود مسجد ضرار،برای که انجام داده ای؟ لِمَن،برای که؟ اگر برای خدا بنیان گذاشته ای می شود، لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ ،پا بر جا می ماند، اگر برای دنیا بود می شود، وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا،خراب میشود ،این یک سوال است ،لِمن؟برای که؟ ۲.لِمَ ؟برای چه؟ اصلا برای چه این کار را کردی؟ ۳.کیف؟چگونه؟ آقا من نماز خواندم ، لمن؟ برای خدا ،لمَ؟برای چه؟ برای اینکه تشکر کنم نعمت داده به من برای اینکه به خدا نزدیک شوم، برای اینکه قرآن می گوید نماز بخوانی فحشا مرتکب نمی شوی،نماز بخوانی منکر مرتکب نمی شوی، نماز بخوانی دیگر حریص نیستی، إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً، إِلَّا الْمُصَلِّينَ ،برای اینکه قرآن می گوید نماز دو اثر دارد،آثار سلبی، آثار ایجابی،اثر سلبی اش این است جلوی فحشا و منکر را می گیرد،اثر ایجابی اش این است ،اَقِمِ الصَلاةْ لِذِکْری، یاد خدا میکنی آرام می شوی، أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. می پرسند آقا شما امشب آمدی مسجد امام حسین،لمن ؟برای که نماز خواندی ؟میگوید برای خدا،لِم برای چه خواندی؟تشکر کنم ،حریص نباشم،فحشا مرتکب نشوم،یاد خدا باشم ،البته ممکن است بعضی ها غیر این جواب دهند،بگویند،لمَ؟بگوید رفیقم دستم را کشاند آورد مسجد نمی خواستم بیایم برد، لِمَ برای چه؟ برای اینکه این تکلیف از گردنم برداشته شود،لِمَ ها فرق میکند برای چه ؟گفتند اگر نماز نخوانی به جهنم میروی،برای اینکه گفتند اگر نماز بخوانی بهشت میدهند،حور العین میدهند،فرق میکند ،یکی ممکن است برای بهشت حورالعین باشد یکی برای ترس از جهنم باشد. سوم کیف؟چگونه خواندی؟برای خدا خواندی علتش را هم گفتی،چطوری خواندی؟ حماد ابن عیسی آمد خدمت امام صادق دو رکعت نماز خواند،وقتی سلام داد،امام صادق علیه السلام فرمود: چقدر زشت است ،پنجاه سال شصت سال از عمر بعضی از شما میگذرد اما هنوز یک نماز قشنگ نمی توانید بخوانید،هنوز یک نماز خوب، خیلی تعجب کرد،حماد ابن عیسی از اصحاب امام صادق است ،ما امام صادق را ندیدیم ،اما او دیده بوده ارتباط داشته،خدمت امام صادق میرسیده،دو رکعت نماز خواند،وقتی سلام داد آقا فرمود که چقدر زشت است، ما اَقبَحَ بالرَجُل مِنْکُم،چقد بد است بعضی از شما پنجاه سال،شصت سال از عمرش می گذرد یک نماز درست نمیخواند،گفت اقا شما خودتان بخوانید ما ببینیم چگونه می خوانید؟ آقا امام صادق بلند شدند دو رکعت نماز خواندند،کیف اش را یاد گرفت،حماد میگوید دقت کردم دیدم انگشتان را بست روی زانو گذاشت ،وقتی رکوع می رفت چشم ها را بست،این کف دست را روی زانو گذاشت،انگشتان باز بود ،فاصله پایش چقدر بود،چه ذکری گفت، گفت تمام نماز امام را دقت کردم ببینم کیف،آقایان ،خواهران،برادران،سروران،یک عمل ،لِمَن دارد،لِمَ دارد،کَیفَ هم دارد،برای که،برای چه،چگونه؟ این سه سوال را من امشب ببینم میتوانم برای شما در کربلا ♦️کانال فیش منبر و مرثیه در ایتا ♦️ https://eitaa.com/fishemenbar
مثل این است که در یک آپارتمانی ده خانواده زندگی میکنند؛ اینها ولو هیچ کاغذی هم امضا نکرده‌اند، [امّا] یک معاهداتی در مقابل هم دارند؛ این چیز قهری است دیگر؛ [مثلاً] تو سر و صدا نکن که در خانه‌ی او بچّه‌اش از خواب بیدار نشود، او هم سر و صدا نکند که بچّه‌ی تو از خواب بیدار نشود؛ این قرارداد روشنی است دیگر؛ حقوق شهروندی یعنی اینها. وَ اَحسَنُکُم خُلُقاً یکی از چیزها هم این است که خوش‌اخلاق باشید؛ بداخلاق و عبوس [بودن] و [اینکه] در خانه یک ‌جور، در محلّ کار یک جور، با مردم یک جور، با تکبّر، با اوقات تلخی [رفتار کردن]، خیلی بد است. آن کسانی که «اَحسَنُهُم خُلقاً» هستند، آنجا نزدیک‌ترند. وَ اَقرَبُکُم مِنَ النّاس مردمی بودن. ببینید، سبک زندگی اسلامی اینها است. باز همین «مردمی بودن» هم از حرفهایی است که حالا متجدّدین و مانند اینها فکر میکنند که از دیگران یاد گرفته‌اند؛ نه، اینها در روایات ما است. مردمی باشید، با مردم باشید. معنای با مردم بودن این نیست که فرض کنید انسان به چهار نفر از طبقه‌ی ممتازه بگوید اینها مردمند؛ نه، یعنی توده‌ی مردم، طبقات پایین مردم، عامّه‌ی مردم؛ با اینها باشید، بین اینها باشید، مثل آنها زندگی کنید، در حدّ آنها زندگی کنید، پیش آنها تواضع کنید؛ اینها معنای مردمی بودن است. ۱) امالی طوسی، مجلس هشتم، ص ۲۲۹؛ «امام صادق (ع) از پدرش از پیامبر اکرم (ص) نقل میکنند که پیامبر فرمود: نزدیک‌ترین شما به من در قیامت، آن کسی است که راستگوتر باشد، آن کسی که بیشتر از همه اداء امانت میکند، به پیمانها و عهدهایش پایبندتر باشد، و خوش‌اخلاق‌تر باشد و مردمی‌تر باشد.» ۲) سوره‌ی عبس، آیات ۳۴ تا ۳۷؛‌ «روزى که آدمى از برادرش، و از مادرش و پدرش، و از همسرش و پسرانش میگریزد. در آن روز، هر کسى از آنان را کارى است که او را به خود مشغول میدارد.» ۳) ترس و اضطراب شدید، وحشت ۴) کافی، ج ۴، ص ۵۵۱
شرح حدیث رهبر معظم انقلاب عن جعفر ‌بن ‌محمّد علیهما ‌السّلام عن ابیه عن جدّه علیهم ‌السّلام قال قالَ رَسولُ‌ اللّهِ صَلَّی‌ اللّهُ ‌عَلَیهِ وَ ‌آلِهِ: اَقرَبُکُم غَداً مِنّی فِی المَوقِفِ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدِیثِ وَ آداکُم لِلاَمانَةِ وَ اَوفاکُم بِالعَهدِ وَ اَحسَنُکُم خُلُقاً وَ اَقرَبُکُم مِنَ النّاسِ. (۱) اَقرَبُکُم غَداً مِنّی فِی المَوقِفِ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدِیث در موقف قیامت همه‌ی سختی‌ها و وحشتها و ترسها و اهوال گوناگون برای انسان وجود دارد، و فرقی هم نیست بین مؤمن و غیر مؤمن: یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیـهِ * وَ اُمِّه؛ وَاَبیهِ * وَ صاحِبَتِه؛ وَ بَنیهِ ‌‌* لِکُلِّ امرِئٍ مِنهُم یَومَئِذٍ شَأنٌ یُغنیه؛(۲) یک چنین روزی است روز قیامت، که در آیات کریمه‌ی قرآن، بخصوص در سوره‌های اواخر قرآن خیلی زیاد به احوال و اهوال(۳) در قیامت پرداخته شده. خب در یک چنین معرکه‌ی سختی که اهمّیّت و سختی آن موقف اصلاً برای ما قابل تصوّر نیست، انسان دنبال یک مرجع امنی میگردد؛ یک جایی که به آن پناه ببرد، به آن تکیه کند، در زیر سایه‌ی آن باشد. آن کسی و آن جایگاهی که از همه‌ی اشخاص و جایگاه‌ها در قیامت امنیّت بیشتری به انسان میدهد، جایگاه پیغمبر اکرم است. اگر کسی بتواند خودش را نزدیک آن بزرگوار برساند، اطمینان خاطر پیدا میکند، احساس یک امنیّتی میکند؛ مثل دنیا دیگر؛ وضع دنیا را ملاحظه کنید: اگر چنانچه در جایی که سختی هست، مشکل هست، تهاجم هست، دزدی هست، رذالت هست، یک نفر انسانی که آنجا در معرض همه‌ی اینها قرار گرفته، بخواهد خودش را امنیّت بدهد، یک کسی را پیدا میکند، یک شخصیّتی را پیدا میکند که قوی باشد، مستحکم باشد و فوراً میرود نزدیک او می‌ایستد. در قیامت هر کسی بتواند نزدیک نبیّ مکرم اسلام قرار بگیرد، دیگر آنجا یک احساس امنیّتی دارد. خب، چه کسی میتواند برود آن نزدیک؟ خلایق جن و اِنس از اوّلین و آخرین که در آنجا جمعند، همه مایلند که خودشان را برسانند به این بزرگوار؛ می‌بینند مقام و مرتبه‌ی او را، می‌بینند مقامی دارد که «یَغبِطُهُ بِهِ الاَوَّلونَ‌ وَ الآخِرون‌»،(۴) آن را می‌بینند و میخواهند، [امّا] میتوانند؟ نه، همه نمیتوانند. این روایت میگوید وسیله‌ای که شما بتوانید با آن، خودتان را نزدیک پیغمبر بکنید، چیست؛ آن را دارند به ما یاد میدهند. اینجا دار عمل است، آنجا دار نتیجه است. اینجا یک کارهایی را به ما یاد داده‌اند، گفته‌اند این کارها را انجام بدهید که اگر این کارها را اینجا در این دوره‌ی کوتاه -کوتاه است دیگر، این دنیا یک لحظه‌ی از عمر ابدی است، یک لحظه است؛ نود سال، صد سال اگر کسی عمر کند، یک لحظه است در مقابل آن عمر ابدی عالم آخرت- انجام دادیم، اگر در این یک لحظه انسان این چیزها را رعایت بکند، در آن موقف دشوار به دردش میخورد. حالا اینها چیست؟ چند مورد را ذکر کرده‌اند. خود حضرت فرمودند: اَقرَبُکُم غَداً مِنّی، [نزدیک‌ترین شما به من]، فِی المَوقِف -یعنی در قیامت- اوّل این [فرد] است: اَصدَقُکُم‌ لِلحَدیث؛ آن کسی که راستگوتر است، در حرف زدن راستگو است، آنچه میگوید از روی صدق بیان میکند؛ دروغ و تهمت و شایعه و حرف ضعیف و قول بغیر علم و مانند اینها در آن نیست. «صدق» یعنی انطباق با واقع، آنچه را واقع است -که او میداند واقع است- بیان میکند؛ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدیث. وَ آداکُم لِلاَمانَة آن کسی که بیشتر از همه اداء امانت میکند؛ که مکرّر عرض کرده‌ایم که امانت فقط این نیست که حالا یک پولی شما دست بنده بسپرید، بنده آن را به شما برگردانم؛ این یکی از انواع امانت است. همه‌ی آن چیزهایی که مردم به ما می‌سپرند، امانتهای مردم است؛ مقام را به ما می‌سپرند، امنیّت را به ما می‌سپرند، دینشان را به ما می‌سپرند، حفظ نوامیسشان را به ما می‌سپرند؛ همه‌ی این چیزها امانتهای مردم دست ما است. ما حکومتیم دیگر؛ هر کسی هر جا هست؛ یکی مثل بنده در یک جایگاهی قرار دارد، یکی در جایگاه دیگری قرار دارد، یکی قاضی است، یکی مسئول تعلیم و تربیت است، یکی امام جماعت است؛‌ همه‌ی اینها امانتهایی است که دست ما سپرده است؛ اداء امانت. هر کدام بهتر اداء امانت کردید، آنجا جایتان به حضرت نزدیک‌تر است و امنیّتتان بیشتر است. وَ اَوفَاکُم بِالعَهد [در مورد] پیمانهای فردی و اجتماعی، وفای به این عهد‌ها بکنید؛ که البتّه مهم‌ترینش پیمانهای اجتماعی است؛ این قراردادهای اجتماعی، این حقوق شهروندی [است]. خب این چیزهایی که حالا امروز فرنگی‌ها یاد گرفته‌اند میگویند «حقوق شهروندی»، ماها هم از اینها میخواهیم یاد بگیریم! حرفهایی که در روایات ما و در قرآن ما هست، حالا ما داریم از غربی‌ها اینها را [یاد میگیریم]! خب اینجا دارد میگوید «اَوفاکُم بِالعَهد»؛ «عهد» یعنی قرارداد، آن چیزی که بین شما و بین دیگران قرارداد بسته [شده]. شما وقتی در یک محیط با هم زندگی میکنید، یک قراردادی با هم بسته‌اید دیگر؛
خطبه ۲۰۶ : از سخنان آن حضرت است هنگامى كه شنيد عده‏اى از يارانش به وقت نبرد صفين به اهل شام دشنام مى‏دهند إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ . ترجمه: پسند من نيست كه شما دشنام دهنده باشيد، ولى اگر در گفتارتان كردار آنان را وصف كنيد و حالشان را بيان نماييد به گفتار صواب نزديك‏تر و در مرتبه عذر رساتر است. بهتر است به جاى دشنام بگوييد: خداوندا، ما و اينان را از ريخته شدن خونمان حفظ فرما، و بين‏ ما و آنان اصلاح كن، اين قوم را از گمراهى نجات بخش تا آن كه جاهل به حق است آن را بشناسد، و آن كه شيفته گمراهى است از آن باز ايستد
و در نهج البلاغه در نامه اميرمؤمنان على عليه السلام به اشعث بن قيس مى‏خوانيم كه فرمود: «وَ انَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَلكِنَّهُ فِى عُنُقِكَ امانَةً؛ فرماندارى براى تو وسيله آب ونان نيست، بلكه امانتى است در گردن تو»
قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلیه وَآلِه : جائَنِی جِبْرِئیِلُ وَقالَ: إنَّه لایُصَلِّی عَلَیْکَ أحَدٌ إلاّ وَیُصَلَّی عَلیهِ سَبعُونَ ألفَ مَلَکٍ وَمَنْ صَلَّی عَلیهِ سَبْعُونَ ألفَ مَلَکٍ، کانَ مِنْ أهلِ الجَنَّۀِ. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: جبرئیل نزد من آمد و عرض کرد: کسی نیست که بر شما صلوات بفرستد مگر آن که هفتاد هزار فرشته بر او صلوات میفرستند، و هر که هفتاد هزار فرشته بر او صلوات فرستد از اهل بهشت خواهد بود.