✅ گناهان کبیره کدام گناهاناند!؟
✍️ گناه به معنی خلاف است، در اسلام هر کاری که بر خلاف فرمان خدا باشد، گناه است. مخالفت امر خدا، هر اندازه کوچک باشد، چون در پیشگاه عظمت الهی واقع میشود، بزرگ است. صغیر شمردن شدن آنها نسبت به گناهان دیگری است که کبیره دانسته شدهاند. از این منظر که گناه نافرمانی حق تعالی است، نمیتوان هیچ گناهی را کوچک شمرد، چه این که کوچک شمردن گناه، از گناهان کبیره است (که در صورت عدم توبه) بخشیده نمیشود.
🔸 از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده: «به کوچکی گناه منگرید، بلکه به بزرگی کسی بنگرید که نسبت به او گستاخی کردهاید».
🔹 علمای اسلام با استفاده از آیات و روایات، گناهان را در مقایسه با خود آنها و آثار و نتایج آن، به دو دسته صغیره و کبیره تقسیم کردهاند.
🔻 آنان امور زیر را به عنوان ملاک گناه کبیره ذکر کردهاند:
▫️هر گناهی که در قرآن بر آن وعده عذاب داده شده است.
▫️هر گناهی که در اسلام برای آن «حدّ» تعیین شده است، مثل شرابخواری، زنا و...
▫️هر گناهی که بیانگر بیاعتنایی و بیحرمتی به دین و مقدّسات دینی است.
▫️هر گناهی که از طرف شرع مقدّس، با شدت و تهدید از آن نهی شده باشد.
▫️هر گناهی که در قرآن یا سنّت پیامبر اکرم و ائمه اطهار (علیهم السلام) به کبیره بودن آن تصریح شده است.
🌐 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
همزمان با پایان یافتن ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول شاهد رواج یک باور غلط هستیم که بیشتر در شرایط کنونی از طریق پیامک، ایمیل یا شبکههای نظیر وایبر، واتساپ، تلگرام و … منتشر میشود، با این مضمون که پیامبر(ص) فرموده است: «هر کس خروج از ماه صفر را به من اطلاع دهد، اهل بهشت است»! به همین خاطر برخی افراد در اولین شب ماه ربیعالاول بر درب مساجد حاضر شده تا به نوعی پایان ماه صفر را اعلام کنند!
این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر(ص) در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت میگیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود.
اما اصل واقعه و حدیث چیست؟ این روایت در شأن یکی از بهترین صحابه پیامبر اعظم(ص) ابوذر غفاری است که به دلیل رواج آن باور غلط، محور حدیث به کلی فراموش شده است.
این حدیث در باب «معنى قول النبی ص من بشرنی بخروج آذار فله الجنه» از کتاب معانی الاخبار (النص / ۲۰۴) و همچنین کتاب علل الشرایع مرحوم شیخ صدوق (ج ۱ / ص ۱۷۵) و در روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه اثر مرحوم محمد تقی مجلسی (ج ۱۳ / ص ۳) و با سلسله سند زیر بیان شده است:
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الشَّیْبَانِیُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِیمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ»
سلسله سند این روایت به صحابی بزرگوار عبدالله بن عباس منتهی میشود که وی اصل واقعه را اینگونه توصیف میکند:
«عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ، فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَهَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ، فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّهَ، فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ: إِنَّهُ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَهٌ یَسْتَبِقُونَ...
از ابن عباس نقل شده که گفت: روزی پیامبر(ص) به همراه تعدادی از اصحابشان در مسجد قبا نشسته بودند، رسول خدا (ص) فرمود: اولین کسی که الان بر شما وارد میشود، مردی از اهالی بهشت است!
برخی از اصحاب تا این سخن را شنیدند، برخاسته و از مسجد خارج شدند تا دوباره وارد شده و اولین کسی باشند که بهشت بر او واجب میشود، پیامبر(ص) متوجه شده و به بقیه اصحاب که نزد ایشان بودند، فرمودند: اکنون جماعتی در حال سبقت گرفتن از یکدیگر، بر شما وارد میشوند، (ولی از میان آنها) کسی که پایان یافتن ماه آذار (نام یکی از ماههای رومی معادل ماه خرداد و در آن زمان معادل ماه صفر) را بر من بشارت بدهد، اهل بهشت است.
آن جماعت برگشتند و وارد شدند و ابوذر نیز همراهشان بود، پیامبر(ص) به آنها فرمود: ما در کدام یک از ماههای رومی هستیم؟ ابوذر گفت: یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است.
پیامبر(ص) فرمود: ای اباذر! من این مسأله را میدانستم، ولی دوست داشتم قوم من بدانند که تو مردی از اهالی بهشتی و چطور اینگونه نباشد، در حالی که تو بعد از من به دلیل محبتت به اهل بیتم، از حرم من طرد (تبعید) میشوی، تنها زندگی میکنی و تنها میمیری و قومی که امر کفن و دفن تو را انجام میدهند، به واسطه تو خوشبخت میشوند، آنها دوستان من در بهشتی هستند
که به پرهیزکاران وعده داده شده است.
این در حالی است که در میان کتب حدیث، تنها روایتی که اشاره به پایان یافتن ماه صفر و آغاز ربیع داشته باشد، همین روایت است، به نظر میرسد، در برخورد با روایتی که در فضای مجازی و اجتماعی مطرح میشود و به گونهای منطبق بر عقل و منطق نیست، باید با دیده تأمل نگریسته شود و از کارشناسان خبره از میزان صحت حدیث مطمئن شد.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
انتظارات امام عسکری علیه السلام از شیعیان (1)
بسم الله الرحمن الرحیم
✅ انتظارات امام عسکری از شیعیان (منبر اول)
مقدمه :
امام حسن عسکرى(ع) یازدهمین امام شیعیان، در روز جمعه هشتم ربیع الثانى، سال 232 ه.ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود،(2) و عالم را با نور جمال خویش روشن نمود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام هادى (ع) و مادرش بانویى پارسا و شایسته است که از او به نام هاى «حُدیثه»، «سلیل» و «سوسن» یاد شده است. این بانوى گرامى از زنان نیکوکار و داراى بینش اسلامى بوده در فضیلت او همین بس است که پس از شهادت امام حسن عسکرى(علیه السلام) پناهگاه و نقطه اتکاى شیعیان در آن دوره بحرانى و پراضطراب به شمار مىرفت.(3)
➖ مدت امامت امام حسن عسکرى(علیه السلام) شش سال، و با سه نفر از خلفاى عباسى که هر یک از دیگرى ستمگرتر بودند، معاصر بود: المعتز باللّه - المهتدى باللّه - و المعتمد باللّه.
امامت حضرت از سال 254 شروع شد و در 260 ه.ق با شهادت آن حضرت پایان یافت. به مناسبت سالروز شهادت آن امام همام، در این مجال نگاهى داریم به برخى «انتظارات حضرت» از شیعیان خویش، امید که ره توشتهاى باشد براى همه آنهایى که بر خط امامت و ولایت سیر مىکنند.
💠 شیعه از دیدگاه امام حسن عسکرى (علیه السلام)
از دیدگاه امام یازدهم هر کس که بنام شیعه خوانده شود ولى اوصاف و ویژگیهاى یک شیعه حقیقى و واقعى را دارا نباشد، شیعه شمرده نمى شود. شیعه واقعى کسانى هستند که همچون رهبران دینى خویش در نهضت خدمت رسانى به مردم و برادران دینى خویش فعّال و کوشا باشند و به دستورات و نواهى الهى پاى بند باشند چنان که حضرت عسکرى در کلام زیبا و دلنشین خود درباره تعریف شیعه مى فرماید:
«شیعة عَلِّىٍ هُمُ الّذین یؤثِرُونَ اِخوانَهم عَلى اَنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خصاصَةٌ وَ هُمُ الَّذینَ لایَراهُمُ اللّه حَیثُ نَهاهُم وَ لا یَفقَدُهُم حَیثُ اَمرَهُم، وَ شیعَةُ عَلِىٍّ هم الَّذینَ یَقتَدُون بِعَلىٍ فى اکرامِ اِخوانِهُم المُؤمِنین(4)؛
پیروان و شیعیان على (علیه السلام) کسانى هستند که برادران (دینى) خود را بر خویش مقدم مىدارند گرچه خودشان نیازمند باشند و شیعیان على (علیه السلام) کسانى هستند که از آنچه خداوند نهى کرده دورى مىکنند و به آنچه امر نموده عمل مىکنند و آنان در تکریم و احترام برادران مؤمن خود به على(علیه السلام) اقتدا مى نمایند
و در جاى دیگر درباره نشانه هاى شیعیان فرمود:
«علامات المؤمنین خمسٌ صلاة الاحدى و الخمسین و زیارة الاربعین و التختم فى الیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم(5)،
نشانه هاى مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله) زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام) داشتن انگشتر در دست راست، و ساییدن پیشانى به خاک و بلند خواندن بسم اللّه الرحمن الرحیم (در نمازها).
💠 انتظارات امام عسکرى (علیه السلام) از شیعیان
انتظارات و توقّعات امام حسن عسکرى(علیه السلام) به عنوان آخرین امامى که در جامعه حضور عینى داشته، و بعد از او غیبت صغرى و کبرا فرزندش مهدى موعود (علیه السلام) آغاز مى گردد و براى مدّت مدیدى مردم و جامعه از درک حضور او محروم خواهند بود قابل اهمّیت و دقّت است، و مىتواند رهنمودهاى گرانبها و ارزشمندى باشد براى دوران غربت تشیّع و دورانى که غبار غم هجرت مولا و محبوبشان بر دلها و پیشانى آنها سایه افکنده است، اینک به گوشه هایى از انتظارات حضرتش مىپردازیم.
💠 1- اندیشه و تفکر
اساس تمام پیشرفتهاى مادّى و معنوى بشر در طول تاریخ، اندیشه و تفکر از یک طرف، و سعى و تلاش و عمل از طرف دیگر بوده است. اگر بشر قرن بیستم و بیست و یکم از نظر صنعتى و تکنولوژى به موفقیت هاى چشمگیرى دست یافته، بر اثر اندیشه و تلاش بوده است؛ چنان که پیشرفت هاى معنوى جوامع و افراد نیز بر اثر بهرهورى از توان عقل و تفکر و قدرت عمل و تلاش بوده است. پیامبران، امامان و بندگان صالح الهى همگى اهل فکر و تعقل بودهاند، در منزلت ابوذر امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«بیشترین عبادت اباذر که رحمت خدا بر او باد، اندیشه و عبرت اندوزى بود(6)»
ادامه👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ادامه 👇👇
قرآن این کتاب الهى و آسمانى براى اندیشه و تفکر، ارزش والا و حیاتى قائل است و زیباترین و رساترین سخنان را درباره ارزش دانش و تعقل، و دقّت و تفقه بیان نموده است در قرآن بیش از هزار بار کلمه «علم» و مشتقات آن که نشانه بارورى اندیشه است تکرار شده و افزون بر 17 آیه به طور صریح انسان را دعوت به تفکر نموده، بیش از 10 آیه با کلمه «اُنظُرُوا؛ دقت کنید» شروع شده است. بیش از پنجاه مورد کلمه عقل و مشتقات آن به کار رفته است و در چهار آیه نیز قاطعانه به تدبّر در قرآن امر شده است.(7)
و همچنین از کلمه فقه و تفقه و امثال آن بهره جسته است.(8)
با توجه به این اهمّیت اندیشه و تفکّر است که امام حسن عسکرى (علیه السلام) از شیعیان خویش انتظار دارد، که اهل اندیشه و تفکر باشند. لذا فرمود:
«عَلیکُم بِالفِکرِ فَاِنَّهُ حَیاة قَلب البَصیر وَ مَفاتیحُ اَبوابِ الحِکمَةِ ؛
بر شما باد به اندیشیدن! پس به حقیقت، تفکر موجب حیات و زندگى دل آگاه و کلیدهاى دربهاى حکمت است.(9)
انسانهایى که با عقل اندیشه نکنند و با چشم جانشان در دیدن حقایق دقّت بخرج ندهند در روز قیامت نابینا محشور مى شوند.
امام حسن عسکرى(علیه السلام) این حقیقت را با گوشزد کردن آیهاى از قرآن براى اسحاق بن اسماعیل نیشابورى در طىّ نامهاى چنین بیان مىکند: «اى اسحاق! خداوند بر تو و امثال تو از آنهایى که مورد رحمت الهى قرار گرفته و همچون تو داراى بصیرت خدا دادى مىباشند، نعمت خویش را تمام کرده است... پس به یقین بدان اى اسحاق که هرکس از دنیا نابینا بیرون رود، در آخرت هم نابینا و گمراه خواهد بود. اى اسحاق! چشمها نابینا نمىشوند، بلکه دلهایى که در سینهها هستند نابینا مىشوند. (بر اثر اندیشه نکردن) و این سخن خداوند در کتاب متقن خویش است آنجا که از زبان انسان ستم پیشه بیان مىکند(10):
«پروردگارا چرا مرا نابینا محشور نمودى با این که داراى چشم بودیم؟ (خداوند در جواب) مىفرماید:
همان گونه که آیات ما براى تو آمد و تو آنها را فراموش کردى، امروز نیز تو فراموش خواهى شد.(11)»
گاه امام حسن عسکرى با گوشزد این خطر که عده اى در جامعه عبادت را منحصر در انجام نماز و خواندن نمازهاى مستحبى و گرفتن روزه هاى واجب و مستحب مىدانند، بدون آنکه در رمز و راز آن اندیشه کنند و یا در زمان و اوضاع آن تعقل نمایند، جایگاه ویژه اندیشه و تفکر را اینگونه بیان مى فرماید:
«لَیست العِبادَةُ کَثرَةَ الصِّیامِ وَ الصَّلوةِ وَ اِنّما العِبادَةُ کَثرَةُ التفکُّرِ فى اَمرِ اللّه(12)؛
عبادت به بسیارى نماز و روزه نیست، همانا عبادت تفکر بسیار در امر خداوند است».
ادامه 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ادامه 👇👇
2- ایمان گرائى و سود رسانى:
فکر و اندیشه، و یا تأمّل و تدبّر آنگاه ارزش حقیقى و عینى خویش را نشان مىدهد که منجر به ایمان و عمل و تلاش شود وگرنه تفکرى که بدنبالش ایمان و عمل نباشد مطلوب و کارساز نیست. به همین جهت آن حضرت تأکید فرمود که شیعیان به دو خصلت توجّه داشته باشند
«خِصلَتانِ لَیس فَوقَهُما شَىءٌ الایمانُ بِاللّه، وَ نَفعُ الاِخوان(13)؛
دو خصلت است که برتر از آن چیزى نیست، ایمان به خداوند و فایده رساندن به برادران (دینى)».
3- به یاد خدا و قیامت بودن
ایمان برگرفته از اندیشه بدنبال خود عمل و یاد خدا و همچنین انجام عبادت را در پى دارد، به همین جهت یکى دیگر از انتظارات حضرت عسکرى (علیه السلام) از شیعیان این است که خداوند و قیامت و رسول را فراموش نکنند. چنان که فرمود:
«اَکثرُوا ذِکرُ اللّه و ذِکرَ المَوتِ وَ تِلاوَةَ القُرآن و الصَّلاةَ عَلى النَّبى؛
زیاد به یاد خداو مرگ باشید و همواره قرآن بخوانید و بر پیامبر(صلى اللّه علیه و آله و سلّم) (و آل او) درود بفرستید.(14)
و هوشمندترین و زیرکترین افراد کسى است که به یاد بعد از مرگ باشد و وجدان خویش را براى رسیدگى به اعمال قاضى قرار دهد.(15)
4- حسابرسى اعمال و پاسخگویى وجدان
انتظار دیگرى که امام حسن(علیه السلام) از شیعیان دارد، رسیدگى به اعمال و داشتن محاسبه در هر شبانه روز، و پاسخگویى وجدان اخلاقى است.
لازم است انسان در ابتداى هر روز نسبت به اعمال نیک و دورى از گناه با خود «مشارطه» و قرار دادى داشته باشد، و در طول روز مواظبت و «مراقبه» داشته باشد. و در پایان روز «محاسبه» و حسابرسى، و پاسخگویى به وجدان درونى خویش.
آنهایى هم که مسئولیت هاى اجتماعى دارند، در مقابل مردم و جامعه مسئولند که باید پاسخگو باشند، علاوه بر این در مقابل خداوند متعال، پیامبر اکرم(صلى اللّه علیه و آله و سلّم) و وجدان خویش نیز باید پاسخگو باشند.
ممکن است عدهاى زرنگى را در آن بدانند که از حسابرسى، و پاسخگویى فرار کنند و به نوعى طفره روند، ولى باید بدانند که هرگز چنین رفتارى هوشمندى و زرنگى بحساب نمىآید، در همین زمینه است که حضرت عسکرى (علیه السلام) خردمندانه مىفرماید:
«اَکیَسُ الکیِسین مَن حاسب نَفسَه وَ عَمِلَ لما بَعدِ المَوت(16)؛
زیرکترین زیرکان (و هوشمندترین افراد) کسى است که به حساب نفس خویش پردازد (و پاسخگوى خدا و وجدان خویش باشد) و براى پس از مرگ خویش تلاش نماید».
ادامه👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
5- تقوا و پاکى راستى و امانتدارى
از مهمترین و بارزترین ویژگىهاى مورد انتظار براى شیعیان و مؤمنان دو صفت نفسانى تقوا و ورع است که انسان را در مقابل انجام گناه و دورى از محرّمات حفظ و تقویت مىکند، و در کنار آن دو، دو صفت والاى امانتدارى و راستگویى است که آنچنان اهمّیت دارد که اساس نظم و انسجام و آرامش هر جامعه اى را مىتوان با تقویت و ترویج این اوصاف در میان افراد جامعه پىریزى نمود و مشکلات را حل و سعادت جوامع را تضمین نمود. امام حسن عسکرى(علیه السلام) با تأکید بر اوصاف فوق و برخى اوصاف دیگر خطاب به شیعیان خود مى فرماید:
«اُوصیکُم بِتَقوىَ اللّهِ وَ الوَرَعِ فى دِینِکم والاِجتهاد لِلّه و صِدقِ الحَدیثِ وَ اَداءِ الاَمانَةِ اِلى مَن اِئتَمَنَکُم مِن بِرِّ اَوفاجِرٍ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسنِ الجَوار فَبِهذا جاءَ مُحَمَّد (ص) صَلّوا فى عَشایِرِهِم وَ اَشهِدُوا جَنائِزَهُم وعُودُوا مرضاهُم، وَ اَدّوا حُقُوقَهُم، فَاِنَّ الرَّجُل مِنکم اِذا وَرِعَ فى دِینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ اَدّى الاَمانَةَ و حَسُنَ خُلقُه مَعَ النّاس قیلَ هذا شیعى فَیسرّنى ذلک؛(17)
شما را سفارش مىکنم به تقواى الهى و ورع در دین خود و کوشش در راه خدا، راستگویى و ردّ امانت به هرکه به شما امانت سپرد - خوب یا بد - و طولانى بودن سجده و خوب همسایه دارى؛ چرا که محمد (ص) براى اینها آمده است. در گروه هاى آنها (مخالفان) نماز بخوانید (یعنى در نماز جماعت شرکت کنید) و در تشییع جنازه آنها حضور داشته باشید و بیمارانشان را عیادت، و حقوق آنان را ادا نمایید، زیرا اگر مردى (و فردى) از شما در دین خود ورع داشت و در سخنش راست گفت و امانت را رد کرد و اخلاقش با مردم خوب بود گفته مىشود این شیعه است. پس من از این (گفته) شادمان مىشوم.»
و در جاى دیگر فرمود: «المُؤمِنُ بَرَکَةٌ عَلى المُؤمِنِ و حُجّةٌ عَلى الکافِر(18)؛ مؤمن (و شیعه) برکتى براى مؤمن و (اتمام) حجّتى براى کافر است.
پى نوشتها:
1. مسعودى و على بن عیسى اربلى تولد حضرت را در سال 231 ق دانستهاند.
2. اصول کافى، ج 1، ص 503.
3. شیخ عباس قمى، الانوار البهیة، ص 151.
4. محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج 5، ص 231.
5. بحارالانوار، ج 95، ص 348 و مصباح المتهجد، ص 787، روضة الواعظین، ج 1، ص 195.
6. بحارالانوار، ج 22، ص 431.
7. سوره نحل، آیه 44؛سوره آل عمران، آیه 191 و سوره نحل، آیه 69.
8. آمار استخراج شده بر اساس اطلاعات کتاب «المعجم المفهرس» محمد فؤاد عبدالباقى (دارالحدیث القاهره) مىباشد.
9. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 8، ص 115 و الحکم الزاهرة، ج 1، ص 19.
10. على بن شعبه حرّانى، تحف العقول، ص 513 و 514.
11. سوره طه، آیه 126.
12. بحارالانوار، ج 71، ص 322، وسائل الشیعه، ج 11، ص 153 ؛ اصول کافى، ج 2 ص 55 و تحف العقول، ص 518، حدیث 13.
13. تحف العقول، ص 518، حدیث 14.
14. همان، ص 487.
15. حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 16، ص 98.
16. همان.
17. همان، ج 8، ص 389، حدیث 2 و تحف العقول، ص 518، حدیث 12 و میزان الحکمه، ج 10، ص 491.
18. تحف العقول، ص 519، حدیث 20 و درچاپ انتشارات آل على(ع) ص 892، روایت 20.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
انتظارات امام عسکری علیه السلام از شیعیان (2)
بسم الله الرحمن الرحیم
انتظارات امام عسکری علیه السلام از شیعیان ( منبر دوم)
(ادامه بحث قبل)
6- جزء بهترین ها باشید نه بدترین ها
آن امام همام گاه به بیان افراد نمونه و برتر و همین طور افراد بدتر غیر مستقیم انتظار خویش را از شیعیان ابراز مىدارد که جزء بهترینها باشید، و آنان را اینگونه معرّفى مى نماید:
«اورع النّاس من وقف عند الشّبهة، اعبد النّاس من اقام على الفرائض، ازهد النّاس من ترک الحرام، اشدّ النّاس اجتهاداً من ترک الذّنوب(19)؛
پارساترین مردم کسى است که در شبهات توقف کند، عابدترین مردم کسى است که واجبات را بهجا آورد، زاهدترین مردم کسى است که از حرام دورى کند و کوشاترین مردم کسى است که گناهان را ترک کند.»
در مقابل بدترینها را نیز معرّفى مىکند تاشیعیان آگاهانه یا ناآگاهانه جزء آن افراد قرار نگیرند، در حدیثى آن حضرت فرمود:
«بِئسَ العَبدُ، عَبدٌ یَکون ذا وجهین وذالِسانین یَطرى اَخاهُ شاهِداً وَ یأکُلُهُ غائِباً، اِن اُعطِىَ حَسَدَهُ وَ اِن ابتَلى خانَهُ(20)
؛بدترین بندگان بندهاى است که داراى دو چهره و دو زبان باشد، در حضور برادرش او را مىستاید و پشت سر، او را مىخورد(و غیبتش را گوید). اگر به او چیزى عطا شود، حسد مىورزد و اگر گرفتار گردد، به او خیانت مىکند.»
7- عزّت نفس و دورى از ذلّت
انسان به عزّت نفس و تکریم شخصیت بیش از همه چیز نیازمند است انسان مىتواند رنج گرسنگى و تشنگى را تحمّل کند و با فقر و ندارى بسازد امّا تحقیر شخصیت و آزردگى روح و روان و پایمال شدن عزّت انسان بسادگى قابل رفع و جبران نیست، ممکن است تا پایان عمر انسان را آزار دهد، خداوند عزیز انسان را عزیز آفریده و هرگز به او اجازه تحقیر دیگران و یا شخصیت خودش را نداده. امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«خداوند تمام امور مؤمن را به خود او واگذار نموده، ولى به او واگذار نکرده است (و اجازه نداده) که ذلیل باشد آیا سخن خدا را نشنیدهاى که مىفرماید: «عزّت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمىدانند، پس مؤمن همیشه عزیز است و ذلیل نمىباشد»(21)
به همین جهت یکى از انتظارات مهم حضرت عسکرى (علیه السلام) در دوران غیبت امام زمان (عجل اللّه تعالى فرجه الشریف) این است که شیعیان عزیز و با عزّت باشند و هرگز خود را ذلیل نکنند، در یکجا فرمود:
«ما اَقبَحُ بِالمُؤمِنِ اَن تکُونَ لَهُ رَغبَة تُذِلُّه؛(22)
چه زشت است براى مؤمن (و شیعه) دل بستن به چیزى که وى را خوار مىسازد».
و در جاى دیگر دلسوزانه نصیحت نمود که: «لا تمار فیذهب بهاؤک و لا تمازح فیحقر علیک؛ جدال و کشمکش مکن زیرا ارزش و شخصیت تو را از بین مىبرد (و موجب خوارى انسان مىشود) و شوخى (بیش از حد) مکن تا مردم به تو جرأت جسارت پیدا نکنند.»(23)
و گاه راهکارهاى رسیدن به عزّت و دورى از ذلّت را به شیعیان ارائه مى دهد و قاطعانه مىفرماید:
«ما ترک الحقّ عزیزٌ الّا ذلّ و لا اخذ به ذلیلٌ الّا عزّ؛
هیچ عزیزى حق را رها نکرد مگر آنکه خوار و ذلیل شد، و هیچ ذلیل و خوارى به حق عمل نکرد مگر آن که عزیز گردید»(24)
ادامه 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ادامه 👇👇
8 - افتخار ما باشید نه باعث سرشکستگى ما
یکى دیگر از مهمترین انتظارات امامان مخصوصاً امام حسن عسکرى(علیه السلام) از شیعیان این است که از نظر رفتارى و اخلاقى به گونهاى رفتار کنند که در بین جامعه بشرى عموماً و در بین مسلمانان خصوصاً الگو و نمونه باشند تا آنجا که مردم بگویند اینها شیعیان على(علیه السلام) و امامان معصوم هستند، و اینها تربیت یافتگان مکتب اهل بیت مىباشند.
به همین جهت حضرت عسکرى عاجزانه درخواست مىفرماید:
«اِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیناً وَلا تَکُونُو شَیناً، جَرّوا اِلَینا کُلَّ مَوَدَّةٍ، وَ ادفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبِیحٍ، فَاِنَّهُ ما قیلَ فِینا مِن حَسَنٍ فَنَحنُ اَهلُهُ و ما قیل فینا مِن سوءٍ فَما نَحن کذلک...(25)
از خدا پروا نمایید و زینت (و مایه سرافرازى ما) باشید نه مایه ملامت (و سرافکندگى) همه دوستىها را به سوى ما جذب کنید و هر زشتى را از ما دور نمایید؛ زیرا هر خوبى که در حق ما گفته آید ما شایستگى آن را داریم و هر بدى که درباره ما بر زبان برآید ما چنان نیستیم...(چرا که) خداوند ما را پاک شمرده و هیچ کس غیر از ما نمىتواند ادّعاى چنین مقامى را نماید مگر این که دروغ پرداز باشد.»
9 - از ریاست طلبى پرهیز کنید
از صفاتى که سخت گمراه کننده و خطرناک است مقام خواهىها و ریاست طلبىها است، بر کسى پوشیده نیست که ریاست طلبىها چه ضربات شکنندهاى بر پیکر اسلام وارد نموده و همین ریاست طلبى بود که خلافت را از مسیر اصلى خویش خارج نموده و پیش آمد آنچه که پیش آمد، و این فریاد فاطمه (سلام اللّه علیها) است از دست ریاست طلبى گروهى که خلافت را غصب نمودند، آنجا که فرمود: «امّا (افسوس) کسى را مقدم داشتند که خداوند او را کنار زده بود و کسى را کنار زدند که خداوند او را مقدّم داشت، تا آنجا که ره آورد بعثت را انکار کردند و به بدعتها روى آوردند، آنها هوا پرستى و شهوت (و ریاست طلبى) را برگزیدند و بر اساس رأى و نظر شخصى عمل کردند هلاک و نابودى بر آنان باد، آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود: «پروردگار تو آنچه را که مىخواهد خلق مىکند و هرچه را بخواهد اختیار مىکند و براى آنان اختیارى نیست...(26)».
افسوس (که سران سقیفه) آرزوها(و ریاست طلبىهاى) خود را در دنیا تحقق بخشیدند و از آینده غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند...(27)»
و امروز در جامعه خود نیز شاهد ریاست طلبىها و مقام خواهىها هستیم. خدا مىداند که چه بودجههاى کلانى در راه رسیدن به ریاست خرج شده و مىشود. و از چه وسیلههایى که براى رسیدن به مقام استفاده شده است و مى شود. عدهاى براى رسیدن به مقام از آزادىهاى خلاف قانون و نامشروع نیز پشتیبانى کردند، و عدهاى نیز براى رسیدن به ریاست از تخریب دیگران بهره جسته و یا اسلام و ارزشهاى اسلامى را سپر ریاست طلبىهاى خویش قرار دادند و...
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
امام حسن عسکرى(علیه السلام) با توجّه به این خطرها است که دردمندانه مىفرماید:
«اِیّاکَ وَ اَلاذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّیاسَة فَاِنَّهُما یَدعُوانِ اِلَى الهَلکَة؛
از افشاى اسرار(ما اهلبیت(علیهم السلام) و ریاست خواهى دورى کن که این دو مایه هلاک و نابودى است.»(28)
ادامه 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ادامه 👇👇
9 - استوارى بر دین و ولایت در دوران غیبت
آخرین انتظارى که در این سطور بدان اشاره مىشود، انتظار حضرت عسکرى(علیه السلام) از شیعیان خویش است در دوران غیبت کبراى امام زمان(عجل اللّه تعالى فرجه الشریف)، چرا که یکى از دورانهاى بسیار سخت و طاقت فرسا که صبر و استوارى فراوانى مىطلبد همین دوره است، انتظار آن حضرت این است که مردم و شیعیان دوران غیبت را تحمّل کنند و از خود بردبارى و استقامت بخرج دهند، و بر دین الهى و امامت و ولایت ثابت و استوار بمانند، و دائماً براى ظهور مهدى موعود (عجل اللّه تعالى فرجه الشریف) دعا نمایند، چرا که
«وَ اللّهِ لَیَغیبَنَّ غَیبَةً لایَنجُوا فیها مِن الهَلَکَةِ اِلّا مَن ثَبّته اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِاِمامَتِهِ وَ وَفّقَهُ لِلدّعاء بتَعجیل فَرَجِه؛
به خدا سوگند (حضرت مهدى) غیبت طولانى خواهد داشت که نجات پیدا نکند در آن دوران مگر کسانى که خداوند عزیز و جلیل بر قائل بودن (و اعتقاد) به امامت او استوارش نگهدارد، و توفیق دهد که براى فرج آن حضرت دعا نماید(29)»، سخن را با اشعارى به یاد آن سفر کرده به پایان مىبریم:
فکر بلبل همه این است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
اى که از کوچه معشوقه ما مىگذرى
با خبر باش که سر مىشکند دیوارش
اگر از وسوسه نفس و هوا دور شوى
به یقین ره ببرى در حرم اسرارش
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هرکجا هست خدایا به سلامت دارش
➖➖➖
پى نوشتها:
19. همان، ص 519 ح 18، و انوار البهیّة، شیخ عباس قمى، ص 318.
20. تحف العقول (همان) ص 518، ح 14 و در چاب انتشارات آل على(ع)، ص 892 روایت 14.
21. میران الحکمه، ج 5، ص 1957.
22. تحف العقول، ص 520.
23. بحارلانوار، ج 75، ص 371، میزان الحکمه، ج 9، ص 135.
24. تحف العقول، ص 520 و در چاپ انتشارات آل على (ع)، ص 894، روایت 35.
25. همان، ص 518 و در چاپ آل على(ع)، ص 890، روایت 12.
26. سوره قصص، آیه 68.
27. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار (بیروت، داراحیاء التراث)، ج 36، ص 353 و ر - ک احقاق الحق ج21، ص 26.
28. تحف العقول (انتشارات آل على (ع)) ص 888، روایت 4.
29. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 384.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🌀 آیت الله العظمی نوری همدانی از بیمارستان مرخص شدند
👤 حجتالاسلام شمس مسئول دفتر آیت الله نوری همدانی
🔹️ وضعیت عمومی آیت الله نوری همدانی مساعد است و ایشان در راه قم هستند.
🔹️ آیت الله نوری همدانی بابت یک عمل جراحی جزئی در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شدند و پس از عمل موفقیت آمیز، امروز در سلامتی کامل از بیمارستان ترخیص شدند.
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
منبر میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
🌺 عظمت و اخلاص وجود مقدس رسول الله(ص)
نویسنده/ سخنران:
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری
این متن سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در دهه ی آخر ماه صفر سال 92 می باشد که به تاریخ 7 دی ماه سال 92 در هیاتی در قم برگزار شده است. ایشان در این جلسه با ارائه توضیحاتی راجع به حدیث قرب نوافل فرمودند که وجود مقدس رسول الله(ص) که ظرف مشیت خدا و واسطه کائنات هستند، به مقام محبت خدا رسیده اند و مصداق کامل این حدیث هستند. سپس با اشاره به دو روایت از فضیلت و مقام فوق العاده پیامبر فرمودند که خدای متعال از سر رحمت خودش چنین پیامبری را فرستاد و دو چیز با ارزش از خزانه غیب خودش همراه او کرد یکی قرآن و دیگری امیرالمؤمنین و ائمه(ع). ایشان افزودند که ولایت امیرالمؤمنین بر همه ولایتها غالب می شود و بساط ابلیس و اصحاب سقیفه و شیطنت کفر در جهان امروز در حال غروب کردن است و حقیقت پیامبر در وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه تجلی خواهد کرد و ایشان نور پیامبر را در عالم ساطع می کنند.
عظمت و اخلاص وجود مقدس رسول الله(ص)، عبد مطلق خدای متعال
در حدیث نورانی عنوان خدای متعال فرموده است: «فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا»(1) این حدیث قرب نوافل را فریقین، سنی و شیعه نقل کرده اند که بنده در اثر واجبات به خدای متعال نزدیک می شود. اگر همه قرب فرائض را به دست آورد، آنگاه نوبت به نوافل می رسد. اگر با نوافل و مستحبات هم به خدای متعال نزدیک شد، کار به جایی می رسد که من او را دوست می دارم و محبوب من می شود و اگر خدای متعال بنده ای را دوست داشت و محبت الهی در وجود او جاری شد، دیگر از خودش خالی می شود و همه وجودش تحت اراده و مشیت خدای متعال قرار می گیرد. این گوش، دیگر گوش او نیست؛ زبان، دیگر زبان او نیست؛ البته این معنایش این نیست که خدای متعال در بنده حلول می کند اینطور نیست، ولی عبد در مقامی قرار می گیرد که تحت ولایت است، همه کارهایش کارهای خدایی است. «فاذا احبنی احببت» وقتی او به مقام محبت من رسید من هم او را دوست می دارم و چشم و زبان و گوش و دست او می شوم. اگر یک نفر این مقام را به دست آورده باشد وجود مقدس رسول الله(ص) است که عبد مطلق خداست. هیچ فریضه و هیچ نافله ای نیست که از این وجود مقدس فوت شده باشد.
ادامه دارد👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻 ادامه 👇
در روایت عالمی یهودی از امیرالمومنین(ع) اینطور سوال کرد که برخی از پیامبران بنی اسرائیل در یک مقامی بودند که خداوند درباره آنها می فرماید: «وَ سَخَّرْنَا مَعَ دَاوُدَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ معه»(انبیاء/79) ما کوه ها را برای حضرت داود مسخر کرده بودیم، بطوریکه همراه تسبیح حضرت داوود تسبیح می گفتند؛ خدا به پیامبر شما چه داده است؟ حضرت فرمودند قابل مقایسه نیست، پیامبر ما بدون اینکه ترک اولا کرده باشد طوری خدا را عبادت می کرد که خدای متعال می فرمود: «طه مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»(طه/2) ما قرآن را بر شما نازل نکردیم تا خودتان را اینقدر به زحمت بیندازید. فرمود پیامبر ده سال شب ها روی پنجه های خودش می ایستاد و عبادت می کرد، وقتی به او گفتند آقا شما که دیگر مامون از عقوبت هستید، زمام و اختیار بهشت و جهنم در دست شماست، فرمود: «أَ فَلَا أَکُونُ عَبْداً شَکُورا»(2) آیا بنده شاکر خدا نباشم؟ این وجود مقدس اینطور عبادت می کردند و طبیعی است که به مقامی برسد که همه کائنات با او تسبیح بگویند: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ»(جمعه/1) یعنی اگر همه کائنات تسبیح می گویند، با تسیبح نبی اکرم(ص) است، او معلم کل است، معلم انبیا است. طبق روایت اگر عالم ملائکه تسبیح را از پیامبر یاد گرفته اند، دیگر حساب جماد و نبات پاک است. همه عالم به تبع او تسبیح می گویند: «بنا عبد الله بنا عرف الله» اگر خدای متعال شناخته شده به واسطه اوست، اگر خدای متعال بندگی می شود با فیض بندگی این وجود مقدس است. بنده اگر محبوب خدا شد خدای متعال در همه قوای او حضور پیدا می کند و دیگر این قوا از او نیست: «کنت سمع الذی یسمع به ...». لذادر قرآن اینطور تعبیر می شود: « وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمی»(انفال/17) آن موقعی که شما دشمن را طرد می کردید و در جنگ سنگ ریزه ها را به طرف دشمن پرتاب می کردید، شما این کار را انجام نمی دادید، بلکه خدا انجام می داد: «و لکن الله رمی». پیامبر(ص) در چنین مقامی است، همه کارهای ریز و درشت این وجود مقدس از این مقوله است: خوابیدن، غذا خوردن، خوابیدن، معاشرت و ... و دیگر تحت اراده خود نیستند. این است که نکته مشیت الهی است و همه مشیت الهی که در روایات هست که هفت چیز در مسیر خلقت موجودات است مشیت، قدر، قضا و علم و .... اول همه مشیت است. این وجود مقدس ظرف مشیت خداست و به همین جهت وقتی همه عالم خلق می شود از مسیر این وجود مقدس خلق می شود، محل مشیت خدای متعال است که سرآغاز خلقت همه کائنات، اولین مرحله خلقت هر موجودی، مشیتش است. اراده و مشیت الهی تعلق می گیرد. لذا واسطه همه کائنات است.
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻 ادامه👇
💠 روایتی در فضیلت پیامبر(ص)، محل مشیت الهی
به یک روایت از امیرالمومنین(ع) در فضیلت پیامبر(ص) فقط اشاره می کنم، خیلی از این روایات بی مقدمه خواندنی نیست، شرح این روایت را بزرگان بدهند، فقط از باب اینکه فضایی باز بشود. در بحار نقل شده که امیر المؤمنین فرمودند: «فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى نُورَ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ ص بَقِیَ أَلْفَ عَامٍ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَاقِفاً یُسَبِّحُهُ وَ یَحْمَدُهُ وَ الْحَقُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَنْظُرُ إِلَیْهِ وَ یَقُولُ یَا عَبْدِی أَنْتَ الْمُرَادُ وَ الْمُرِیدُ وَ أَنْتَ خِیَرَتِی مِنْ خَلْقِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ مَنْ أَحَبَّکَ أَحْبَبْتُهُ وَ مَنْ أَبْغَضَکَ أَبْغَضْتُهُ فَتَلَأْلَأَ نُورُهُ وَ ارْتَفَعَ شُعَاعُهُ فَخَلَقَ اللَّهُ مِنْهُ اثْنَیْ عَشَرَ حِجَابا» یعنی خدای متعال این پیامبر را از نور خودش آفرید (در این زمینه روایات زیاد داریم که این وجود مقدس بدون حجاب از نور الهی آفریده شده است ولی در این حدیث نکات لطیفی است) و این نور رسول الله(ص) هزار سال ایستاده بود که مقصود از این هزار سال زمانهایی که ما تصور می کنیم نیست. و خدا را تسبیح و حمد می کرد، خدا را عبادت می کرد. و خدای متعال در این حال به او نظر می کرد، وقتی عبادت می کرد می فرمود: «انت المراد و المرید» مراد الهی تو هستی، معنی «لولاک لما خلقت الافلاک» نیز همین است. حال چطور می شود پیامبر مراد خدای متعال باشد؟! «انت المراد و المرید» هم اراده الهی فقط به تو تعلق گرفته و هم اینکه تو سرچشمه اراده خدا است. یعنی هرچه بعد از این است از مسیر اراده شماست، این همان معنی محل مشیت است. از همه مخلوقات برگزیده من تو هستی، به عزت و جلال خودم اگر تو نبودی کائنات را نمی آفریدم. اینها برای تو آفریده شده اند مثل اینکه خدای متعال چشم و گوش و زبان و دست و این میلیاردها موجودات زنده ای که در بدن ما تلاش می کنند را برای ما آفریده و اگر این روح نبود خدای متعال این جسم را خلق نمی کرد. اگر شما هم نبودید کائنات آفریده نمی شد. کائنات پیکره ای است برای شما. «من احبک احببته» هر که تو را دوست بدارد من او را دوست می دارم. این مطلب از بیانات دیگر هم استفاده می شود که حبیب حضرت حق جز نبی اکرم(ص) نیست، او حبیب خداست و مابقی موجودات به اندازه ای که این پیامبر را دوست می دارند خدا آنها را دوست می دارد و محبوب خدا می شوند. «و من ابغضک ابغضته» هر که تو را مبغوض بدارد من او را مبغوض می دارم، این وجود مقدس مدار حب و بغض الهی است. بعد ادامه میدهد که وقتی خدای متعال حضرت را مورد عنایت خودش قرار داد نور حضرت تجلی کرد و شعاع نور حضرت ارتفاع پیدا کرد.
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻 ادامه 👇
خدای متعال از نور وجود مقدس ایشان 12 حجاب آفرید که حجابهایی است که بین حضرت حق و مخلوقات است و تنها کسی که همه این عوالم و حجب را سیر کرده خود این وجود مقدس است. سپس حجابها را نام می برد: حجاب قدرت، عظمت، عزت، هیبت، جبروت، رحمت، نبوت، کبریا، منزلت و بعد حجاب رفعت، سعادت و شفاعت. بعد فرمود خدای متعال به حضرت دستور داد که به تک تک این عوالم که من خلق کرده ام وارد شو و سیر کن. حضرت در حجاب اول 12 هزار سال، در حجاب دوم 12 هزار سال و ... توقف کرده اند و در این حجب الهی سیر کردند؛ بعد حضرت فرمودند خدای متعال از نور این پیامبر 20 دریا(بحر) آفرید که در هر بحری علومی بود که جز خدای متعال نمی دانست، علوم الهی در این دریاها و بحار جاری شد و به این پیامبر دستور داد که در این دریاها نازل بشود. در یک یک اینها حضرت فرود آمدند و بار انداختند و سیری در این بحار علوم داشتند. البته از فهم ما بیرون است که اینها چه بوده است، این مطالب را امیرالمومنین(ع) می فرمایند، وقتی ایشان بحث می کنند همیشه اینطور است. مثل ما مثل کسی است که یک معماری یک بنای عظیمی را ساخته، زیر و بم این بنا را می داند و ما هم یک آدم های نابینا کنار این بنا ایستاده ایم. وقتی شروع به حرف زدن می کند آنجا جای شرح دادن این حرف ها نیست، آنجا فقط باید القاء سمع کنیم و ببینیم جه می گوید بعد کم کم دستت را می گیرند. اگر خوب گوش دادی می برند این در و دیوار را لمس می کنی و کم کم یک چراغی را روشن می کنند که انسان ساختمان و بنا را می بیند. ما هم نسبت به صحبتهای امیرالمومنین(ع) اینطور هستیم، خیلی نمی شود حرف حضرت را شرح داد، باید خوب القاء سمع کرد. حضرت می بیند و حرف می زند باید القاء سمع کرد بعد کم کم انسان را می برند فضاها را لمس می کند، بعد کم کم چشم انسان باز می شود و آن حقایقی که بیان فرموده اند را می بیند.
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻ادامه 👇
در این روایت هم اینگونه است. ما نمی فهمیم حضرت از چه سخن گفته اند، خلاصه حضرت وارد این بحار شدند از این دریاها بیرون آمدند سپس خدای متعال او را مورد خطاب قرار داد: «فَلَمَّا خَرَجَ مِنْ آخِرِ الْأَبْحُرِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى یَا حَبِیبِی وَ یَا سَیِّدَ رُسُلِی وَ یَا أَوَّلَ مَخْلُوقَاتِی وَ یَا آخِرَ رُسُلِی أَنْتَ الشَّفِیعُ یَوْمَ الْمَحْشَرِ فَخَرَّ النُّورُ سَاجِداً ثُمَّ قَامَ فَقَطَرَتْ مِنْهُ قَطَرَاتٌ کَانَ عَدَدُهَا مِائَةَ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِینَ أَلْفَ قَطْرَةٍ فَخَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ کُلِّ قَطْرَةٍ مِنْ نُورِهِ نَبِیّاً مِنَ الْأَنْبِیَاءِ فَلَمَّا تَکَامَلَتِ الْأَنْوَارُ صَارَتْ تَطُوفُ حَوْلَ نُورِ مُحَمَّدٍ ص کَمَا تَطُوفُ الْحُجَّاجُ حَوْلَ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَام»(3) یعنی ای اول و آخر همه انبیاء، همه عالم روز قیامت به دست تو نجات پیدا می کنند و با دست تو وارد بهشت و وادی توحید می شوند. همین طور که در دنیا و عوالم دیگر شما معلم توحید بودید، در قیامت هم درهای بهشت و مقامات توحیدی با شما گشوده می شود. این وجود مقدس در مقابل خدای متعال تواضع کرد و سجده تام انجام داد. وقتی خدای متعال این مقامات را به حضرت عطا کرد که سید رسل من هستی، اول و آخر انبیاء و شفیع انبیا هستی، ایشان سجده تام کردند. فرق حضرت با ما در این است که وقتی کمترین نعمتی را به ما می دهند مغرور به نعمت و مشغول به نعمت می شویم ولی خداوند کائنات را زیر دست حضرت گذاشتند و او در مقابل خدای متعال سجده کرد. سجده طوری بود که حضرت وقتی از سجده برخاستند قطراتی از وجود مقدس ایشان مترشح شد که این نشاندهنده سنگینی عبادت است. در روایات آمده که وقتی وحی به حضرت می آمد حضرت عرق سنگینی می کردند، این سجده هم آنقدر با شکوه بود که قطراتی مانند اشک یا عرق از وجود مقدس حضرت جاری شد که 124 هزار قطره از این وجود مقدس مترشح شد. و از هر قطره از نور این وجود مقدس پیامبری را آفرید؛ نکته لطیف تر این است که وقتی این انوار به کمال خودشان رسیدند همان طور که حجاج حول بیت الله می چرخند، نور 124 هزار پیامبر دور این پیامبر طواف می کردند. این است معنی آن روایاتی که فرمود: خدای متعال نور انبیا را از جسم ما آفرید و لذا متمایل به ما هستند.
اصولا این کعبه ای که ما مامور هستیم دور آن بچرخیم، جسم است و روح این کعبه چیز دیگری است. در غیر اینصورت دور سنگ چرخیدن معنایی ندارد. همه مقاماتی که هست به احترام حضرت است. امام سجاد(ع) فرمود: «أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنًى أَنَا ابْنُ مَرْوَةَ وَ الصَّفَا»(4) باطن مکه شعاع نبی اکرم است والا برای چه مردم بروند مکه؟ باطن کعبه نبی اکرم(ص) است در غیر اینصورت چه وجهی داشت مردم مکه بروند و دور کعبه طواف کنند؟! اول و آخر اوست. در روایتی اینطور آمده، عرض کرد چرا کعبه 4 ضلعی است و 4 گوشه دارد؟ حضرت فرمود این شعاعی از بیت المعمور است. گویا بیت المعمور روح و کعبه جسد است. جسد و روح باید با هم تناسب داشته باشند، مثل اینکه جسم آدم، آدم است و جسم حیوانات، حیوان است و هر حیوانی از جمله خزندگان، چرندگان و درندگان جسمشان متناسب با روحشان است. لذا روح هایی که روح های فاسد می شوند در قیامت جسمشان عوض می شود. فرمود اینها در قیامت در قالب حیوانات می آیند. ذیل این آیه: «یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً»(نبأ/18) در روایت فرمود ده دسته از امت من در محشر می آیند و هر کدام در قیافه یکی از حیوانات هستند. آنهایی که اهل این گناه هستند در قیافه فلان حیوان ظاهر می شوند چون جسم انسان با روحش تناسب دارد لذا اگر روح فاسد شد، خدای متعال جسم هم عوض می کند، لذا جسمی که انسان در قیامت دارد نعوذ بالله جسم حیوانات است.
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻ادامه👇
کعبه هم یک روحی دارد، روحش بیت المعمور است که ملائکه آنجا طواف می کنند، کعبه ملائکه است. گفت آقا بیت المعمور چرا چهار ضلعی است؟ البته ضلع بیت المعمور مثل ضلع های کعبه گوشه هایش این طور نیست، مثل روح انسان که متناسب با جسمش است و ابعاد و قوایی دارد، یکی از این قوا به مغز و یکی به قلب و به دست و پا و چشم و ... تعلق می گیرد. گفت بیت المعمور چرا چهارضلعی است و ابعاد چهارگانه دارد که وقتی جسد می شود به کعبه تبدیل می شود؟ حضرت فرمودند بیت المعمور هم خودش جسم است و یک روح بالاتری وجود دارد. بیت المعمور محاذی عرش است، چون عرش الهی چهار بعدی است، بیت المعمور هم جسم برای آن عرش است. پس ملائکه دور جسم عرش یعنی به دور بیت المعمور می چرخند و ما دور جسمِ جسمِ عرش یعنی دور کعبه می چرخیم. عرض کرد چرا عرش چهار ضلعی است؟ فرمود چون ارکان الهی چهار تا است و عرش الهی حامل چهار رکن توحید است: «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر». که در روایات ارکان توحید و اسلام به خلق نبی اکرم(ص) تعبیر شده است، «انک لعلی خلق عظیم» فرمود خلق عظیم اسلام است، اسلام خلق نبی اکرم(ص) است و ارکان اسلام چهار تا است و عرش چهار ضلعی است؛ یعنی روح عرش خلق عظیم نبی اکرم(ص) است. پس انبیا در عالم خودشان دور نور پیامبر طواف می کردند ما در این عالم باید دور کعبه طواف کنیم، کعبه جسم جسم جسم پیامبر است، عرش به منزله جسم حضرت است و بیت المعمور جسم عرش است؛ کعبه هم جسم بیت المعمور است. ما در این زمین که آمدیم اینقدر فرود آمدیم، وقتی فرود آمدیم پیامبر هم فرود آمده شده کعبه ما باید دور کعبه طواف کنیم. انبیا دور نور پیامبر طواف می کردند و ملائکه دور بیت المعمور که جسم جسم پیامبر است طواف می کنند.
💠 ارسال پیامبر(ص) همراه با دو گوهر از خزانه غیب خدا
«ارسل رسوله» خدای متعال این وجود مقدس و این پیامبر را فرستاده است اولا کار، کار اوست؛ دست، دست اوست و این پیامبر هیچ از خودش ندارد بلکه عبد مطلق است. «ارسل رسوله بالهدی و دین الحق» خدای متعال به این عبد مطلق ماموریت داده است، خداوند این پیامبر و این رسولی که رسول به همه انبیا و به همه عالم است را فرستاده و او را مرسل کرده است. حال این پیامبر را برای چه فرستاده و چه چیزی همراه او کرده است؟ خیلی نکته مهمی است، خداوند پیامبر با این عظمت را فرستاده تا سراغ بنده ها بیاید. این نشاندهنده محبت و رحمت خداست، کار خود اوست یعنی همه کاره خود خدای متعال است، از رحمت خودش چنین پیامبری را فرستاد و دو چیز همراه او کرد، یکی «هدی» و دیگری «دین الحق»، یک کتاب که قرآن است و یک دین الحق که امیرالمومنین(ع) و ائمه(ع) می باشد. این دو گوهر را با این پیامبر(ص) فرستاد و این گوهرها هم برای خزانه غیب خدا بودند، نه قرآن از جنس این دنیاست و نه امیرالمومنین(ع). اصلا این دو از جنس این عالم نیستند، در روایت فرمود وقتی خدای متعال بعضی از آیات قرآن را می خواست بفرستد، به عرش الهی متعلق شدند که خدایا ما را کجا می فرستی؟ جای ما در عالم دنیا نیست، برویم با اهل معصیت همنشین بشویم؟ قرآن یک موجود زنده است وقتی حضرت تطورات قرآن در روز قیامت را بیان می کند، می فرماید قرآن در صورت های مختلفی می آید، در صورت مومنین می آید، در صورت شهدا می آید، افضل از همه شهدا؛ در صورت انبیا می آید، افضل از همه انبیا؛ بعد می آید پای عرش الهی شفاعت می کند. قرآن یک موجود حقیقی زنده است و از سنخ ما نیست که با ما در این دنیا همنشین شود، خدای متعال آن را با این پیغمبر فرستاد. تنها چیزی که موجب می شود این قرآن در این دنیا بیاید، اینست که پیامبر آمده و اگر این پیامبر نمی آمد این دُر خزانه غیب خدا در دنیا نمی آمد؛ اگر این پیامبر نمی آمد که امیر المومنین در دنیا نمی آمد، دلخوشی امیرالمومنین به این پیامبر است. پیامبر این وجود مقدس را با خودش آورد بعد هم درهای ولایتش را در روز غدیر به روی عالم باز کرد و فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» خداوند این دو گوهر را با این پیامبر همراه کرد و عجیب اینست که پیامبر این دو گوهر را باقی گذاشت: «إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما إن تمسکتم بهما لن تزلوا ابدا» اگر دست از این دو گوهر برندارید، لحظه ای گمراه نمی شوید. هر گمراهی هست بیرون از وادی قرآن و امیرالمومنین(ع) است. وادی امیرالمومنین و وادی قرآن، وادی نور و هدایت و رحمت خدا است.
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻ادامه 👇
بعد هم فرمود که این گوهری که من به این پیامبر دادم، گوهری است که همه رقبا را از میدان به در می کند: «لیظهره علی الدین کله». نگران نباشید ولایت امیرالمومنین(ع) بر همه ولایت ها غالب می شود. درست است سقیفه و اولیاء طاغوت و ادامه آنها این بساط شیطنت و کفری که شما امروز در جهان می بینید با همه پیچیدگی هایش هیچ نیست، یک جولانی است: «ان للباطل جولة و للحق دوله» معنای این جمله که در خطبه قاصعه آمده که حضرت فرمود وقتی وجود مقدس نبی اکرم مبعوث شدند من در غار حراء بودم، «سمعت رنة الشیطان» وقتی جبرئیل آمد و وحی آورد فریاد شیطان بلند شد، شیطان خیلی موجود عجیبی است، چیز ساده ای نیست شش هزار سال عبادتی که معلوم نیست زمانش دنیایی است یا آخرتی، دو رکعت نمازش چهار هزار سال طول کشیده است؛ اینها چیزهای عادی نیست. شیطان خیلی قوا دارد، عرش و فرشی دارد، خیلی چیزها دستش هست البته در عین حال هیچ چیز دستش نیست. فرمود شب قدر که عالم ملکوت بر امام نازل می شود و ملائکه و روح فوج فوج محضر حضرت می آیند، شیاطین هم آن شب گرد ابلیس جمع می شوند، شیطان برای خودش حساب و کتابی دارد. آنقدر می آیند و می روند و خبر می آورند و می برند که فرمود شیطان خیال می کند که خودش محور کاملی است تا با امام مواجه نشود نمی فهمد که هیچ چیز دستش نیست، وقتی با آن حقیقت مواجه شد می فهمد که چیزی دستش نیست. نقل شده است که زمان علامه طباطبایی مرتاضی از هندوستان آمده بود و شروع کرده بود فریب ایجاد کردن، روزی گذرش به علامه افتاد کاری سرش آوردند که بساطش را جمع کرد و فرار کرد. ابلیس خیال می کند واقعا چیزی دارد و بندگان خدا را اغفال می کند. فرمود شیطان آن شب آنقدر رفت و آمد می کند که خیال می کند واقعا کاره ای است تا به امام برخورد نکند واقعا خودش هم باورش می آید. شیطان دستگاهی دارد حضرت فرمود: «سمعت رنة الشیطان» من صدای ناله شیطان را شنیدم؛ به حضرت عرض کردم این چه بود؟ پیامبر فرمودند من هر چه می شنوم می شنوی و هر چه من می بینم تو می بینی «إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِی»(5) خیلی مقام عجیبی است. فقط پیامبر نیست و نبوت ندارد. بعد فرمود این صدای ناله شیطان بود، وقتی من مبعوث شدم دیگر مایوس شد کسی را بپرستد فریادش بلند شد که کار تمام شد. حال اینجا سؤالی است که پس الان چه خبر است، اینها چه غوغایی است؟ اینها همه اش سر و صدا است و شیطان در حال غروب کردن است. خودش هم می داند این پیامبر که طلوع کرد دیگر او باید برود، بساطش جمع شده است. در حال حاضر 1400 سال از آن زمان می گذرد. کسیکه شش هزار سال عبادت داشته و دو رکعت نمازش چهار هزار سال طول کشیده دیگر 1400 سال و این زمانها چیزی به حساب نمی آید. پیامبر(ص) فرمود من که آمدم شیطان دیگر مایوس شد، می داند کسی او را نمی پرستد و اینها دیگر تلاشهای آخر ابلیس است.
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 تجلی حقیقت وجود مقدس رسول الله(ص) در امام زمان(عج)
«لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» باید حقیقت این پیامبر در عالم تجلی کند و تجلی هم می کند. حقیقت این پیامبر در امام زمان تجلی میکند و امام زمان نور حضرت را در عالم ساطع می کند. این مضمون آیات قرآن است: «وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّیهَا»(شمس/3) وقتی حضرت ظهور می کنند نور این وجود مقدس و این شمس حقیقی را در عالم تجلی می دهد و تا آن زمان انسان نمی فهمد این پیامبر که بود و با خودش چه آورد. حتی سلمان هم باید برگردد و در دوره رجعت بفهمد این پیامبر چه آوردند. وقتی وجود مقدس نبی اکرم در وجود مقدس امام زمان اروحنا فداه تجلی پیدا می کند عالم روشن می شود آنوقت حضرت سلمان هم برمی گردد. الان دین در پرده و حجاب است و ما اصلا نمی فهمیم این پیامبر چه آورده و خدا به او چه داده و برای چه آمده است. زمان ظهور آنهایی که اهل راه بودند هم برمی گردند چون در این زمان است که می فهمند این پیامبر چه آورده است. «لیظهره علی الدین کله» وقتی این دین و این ولایتی که حضرت با خودش آورده ظاهر شد، یک عالم را مطهر می کند. در روایات این آیات مکرر به رجعت حضرت تفسیر شده است: «یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ * قُمْ فَأَنذِرْ وَ رَبَّکَ فَکَبِّر * وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ * وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ * وَ لَا تَمْنُن تَسْتَکْثِرُ»(مدثر/1) پیامبر ما برخیزید، فرمود منظور قیام در رجعت است. انذار کن و پروردگارت را تکبیر کن یعنی کبریای الهی را در قلوب مردم بنشان و گردی از آن معرفت خودت را بر این دلها بپاش؛ امتت را تطهیر کن و آلودگی ها را دور کن. حضرت وقتی می آید شرک ها را پاک می کند و سران شرک (اصحاب سقیفه) را دور می کند. آنوقت منتش بر همه عالم جاری می شود همه عالم تحت پوشش ایشان قرار می گیرد. البته الان هم هستند ولی در آن زمان ظهور پیدا می کند.
پی نوشت ها:
(1) الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 352
(2) الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج1، ص: 220
(3) بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج15، ص: 28
(4) مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص: 168
(5) نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 301
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
چهل حدیث از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)
1- ِ ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ فَهُوَ مُنَافِق : ْ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا اؤْتُمِنَ خَان
نشان منافق سه چيز است : 1 - سخن به دروغ بگويد . 2 - از وعده تخلف كند .3 - در امانت خيانت نمايد .
تحف العقول ص 316
2- لَا يَنَالُ شَفَاعَتِي مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ بَعْدَ وَقْتِهَا
کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهد رسید
محاسن ص 80
3- أبغض الحلال الي الله الطلاق .
منفورترين چيزهاي حلال در پيش خدا طلاق است .
نهج الفصاحه ص 157 ، ح 16
4- ِ خَيْرُ الْأَصْحَابِ مَنْ قَلَّ شِقَاقُهُ وَ كَثُرَ وِفَاقُه .
بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار
تنبیه الخواطر معروف به مجموعه ورام ج 2 ، ص 123
5- ابن آدم إذا أصبحت معافى في جسدك آمنا في سربك عندك قوت يومك فعلى الدّنيا العفاء
فرزند آدم وقتي تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت يك روز خويش راداري ، جهانگر مباش .
نهج الفصاحه ص 159 ، ح 23
6-ابن آدم عندك ما يكفيك و تطلب ما يطغيك ابن آدم لا بقليل تقنع و لا بكثير تشبع
فرزند آدم ، آنچه حاجت تو را رفع كند در دسترس خود داري و در پي آنچه تو را به طغيان وا مي دارد روز ميگذاري ، به اندك قناعت نميكني و از بسيار سير نمي شوي .
نهج الفصاحه ص 159 ، ح 24
7- مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّة
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص 145 - الجعفریات(الاشعثیات) ص 198
8- اتّق دعوة المظلوم فإنّما يسأل اللَّه تعالى حقّه و إنّ اللَّه تعالى لا يمنع ذا حق حقّه
از نفرين مظلوم بپرهيز زيرا وي به دعا حق خويش را از خدا ميخواهد و خدا حق را از حق دار دريغ نمي دارد .
نهج الفصاحه ص 161 ، ح 35
9- اتقوا الحجر الحرام في البنيان فانه اساس الخراب
از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهيزيد كه مايه ويراني است .
نهج الفصاحه ص 162 ، ح 38
10- الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءً أَفْضَلُهَا جُزْءً طَلَبُ الْحَلَال
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 13 ، ص 12 ، ح 14585
11- اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه
از فراست مؤمن بترسيد كه چيزها را با نور خدا مي نگرد .
کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 218 ، ح 3
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
12- اتّقوا الدّنيا فو الّذي نفسي بيده إنّها لأسحر من هاروت و ماروت.
از دنيا بپرهيزيد ، قسم به آن كس كه جان من در كف اوست كه دنيا ازهاروت و ماروت ساحرتر است .
نهج الفصاحه ص 163 ، ح 44 {شبیه این حدیث در مجموعه ورام ج 1 ، ص 131}
13- اتقوا دعوة المظلوم فإنها تصعد الي السماء كأنها شرارة
از نفرين مظلوم بترسيد كه چون شعله آتش بر آسمان ميرود .
نهج الفصاحه ص 163 ، ح 47
14- لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّيَام
براى هر چیزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 62
15- اثنان يعجلهما الله في الدنيا البغي و عقوق الوالدين .
دو چيز را خداوند در اين جهان كيفر ميدهد : تعدي ، و ناسپاسي پدر و مادر .
نهج الفصاحه ص 165 ، ح 58
16-أجرؤكم على قسم الجدّ أجرؤكم على النّار
هر كس از شما در خوردن قسم جديتر است به جهنم نزديكتر است .
نهج الفصاحه ص 166 ، ح 64
17- أجملوا في طلب الدنيا فإن كلا ميسر لما خلق له .
در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .
شرح فارسی شهاب الاخبار ص 320 ، ح 518
18- هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخِرُهُ الْإِجَابَةُ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّار
رمضان ماهى است كه ابتدایش رحمت است و میانهاش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 67 - بحار الانوار(ط-بیروت) ج 93 ، ص 342 ، ح 14
19- احب الاعمال الي الله الصلاة لوقتها ثم بر الوالدين ثم الجهاد في سبيل الله
بهترين كارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نيكي به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا .
نهج الفصاحه ص 167 ، ح 70
20- أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْأَتْقِيَاءُ الْأَخْفِيَاء
محبوبترين بندگان در پيش خدا پرهيزگاران گمنامند .
مجموعه ورام ج 1 ، ص 5
21- انَّ الدینارَ وَ الدُّرهَمَ اَهْلَكا مَنْ كانَ قَبلكُمْ و هُما مُهْلِكاكُمْ.
همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاكت رساند و همین دو نیز هلاك كننده شماست.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 316 ، ح 6
22- احب الاعمال الي الله أدومها و ان قل .
محبوبترين كارها در پيش خدا كاريست كه دوام آن بيشتر است ، اگر چه اندك باشد .
نهج الفصاحه ص 167 ، ح 73
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
23- أحبّ الأعمال إلى اللَّه من أطعم من جوع أو دفع عنه مغرما أو كشف عنه كربا
بهترين كارها در پيش خدا آن است كه (بينوايي را)سير كنند ، يا قرض او رابپردازند يا زحمتي را از او دفع نمايند .
نهج الفصاحه ص 168 ، ح 76
24- لَا فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ الْجَهْلِ وَ لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْل
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .
کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 25 و 26 ، ح 25 - محاسن ص 17 - تحف العقول ص 6
25- احب الاعمال الي الله حفظ اللسان
بهترين كارها در پيش خدا نگهداري زبان است .
نهج الفصاحه ص 168 ، ح 78
26- أحبّ الجهاد إلى اللَّه كلمة حقّ تقال لإمام جائر
بهترين جهادها در پيش خدا سخن حقي است كه به پيشواي ستمكار گويند .
نهج الفصاحه ص 168 ، ح 80
27- أَحَبُّ الطَّعَامِ إِلَى اللَّهِ مَا كَثُرَتْ عَلَيْهِ الْأَيْدِي
بهترين غذاها در پيش خدا آن است كه گروهي بسيار بر آن بنشيند .
نهج الفصاحه ص 169 ، ح 82
28- احب اللهو الي الله تعالي إجراء الخيل و الرمي .
بهترين بازيها در پيش خدا اسب دواني و تيراندازي است .
نهج الفصاحه ص 169 ، ح 83
29- طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْم
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 30 ، ح 1
30- احب الله تعالي عبدا سمحا اذا باع وسمحا اذا اشتري و سمحا اذا قضي و سمحا اذا اقتضي .
خداوند بندهاي را كه به هنگام خريد و هنگام فروش و هنگام دريافت سهلانگار است دوست دارد .
نهج الفصاحه ص 169 ، ح 85
31- أَحَبُّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ أَنْفَعُهُمْ لِعِبَادِه .
از جمله بندگان آن كس پيش خدا محبوبتر است كه براي بندگان سودمندتر است .
تحف العقول ص 49 - نهج الفصاحه ص 169 ، ح 86
32- أحثوا التراب في وجوه المداحين .
بر چهره ستايشگران ، خاك بيفشانيد .
نهج الفصاحه ص 170 ، ح 91
33- أَحْزَمُ النَّاسِ أَكْظَمُهُمْ لِلْغَيْظ
آنكه در فرو بردن خشم از ديگران بيشتر است ، از همه كس دور انديشتر است .
من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 396 - امالی(صدوق) ص 21
ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
34- اختبروا الناس بأخدانهم ، فإن الرجل يخادن من يعجبه
مردم را از معاشرانشان بشناسيد ، زيرا كند هم جنس با هم جنس پرواز .
نهج الفصاحه ص 173 ، ح 106
35- اخوف ما أخاف علي امتي الهوي و طول الامل .
بر امت خويش بيش از هر چيز از هوس و آرزوي دراز بيم دارم .
خصال ص 51
36- ادْعُوا اللَّهَ وَ أَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالْإِجَابَةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَجِيبُ دُعَاءً مِنْ قَلْبِ غَافِلٍ لَاهٍ.
خدا را بخوانيد و به اجابت دعاي خود يقين داشته باشيد و بدانيد كه خداوند دعارا از قلب غافل بي خبر نمي پذيرد .
بحارالانوار(ط-بیروت) ج 90 ، ص 321
37- ادني أهل النار عذابا ينتعل بنعلين من نار يغلي دماغه من حرارة نعليه .
از مردم جهنم آنكه عذابش از همه آسانتر است دو كفش آتشين بپا دارد كه مغزوي از حرارت كفشهايش به جوش ميآيد .
نهج الفصاحه ص 176 ، ح 121
38- ادني جبذات الموت بمنزلة مائة ضربة بالسيف .
آسانترين كشش هاي مرگ مانند صد ضربت شمشير است .
نهج الفصاحه ص 176 ، ح 122
39- إذا ابتلي أحدكم بالقضاء بين المسلمين فلا يقض و هو غضبان و ليسوّ بينهم في النّظر و المجلس و الإشارة.
اگر يكي از شما به كار قضاوت ميان مسلمانان دچار شود بايد به هنگام غضب ازقضاوت خودداري كند و ميان ارباب دعوا در نگاه و نشيمنگاه و اشاره تفاوتي نگذارد .
نهج الفصاحه ص 176 ، ح 125
40- اذا أحب الله عبدا حماه الدنيا كما يظل أحدكم يحمي سقيمه الماء .
وقتي خداوند بندهاي را دوست دارد ، دنيا را از او منع ميكند چنانكه شما مريض خويش را از نوشيدن آب منع ميكنيد .
نهج الفصاحه ص 179 ، ح 137
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
طلاب گرامی درصورت تمايل جهت فعاليت در آموزش وپرورش بعنوان مربي پرورشي، تا اطلاع ثانوی فرصت داريد به لينک ذيل مراجعه و ثبت نام نماييد.
https://Go2l.ir/parvaresh
#توجه
با توجه به رایزنی های انجام شده مهلت ثبت نام واجدین شرایط فراخوان همکاری با آموزش و پرورش در قالب مربی پرورشی تمدید شد.
با هماهنگی صورت گرفته با مرکز دانش آموختگان حوزه علمیه قم از دانش آموختگان محترم حوزه علمیه قم ساکن استانهای خراسان نیز میتوانند از این طریق ثبت نام کرده و در مشهد مصاحبه بدهند.
منبرطلاب
طلاب گرامی درصورت تمايل جهت فعاليت در آموزش وپرورش بعنوان مربي پرورشي، تا اطلاع ثانوی فرصت داريد به
اطلاعیه فوری و مهم، با توجه به منتفی شدن ظرفیت مربی پرورشی برای قم، لطفا متقاضیان این این استان، در صورت تمایل به فعالیت، استانهای دیگر را انتخاب نمایند. لازم به ذکر است فرم ثبت نام تا ۸صبح روز شنبه ۲۳_ ۷_ ۱۴۰۱جهت ثبت نام و ویرایش باز است.