🔻تله دور و بریها برای پزشکیان
🔹حمله به رئیسجمهور شهیدی که ۱۰۰۰ روز روی کار بوده و در این مدت، کارهای عظیمی انجام داده است، آن هم در ایامی که هنوز حملهکننده به قدرت نرسیده، چه معنایی دارد؟ انتشار گزارش عملکرد دولت سیزدهم، از سوی این دولت امری کاملا طبیعی است. هر دولتی در پایان کار، کارنامهاش را منتشر میکند.
🔹اما حمله به این دولت و کارنامهاش، آن هم ۲ ماه مانده به تشکیل دولت بعدی، چه معنایی میتواند داشته باشد؟ به عبارتی، آن اطرافیان و دور و بریهای دولتی که هنوز تشکیل نشده است، چرا باید از هم اکنون به دولت رئیسی این طور حمله کنند؟
🔹اینکه چرا این آقایان دور و بریها، از حالا و دو ماه زودتر، این حملات را کلید زدهاند، میتواند پاسخهای گوناگونی داشته باشد. شاید برای خودشیرینی و دیده شدن، شاید هم به خاطر حقد و کینهای است که از دولت قبل دارند. آنها خوب میدانند این عملکرد خوب است که عملکرد بد را عیان میکند.
🔻دروغ و تحریف مهمترین ابزار این دور و بریهاست.
🔹این ابزار اگر از آنها گرفته شود، کاملا فلج میشوند. به عنوان مثال خیلی نزدیک، رجوع کنید به بازتاب همان گزارش مستند روز سهشنبه کیهان در رسانههای متعدد این طیف. اینبار، نه با جابهجایی کلمات و پس و پیش کردن جملات، که با افزودن جملات و کلماتی که اصلا در گزارش وجود ندارد، به جنگ با آگاهی مردم رفتند تا به اسب زینشده زیر پای دولت چهاردهم لگد بزنند!
🔹میخواهیم بگوییم این دور و بریها بهتر از هر کس، تواناییهای خود، و انگیزههاشان را میشناسند فلذا از هم اکنون پیشبینی کردهاند که به احتمال قوی شکست خواهند خورد... چه چیزی میتواند این شکست را توجیه کند؟ حمله به دستاوردهای شهید رئیسی! از افتخارات ما این است که، دولت رئیسی را گردن میگیریم و از عملکرد و کارنامهاش با افتخار دفاع میکنیم. آیا این طیف هم دولت روحانی و کارنامه او را گردن میگیرد؟! تردید نداریم دولت آقای پزشکیان و کارنامه او را هم گردن نخواهند گرفت.
#جعفر_بلوری
#پایگاه_نظامی_سجیل
@mensejjil
🔰 مذاکره، مذاکره و ناگهان جنگ حلب!
👤 #جعفر_بلوری
🔸تحولاتی که در «حلب»، ناگهانی و به سرعت برق آغاز شده است، آیا ارتباطی به جنگ «اسرائیل» با محور مقاومت دارد؟ شروع یک جنگ «غافلگیرکننده» در شمال سوریه -به عنوان پل ارتباطی مقاومت با دنیای خارج- درست یک ساعت و نیم پس از آغاز آتشبس در لبنان آیا اتفاقی است؟ وقتی به پاسخ این دو سؤال میاندیشید، به این هم فکر کنید که، شمال سوریه در تسخیر ترکیه، آمریکا و کردهای وابسته به آمریکاست و آتشبس نیز اصولا برای «تنفسِ» طرفهای درگیر جنگ است! حالا به این یک سؤال هم کمی بیندیشید که «آیا سازماندهی هزاران تروریست تکفیری از ملیتهای مختلف و تسلیح آنها با انواع سلاحها و پهپادها» با توجه به «پیشرویهای اولیه سریعِ آنها در شمال سوریه» بدون برنامهریزی قبلی و حمایتهای بینالمللی ممکن است؟! کدام کشورها از این تروریستهای اجارهای حمایت میکنند؟ غیر از آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه و برخی کشورهای مرتجع عربی و حتی اروپایی؟! بخوانید:
🔻۱- چهارشنبهای که گذشت، ساعت ۵:۳۰ دقیقه صبح به وقت تهران، آتشبس بین حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی رسما آغاز شد. این دو از 8 اکتبر 2023 نبرد بزرگ را شروع کرده بودند اما نبرد اصلی و رو در روی آنها-که بعضا حتی به نبردهای تن به تن منجر میشد- حدود دو ماه طول کشید. صهیونیستها به همین اندازه نیز با سایر محورهای مقاومت یعنی فلسطین، عراق و یمن درگیر جنگ بودهاند. رژیم صهیونیستی در طول عمر هفتاد سالهاش، هیچگاه درگیر چنین جنگ «نفسگیر» و طولانی آن هم با چند جبهه نشده و هیچ گاه نیز این قدر خسارت و تلفات متحمل نشده بود. به هر تقدیر آتشبس در تاریخ 7 آذر برای یک تنفس و استراحت آغاز شده است. این آتشبس میتواند در هر لحظه شکسته شود، و میتواند طولانیتر از ۶۰ روز هم باشد. اما دیدیم که کمتر از دو ساعت بعد از این آتش بس، نبردی دیگر علیه محور مقاومت این بار در شمال سوریه و حلب آغاز شد. با علم آمار و احتمال هم اگر سراغ تحلیل «فتنه حلب» برویم، احتمال اتفاقی بودن آن تقریبا محال است چون هدف این جنگ، درگیر نگه داشتن و تضعیف همان جبهه مقاومتی است که، از 7 اکتبر 2023 گلوی صهیونیستها را فشرده است. بنابراین میتوان با اطمینان گفت، وقتی جبهه مقاومت درگیر جبهه صهیونیستی-غربی-عربی بود، یک پلن B را نیز آماده میکرد و آن چیزی نبود جز، استفاده از ظرفیت تروریستهای تکفیری در شمال سوریه؛ جایی که پل ارتباطی مقاومت لبنان و غزه به دنیای بیرون است.
🔻۲- کارشناسان نظامی میگویند، شروعکننده جنگ، یک هیچ جلو است چون، برنامههایش را از قبل آغاز کرده و او نیست که، غافلگیر میشود. بنابراین، پیشرویهای اولیه شروعکننده جنگ، عجیب و غیرعادی نیست. طبق گزارشهایی که از حلب منتشر میشود، پیشروی اولیه تروریستهای تکفیری (از ملیتهای مختلف مثل ازبک، تاجیک، اویغور،ترک و... عرب) سریع بوده و آنها توانستهاند، با استفاده از اصل غافلگیری، برخی مناطق و روستاهای منتهی به حلب را ضمن کشتار وحشیانه مردم، تصرف کنند. دانشگاه حلب را هدف قرار داده و شماری از نظامیان ارتش سوریه را نیز قتلعام نمایند. اما جبهه مقاومت نیز به کمک متحدانی مثل ایران و روسیه، ضمن عقب راندن تروریستها از برخی مناطق، توانستهاند تلفات و خسارات سنگینی به آنها وارد کند. تا لحظه تنظیم این گزارش خبرهای ضد و نقیضی از سقوط برخی مناطق و حتی «حلبِ جدید» منتشر شده است. اما با این حال، به این مهم هم باید توجه داشت که، کشورهایی که این تروریستها را به جان مردم سوریه انداختهاند، در آن پلن B خود، آن پیوست رسانهای را هم، آماده کردهاند فلذا، هنوز نمیتوان به همه خبرهایی که درباره پیشرویهای تروریستها به سمت حلب منتشر میشود، اطمینان کرد. طی یکی دو روز آینده شاید بهتر بتوان گفت، کدام اخبار صحیح و کدام اخبار، عملیات روانی است.
🔻۳- محورهای مقاومت، بازوهای ایران و متحدین ما و دوستان ما هستند. حمله به آنها، حمله به تواناییهای ماست. طی همین یکی دو روز گذشته، در جنگ سوریه و حلب، شماری ایرانی به شهادت رسیدهاند. بنابر این، هدف غایی و اصلی این جنگ جدید و «فتنه حلب»، «ایران» است. طراحان پلن B، چند هدف را دنبال میکنند که در نهایت به تضعیف ایران برسند از جمله: یک: اجازه تنفس به محور مقاومت، به واسطه آتشبس را ندهند. دو: با این جنگ به دنبال آنند که پل مهم ارتباطی بین مقاومت لبنان و فلسطین را با دنیای بیرون قطع کنند. سه: احتمالا از این شرایط، در مذاکراتی که با ایران شروع کردهاند، بهره ببرند و امتیاز بگیرند! چهار: میدانند که، درگیر نگه داشتن ایران و متحدانش در سوریه، به همان اندازه، از فشارهایی که در لبنان و غزه به صهیونیستها وارد میشود، خواهد کاست و...
🔻ادامه دارد...
🔰 ۳ نکته درباره آتشسوزی لسآنجلس(۱)
👤 #جعفر_بلوری
🔻۱- در جامعهشناسی میخوانیم، اندیشمندان غربی- بهخصوص اندیشمندان قرن ۱۹ و ۲۰- غالبا «مسئلهمحور» بودهاند. یعنی، بسیاری از نظریات در این حوزه مهم علوم انسانی، به دلیل درگیر بودن جامعه دورانِ زندگی آن اندیشمند به یک «مسئله» و «بحران»، ظهور و بروز یافتهاند. مثلا افرادی مثل پارسونز و مرتون و امثالهم که روی نظریه «ساختی کارکری» کار کردهاند یا افرادی که بعد از آنها، روی نظرات «کشمکش» و «تضاد» مطالعه کردهاند یا آنهایی که تلاش کردهاند این دو نظریه را با هم آشتی داده و تلفیقی از این دو داشته باشند، به دلیل این بوده است که، جامعه آن روزهای این افراد، درگیر مسائل حادی شده بود و آنها برای حل این مسائل حاد و خطرناک، شروع به تحقیق و مطالعه و پژوهش کردهاند. «مسئلهمحور بودن» یعنی اول مسئله و مشکلی ایجاد میشود بعد، کارهای مطالعاتی و پژوهشی برای حل آن مسئله آغاز میگردد. «مسئلهمحور» بودن، مهم و کارگشا است اما نه همیشه. بسته به نوع و جنس مسئله، فرق میکند که باید «مسئلهمحور» بود یا پیش از مسئله شدن یک معضل، به فکر چاره افتاد. برخی مسائل پس از بروز، میتوانند جامعهای را ویران کنند. مثل مسائل محیط زیستی که امروز در آمریکا به شکل «یکی از پرهزینهترین فجایع تاریخ جهان» خود را به نمایش گذاشته و در حال بلعیدن لسآنجلس است.
🔸محیط زیست، مسائل آب و هوایی و خشکسالی، از جمله نکاتی هستند که همواره وجود داشتهاند و به جرأت میتوان گفت، هیچ یک از کشورهای دنیا به آن به عنوان «یک مسئله فوری» و «حیاتی» که «باید چارهای اساسی برای آن اندیشید» نگاه نکردهاند. شاید هرازچندگاهی در گوشهای از جهان، با تبلیغات گسترده، نشست یا همایشی برگزار کنند و سران کشورها درباره اهمیت آن، متنهای از پیش تهیه شدهای را بخوانند، ولی به نظر میرسد، پای عمل که میرسد، پای پُرمدعاترین کشورهای دنیا در این حوزه هم میلنگد. فقط وقتی فاجعهای مثل آنچه امروز در لسآنجلس آمریکا به شکل آتشسوزی بزرگ رخ میدهد، محیط زیست و خشکسالی و تغییرات آب و هوایی برای کشورها تبدیل به «مسئله» میشود و اگر همین حالا به رسانههای آمریکایی رجوع کنید، خواهی دید که مملو از گزارشها و یادداشتها و مصاحبههایی است که میگویند اگر منتظر «مسئله شدن خشکسالی» نمانده بودیم و پیش از این چارهای اساسی درباره آن میاندیشیدیم، امروز ۷۶ کیلومتر مربع از شهر به سرعت باد از بین نمیرفت.
🔸۱۰۰ هزار خانه به صورت صد درصد خاکستر نمیشد، ۱۵۰ میلیارد دلار در عرض ۴ روز دود شده و به هوا نمیرفت و... به عبارتی، وقتی مسئله «آتشسوزی بیسابقه در لسآنجلس» رخ داد، محیط زیست و خشکسالی دوباره تبدیل شد به یک دغدغه و «مسئله»! آنچه در لسآنجلس رخ داد، یک هشدار به همه است. هشدار نسبت به این امر مهم که، اولا محیط زیست و مسئله خشکسالی، یک مسئله فانتزی و از سر شکمسیری نیست و ثانیا، تا کار از کار نگذشته همه کشورهای دنیا از جمله کشور عزیز خود ما باید برای آن چارهای بیندیشند.
🔻۲- مهرماه سال ۹۹ بود که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا طی نشستی مطبوعاتی در کاخ سفید گفت: «۸ تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردهایم، ولی آنچه دیدیم، تابوتِ سربازان ما بود و این شرمآور است.» او در سال ۹۵ هم گفته بود «نظام آموزش و پرورش ما دیگر کارایی ندارد و بیست تریلیون بدهی داریم که بیشتر از هر زمان دیگر است.... زیرساختهای آمریکا در وضع خوشایندی نیست و نظام آموزش و پرورش هم کارایی خود را از دست داده است...» جو بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا نیز طی ۱۵ ماهی که از جنگ غزه میگذرد، چیزی بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار صرف کمک به رژیم صهیونیستی کرده است و طی سه سال گذشته نیز رقمی بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار به اوکراین و زلنسکی کمک کرده است.
🔻ادامه دارد...
🔻۳ نکته درباره آتشسوزی لسآنجلس(۲)
🔹حالا این اعداد و ارقام و اخبار را که منبع انتشار آنها، خود غربیها و مقامات رسمیشان است، بگذارید کنار اظهارات اخیر رئیس آتشنشانی لسآنجلس که گفته است: بودجه ندارم! او میگوید، کاهش بودجه اداره تحت امرش، باعث کاهش توانایی آتشنشانی و اختلال در فعالیت آن در مهار آتشسوزی شده است. خانواده ترامپ هم اعتراض کرده است که اگر آن همه پول مالیاتدهندگان آمریکایی را به زلنسکی نمیدادیم، (از کمک نجومی مالی و تسلیحاتی به رژیم صهیونیستی نام نمیبرند!) امروز شاهد این افتضاح و رسوایی نبودیم. به عبارتی، کشوری که ۸ تریلیون دلار پول زبانبسته را در غرب آسیا برای هیچ و پوچ حیف و میل کرده، طی ۱۵ ماه ۳۰ میلیارد دلار به رژیم صهیونیستی برای کشتار زنان و کودکان کمک کرده است و طی ۳ سال گذشته نیز ۲۰۰ میلیارد دلار را برای نجات اوکراین، تلف کرده است، هم خود، و هم پادوهای رسانهایاش در داخل و خارج کشورمان، مدام میگویند، ایران نباید به متحدان منطقهایاش کمک کند! این در حالی است که اولا؛ رقم و عدد کمکهای ایران به متحدانش، در مقابل این رقم و اعداد شبیه به شوخی است، ثانیا؛ آمریکاییها آن حجم عظیم از پول مالیاتدهندگان خود را حقیقتا به فنا دادهاند، ولی ما در حفظ امنیت خود با جبهه مقاومت مشارکت کردهایم.
🔹۳- در کار رسانه، اصطلاحی داریم با عنوان دروازهبانی خبر. این اصطلاح یعنی، شناخت بموقع اخبار و سوژههای خبری مهم و بازنشر آن. به عبارتی، وقتی خبری مهم بود و افکار عمومی دنیا را درگیر کرد، رسانهها مثل یک دروازهبان، آن را گرفته و روی آن مانور رسانهای میدهد. اخبار مربوط به آتشسوزی بیسابقه آمریکا، به لحاظ خبری مهم است چون تمام عناصر لازم برای مهم بودن را دارد. هم حادثهای عظیم و بیسابقه است - چرا که به قول بایدن، لسآنجلس را شبیه به شهری بمباران شده و جنگزده کرده است - و هم جای پرداختن از زوایای گوناگون مثل همین زاویه محیط زیستی، سوء مدیریت و یا مقایسه آن با شرایط غزه را دارد - اما بخشی از طیفی که در ایران آنها را غربزده مینامند، دیروز شنبه اخبار این آتشسوزی عظیم و خسارتبار را در صفحات نخست خود به طور کامل سانسور کردند. دلیل این امر در خوشبینانهترین حالت این است کارشان غیرحرفهای است و کار رسانه را بلند نیستند! اما این امر میتواند دلایل دیگری هم داشته باشد. واقعیت این است که برخی در ایران، غربیتر از خود غربیها هستند. چرا که امروز، بزرگترین انتقادات علیه بیکفایتی نظام سیاسی حاکم بر آمریکا در مهار این آتشسوزی را همین کارشناس غربی و رسانههایشان میکنند. اما غربگرایان ما، غرب را همیشه قهرمان، پیروز و موفق میخواهند. یکی از آنها اخیرا در جلسهای با عنوان وفاق ملی گفته است: واقعیت این است که از این بین تنها آمریکاست که مؤلفههای قدرت جهانی را دارد و الباقی همگی قدرتهای منطقهای هستند و تا ۲۵ سال آینده هیچ کشوری نمیتواند قدرت آن را به چالش بکشد.(!) این در حالی است که ترامپ با شعار آمریکا را دوباره بزرگ میکنیم به پیروزی رسید. آمریکا را دوباره بزرگ میکنیم یعنی اولا؛ آمریکا بزرگ نیست و ضعیف شده است و ثانیا؛ مردم آمریکا هم این واقعیت را پذیرفتهاند که اگر نپذیرفته بودند، به آن رای نمیدادند. اما غربگرایان ما این واقعیت را نمیتوانند بپذیرند!
#جعفر_بلوری
#یادداشت_روز
#طوفان_الاقصى #فلسطین
#پایگاه_نظامی_سجیل
@mensejjil