فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرش چه غوغایی میکنه👌
@MER30TV 👈💯
۲۴ آذر ۱۳۹۹
۲۴ آذر ۱۳۹۹
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ . . .
ﺍﮔﻪ ﺑِﺸﮑﻨﻪ ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼَﺴﺒﯽ نِمیشه ﺩُﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ ، مثل . . .
❤️ ﺩﻝِ ﺁﺩما ❤️
.
.
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ . . .
ﺍﮔﻪ ﺑِﺮﯾﺰﻩ ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧِﻤﯿﺸﻪ جَمعشﮐﺮﺩ ، ﻣﺜﻞ . . .
❤️ ﺁﺑِﺮﻭ ❤️
.
.
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ . . .
ﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺑُﺨﻮﺭﯼ ، ﺑﺎ ﻫﯿﭻ چیزی ﻧِﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑِﺮﯾﺰﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ، مثل . . .
❤️ ﻣﺎﻝِ ﺑﭽﻪ یتیم ❤️
.
.
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ . . .
ﺭﻭ ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗَﺪﺭﺷﻮ ﻧِﻤﯿﺪﻭﻧﯽ،مثل . . .
❤️ پدر و مادر ❤️
.
.
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ . . .
ﺭﻭ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺗَﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍد،ﻣﺜﻞ . . .
❤️ ﮔُﺬﺷﺘﻪ ❤️
.
.
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ . . .
ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ پوﻟﯽ ﻧِﻤﯿﺸﻪ ﺧَﺮﯾﺪ،ﻣﺜﻞ . . .
❤️ ﻣُﺤﺒﺖ ❤️
.
.
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ . . .
ﺭﻭ ﻧَﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩَﺳﺖ ﺩﺍﺩ،ﻣﺜﻞ . . .
❤️دوستِ ﻭﺍﻗِﻌﯽ ❤️
.
@MER30TV 👈💯
۲۴ آذر ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضیا چیزام بوده که قدیم پیشرفته تر بوده😃👌
@MER30TV 👈💯
۲۴ آذر ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اون خواهراست😑
@MER30TV👈💯
۲۴ آذر ۱۳۹۹
#تربیت_فرزند
امنیت عاطفی کودک خیلی مهم است،
کودکان به امنیت عاطفی نیازمندند.
احساس اینکه والدین و یا مربی آنها را دوست ندارند، یا آنها را رها می کنند، جا می گذارند و یا ممکن است بزرگترهای آنها بروند و دیگر برنگردند، بسیار برای کودکان دردناک است پس:
هیچ وقت لابلای صحبت هایتان برای تنبیه، ادب کردن و یا سر به راه کردن کودک از این جملات استفاده نکنید:
"میرم مامان یکی دیگه میشم"
"خیلی خب اینقدر اذیتم میکنی میرم دیگه برنمی گردم"،
"الان میرم میذارمت تو خیابون لولو بیاد ببرتت".
هیچ وقت از این نوع حرف ها چه به صورت تهدید و چه به صورت شوخی استفاده نکیند.
این حرف ها امینت روانی کودک را به هم می زند.
@MER30TV👈💯
۲۴ آذر ۱۳۹۹
دیوار مهربونی - @mer30tv.mp3
3.71M
#قصه_کودکانه
هر شب ساعت 20:30
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما🥰
در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃
@MER30TV 👈💯
۲۴ آذر ۱۳۹۹
۲۴ آذر ۱۳۹۹
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨#داستان_شب ✨
پادشاه و صدای دلاک
روزی دلاک در خزینه حمام به خواندن پرداخت. آواز خود را بسیار نیکو و شیرین یافت. پس به نزد حاکم رفت و به او گفت هر آینه مهمان گرانقدری داشتی مرا خبر کن تا از آواز ملکوتی خود وی را مستفیض گردانم.
بعد از مدتی چند نفر مهمان حاکم شدند و حاکم خواست تا بساط سرور آنان را مهیا کند پس یاد دلاک افتاد و به نوکرانش دستور داد تا وی را حاضر کنند.
دلاک که آمد به وی گفت: بخوان.
دلاک گفت: فرمان بده تا خزینه ای بیاورند.
حاکم گفت مردک چطور اینجا خزینه مهیا کنم؟ پس دلاک به خمره ای بزرگ که تا نیمه پر از آب بود رضایت داد و وقتی خمره حاضر شد سر در خمره کرد و آوازی بس دلخراش سر داد.
حاکم گفت: مردک به خدا قسم تا بحال آوازی جگرخراش تر از اینی که تو خواندی نشنیده بودم.
پس دستور داد که دلاک را به همراه خمره آب به سر چهارسوق بازار برند و عابران هنگام عبور دست خود را با آب خمره تر کرده و چکی در گوش دلاک بزند تا آب خمره تمام شود.
دلاک با هر چکی که میخورد شکر خدا میکرد که حاکم خزینه آماده نکرده بود که تا آب آن تمام میشد از او جز استخوانی باقی نمیماند….
@MER30TV 👈💯
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
✨
۲۴ آذر ۱۳۹۹
۲۴ آذر ۱۳۹۹
۲۵ آذر ۱۳۹۹