در انتهای کلاس(قسمت دوم) - @mer30tv.mp3
4.03M
#قصه_کودکانه
هر شب ساعت 20:30
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما🥰
در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃
@MER30TV 👈💯
#داستان_شب
صاحب این عکس را میشناسید؟
این آخرین تیتری بود که من واسه اون روزنامه نوشتم و فکر می کنم تحت تاثیر حرف مدیر روزنامه بودم که یه روز بهمون گفت:بی عرضه ها!احمق ها!دیگه هیچ فروشی نداریم،ورشکست شدیم!
این شد که همه روی ایده های تازه فکر کردن و من هم تصمیم گرفتم یه داستان واقعی بنویسم،داستان روزی رو نوشتم که زنگ خونه ام به صدا در اومد و پستچی نامه ای رو اشتباهی به من سپرد،وقتی پاکت نامه رو باز کردم با چند تا عکس قدیمی از یه دختر و نامه ای بد خط رو برو شدم که توش نوشته بود:
ریحانه جان،سلام
حالت خوب است؟سی سال گذشته که از روستا رفتی و شاید دیگر من را به یاد نمی آوری و اگر هم به یاد آوردی حتما برایت سوال شده که من بی سواد چگونه برایت نامه نوشته ام،راستش چند وقتیست که به کلاس سوادآموزی رفته ام،تو کجایی؟آخرین بار که برایم نامه نوشتی با این آدرس بود و خواستی که فراموشت کنم.
ریحانه جان گفتی پایتخت رفتی تا درس بخوانی اما بی بی گفت که شوهرت دادند،برای من هم زن گرفتند،خدا بیامرز اجاقش کور بود،یا من اجاقم کور بود،الله اعلم،اما با هم ساختیم،او هم از عشق من و تو خبر داشت. چند سال پیش جانش را داد به شما.
ریحانه هیچ کس جایت را پر نکرد،دیروز که پیش طبیب رفتم گفت در سرم غده دارم،نمی دانم که چقدر زنده هستم اما تنها آرزوم این است که فقط یک بار دیگر ببینمت. سی سال است که منتظرم،قربان تو.
ناصرِ این نامه به همراه عکس هاش تو روزنامه چاپ شد و خبرش مثل توپ صدا کرد، همه زنگ زدن،حتی دکترهای مغز و اعصاب،هر کسی خواست یه جور کمک کنه...
بعد از اینکه کلی فروش کردیم مدیر روزنامه من رو کشید کنار و گفت ترکوندی پسر،حالا این ناصر رو کجا میشه پیدا کرد؟
گفتم ناصری وجود نداره! اون نامه رو خودم نوشتم و عکس ها هم الکی بودن، مگه نمی خواستی فروش کنی؟
بفرما، مردم عاشق داستانهای واقعی هستن
مدیر روزنامه تعجب کرد و گفت: ولی ریحانه پیدا شده!
باورم نمی شد. اون زن رو آوردن نشریه، خانم مسن مهربانی بود و شباهت زیادی هم به اون عکس داشت. گفتم شما واقعا ریحانه هستید؟
چیزی نگفت و شناسنامه اش رو نشونم داد،راست می گفت،ریحانه بود.
گفتم ببین مادر جان، این یه داستان خیالیه،هیچ نامه ای در کار نیست ،من عذر می خوام از شما، اما انگار اشتباه شده.
کیفش رو برداشت و آروم از جاش بلند شد و وقتی داشت از در بیرون می رفت گفت:
میشه اگه باز کسی گمشده ای به نام ریحانه داشت خبرم کنید؟
سی ساله که منتظرم!
نویسنده: #روزبه_معین
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زيباست صبح ،
وقتی روی لبهايمان ذكر مهربانی به شكوفه مینشيند
و با عشق ، روزمان آغاز میشود ؛
خدايا ...
روزمان را سرشار از آرامش ،
عشق و محبت کن ...🌷
سلام ؛ صبحتون بخیر 🌞
@MER30TV 👈💯
قدم هااا.(رادیو مرسی) - @mer30tv.mp3
4.96M
سلام صبحتون بخیر 🌸💕🤍
امیدورام این جمعه عالی ترین جمعه پاییزتون باشه
#رادیو_مرسی
@MER30TV 👈💯
Babe Delami - Mohsen Chavoshi.mp3
8.05M
🎼#ترانه جدید #محسن_چاوشی به نام باب دلمی
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خم کردن یک الوار چوب😃
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماهی های گرسنه
@MER30TV 👈💯