eitaa logo
مرسی تی وی 🌿🌺
30.6هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
19.5هزار ویدیو
242 فایل
جهت ارتباط با ما: @mtvadmin Join : http://eitaa.com/joinchat/2805596162Ce0952111b8
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محله ای در بارسلونا، ابتدا بچه های پنج خانواده با دوچرخه رفتن به مدرسه.. و کم کم گسترده شد و به تعدادشون اضافه @MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکی در یکی از روستاهای چین که با قطع شدن دو پا تسلیم نشده و با کمک همسرش و عصای مخصوص خودش، به کارش ادامه میده @MER30TV 👈💯
اجازه بدید همسرتون شنیده بشه! تصور کنید شما در مورد یک سفر اختلاف نظر دارید، یک نفر ترجیح میده دوتایی باشید و یک نفر دیگه دوست داره دسته جمعی با خانواده سفر برید، تصمیم صحیح چیه؟ ❌ اینجوری من اصلا نمیام، خودت برو، اگه نظر من برات مهم بود اصلا این پیشنهادو نمیدادی ✅ من دوست دارم دوتایی بریم چون مدت‌هاس تنها نبودیم، تو چرا اصرار داری دسته جمعی باشیم؟ می‌فهمم که خانواده‌ات خیلی خونه بودن و سفر براشون خوبه، اما نظرت چیه چون الان خودمون خیلی خسته‌ایم این سفر رو دوتایی بریم و سفر بعدی رو دسته جمعی و این موضوعو براشون توضیح بدیم؟ سارا رحیم‌نژاد | @MER30TV 👈💯
تنها و دل گرفته و بیزار و بی‌امید از حال من مپرس که بسیار خسته‌ام @MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+رفیق کمک میخوای؟ - بله لطفا +باشه، برو جلو بیا عقب و... ×عه بذار منم کمک کنم😁 پ.ن: کاش منم اونجا بودم😄 @MER30TV 👈💯
،پیش مادر بمون - @mer30tv.mp3
4.04M
هر شب ساعت 20:30 یک قصه جذاب و آموزنده برای کودکان دلبند شما🥰 در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃 @MER30TV 👈💯
رویاهایی که در حد یک رویا باقی می‌مانند ما را نمی‌رنجانند، ما بابت چیزهایی که آرزویشان را داشتیم و محقق نشدند ناراحت نمی‌شویم. اندوه عمیق ما برای چیزهایی است که تنها برای یک بار اتفاق افتادند و ندانستیم که دیگر تکرار نخواهند شد. 📚 از کتاب مشکی برازنده توست احلام مستغانمی @MER30TV 👈💯
به ضعف و قوت بازوی عشق حیرانم که کوه می‌کَند و دل نمی‌تواند کند *چامه مشاعره کنیم @MER30TV 👈💯
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ ✨ ایاز، غلام شاه محمود غزنوی (پادشاه ایران) در آغاز چوپان بود. وقتی در دربار سلطان محمود به مقام و منصب دولتی رسید، چارق و پوستین دوران فقر و غلامی خود را به دیوار اتاقش آویزان کرده بود و هر روز صبح اول به آن اتاق می‌رفت و به آنها نگاه می‌کرد و از بدبختی و فقر خود یاد می‌‌آورد و سپس به دربار می‌رفت. او قفل سنگینی بر در اتاق می‌بست. درباریان حسود که به او بدبین بودند خیال کردند که ایاز در این اتاق گنج و پول پنهان کرده و به هیچ کس نشان نمی‌دهد. به شاه خبر دادند که ایاز طلاهای دربار را در اتاقی برای خودش جمع و پنهان می‌کند. سلطان می‌دانست که ایاز مرد وفادار و درستکاری است. اما گفت: وقتی ایاز در اتاقش نباشد بروید و همه طلاها و پولها را برای خود بردارید. نیمه شب، سی نفر با مشعل‌های روشن در دست به اتاق ایاز رفتند. با شتاب و حرص قفل را شکستند و وارد اتاق شدند. اما هرچه گشتند چیزی نیافتند. فقط یک جفت چارق کهنه و یک دست لباس پاره آنجا از دیوار آویزان بود! وقتی پیش شاه آمدند شاه گفت: چرا دست خالی آمدید؟ گنج ها کجاست؟ آنها سرهای خود را پایین انداختند و معذرت خواهی کردند. سلطان گفت: من ایاز را خوب می‌شناسم او مرد راست و درستی است. آن چارق و پوستین کهنه را هر روز نگاه می‌کند تا به مقام خود مغرور نشود و گذشته اش را همیشه به یاد بیاورد. 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 @MER30TV 👈💯