#همسرانه
💠 ناراحت شدن زن و شوهر از دست یکدیگر میتواند طبیعی باشد. به هر حال ممکن است همسرمان دچار اشتباهی شود که ما را ناراحت کند.
💠 اما مهم آن است که در قبال کار اشتباه همسرمان رفتار نابجا از ما سر نزند.
💠 اولا عکسالعمل ما باید متناسب با بزرگی یا کوچکی اشتباه همسرمان باشد.
💠 ثانیا طبق آموزههای دینی، بدی یا اشتباه همسرمان را با رفتار خوب از بین ببریم. تا مصداق آیه ۲۲ سوره رعد باشیم: خردمندان کسانی هستند که بدی را با نیکی از بین میبرند.
💠 قهر کردن، ناسزا گفتن، بد دهانی کردن، داد و بیداد کردن، آبروی همسر را بردن و .... از مصادیق رفتار نابجا با وجود ناراحتی بجای ماست که عامل زیاد شدن #بدی و اشتباه همسرمان میگردد.
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات زیادی برای دهه شصت و پنجاهیها زنده شد😂
@MER30TV 👈💯
#زنگ_تفکر
#نسل_هتل_نشین
سی سال پیش ، خواهر بزرگتر من صبحها زود بیدار میشد تا قبل از مدرسه رفتن همه جای خانه را رفت وروب ڪرده باشد وبعد ما راهی مدرسه میشدیم .
حالا با نسلی مواجهیم ڪه صبح ڪه بیدار می شود از هتل خانه شان خارج می شود چون ڪه والدینش به عنوان مستخدمین "هتل خانه "همه جا را رفت وروب خواهند ڪرد. نسلی ڪه در برابر اتاقی ڪه در آن میخوابد خانه ای ڪه در آن زندگی میڪند وظرفی ڪه در آن غذا میخورد احساس مسئولیت ندارد آیا در برابر سرزمینی ڪه از آب وخاڪ آن بهره مند است حس مسئولیت خواهد داشت ؟
برای این نسل سرزمین هم چون هتلی است ڪه میتوان خورد و خوابید و ریخت و پاشید . از مواهب طبیعی آن بهره مند شد و بعد اگر باب میل نبود آن را ترڪ ڪرد .
سرزمین هم مثل خانه برای این نسل هتل است. با این فرق ڪه متاسفانه مستخدم سرجهاز ندارد و همه فقط برای خوردن و خوابیدن و بردن آمده اند.
این نسل را چه ڪسی وچه ڪسانی چنین تربیت ڪردند؟
ڪی بود؟ ڪی بود؟
اتفاقا ایندفعه من بودم ، تو بودی ، ما بودیم ، همه بودند.
✅ڪمی به خود بیاییم وتڪانی به خودمان واین نسل هتل نشین بدهیم.
@MER30TV 👈💯
من کِی بزرگ میشم؟ - @mer30tv.mp3
4.51M
#قصه_کودکانه
هر شب ساعت 20:30
یه قصه خوب و شیرین
برای کودک دلبند شما🥰
در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکر کن شب بخوابی صبح بلند شی ببینی کل پاسگاه توی برف مدفون شده یعنی چی 😐
@MER30TV 👈💯
#داستان_شب
اورده اند که، حاتم طایی مرد مسافری را به خانه برد، و سه روز با عزت و احترام از او پذیرایی کرد، در روز چهارم که مرد خواست برود، حاتم گفت :"اکنون که می خواهی بروی با توجه به هم صحبتی این چند روز هر خواسته ای که داری اجابت می کنم "
مسافر گفت :"برادر من از سرزمین روم هستم و پادشاه روم در محفلی پرسیده بود، آیا کسی در عالم از من بخشنده تر است؟! همگان گفتند :"نه"، اما کسی در آن میانه گفت: چرا یکی هست:" حاتم طایی"، این سخن باعث ناراحتی پادشاه شد و فرمان داد، هر کسی سر حاتم طایی را برایم بیاورد، ملک پادشاهی خویش را با او تقسیم می کنم، حال من به دنبال او و کشتنش به اینجا آمده ام. "
حاتم گفت :"تو او را دیده ای؟"، او مرد شجاعی است، چگونه می خواهی او را بکشی؟" مرد گفت :"به حیله و نیرنگ." حاتم گفت :"با دو دسته بسته هم او بر تو پیروز خواهد شد. او به قدرت من است، اگر توانسته ی دستان من را ببندی و مرا به بند بکشی بر او نیز پیروز خواهی شد."
مرد دستان حاتم را بست و حاتم گفت:" برادر آن کس که به دنبالش آمدی منم اکنون مراد خود را از من گرفته ای، مرا بکش تا مراد خویش را از پادشاه روم نیز بگیری. "
مسافرکه سخت آشفته گشته بود گفت :"چگونه است!!! این همه بخشندگی تو بر من جان خویش را می بخشی و پادشاه روم ملک خویش را. نفرین بر کسی که به جان تو گزندی وارد آورد. "
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا