eitaa logo
مرسی تی وی 🌿🌺
30.6هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
19.5هزار ویدیو
242 فایل
جهت ارتباط با ما: @mtvadmin Join : http://eitaa.com/joinchat/2805596162Ce0952111b8
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇 بدون هیچ دلیلی، مانند یک کودک خوشحال باشید. اگر به خاطر دلیلی خوشحال باشید، شما در دردسر و مشکل هستید، چرا که این دلیل می‌تواند از شما گرفته شود...! 👤 دیپاک‌چوپرا @MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم درخت هایی را می بیند که بلندند، راستند، انبوه‌اند، شاخه‌های کشیده و بلند دارند و برگهای فراوان! ‌درخت هایی را می بیند که کم رشدند، ‌گره‌دار و کج و کوله‌اند، ‌ظاهرشان توی ذوق می زند! مگر جنگل برای خاطر این جور درخت ها زندگی را به خودش حرام می کند...! 📚پابرهنه ها زاهاریا استانکو @MER30TV 👈💯
این که مجبور نباشید در مورد همه چیز و همه کس اظهار نظر کنید، حس آزادی خیلی خوبی دارد. اصلاً نیاز نیست نگران این باشید که بی‌نظری شما به عنوان ضعف فکری‌تان تلقی شود. چون این‌گونه نیست و نشانهٔ هوش شماست. بی‌نظری یک دارایی ارزشمند است. آن‌چه دنیا را احاطه کرده نه سرریز اطلاعات، که انبوه نظرات ماست. هنر خوب زندگی کردن رولف دوبلی @MER30TV 👈💯
بابامامانا_همه_بچه_هاشونو_دوست_دارن - @mer30tv.mp3
4.31M
هر شب ساعت 20:30 یه قصه خوب و شیرین برای کودک دلبند شما🥰 در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃 @MER30TV 👈💯
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ ✨ سه داستان زیبا از «» 🔸خواجه‌ نصیرالدین‌ و مرگ‌ مادر هلاکوخان وقتی‌ مادر هلاکوخان‌ از دنیا رفت، بعضی‌ از دانشمندان‌ که‌ مخالف‌ حضور خواجه‌ نصیر در دربار هلاکوخان‌ بودند به هلاکوخان گفتند: تو میدانی‌ که سؤال‌ قبر هست‌ و نکیر ومنکر در قبر از هر مرده‌‌ای سؤالاتی می‌‌‌کنند و مادر تو بی‌‌سواد می‌باشد و از پاسخ‌گویی‌ به آنها عاجز است. بهتر است خواجه‌ نصیر که عالمی‌ دانشمند است‌ را با مادرت‌ دفن کنی‌ که‌ از پاسخ‌ سؤالها بر آید و مادرت‌ عذاب‌ نکشد! هلاکو، خواجه‌ نصیر را خواست‌ و مطلب‌ را با او در میان‌ گذاشت.‌ خواجه‌ فهمید که‌ توطئه‌ در کار است‌ و در حق او بدگویی شده است. لذا با زیرکی‌ خاصی ‌جواب‌ داد که‌: سؤال نکیر و منکر در قبر برای هر کس ثابت است، و برای شما پادشاهان نیز هست، پس بهتر است‌ بنده‌ را برای‌ خودتان‌ نگهدارید چون‌ از شما سؤالهای‌ بیشتری‌ می‌کنند، پس کسی که‌ چنین‌ پیشنهادی را کرده‌ است‌ با مادرتان‌ دفن‌ کنید که او نیز از عهده سؤال و جواب خوب بر می‌‌آید. پس هولاکو حکم کرد که یکی از آن دانشمندان را در قبر مادرش گذاشتند و خاک مذلّت بر سرش ریختند. 🔶خواجه‌ نصیرالدین‌ و آسیابان‌ مشهور است‌ که‌ خواجه‌ طوسی‌ در یکی‌ از مسافرتهای‌ خود به‌ آسیابی‌ رسید. از آسیابان‌ درخواست‌ کرد که‌ شب‌ را در آنجا بیاساید و صبح‌ حرکت‌ کند. آسیابان‌ با ماندن‌ خواجه‌ در آنجا موافقت‌ کرد. خواجه‌ می‌خواست‌ که‌ بر بالای‌ بام‌ آسیاب رود و در آنجا استراحت‌ کند. آسیابان‌ به ‌خواجه‌ اظهار کرد که‌ امشب‌ باران‌ خواهد آمد، خوبست‌ شب‌ را در داخل‌ آسیاب بسر برید و در این ‌امر اصرار ورزید. خواجه‌ هر چه‌ آسمان‌ را نگاه‌ کرد، چیزی‌ که‌ دلیل‌ بر آمدن‌ باران‌ باشد ندید و قبول‌ نکرد و شب‌ را پشت‌ بام‌ خوابید. ناگهان‌ نیمه‌‌های‌ شب‌ باران‌ شدیدی‌ بارید که‌ خواجه‌ نصیر بالاجبار به‌ درون‌ آسیاب آمد. از آسیابان‌ پرسید از کجا دانستی‌ که‌ امشب‌ باران‌ خواهد آمد؟ آسیابان‌ گفت‌ هر وقت‌ هوا تغییر می‌‌کند، سگم‌ در درون‌ آسیاب می‌‌خوابد و بیرون‌ نمی‌‌رود. خواجه‌ فرمود: افسوس‌ عمر بسیاری‌ فانی‌ ساختیم‌ و بقدر إدراک‌ و فهم‌ سگی‌ تحصیل‌ نکردیم‌. 🔶خواجه ‌نصیرالدین‌ طوسی‌ و نجات‌ جان‌ «عطا ملک‌ جوینی» «عطاملک‌ جوینی‌» که‌ یکی‌ از وزیران‌ دربار هلاکو می‌باشد و کتاب‌ «تاریخ‌ جهانگشای» او معروف‌ است‌، روزی‌ گرفتار غضب‌ پادشاه‌ می‌‌شود برادرش‌ به‌ خدمت‌ خواجه‌ نصیر رسید و او را از مسئله‌ آگاه‌ کرد و گفت‌ اگر هلاکو امری‌ را صادر کند دوباره‌ نقض‌ کردن‌ آن خیلی‌ مشکل‌ است‌. باید چاره‌‌ای‌ اندیشید. خواجه برخاست و در حالی که‌ عصا و تسبیحی‌ در دست‌ داشت‌ و در دست ‌دیگرش‌ اسطرلاب‌ و پشت‌ سرش‌ شخصی‌ با منقلی‌ پر آتش‌ که‌ دائما بخور می‌‌ریخت‌، بطرف‌ دربار رفت‌. خواجه‌ از ملازمین‌ پادشاه‌ پرسید که‌ حالش‌ چطور است‌؟ آنها گفتند خوب‌ است. ‌ خواجه‌ گفت‌ می‌‌خواهم‌ پادشاه‌ را به‌ چشم‌ خود ببینم‌. اجازه‌ ورود داده‌ شد. خواجه‌ بمحض‌ اینکه ‌چشمش‌ به‌ پادشاه‌ افتاد، فی‌‌الحال‌ به‌ سجده‌ طولانی‌ رفت‌. وقتی سر از سجده‌ برداشت‌ هلاکو پرسید چه‌ اتفاقی‌ رخ‌ داده‌ است‌؟ خواجه‌ گفت‌: در این‌ موقع‌ در طالع‌ شاه‌ سانحه‌ بدی‌ دیده‌ می‌‌شود، بنده ‌ادعیه‌ خوانده‌ و بُخور سوزانده‌‌ام‌ و از خداوند مسئلت‌ کرده‌‌ام‌ که‌ این‌ بلیه‌ را از شاه‌ دور کند. بر پادشاه‌ لازم‌ است‌ که‌ هر چه‌ زودتر امروز زندانیان‌ را آزاد کند و کسانی که‌ فرمان‌ قتلشان‌ صادر شده‌ عفو نمائید، تا شاید خداوند این‌ بلیه‌ بزرگ‌ را دفع‌ نماید. هلاکوخان‌ بفرموده‌ خواجه‌ عمل‌ کرد و فرمان‌ آزادی‌ زندانیان‌ و کسانی که‌ قرار بود کشته‌ شوند را صادر کرد، که‌ در این‌ ضمن‌؛ «عطاملک‌جوینی» نیز از مرگ‌ نجات‌ یافت‌. منابع: زندگی‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ - قصص العلماء. @MER30TV👈💯 🌸🍃🌼🌸🍃🌼
✨🌸✨ الهے! چون حاضرے چہ جویم، و چون ناظرے چہ گویم؟ الهے! می‌بینے و می‌دانے و برآوردن می‌توانے... الهے! از من دعایے و از تو نگاهے ‎ ... ✨🌸✨ شبتون آروم🌙 @MER30TV 👈💯