5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساخت هنرمندانه طلا و جواهر با دست 😍
@MER30TV 👈💯
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مردی به استخدام یک شرکت بزرگ چندملیتی درآمد. در اولین روز کار خود، با کافه تریا تماس گرفت و گفت: ” یک فنجان قهوه برای من بیاورید.”
صدایی از آن طرف پاسخ داد: ” شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با کی داری حرف می زنی ؟”
کارمند تازه وارد گفت: ” نه ” صدای آن طرف گفت: “من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق” مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: ” و تو میدانی با کی حرف میزنی بی چاره.” مدیر اجرایی گفت: ” نه ”
کارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت!!!
@MER30TV 👈😄
بازی ب نوبت - @mer30tv.mp3
3.75M
#قصه_کودکانه
هر شب ساعت 20:30
یه قصه خوب و شیرین
برای کودک دلبند شما🥰
در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃
@MER30TV 👈💯
#تربیت_فرزند
پدر و مادرانی که فرصت بازی با کودکان خود را ندارند، حتماً به گونهای رفتار کنند که کودک احساس کند بازی او مورد توجه بزرگترهاست.
والدین با تشویق ، ابراز تعجب، راهنمایی، متوجه کردن دیگران به بازی کودک و ... میتوانند حسِ در معرض دید بودن را به کودک منتقل کنند. وقتی بچهها بازی خود را در مقابل پدر و مادر یا بزرگترهای دیگر انجام میدهند، حوصلهشان برای ادامه بازی بیشتر میشود. یعنی تماشای دیگران به کودکان انگیزه میدهد تا بازی را با جدیت بیشتری ادامه دهند.
📖 من دیگر ما
@MER30TV 👈💯
#داستان_شب
داستان کوتاه زال از شاهنامه
سام از ھمسر زیبایش صاحب کودکی بسیار زیبا میشود ولی تمام موی سر و مژگان و بدن او چون برف سفید بود. سام از ترس سرزنش مردم کودک خود رابه کوه البرز برد. جائی که سیمرغ لانه داشت گذاشت، شاید سیمرغ کودک را بخورد. ولی به فرمان خدا، سیمرغ ان طفل را حفاظت و بزرگ کرد. سالھا گذشت، کودک بزرگ شد با نشانی فراوان از پدر.
سام در خواب دید مردی بر اسبی تازی نشسته، از سوی سرزمین ھندوستان بسوی او می آید و مژده داد که فرزند تو زنده است.
سام پس از نیایش با گروھی به سوی کوه البرز رفت. سیمرغ از فراز کوه سام و گروه او را دید و دانست که در پی کودک آمدهاند. سیمرغ نزد جوان بازگشت و داستان کودکی او را برایش تعریف کرد و گفت اکنون سام پھلوان، سرافرازترین مرد جھان به جستجوی تو آمده.
جوان چون سخنان سیمرغ را شنید غمگین شد. اشک از دیدگان فرو ریخت و به زبان سیمرغ پاسخ داد، زیرا با انسانی ھمکلام نشده بود. سیمرغ گفت: امروز نام تو را دستان نھادم. این را بدان که ھرگز تو را تنھا نخواھم گذارد و تو رابه پادشاھی میرسانم. من دل به تو بستهام برای آنکه ھمیشه با تو باشم تعدادی از پر خود رابه تو میدھم تا اگر زمانی سختی پیش آمد از پرھای من یکی رابه آتش افکنی، در ھمان زمان نزد تو خواھم آمد.
سیمرغ دل دستان را رام کرد و او را بر پشت گرفت و نزدیک سام بر زمین نشست. قبای پھلوانی آوردند و جوان پوشید و از کوه به زیر آمدند و ھمه با ھم راھی ایرانشھر شده و به دیدن منوچھر رفتند.
منوچھر فرمانی نوشت که تمامی کابل و سرزمین ھند تا دریای سند از زابلستان تا کنار رود ھمه از ان جھان پھلوان سام باشد.سام ھمراه فرزندش دستان «زال» بعد از نیایش روانه سرزمین خود شدند.
در زابلستان، سام تاج و تخت و کلید گنج رابه زال سپرد و بعد از نصیحت فرزند، خود به فرمان منوچھر شاھنشاه ایران برای جنگ با دیوان و دشمنان به گرگساران و مازندران رفت.
روزگاری گذشت تا روزی زال جوان آھنگ سیر و سفر و شکار کرد. مھراب شاه کابل، مردی خردمند و دلیر، از نژاد ضحاک و باجگزار سام شاه زابلستان بودو دختری بسیار زیبا به نام رودابه داشت. زال و رودابه ندیده عاشق ھمدیگر شدند ولی نژاد رودابه مشکل وصلتشان بود. بعد از مدتھا نامهنگاری بین زال و سام و حتی آماده شدن سام برای جنگ با مھراب، بالاخره زال به دیدار منوچھر رفته، بعد از آزمایش او توسط موبدان، منوچھر با این وصلت موافقت می کند.
سام نیز که فرزند را به کام دل خویش میبیند پادشاھی و تخت و تاج زابلستان رابه زال میسپارد.
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح آمده تا دست پر از روزی خورشید
بر قامت تاریکی شب نور بریزد
تا هر چه دل آشوبی و تشویش و خرابی ست
از ساحت آرامشتان دور بریزد
سلام💚
صبح بخیر💛
روزتون شاد و پر امید💖
@MER30TV 👈💯
دوست هنری من ...(رادیو مرسی) - @mer30tv.mp3
5.35M
آدم با احساسی باشید.
آدم حساسی نباشید!
آدم حساس چیزهای
کوچکِ بد را بزرگ میکند
آدم با احساس چیزهای
کوچکِ خوب را بزرگ میکند.
#رادیو_مرسی
@MER30TV 👈💯
من نمیدونم طراح، این پوستر رو با کدوم قانون فیزیک طراحی کرده؛ ولی بخدا اگه دستگیره های قیچی به هم نزدیک بشن این بچه پاره پوره میشه...
@MER30TV 👈😬