زنگ تفکر @MER30TV 👈💯

چند هزار تن جو زیر باران در اسکله چابهار !!! @MER30TV 👈💯

واکنش این کوچولو رو ببینید وقتی آبشار میبینه😍 @MER30TV 👈💯

تصاویری دردناک از بیابان آتاکامای شیلی که هر ساله هزاران تن لباس فروخته نشده و دست دوم در اون رها میشن دردناکتر اینکه برای تولید مثلا یک شلوار جین 7500 لیتر آب نیازه و 8 درصد از گازهای گلخانه‌ای جهان در فرآیند ساخت لباس و کفش تولید میشه مصرف گرایی در حال نابود کردن زمینه *استیون @MER30TV 👈💯

زنگ تفکر @MER30TV 👈💯

جهت اطلاع بعضی خانمها😬 تصاویر منتشر شده از عروس بزرگ خانواده سلطنتی انگلیس نشان می‌دهد که او در ده سال اخیر با لباس‌های تکراری در مقابل دوربین‌ها ظاهر شده است. @MER30TV 👈💯

#مرسی_خنده من و باران هر دو منتظریم من منتظرم اون بباره بعد ماشینمو بشورم اونم منتظره من ماشینمو بشورم بعد بباره😳 والا😅 .....‌‌‌‌..... زن با دلواپسی به همسرش زنگ میزنه و میگه : یه موضوع خیلی مهم و جدیه که باید باهات صحبت کنم. آزمایشات دی ان ای نشون میده که این بچه مال ما نیست! مرد بدون این‌ که شوکه بشه میگه : آزمایشات درست میگه زن گفت : چرا ؟ مرد جواب داد : یادت میاد تو بیمارستان بعد از زایمانت بچه خودشو کثیف کرد تو گفتی برو عوضش کن؟ خب، منم رفتم با یه بچه تمیز دیگه عوضش کردم و آوردمش 😂 😂😂 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ........ هرچقدم دستاتو با حوله خشک کنی بازم تهش یه رطوبتی باقی می‌مونه که نیازمند پشت شلوارته😁😂😃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌............ امروز توی خیابون پشت یه نیسان خوندم ... با این همه دست انداز نمی مونه پس انداز.... راست مـــیگه خداییش! 😂😂 .....‌‌‌‌...... ‏زندگی آدمای پولدار فقط از دور قشنگه... واردش که بشی میبینی خیلی قشنگتره😢😂 ................ "حالا ولش کن مهم نیست" ترجمه: اصرار کن بهت بگم 😐 ............ غذا درست کردن فقط اونجاش که میری میبینی مایتابه کثیفه باید اول اونو بشوریش بعد میبینی همچین زیاد هم اشتها نداری 😂😁😊😁 @MER30TV 👈💯

(نجواهای هفت خویشتن من) بر گرفته از کتاب دیوانه / جبران خلیل جبران در آرام ترین ساعات شب، هنگامی که در عالم خواب و بیداری بودم، هفت خویشتن من دور هم نشستند و نجوا کنان چنین گفتند: خویشتن اول : من در تمام این سالها در تن این دیوانه بوده ام، و کاری نداشتم جز اینکه روز دردش را تازه کنم و شب اندوهش را بر گردانم. من دیگر تاب تحمل این وضع را ندارم و اکنون شورش می کنم. خویشتن دوم : برادر، حال تو از من بهتر است، زیرا کار من این است که خویشتن شاد این دیوانه باشم. من خنده های او را می خندم و سرود ساعت های خوش او را می سرایم و با پاهایی که سه بال دارد اندیشه های روشن او را می رقصم. منم که باید بر این زندگی ملال آور شورش کنم. خویشتن سوم : پس تکلیف من، خویشتن عشق، چه می شود که داغ مشعل سوزان شهوات وحشی و امیال خیال آمیز هستم؟ منم که بیمار عشقم و باید بر این دیوانه بشورم. خویشتن چهارم : از میان شما ، من از همه نگون بخت ترم، چون کاری جز نفرت پلید و انزجار ویرانگر به من نداده اند. منم آن خویشتن توفانی که در سیاه ترین درکات دوزخ به دنیا آمده ام و باید سر از خدمت این دیوانه بپیچم. خویشتن پنجم : نه، منم آن خویشتن اندیشمند، خویشتن خیال باف، خویشتن گرسنگی و تشنگی، آن که مدام در پی چیز های ناشناخته و چیز های نیافریده می گردد و دمی آسایش ندارد. منم آنکه باید شورش کند ، نه شما! خویشتن ششم: من خویشتن کارگرم، خویشتن زحمت کشی که با دستان شکیبا و چشمان آرزومند، روز ها را صورت می بخشم و عناصر بی شکل را به شکل های تازه و عدیدی درمی آورم، منم آن تنهایی که باید بر این دیوانه بشورم. خویشتن هفتم: شگفتا! که همه شما می خواهید در برابر این مرد سر به شورش بر دارید، زیرا یکایک شما وظیفه مقدری بر عهده دارید که باید به انجام برسانید. آه! ای کاش من هم مانند شما بودم، خویشتنی با تکلیف معین! ولی من تکلیفی ندارم، من خویشتن بی کاره ام، آنکه در لامکان و لازمان خالی و خاموش نشسته است، هنگامی که شما سر گرم بازسازی زندگی هستید. ای همسایگان! آیا شما باید شورش کنید یا من؟ هنگامی که خویشتن هفتم این گونه سخن گفت ، آن شش خویشتن دیگر با دلسوزی به او نگریستند ولی چیزی نگفتند و هر چه از شب بیشتر گذشت، یکی پس از دیگری در آغوش تسلیم و رضای شیرینی به خواب رفتند. اما خویشتن هفتم همچنان چشم به هیچ دوخته بود، که در پس همه چیز است. #پیشنهاد یکی از همراهان🌷 @MER30TV 👈💯

در ابتدا به نظر میاد این عکس راهپیمایی اربعین است اما اینجا مسیر گلزار شهدای کرمان و حرکت مردم برای تجدید عهد با حاج قاسم سلیمانیه @MER30TV 👈💯

میرزا محمد علی متخلص به #صائب_تبریزی از غزل سرایان بزرگ و برجسته قرن یازدهم هجری و دوران صفویه ،در سال ۱۵۹۲ میلادی در تبریز چشم به جهان گشود. خانواده صائب تبریزی به دستور شاه عباس اول از شهر تبریز به منطقه عباس آباد اصفهان کوچ کردند. صائب دوران جوانی خود را در اصفهان به آموزش علوم مختلف پرداخت و در سال 1034 به کشور هندوستان عزیمت کرد؛ پس از مدتی به هرات و سپس به کابل رفت. این شاعر فرزانه 8 سال بعد به اصفهان بازگشت و عنوان ملک الشعرا را از شاه عباس دوم کسب کرد. میرزا محمدعلی در طول 80 سال زندگی خود اشعار باارزشی را سروده است که تعداد آن ها در حدود 60 هزار الی 120 هزار بیت می باشد. مقبره این شاعر در شهر اصفهان قرار دارد. طراحی اولیه این بنا توسط استاد حسین معارفی اصفهانی صورت گرفته که با نظراتی از مهندس محسن فروغی تکمیل گشت و در سال 1346 ساخت آن تکمیل شد. #ایرانگردی مجازی @MER30TV 👈💯

با اشتباه بچه‌ها چه کنیم؟ 🔸بچه با پول گم کردن یاد می‌گیره که چطور پول گم نکنه. مثلا با بچه‌تون پاساژ رفتین ۲ هزار تومن بدین دستش بستنی بخره. هی بهش نگین «پولتو بده من گم نکنی» «پولتو بده من بذارم تو قلکت برات قایم کنم...» 😲 بچتون وقتی رسید به بستنی فروشی دست کرد تو جیبش و دید که پولش نیست، اینجا می‌فهمه گم کردن یعنی چی. می‌فهمه... 🔸بهش نگین «صد دفعه گفتم پولتو بذار جیبت گم نشه» اینا توهین و تحقیره. اگه توهین و تحقیرش کنین تو سن نوجوانی باهاتون لجبازی می‌کنه. بستنی رو نخرید، بذارین گریشو بکنه. دفعه بعد پول بهش بدین بگین بخر. ✅ یادتون باشه شما فقط راهنمایی کنید بذارین فرزندتون خودش انتخاب کنه. @MER30TV 👈💯