🌷🌷🌷
#قسمت_صد_و_شش
#نماز_اول_وقت
#بروایت_جمعي_از_دوستان
🍀🍀🍀
✍خيلي ما روتوصيه مي کردبه نمازو خصوصًا نمازاول وقت. بارهامي گفت: نماز
اول وقت چکشي است بر سرنفس وبرعکس نمازآخروقت چکشي است بر سر
نماز!
هميشه توصيه بزرگان ديني و شهدا رو در خصوص نماز اول وقت براي ما بيان
مي کرد.
يک بار در مسير طلائيه بوديم. موقع نماز شد. ما تا يادمان طلائيه فاصله ی زيادي
داشتيم.
#سيدتو بيابان ماشين رونگه داشت،نماز اول وقت رو به جماعت خونديم بعد
مسير رو ادامه داديم.
جالبه اون جاپشت سرکسي نماز خوانديم که #سيد ايشان رو متحول کرده بود.
یک بارهم توراه فکه بوديم که همين اتفاق افتاد. توفيق بودکه یکبارباهم مشهد رفتيم،
.
#ادامه_دارد...
#ebrahimdelha
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
#قسمت_صد_و_هفت
#نماز_اول_وقت
#بروایت_جمعي_از_دوستان
🍀🍀🍀
✍تو اون جمع چند صد نفري به تعداد انگشت شماري مثل #سيد اول نماز اول
وقتشون رو خوندند بعد افطار کردند...
مسابقات منطقه اي جودو بود. #سيد مسابقه ی اولش رو خيلي خوب شروع کرد و
پيروز شد. شوروهيجان سالن روپر کرد.همه ی ورزشکاران استرس مسابقه شون رو
داشتند.دم دم هاي ظهربود که نوبت به مسابقه ی دوم #سيدميلا درسيد.
ازبلندگو #سيدميلاد رو براي مسابقه صدا زدند اما نيومد،باردوم و سوم صدا زدند
اما #سيد ميلاد نبود!!
تعجب کرديم سريع دنبالش گشتيم، نبود.آن موقع وقت اذان بود. يك باره ديديم
#سيد يه کنج خلوت پيدا کرده ونمازاول وقت ميخونه!!
نمازش كه تمام شد گفتم: #سيد،وسط مسابقه ونماز؟!همه فکر و ذکرشون شده
مسابقه، اون وقت شما اومدي نشستي نماز ميخوني؟!
#سيد باخنده ی هميشگي گفت: کيشه (مرد) نمازاول وقت ازهمه چيز برام مهم تره.
اتفاقًا تو اون مسابقات #سيد مقام خوبي کسب کرد...
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
#قسمت_صد_و_هشت
#نماز_اول_وقت
#بروایت_جمعي_از_دوستان
🍀🍀🍀
من از خجالت حرفي براي گفتن نداشتم. مدتي گذشت تا بعد از شهادت #سيد
ميلاد مادر اون جوان اومد سراغ من.
مي گفت : نميدونم #سيد ميلاد با پسرم چي کار کرده، من تا حالا گريه وتوسل
پسرم رو نديده بودم.
اما الان پسرم اهل نماز و توسل و شده و همه ی اين ها از برکات
دوستي ايشان با #سيد ميلاد بوده...
يه بنده خدائي مي شناختم كه اهل نماز نبود. #سيد رفاقتي بااين شخص داشت، کم
کم اون بنده خدا نماز خوان شد.
خوب به خاطردارم که #سيد موقع نماز که ميشد
باموتورمي رفت دنبالش به هر بهانه اي مي برد مسجد. بارها اين کاررو انجام مي داد.
#سيد خيلي به ما توصيه مي کرد که افراد بي نماز روبه سمت مسجد بکشيم.
روابط
عمومي بالايي داشت. تو خيابون به همه سلام مي كرد، کوچيک وبزرگ...
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
#قسمت_صد_و_ده
#نماز_اول_وقت
#بروایت_جمعي_از_دوستان
🍀🍀🍀
✍قلب شما حرم خداوند است،دراين حرم الهي غير خدا روراه ندهيد.
مدافعان حرم،
اول از حرم خدا خيلي خوب دفاع کردند که بهشون لياقت دفاع از حرم حضرت
زينب رودادند...
تو شلمچه صداي اذان بلند شد. با #سيد مهيا شديم رفتيم به سمت مسجد. نماز
که شروع شد من کنار #سيد ايستاده بودم، تکبيره الاحرام رو که گفتيم حس کردم
شانه هاي #سيد داره تکون مي خوره، کلا حواسم پرت شد!!
مي ديدم که قطرات اشک
#سيد همين طور سرازير بود. من هم طبق معمول، مثل هميشه حواسم به همه چيز بود الا نماز !! کلا هواسم رفت به نماز#سيد،اشک هاش لباس وجانمازش رو نمناک کرد.
نماز که تموم شد،سريع ُزل زدم به چشمهاش.هنوز نم اشک کنار چشمانش ديده
می شد. خجالت مي کشيدم از #سيد سؤال کنم.
بالاخره روکردم بهش گفتم:#سيدجان
نمازت باطله؟! چرا اين قدر شونه هات تکون خورد، اين همه گريه کردي؟!
#سيدگفت تو مگه حواست به نماز خودت نبود؟! تازه من براي خداو سيدالشهدا
گريه کردم. بعيده نمازم باطل بشه، چه جايي بهتر از نماز که برا آقام گريه کنم.
#ادامه_دارد...
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
#مروری_بر_کتاب_مهمان_شام #شهــــید_محمـــد_مصـطـفوی
🌷✨🌷✨🌷✨🌷
#قسمت_صد_و_دوازدهم
#شوخ طبعي
#بروایت_جمعي_از_دوستان
🍀🍀🍀
✍ من طبع شوخي داشتم #سيد هميشه تو مسافرتها مياومد به من مي گفت هواي بچه ها روداشته باش بذارتو اين مسافرت بچه ها خوش باشند، جذب هيئت ومسجد
بشوند.
درسته شايد براي ما تبعات داشته باشه خيلي ها به ما بگن اين ها افراد سبک سري
هستند، اما ماهدف برامون مهمه، ما براي رضاي خدا ميخواييم به اين طريق بچه ها
رو جذب کنيم.
#سيد گفت اگرما بخواهيم يک نفر يا جمعيتي رو زنده کنيم راهش اينه که بايد
خودمون روفنا کنيم وما بچه بسيجي هاوبچه هيئتي ها فارغ از همه ی ملامت ها بايد
وظيفه مون رو انجام بديم.
مقداري از بچه هاي مذهبي گلايه مي کرد که چرا با جوان هاي غير هيئتي زياد
گرم نمي گيرند،مي گفت ما بايد با اين بچه هارفيق بشيم و...
#سيد ذاتا انسان شوخ طبعي بود. تو شوخ طبعي لنگه نداشت. يه بار اردو رفته
بوديم ناهارمون سيب زميني بود سفره انداختيم که ناهار بخوريم.#سيدبا دستش سيب
زميني هاروتو قابلم هله کرد!
داد مي زد بچه ها نون هاتون روبياريد براتون ناهار بکشم. باهمون دستاش براي هر
نفريک مشت سيب زميني ميگذاشت روي نون ومامي خورديم.
يه بارديگه موقع ناهار شد.غذاي همه ي بچه هارو که داد برنج و کباب رو کشيد
تو ظرف، بعدش هرچي که جلوي دستش بود ريخت تو ظرف غذاش!! نوشابه زرد،
مشکي، ماست،آبليمو و...همه روبادست قاطي کرد وداشت مي خورد!
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷✨🌷✨🌷✨🌷