🔸🔹🔸#یک_جرعه_شعر🔸🔹🔸
شبی که مطلع مهر از، طلوع زینب بود
فروغ روز نشسته، به دامن شب بود
هزار رود نواگر ز کوثر و تسنیم
روان به خانهٔ زهرا، به بوی زینب بود
هزار چشمه خورشید، از کرانه شب
دمیده از دل مهتاب و چشم کوکب بود
شکوفه بار لب مرتضی به باغ دعا
ستاره ریز دم مصطفی، به یا رب بود
شراب نور ز خمخانه سحر، جوشید
که جام سرخ شقایق، ز می لبالب بود
اگرچه «زینِ اَب» او را نهاد نام، رسول
خدای داند، کاو زینت «اُم و اَب» بود
📗#اشعار
🔻#مشفق_کاشانی
╭┅┈┈┈┈┈┈┈╼┅╮
𑁍▹ ڪپیآزادباذڪرصلوات ◃𑁍
𑁍▹@merajoshohadayezarand◃𑁍
╰┅╾┈┈┈┈┈┈┈┅╯
⚘یٰافاطِمَةَٱلزَّهرا ۜ