7991823_885.mp3
3.97M
✨ فایل صوتی قرائت #جزء_پنجم قرآن کریم
#استاد_معتز_آقایی
#روز_پنجم_ماه_مبارک_رمضان
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#التماس_دعا
✅ @seyedebrahim69
امام علي عليه السّلام فرمودند:
ولَقد قالَ لي پیامبر اکرم ِ صلى الله عليه و آله: إنّيلا أخافُ على اُمَّتي مُؤمِنا ولا مُشرِكا ، أمّا المُؤمنُ فيَمنَعُهُ اللّه ُ بإيمانِهِ ، وأمّا المُشرِكُ فيَقمَعُهُ اللّه ُ بشِركِهِ، ولكنّي أخافُ علَيكُم كُلَّ مُنافِقِ الجَنانِ ، عالِمِ اللِّسانِ ، يقولُ ما تَعرِفونَ ، ويَفعَلُ ما تُنكِرونَ؛
رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمودند: من براى امّتم نه از مؤمن مى ترسم و نه از مشرك؛ زيرا مؤمن را خداوند به واسطه ايمانش جلوگيرى مى كند و مشرك را خداوند به سبب شركش از پاى در مى آورد. امّا ترس من براى شما از منافق زبان بازى است كه مطابق اعتقادات شما سخن مى گويد و برخلاف آنچه معتقديد عمل مى كند.
نهج البلاغه: الكتاب 27
شرک و نفاق
@seyedebrahim69
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_پنجم
#فصل_اول_کتاب
#نذر_عمویم_عباس
#از_زبان_مادر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💢 از همان بچگی خودش باید همه چیز را تجربه میکرد و کارهای مربوط به خودش را هیچکس حق نداشت انجام بدهد.😊
💢 البته من و پدرش هم آدمهایی نبودیم که چیزی را اجبار کنیم.
💢 یادم است لباس عید بچهها را کوچک بودند خودم میخریدم.👕
💢 یکی، دو بار برای مصطفی که لباس خریدم گفت: من اینا رو نمی خوام.😔 خودم باید انتخاب کنم.
هر چند سلیقهاش را می دانستم؛💕 اما حتما باید خودش برای خرید میآمد. برای همین مجبور میشدم لباسها را پس بدهم تا خودش بیاید و انتخاب کند.
🔻 به آب و هوای اهواز به شدت حساسیت داشتم.
🔻دکتر تاکید کرده بود نباید اهواز بمانم.😔
🔻این شد که اثاثمان را جمع کردیم و راهی شمال شدیم.
🔻 یک خانه کوچک در روستای بندپی شرقی در "گلیا" که به معنی گلوگاه بود، در استان مازندران کرایه کردیم.
🔻 آنجا که رفتیم مصطفی به یک ماه نکشیده، زبانشان را یاد گرفت و مثل خودشان صحبت می کرد.😄
🔻 محمد حسین و مصطفی، عاشق دایی حسینشان بودند💕 و برای اینکه بتوانند بیشتر در دلش جا باز کنند، از همان اهواز اصرار کردند که باید برویم کلاس کشتی.
🔻 میدانستند داییشان این چیزها را دوست دارد.❣
🔻وقتی هم که به شمال رفتیم کشتی پهلوانی مازندرانیها که اسمش "لوچو" بود، یاد گرفتند.
🔻 قرار بود مسابقات کشتی در همان منطقه برگزار شود.
🔻 مصطفی و محمدحسین به برگزار کننده های مسابقه اصرار کردند که ما هم باید در مسابقه شرکت کنیم.🙏
🔻 آنها میگفتند: «شما جنوبی هستید و کشتی ما را بلد نیستید.»😔
🔻 اما مصطفی پایش را توی یک کفش کرده که باید مسابقه بدهیم.
🔻بلاخره راضی شدند.😊
🔻 کشتیگیرها بچه ها را دست کم گرفته بودند، برای همین آنها هم مقام آوردند.🏆
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار_مجموعه مدافعان حرم_انتشارات روایت فتح
✅ @seyedebrahim69
اگر یک روز #فکرشهادت از ذهنت دورشد...
تصویر #بازشود
#سیدابراهیم
#شهیدمصطفی صدرزاده
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@seyedebrahim69
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند،
آرزو میکند که سراسر سال
رمضان باشد.
"رسول اکرم صلی الله علیه وآله"
@seyedebrahim69
🔴وقتی سردار سلیمانی با نابودی داعش در عراق و سوریه آمریکا را نقره داغ میکند
🌞وزیر خارجه آمریکا:
🔹بازار بزرگی در ایران وجود دارد و خیلی از شرکت های آمریکایی آرزو دارند در ایران سرمایه گذاری کنند اما همه باید بفهمند که ما اجازه نمی دهیم قاسم سلیمانی ثروت بیشتری از برجام به دست آورد.
اگر ایران تغییر رفتار دهد، می تواند از مزایای روابط با آمریکا استفاده کند.
@seyedebrahim69
1_8566429.mp3
8.55M
#ماه_عسل_۹۷ ۶
#استاد_شجاعی
✍برای هر کاری تمرین کنی؛
آروم آروم بهش عادت میکنی.
کسب کرامت های روح هم،
تمرین کردنی هستند!
☑️و رمضان؛
یه باشگاه قدرتمند برای کسب کرامات روح.
@seyedebrahim69
✨ #جزء_ششم از قرآن کریم به نیابت از #شهید_حاج_حسین_همدانی، خوانده میشود...🌹
#روز_ششم_ماه_مبارک_رمضان
#التماس_دعا
✅ @seyedebrahim69
7991853_929.mp3
3.99M
✨ فایل صوتی قرائت #جزء_ششم قرآن کریم
#استاد_معتز_آقایی
#روز_ششم_ماه_مبارک_رمضان
#شهید_حاج_حسین_همدانی
#التماس_دعا
✅ @seyedebrahim69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی بچههای تیپ فاطمیون با این که خودشان گرسنه هستند ، اما غذایشان را به اسرای داعشی می دهند
@seyedebrahim69
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_ششم
#فصل_اول_کتاب
#نذر_عمویم_عباس
#از_زبان_مادر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💎 از همان موقع با دایی حسیناش مسابقه شطرنج می داد.
💎 دایی حسین هم خیلی جدی با او بازی میکرد.
💎 هر وقت ما خانهشان بودیم یا آنها پیش ما بودند، بساط شطرنج هم به راه بود.
💎 همین یک انگیزه شد تا مصطفی خیلی جدی دورههای آموزش شطرنج را بگذراند.👏
💎 آنقدر پیگیر بود که تنها به یادگرفتن بسنده نمیکرد و حتما باید توی مسابقات شرکت میکرد و مقام میآورد.😊
◀️ دو سالی شمال ماندیم و بعد راهی "کهنز" شهریار شدیم.
◀️ طبقه دوم یک ساختمان دو طبقه، خانهای دو خوابه خریدیم.
◀️ منطقهای که در آن ساکن شدیم، بیشتر دست "خانوادههای سپاه" بود.
◀️ همان روزها، پدر، مادر و خواهرهای آقامحمد به همراه برادرش آقا حسن و خانوادهاش و بچهها هم ساکن شهریار شدند.💕
🔸 با آقای بهرامی و نصیری در مسجد آشنا شد.
🔸 جاذبه اخلاقی این دو نفر آنقدر برای مصطفی بالا بود که سریع جذب بسیج شد.
🔸 هر چقدر که بیشتر میگذشت فعالیت های بسیج برایش جدیتر میشد.
🔸بچه جسوری بود.👏
🔸توی یکی از اردوهای بسیج، مسئولشان حاج آقا نصیری نارنجکی را نشان بچهها میدهد و میگوید: «کی میتونه اینو پرت کنه؟»❓
🔸 مصطفی هم با اعتماد به نفس بالا و خیلی جدی با تهمانده لهجه خوزستانی میگوید: «اجازه میدید مو بزنوم؟»😊✋
🔸 حاج آقا نصیری که از جسارت و لهجه مصطفی خوشش آمده بود، نارنجک را دستش میدهد.😊
🔸 از آنجا به بعد حاج آقا نصیری به مصطفی مسئولیتهای مختلف میداد.👏
🔸 همین باعث شد که در آنجا ماندنی شود.
🔸 هر چقدر بزرگتر میشد، مدام از پدرش درباره فعالیتهای سپاه و اتفاقات جنگ میپرسید.
🔸 خیلی دلش میخواست در زمان جنگ حضور داشت و آن را تجربه میکرد.😔
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار_مجموعه مدافعان حرم_انتشارات روایت فتح
✅ @seyedebrahim69
1_8563216.mp3
7.77M
#ماه_عسل_۹۷ ۷
#استاد_شجاعی
این شبها خودتُ گول بزن...
یه بهونه هایی برای خودت جور کن
که بتونی بیدار بمونی
و آروم آروم به خدا نزدیک شی!
الآن فرصت "عاشقـ❤️" شدنه
7991899_577.mp3
4.23M
✨ فایل صوتی قرائت #جزء_هفتم قرآن کریم
#استاد_معتز_آقایی
#روز_هفتم_ماه_مبارک_رمضان
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#التماس_دعا
✅ @seyedebrahim69