4.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 نامه های ماریه
قسمت چهارم
👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان
#ماریه
#داستان
#محرم
#مرآت
#نشر_خوبی_ها
#مرکز_راهبردی_تعالی_خانواده
https://eitaa.com/meratgolestan
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 نامه های ماریه
قسمت پنجم
👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان
#ماریه
#داستان
#مرآت
#نشر_خوبی_ها
#مرکز_راهبردی_تعالی_خانواده
https://eitaa.com/meratgolestan
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 نامه های ماریه
قسمت ششم
👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان
#ماریه
#داستان
#محرم
#مرآت
#نشر_خوبی_ها
#مرکز_راهبردی_تعالی_خانواده
https://eitaa.com/meratgolestan
3.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜نامه های ماریه
قسمت هفتم
👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان
#ماریه
#داستان
#محرم
#مرآت
#نشر_خوبی_ها
#مرکز_راهبردی_تعالی_خانواده
https://eitaa.com/meratgolestan
2.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜نامه های ماریه
قسمت هشتم
👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان
#ماریه
#داستان
#محرم
#مرآت
#نشر_خوبی_ها
#مرکز_راهبردی_تعالی_خانواده
https://eitaa.com/meratgolestan
3.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 نامه های ماریه
قسمت نهم
👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان
#ماریه
#داستان
#محرم
#مرآت
#نشر_خوبی_ها
#مرکز_راهبردی_تعالی_خانواده
https://eitaa.com/meratgolestan
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 نامه های ماریه
قسمت دهم
👌مجموعه ای جذاب برای معرفی امام حسین و کربلا به کودکان
#ماریه
#داستان
#محرم
#مرآت
#نشر_خوبی_ها
#مرکز_راهبردی_تعالی_خانواده
https://eitaa.com/meratgolestan
🔵 آقایون به این
#داستان بیشتر اهمیت بدن،
واقعیته محضه☝️
🌺 #مرابغل_کن 🌺
⬅️روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد
شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکرد
براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد تا برای درمان به بیمارستان شهر ببرد👉
❇️زن با احتیاط سوار موتور شد
و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.»🍃
زن پرسید:
«چه کار کنم؟»😳
و وقتی متوجه حرف شوهرش شدناگهان صورتش سرخ شد
💞با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود
به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند😃
🔶شوهرش با تعجب پرسید:
«چرا؟
تقریبا به بیمارستان رسیده ایم»
زن جواب داد:
«دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.»
🌀شوهر همسرش را به خانه رساند ولى شاید هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر همین #احساس #خوشبختى ساده در #قلب همسرش،
باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است
✅ #عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد
فاصله #ابرازعشق دور نیس، فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید
💝 این پیام را برای آنهایی که دوستشان دارید ارسال کنید
@markaztaalikhanevadealiabadkatol