کانال خبری مرصاد ایران
🔰 قسمت نهم : "داوود؛ طلوع نبوت و شکوه فرمانروایی الهی" نسیم خنکی از دشتهای حبرون میوزید و صدای چن
🔰 قسمت دهم : "سلیمان؛ وارث علم و حکمت الهی و پادشاه جن و انس"
🌫هوای خنک اورشلیم توی دربار پیچیده بود و سلیمان بن داوود (ع)، پادشاهی که هم پیامبر خدا بود و هم فرمانروای سرزمینهای وسیع، روی تخت طلاییش نشسته بود. انگشتر اسم اعظم خداوند در انگشتش میدرخشید و نشونهای بود از قدرتی که به او اجازه میداد نهتنها بر انسانها، بلکه بر جنها، شیاطین و بادها هم حکومت کنه (نمل: ۱۵-۱۶). سلیمان در ۲۰ سالگی به تخت سلطنت نشست و ۴۰ سال فرمانروایی کرد (اول پادشاهان ۱۱:۴۲). قلمروش از مصر تا فرات گسترده بود و اورشلیم به مرکز این پادشاهی باشکوه تبدیل شد.
🔹حکومت سلیمان خالی از چالش نبود. تو برخی منابع تاریخی گفتن از همون ابتدای سلطنتش، آدونیا، برادر ناتنیش، تلاش کرد تاج و تخت رو تصاحب کنه. اما سلیمان با مشورت آصف و برخی بزرگان دربار، این توطئه رو خنثی کرد (اول پادشاهان ۲:۲۵-۳۵). علاوه بر این، کاهنان یهودی هم که مخالف استفاده سلیمان از جنها و نیروهای ماورایی بودن، سعی داشتن با تحریک درباریان، حکومت رو بیثبات کنن. بعضی جاها هم گفتن در مقطعی، انگشتر معروف سلیمان که به او قدرتی الهی میداد، برای مدتی از دستش خارج شد🤔. در نبود این انگشتر، جنهای شرور به فتنهگری پرداختن، اما سلیمان با کمک آصف دوباره قدرتش رو بهدست آورد و اوضاع رو سر و سامان داد.
🕌 یکی از بزرگترین پروژههای عمرانی دوران سلیمان، ساخت معبد بیتالمقدس بود. البته اول اسمش این نبود، بعدها بیتالمقدس نام گرفت، ۷ سال طول کشید تا ساخته بشه. برای اجرای این پروژه، ۷۰ هزار کارگر، ۸۰ هزار سنگتراش و ۳۳۰۰ ناظر به کار گرفته شدن (اول پادشاهان ۵:۱۳-۱۸). سلیمان همچنین برای این پروژه از جنها و شیاطین استفاده کرد (سبأ: ۱۲-۱۳). این موجودات، مجسمهها، حوضهای برنزی و تزئینات طلایی رو ساختن و در صورت نافرمانی، فوراً به دستور سلیمان در زنجیرهای آهنین بسته میشدن😎
قسمت دهم
بخش اول
ادامه در پست بعدی 👇
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
@mersadeiranir
ادامه پست قبلی 👆
🕊در یکی از روزها، سلیمان متوجه شد که هدهد غایبه. با اخم گفت: «این پرنده کجاست؟ اگه بدون دلیل غیبت کرده باشه، حسابی تنبیه میشه»😠 (نمل: ۲۰). وقتی هدهد برگشت، گفت: «از سبأ (یمن امروزی) اومدم و خبری مهم آوردم. اونجا ملکهای به نام بلقیس حکومت میکنه و مردمش خورشیدپرستن» (نمل: ۲۲-۲۳). سلیمان دستور داد نامهای بنویسن و به هدهد گفت: «این نامه رو به بلقیس برسون و دعوتش کن که تسلیم خدای یگانه بشه» (نمل: ۳۰-۳۱).
🔅چند روز بعد، بلقیس خانوم با کاروانی باشکوه وارد اورشلیم شد. اما قبل از ورودش، سلیمان دستور داد تختش رو بیارن و بازهم جناب آصف بن برخیا به میدون اومد و در یک چشمبههمزدن آش و با جاش آورد 🛌 (نمل: ۳۸-۴۰). وقتی بلقیس وارد قصر شد و روی کف شیشهای قدم گذاشت، جا خورد و گفت: «اینجا آبه یا دریاست؟» سلیمان با لبخندی گفت: «نه، شیشهست! حقیقت خدا رو هم باید با دل ببینی، نه با چشمت.» تحت تأثیر حکمت سلیمان، بلقیس ایمان آورد و به توحید روی آورد و چون با جهیزیه ش اومده بود دیگه بله رو گفت و همسر جناب سلیمان نبی شد.😊
🐜 در یکی از سفرهای سلیمان، او و لشکر عظیمش از درهای عبور میکردن که محل زندگی مورچهها بود. یکی از مورچهها به بقیه گفت: «زود باشین برین تو لونههاتون که سلیمان و لشکرش شما رو ندیده له نکنن» (نمل: ۱۸). سلیمان با شنیدن این حرف، لبخند زد و گفت😊: «خدایا! به من توفیق بده که همیشه شکرگزار نعمتهات باشم و در راه رضای تو قدم بردارم» (نمل: ۱۹). این ماجرا نشوندهنده توجه و مهربانی سلیمان نسبت به حتی کوچکترین موجودات بود.
☁️سلیمان همچنین بر بادها فرمان داشت و بادها او رو در یک روز از شام به یمن میبردن (سبأ: ۱۲). جنها هم وظیفه داشتن گنجینههای دریایی رو براش استخراج کنن و اگر از فرمانش سرپیچی میکردن، بلافاصله در زنجیر بسته میشدن (سبأ: ۱۳). این فرمانروایی بینظیر باعث شد حکومت سلیمان به اوج قدرت و ثروت برسه👑
👨🦯سلیمان در ۶۰ سالگی، در حالی که به عصاش تکیه داده بود، در سکوت از دنیا رفت (سبأ: ۱۴). جنها که فکر میکردن پادشاه هنوز زندهست، به کارهاشون ادامه دادن. تا اینکه موریانهها عصا رو جویدن و وقتی پیکر سلیمان روی زمین افتاد، تازه فهمیدن که مدتهاست از دنیا رفته. این ماجرا نشون داد که علم غیب فقط در دست خداوند است.
▪️پس از مرگ سلیمان، پسرش رِحُبعام به تخت نشست. اما سیاست هاش جالب نبود و باعث شد پادشاهی بنی اسرائیل به دو بخش تقسیم بشه: بنی اسرائیل در شمال و طایفه یهودا و طرفدارانش در جنوب (اول پادشاهان ۱۲:۱۶-۱۹). این اتفاق پایان دوران طلایی بنیاسرائیل رو رقم زد.
⚜با افتادن پیکر سلیمان، بادها برای لحظهای ایستادن و پرندگان ساکت شدن. اما حکمت و یاد او برای همیشه در تاریخ موندگار شد. سلیمان به همه نشون داد که قدرت واقعی، زمانی ارزش داره که در خدمت عدالت و ایمان باشه.
✍ [سید روح الله ستاره حیات]
قسمت دهم
بخش دوم
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
ادامه پست قبلی 👆
➕اما تو یهودا هم اوضاع چندان بهتر نبود. درسته که معبد بیتالمقدس هنوز مرکز عبادی بود، ولی رحبعام و اشرافزادگان تو فساد و ظلم غرق شده بودن و مردم بیچاره که تو فقر و بدبختی گیر کرده بودن، دیگه انگیزهای برای دین و معنویت نداشتن. رحبعام هم به جای اینکه مالیاتها رو کم کنه، فشار رو بیشتر کرد و این باعث شد وضعیت بدتر بشه.
🔺حالا هم شمال و هم جنوب با مشکلات شدید اقتصادی مواجه شده بودن. رحبعام تو یهودا مردم رو زیر فشار گذاشته بود و فقر و اختلاف طبقاتی شدید شده بود. تو شمال هم یربعام که با بتپرستی و فساد دینی اوضاع رو بدتر کرده بود، مردم رو از کار و تلاش انداخته بود و بحران اقتصادی اونجا هم داشت شدت میگرفت.
🔚توی این وضعیت، خدا دو پیامبر بزرگ رو برای هشدار دادن به مردم و پادشاهان فرستاد. أَخِیا شیلونی که از قبیله افرایم بود و از مشاوران حضرت سلیمان (ع) به حساب میاومد، به یربعام هشدار داد که این بتپرستی و فساد عاقبت حکومتش رو نابود میکنه. همونطور که اخیا پیشبینی کرده بود، خاندان یربعام به خاطر گناهانشون از بین رفتن
🔘در پادشاهی یهودا هم خدا یِدّو رو فرستاد تا به رحبعام و مردمش هشدار بده. یدو به رحبعام گفت که ظلم و فساد اخلاقی دیر یا زود کار دستشون میده. اما رحبعام هم مثل یربعام به این هشدارها بیاعتنایی کرد و به راه فساد ادامه داد.
❇️به این ترتیب، بعد از مرگ حضرت سلیمان (ع)، اون بنیاسرائیلی که تو زمان موسی (ع) و داوود (ع) یه قوم متحد و مؤمن بود، حالا به دو پادشاهی جدا تبدیل شد که هر کدومشون تو فساد و انحطاط غرق بودن. بتپرستی، ظلم و فساد اقتصادی همه جا بیداد میکرد و بنیاسرائیل از روزگار درخشانشون فاصله زیادی گرفته بودن...
حالا فکر میکنید همه چیز درست میشه و این قوم عجیب و غریب سربراه میشن ؟!🤨
⚡️منتظر شگفتانهی بنی اسرائیل در قسمت بعدی باشید...
✍ [سید روح الله ستاره حیات]
قسمت یازدهم
بخش دوم
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
@mersadeiranir
کانال خبری مرصاد ایران
🔰 י"א⓫ قسمت یازدهم: تاریکی ابدی ؛ از ذلت و خواری تا کشتن پیامبران و مظلومان... ▪️بعد از وفات حضرت س
👆📜
قسمت یازدهم داستان یهود ، درباره بازه زمانی بعد از حضرت سلیمان علیه السلام تا آمدن حضرت الیاس علیه السلام است. مطالبی میگیم که تا حالا اصلا نشنیده اید. فوق العاده جذاب و البته خیلی مهم برای قوم کینه توز یهود... از این قسمت به بعد رو هیچ یهودی و صهیونیستی حاضر نیست کسی بشنوه🧐
از این قسمت هر چه میریم جلوتر بوی تعفن یهود روز به روز بیشتر میشود تا میرسد به امروز ...
اشاره هایی هم میکنیم به ایجاد بنگاههای اقتصادی که توسط یهود از همان زمان ایجاد شد برای به دست گرفتن زمام قدرت
#تاریخ_یهود
@mersadeiranir
کانال خبری مرصاد ایران
👆📜 قسمت یازدهم داستان یهود ، درباره بازه زمانی بعد از حضرت سلیمان علیه السلام تا آمدن حضرت الیاس علی
🔰 י"ב⓬ قسمت دوازدهم: نبرد الیاس علیه السلام در بعلبک؛ آتش و نفرین
👈گفتیم که حدود ۵۰ سال بعد از وفات حضرت سلیمان (ع)، سرزمین بنیاسرائیل دچار آشوب و بتپرستی شد. دو پادشاهی شکل گرفته بود: جنوبی به مرکزیت اورشلیم، و شمالی، جایی که ده قبیله از بنیاسرائیل تحت فرمان شاه لاجِب در بعلبک لبنان زندگی میکردن و به شدت بَعل رو میپرستیدن. خدا حضرت الیاس رو، که از نسل هارون بود، برای هدایت اونها فرستاد. 🌿
الیاس در ۳۰ سالگی به بعلبک رفت و با شجاعت گفت:
«أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ»
(صافات، آیه ۱۲۵)
یعنی چرا نمیفهمید که بَعل هیچ قدرتی نداره؛ خالق یکتا خداست که آسمان و زمین رو اداره میکنه!
این حرفا خشم شاه رو برانگیخت؛ دستور داد که الیاس رو دستگیر کنن. پناهگاه حضرت الیاس کوه کَرمِل بود وقتی سربازا به کوه کَرمِل( شمال فلسطین اشغالی) رفتن و الیاس رو محاصره کردن، او دعا کرد: «خدایا، خودت کمکم کن.» هنوز دعاش تموم نشده بود که آتشی از آسمون اومد و سربازا رو خاکستر کرد! 🔥 با این حال، لاجب به جای عبرت گرفتن، لج کرد و سربازای بیشتری فرستاد، که اونها هم با دعای الیاس سوزونده شدن.
➖اما مردم بعلبک همچنان قدرنشناس بودن و دست از بتپرستی برنمیداشتن. الیاس از خدا خواست تا قحطی شدیدی سرزمینشون رو در بربگیره. خشکسالی سهساله زندگیشون رو فلج کرد؛ چاهها خشک و زمینها بیحاصل شدن. مردم از شدت فقر و گرسنگی به سوی الیاس برگشتن و ازش خواستن که دعا کنه. الیاس هم با دیدن پشیمونیشون، دوباره به درگاه خدا دعا کرد و بارون رحمت الهی برگشت 🌧️ (منبع: تفسیر نمونه، صافات).
اما مردم این توبه رو هم فراموش کردن و دوباره به بَعلپرستی برگشتن. خداوند این بار دشمنانی رو به بعلبک مسلط کرد که شاه و همسر ظالمش رو از بین بردن و شهر رو از بتپرستی پاک کردن.
🔺حضرت الیاس، که همه تلاشش رو برای هدایت مردم کرده بود، در ۹۰ سالگی ( یهود میگه توسط گردبادی) به آسمان عروج کرد 🌪️ و پیش از رفتنش حضرت الیسع (ع) رو جانشین خودش کرد. طبق اعتقاد شیعه، حضرت الیاس در آخرالزمان و با ظهور امام مهدی (عج) بازمیگرده تا به یاری او بیاد (منبع: قصصالأنبیا).
🔖ان شاء الله قسمت بعدی درباره حضرت الیسع علیه السلام خواهد بود...
✍ [سید روح الله ستاره حیات]
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
@mersadeiranir
کانال خبری مرصاد ایران
🔰 י"ב⓬ قسمت دوازدهم: نبرد الیاس علیه السلام در بعلبک؛ آتش و نفرین 👈گفتیم که حدود ۵۰ سال بعد از وفا
.
خب، داستان اینجوریه که یه تعداد شهرک نشین صهیونیست دارن کنار دیوار براق جمع میشن و نماز تلمودی میخونن. حالا این دیوار که همون دیوار ندبه است، دقیقاً تو ضلع غربی مسجد الاقصی قرار داره؛ همون جایی که انگار همیشه باید سوژه دعوا و تنش باشه، یه جورایی مثل خط قرمزه!
🔅نماز تلمودی و تلمود بابلی: این صهیونیست های کودک کش بی رحم ژست آدم خوبا رو برداشتن و دارن مراسمشون رو بر اساس کتاب تلمود بابلی برگزار میکنن، که حاخامهای یهودی این کتاب رو حدود ۱۵۰۰ سال پیش توی قرنهای چهارم و پنجم میلادی نوشتن😐 ( یجورایی بلا تشبیه و نعوذ بالله، تلمود در برابر تورات مثل وسائل الشیعه در برابر قرآن هست) تلمود بابلی رو خیلی جدی میگیرن، این کتاب شامل کلی دعا و قانونه که یکی از مهمترین دعاهاش هم عمیداه یا شمونۀ عسره است. تو این دعا، درخواستهاشون از خدا کم نیست، از سلامتی گرفته تا بازسازی معبد سوم، انگار تو صف ایستادن که همه چیزو یه جا از خدا بگیرن! و خدا هم بهشون بگه چشم. لعنتی های همه چیز خواه😒
🔺دیوار براق و معبد دوم : حالا برسیم به خود دیوار براق؛ این دیوار تنها باقیمونده از معبد دوم یهودیانه که تو سال ۷۰ میلادی توسط رومیها مثل فیلمهای اکشن نابود شد. قبلش هم هیرودیس کبیر تو قرن اول قبل از میلاد اومد و یه دستی به سر و روش کشید که البته خیلی طول نکشید! یهودیها معتقدن اگه کنار این دیوار دعا کنن، مستقیم به خدا وصل میشن، بدون هیچ واسطهای، عین وایفای پرسرعت! از طرف دیگه، تو اسلام هم این دیوار به ماجرای معراج پیامبر اسلام (ص) ربط داره، چون میگن پیامبر مَرکبش بُراق رو اینجا بست و از همین جا رفت به آسمون. برای همین، بهش دیوار براق میگن.
🕌مسجد الاقصی و حرم شریف: اما از اون سمت ماجرا، مسجد قبه الصخره که در ۶۹۱ میلادی (معادل ۷۲ هجری قمری و ۶۹ شمسی) ساخته شد و البته مسجد الاقصی هم همان سال بازسازی شد یکی از مقدسترین مکانهای اسلامه. قبه الصخره و مسجد الاقصی تو مجموعه حرم شریف قرار دارن. حالا اینجاست که حساسیتها شروع میشه، چون هر بار یهودیها میان و یه مراسم برگزار میکنن، مسلمانها با خودشون میگن: "اینا دیگه چی کار دارن میکنن؟!" به هر حال، حریم مقدسیه و هر کی مخصوصا این یهودیان ملعونِ نجس، زیادی بهش نزدیک بشن، جوّ بهم میریزه...
حالا نقش مسجد الاقصی در محوریت اضلاع سه گانه اسلام و تشیع چی هست و ارتباطش با ظهور امام زمان علیه السلام چی هست رو یه وقت دیگه میگم ان شاء الله 🌷
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
@mersadeiranir
کانال خبری مرصاد ایران
. خب، داستان اینجوریه که یه تعداد شهرک نشین صهیونیست دارن کنار دیوار براق جمع میشن و نماز تلمودی
🔰י״ג ⑬ قسمت سیزدهم: شروع دوران پیامبرکشی بنیاسرائیل؛ شهادت تلخ حضرت شَعیاء (ع)
بعد از عروج حضرت الیاس (ع)، حضرت الیسع (ع) در حدود ۴۰ سالگی هدایت مردم بنیاسرائیل رو به عهده گرفت. او که از نوادگان هارون (ع) بود، تلاش کرد مردم بنی اسرائیل رو از فساد و بتپرستی نجات بده. اما اوضاع اصلاً خوب نبود چون پادشاهی شمال و جنوب غرق فساد و بت پرستی بودند.
⚜الیسع برای اینکه دلهای مردم رو به سمت خدا برگردونه، معجزات بسیاری انجام داد: از شفا دادن بیماران تا زنده کردن مردگان. هر وقت مردم به سختی و قحطی دچار میشدن، به درگاه خدا برمیگشتن و از الیسع طلب کمک میکردن؛ اما همین که مشکلها رفع میشد، دوباره سراغ بتها میرفتن. این وضعیت، به مدت ۳۰ سال ادامه داشت، اما سرانجام الیسع در حالی از دنیا رفت که جامعه همچنان درگیر فساد بود و دوباره به بتپرستی رو آورده بود.
🔺پس از الیسع، خداوند حضرت شَعیاء (ع) رو به پیامبری فرستاد. شعیاء، که از نسل داوود (ع) و از خاندان پادشاهی یهودا بود، در اورشلیم زندگی میکرد و در دوران پادشاهانی چون عزیا، یوتام، آحاز و حزقیا به پیامبری رسید. شعیاء که در حدود ۶۰ سالگی مأموریتش رو به اوج رسونده بود، به مردم هشدار میداد که ادامه این راه به فاجعه ختم میشه. او پیشبینی کرد که اگه مردم دست از بتپرستی و فساد برندارن، دشمنی از شرق به اسم بُختُ النَّصر، پادشاه بابل، به اورشلیم حمله میکنه و نه تنها شهر و معبد سلیمان رو ویران میکنه، بلکه مردم رو هم به اسارت میبره.😐
👈با وجود این هشدارهای روشن، مردم و حاکمان به جای اینکه بترسن و راهشون رو تغییر بدن، به شعیاء بیاعتنایی و حتی ایشون رو تهدید میکردن. وقتی حزقیا درگذشت و پسرش منسی بر تخت نشست و اوضاع به بدترین شکل ممکن برگشت. منسی، که حدود ۵۵ سال حکومت کرد، به شدت به بتپرستی و جادوگری روی آورد و دست به سرکوب پیامبران زد.
🔺منسی که از هشدارهای شعیاء به ستوه اومده بود، تصمیم گرفت برای همیشه صدای او رو خاموش کنه. شعیاء اون موقع در حدود ۸۰ سال سن داشت و علیرغم سن بالا، با شجاعت تمام به فساد و بیعدالتی اعتراض میکرد. دستور داده شد که شعیاء رو دستگیر کنن. سربازان شاه اون رو به جایی دور از چشم مردم بردن و نقشهای بیرحمانه برای نابودیش کشیدن.
🪵🪚طبق روایتها، سربازان شعیاء نبی رو به یک جنگل بردن و درون تنه درختی توخالی قرار دادن. این تنه رو طوری انتخاب کرده بودن که جای کافی برای نشستن پیامبر وجود نداشته باشه و درخت محکم بتونه او رو نگه داره. شعیاء رو مجبور کردن که به حالت ایستاده درون این درخت بایسته و بعدش سربازان ارههای بزرگی با دندانههای درشت آوردن و از چندجا شروع به بریدن تنه درخت کردن. صدای اره که با قدرت روی تنه درخت و بدن شعیاء مینشست، دل هر انسان آزادهای رو به درد میآورد. اما شعیاء با آرامشی وصفناپذیر، بدون ذرهای ترس، در حالی که به آسمان نگاه میکرد، با خداوند خودش مناجات میکرد.
⚠️این صحنه دلخراش، برای تاریخ بنیاسرائیل نماد بیرحمی و ناسپاسی در برابر پیامبران شد و البته این شهادت مظلومانه، بزرگترین اتفاق تاریخ رو رقم زد
🔸چی بود این اتفاق مهم؟! ان شاء الله در قسمت بعدی
✍ [سید روح الله ستاره حیات]
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
@mersadeiranir
کانال خبری مرصاد ایران
🔰י״ג ⑬ قسمت سیزدهم: شروع دوران پیامبرکشی بنیاسرائیل؛ شهادت تلخ حضرت شَعیاء (ع) بعد از عروج حضرت ا
🔰 י״ד ⓮ قسمت چهاردهم: تحقق اولین وعده الهی؛ معبد سلیمان نبی در شعلههای آتش بُختالنصر
🔸بعد از شهادت مظلومانه حضرت شعیاء (ع)، بنیاسرائیل به جای عبرت گرفتن، مسیر فساد و ظلم رو با سرعت بیشتری طی کردن. پادشاهان بنیاسرائیل به همراه اشراف و مردم، بتپرستی و بیعدالتی رو به اوج رسونده بودن و حتی دست به کشتار پیامبران زدن. این قوم نهتنها راه هدایت رو رها کرده بودن، بلکه با جسارت تمام، حضرت شعیاء رو که از پیامبران بزرگ بود به طرز وحشیانه ای به شهادت رسوندن.
👈در این شرایط خداوند حضرت ارمیا (ع) رو به پیامبری برگزید تا شاید با هشدارهاش بتونه مردم رو از سرنوشت شومشون بازداره. ارمیا در حدود ۶۲۵ سال پیش از میلاد به پیامبری رسید، و در زمان پادشاهانی مثل یوشیا، یهوآخاز، یهویاکیم و صدقیا، مردم رو به ترک بتپرستی و فساد دعوت میکرد. او به مردم و پادشاهان هشدار میداد که خداوند به خاطر فساد گستردهای که در این قوم ریشه دوانده، عذابی بزرگ به دست دشمنانشون به سراغشون میآره. این همون وعدهای بود که خداوند به بنیاسرائیل داده بود: «لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ...» (سوره اسراء، آیه ۴) این همون فساد گستردهی اول بود.
🔹ارمیا بیوقفه در کوچهها و بازارهای اورشلیم میگشت و با چشمانی اشکبار مردم رو به پرهیز از ظلم و توبه دعوت میکرد. او میگفت که اگر به خدا برنگردن، ارتشی از شرق به زودی به شهر حمله میکنه و این دشمن، کسی جز بختالنصر پادشاه مقتدر بابل نیست. بختالنصر، پسر نبوپولاسر، پس از شکست آشور، بابل رو به قدرت اول منطقه تبدیل کرد و به عنوان فرمانروایی بیرحم و بیتردید، به هر کجا که میرسید، تسخیر و غارت میکرد. ارتش بابل حالا به قدرتی عظیم تبدیل شده بود که از هیچ دشمنی هراس نداشت و آماده بود تا شهرهای مخالف رو به خاک و خون بکشه.
🔚در سال ۶۰۵ قبل از میلاد، بختالنصر با لشکر بزرگ خودش به اورشلیم نزدیک شد و با حضور ارتش بابل، ترس عمیقی در دل مردم افتاد. ارمیا این رو به عنوان نشانهای از عذاب الهی میدید و به مردم گفت که این فقط شروع کاره. بختالنصر در این حمله بخشهایی از شهر رو غارت کرد و برخی از نخبگان بنیاسرائیل رو به اسارت برد تا به قوم یادآوری کنه که بابل در راس قدرت منطقهای قرار داره. اما مردم بنیاسرائیل که در اوج غرور و سرکشی بودن، همچنان بیتفاوت به هشدارهای ارمیا ادامه دادن.
▫️چند سال بعد، در ۵۹۷ قبل از میلاد، بختالنصر بار دیگه به اورشلیم بازگشت. این بار، بابل با خشمی بیشتر معبد سلیمان رو غارت کرد و تعداد بیشتری از مردم و اشراف رو به اسارت بابل برد. ارمیا همچنان دلسوزانه به مردم هشدار میداد و ازشون میخواست که به سوی خداوند برگردن. اما مردم و پادشاهان به هشدارهای او اهمیتی ندادن و در فساد و ظلم غرق موندن.
🕳سرانجام در ۵۸۶ قبل از میلاد، بختالنصر برای سومین بار به اورشلیم حمله کرد. این بار بختالنصر با قصد ویرانی کامل شهر اومده بود و به هیچ چیزی رحم نمیکرد. اورشلیم برای چندین ماه تحت محاصره سخت قرار گرفت و مردم از شدت گرسنگی و تنگدستی به ستوه اومده بودن. وقتی ارتش بابل وارد شهر شد، همونطور که قرآن میفرماید: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ...» (سوره اسراء، آیه ۵)، سربازان بابل خانه به خانه پیشروی کردن، مردم رو اسیر گرفتن و هر کجا که رفتن، ویرانی و ترس به جا گذاشتن.
🔥🕌در این حمله، به دستور بختالنصر معبد سلیمان که نماد ایمان و تاریخ قوم بنیاسرائیل بود، به آتش کشیده شد و خاکستر شد. هزاران نفر در این حمله جان باختن و بیشتر مردم به اسارت بابل برده شدن. این تحقق اولین وعده عذاب خداوند بود؛ همان «فساد اول» که قرآن بهش اشاره میکنه.
ادامه ماجرا در قسمت بعدی...
✍ [سید روح الله ستاره حیات]
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
@mersadeiranir
کانال خبری مرصاد ایران
🔰 י״ד ⓮ قسمت چهاردهم: تحقق اولین وعده الهی؛ معبد سلیمان نبی در شعلههای آتش بُختالنصر 🔸بعد از شها
🔰 י״ה⑮"در زنجیر بابل؛ پیامبران امید در میان ویرانهها"
🔺بابل برای یهودیا مثل یه قفس پر از زرقوبرق، ولی بیروح بود. شهری با دیوارهایی که ارابهها راحت میتونستن روش مسابقه بدن (هرچند راستش فقط لاف زدن 😊). اینجا دیگه خبری از سرزمین موعود نبود، فقط زنجیر و زندان بود و تبعید.
🔸یهودیای تبعیدی به سه دسته تقسیم شدن: نخبهها و جوونای باهوش مثل دانیال نبی (ع) و دوستاش (حننیا، میشائیل، عزریا)، به دربار بختالنصر فرستاده شدن تا «دورههای آموزشی» ببینن😐. کشاورزا و کارگرها رفتن سراغ کارهای سخت، از ساخت دیوارهای بابل تا بازسازی معابد بتپرستها. و دسته آخر، همون عامه مردم، تو محلههای یهودینشین جمع شدن و سعی کردن یادشون نره که کی هستن و از کجا اومدن.
🔹جناب دانیال نبی (ع) یکی از همین تبعیدی ها بود که خیلی زود بهخاطر هوش و ذکاوتش تو دربار بختالنصر گُل کرد. ولی وقتی شاه ازش خواست که برای بتهای بابلی قربونی بده، دانیال رک و پوستکنده گفت: «نه!» بختالنصر، که انگار از این نافرمانی جوش آورده بود، دستور داد حضرت دانیال رو بندازن تو غاری پر از شیرهای گرسنه!!!
💭حالا بقیه داستان: دانیال رفت تو غار، شیرها آروم نشستن و انگار براشون قصه شب تعریف میکرد! بختالنصر هم فهمید که نباید با ایمان واقعی شوخی کنه😶
🚩اون طرفتر، حزقیال نبی (ع) بین یهودیای تبعیدی زندگی میکرد و دائماً بهشون یادآوری میکرد که «برمیگردیم!». معروفترین مکاشفهی حزقیال، دشت پر از استخونای خشکیده بود که با فرمان خدا زنده شدن. پیامش هم واضح بود: «شما هم مثل این استخونا، یه روز دوباره زنده میشین و به سرزمینتون برمیگردین.» همین رؤیا شد چراغ امید برای یه ملت خسته.
📍بابل بالاخره تو سال ۵۳۹ قبل از میلاد سقوط کرد. کوروش شاه هخامنشی، با یه ارتش منظم و بزرگ، اومد و دروازههای شهر رو باز کرد. برخلاف بختالنصر، کوروش سیاستش فرق داشت. گفت: «همه ملتها آزادید، هر کی میخواد برگرده خونش!» این حرف به گوش یهودیا مثل موسیقی بهشتی بود😌 طبق منابع، حدود ۴۳ هزار نفر از یهودیا بلند شدن و به اورشلیم برگشتن. کوروش حتی هزینه بازسازی معبدشون رو هم تأمین کرد🤔
➖حالا فکر نکنید برگشتن به اورشلیم گل و بلبل بود. اورشلیم تو اون زمان چیزی جز یه مخروبه نبود. یهودیا به رهبری زربابل شروع کردن به بازسازی معبد دوم، که تو سال ۵۱۶ قبل از میلاد تموم شد. البته این معبد به شکوه معبد سلیمان نمیرسید، ولی برای یهودیا نماد ایمان و اتحاد دوباره بود...
▫️اما به نظرتون آیا همه چیز خوب پیش خواهد رفت و بنی اسرائیل قدر این آزادی رو میدونند؟؟ تو قسمت بعدی منتظر ادامه ماجرا باشید
✍ [سید روح الله ستاره حیات]
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
@mersadeiranir
کانال خبری مرصاد ایران
🔰 י״ה⑮"در زنجیر بابل؛ پیامبران امید در میان ویرانهها" 🔺بابل برای یهودیا مثل یه قفس پر از زرقوبرق،
🔰 قسمت شانزدهم: "بازگشت به ویرانهها؛ از شکوه معبد تا سقوط ایمان"
🔸یهودیان بعد از سالها اسارت در بابل، بالاخره به سرزمین مادری خودشون برگشتن. ولی چیزی که انتظارشون رو میکشید، نه سرزمین موعود بود و نه شکوه گذشته. أوْرَشَلیم فقط یه توده خاک و سنگ بود، و معبد اول، که روزی افتخار بنیاسرائیل بود، دیگه وجود خارجی نداشت. خداوند به لطف کوروش، پادشاه ایران، بهشون فرصت دوباره داد تا معبد دوم رو بسازن. این کار شروع شد، اما همون اولش معلوم بود که این معبد هرگز به پای معبد سلیمان نمیرسه😒
🔸وقتی بالاخره معبد دوم تموم شد، زمان زیادی نگذشته بود که دنیا زیر پای اسکندر مقدونی(یونانی) لرزید. تو سال ۳۳۳ پیش از میلاد، اسکندر، امپراتوری هخامنشی رو شکست داد و فرهنگ یونانی (هِلِنیسم) رو به همهجا آورد. یهودا هم از این تغییرات بینصیب نموند. بعضی از یهودیا عاشق این فرهنگ شدن، اسم بچههاشون رو یونانی گذاشتن و حتی ارزشهای یونانی رو پذیرفتن و گفتن شریعت موسی مال ۱۴۰۰ سال پیشه😐. اما مذهبیترها که دلشون هنوز پیش شریعت موسی بود، گفتن: «نه! اینجا جای یونانیگری نیست!» اختلافها دوباره بالا گرفت و جامعه یهودی دچار دو دستگی شد.
🔹این ماجراها ادامه داشت تا وقتی که آَنْتیوخوس چهارم، شاه سلوکی، در سال ۱۶۷ پیش از میلاد دست به یه کار عجیب زد. اون معبد اورشلیم رو به خدای یونانی زِئوس تقدیم کرد و حتی گفت باید برای زئوس خوک قربانی کنن! این توهین برای یهودیا غیرقابل تحمل بود. قیام مَکابیان شروع شد؛ شورشی که به رهبری یه خانواده مذهبی تونست سلوکیها رو شکست بده و استقلال موقتی برای یهودا به ارمغان بیاره. اما این استقلال هم دوامی نداشت. چون فساد و اختلافات داخلی دوباره جامعه یهودی رو از درون متلاشی کرد.
🛡🗡سالها گذشت و در سال ۶۳ پیش از میلاد، ژنرال بومْپِه از امپراتوری روم وارد اورشلیم شد. رومیها اولش گفتن: «ما کاری به معبد و دین شما نداریم، فقط مالیات بدید.» اما کمکم فشارها بیشتر شد. مردم که قبلاً هم با اختلافات داخلی دستوپنجه نرم میکردن، حالا باید با دخالتهای رومیها هم کنار میاومدن.
🔹رومیها برای کنترل یهودا، هرود بزرگ رو شاه کردن. هرود برای اینکه دل یهودیا رو به دست بیاره، تصمیم گرفت معبد دوم رو بازسازی و حسابی باشکوه کنه. معبدی که ساخت، واقعاً دیدنی بود و جزو عجایب معماری زمان خودش محسوب میشد. ولی یهودیا که همیشه دنبال بهانه بودن، گفتن: «این معبد رو قبول نداریم، چون هرود خائنه!»
🔸تا سال ۶۶ میلادی، دیگه اوضاع کاملاً از دست رفته بود. مالیاتهای سنگین رومیها، فساد کاهنان و اختلافات بین فرقههای یهودی (مثل صدوقیان و فریسیان) باعث شد یه شورش بزرگ علیه روم شکل بگیره. این شورش در ابتدا موفقیتهایی داشت، اما مثل همیشه، اختلافات داخلی کار خودش رو کرد. تو همون زمانی که مردم با رومیها میجنگیدن، گروههای مختلف یهودی تو اورشلیم به جون هم افتاده بودن و حتی معبد دوم هم از این هرجومرج در امان نبود.
⚠️محاصره اورشلیم توسط سپاه تیطُوس شروع شد. شهر درگیر گرسنگی، قحطی و اختلاف بود. معبد دوم، که روزی نماد ایمان یهودا بود، حالا در آستانه نابودی کامل قرار داشت.
‼️آیا یهودیان میتونستن معبد دوم رو نجات بدن؟ یا اینبار هم ناسپاسی و اختلاف، کار دستشون میداد؟
ادامه در قسمت هفدهم...☺️
✍ [سید روح الله ستاره حیات]
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
@mersadeiranir
🔰י״ח قسمت هجدهم: "معجزهای در آغوش مادر؛ نوزادی که سخن گفت و پیامبریاش آغاز شد"
▫️بنیاسرائیل دوباره ناسپاسی رو به حد اعلا رسوندن! بعد از اونهمه لطف الهی، باز هم کار خودشون رو کردن. پیامبران رو یکییکی شهید کردن؛ زکریا (ع) رو توی درخت اره کردن، خون یحیی (ع) وسط معبد دوم جوشید، و انگار هیچچیز نمیتونست این قوم سرکش رو متوجه خطاشون کنه. ولی خداوند، با همه این خیانتها، باز هم فرصتی دیگه بهشون داد و حضرت عیسی (ع) رو فرستاد؛ پیامبری که قرار بود ایمان از دست رفته بنیاسرائیل رو زنده کنه.
⚜ماجرای تولد حضرت عیسی (ع) بهخودی خود، یکی از شگفتانگیزترین معجزات خداوند بود. حضرت مریم (س)، بانویی پاک و برگزیده، وقتی در معبد زندگی میکرد، از سوی خداوند به رسالتی بزرگ مامور شد. جبرئیل به او بشارت داد که خداوند به او فرزندی عطا خواهد کرد، درحالیکه هیچ مردی به او نزدیک نشده بود (سوره مریم، آیات ۱۷-۲۱).
🌴وقتی نشانههای بارداری آشکار شد، مریم (س) از اورشلیم به مکانی دور، یعنی بیابانهای بیتلحم، پناه برد (سوره مریم، آیه ۲۲). در این سفر سخت، مریم (س) در کنار یک درخت نخل، در حالی که نهر آبی در نزدیکی جریان داشت، عیسی (ع) رو به دنیا آورد (سوره مریم، آیات ۲۴-۲۵). بعد از تولد، مریم (س) با نوزاد تازهمتولدشده به سمت اورشلیم برگشت. فاصله میان بیتلحم و اورشلیم حدود ۸ کیلومتر بود، اما برای مریم (س) این راه طولانیتر از همیشه به نظر میرسید. وقتی وارد شهر شد، مردم بنیاسرائیل که از قبل دنبال بهانه بودن، شروع به سرزنش و تهمت زدن به او کردن😒
⚡️در این لحظه، خداوند اراده کرد تا نوزاد تازهمتولدشده، یعنی عیسی (ع)، از مادرش دفاع کنه. مریم (س) به فرمان خدا سکوت کرد و به کودک اشاره کرد. عیسی (ع)، در حالی که هنوز در آغوش مادرش بود، به سخن اومد و گفت:
"من بنده خدایم. او به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است."😍 (سوره مریم، آیه ۳۰)
🔺این معجزه، مردم رو شوکه کرد، اما رهبران یهودی که همیشه به دنبال منافع خودشون بودن، این نشانه الهی رو هم نپذیرفتن و گفتن: «این سِحره!»
🕌عیسی (ع) در جامعهای به پیامبری رسید که فساد و انحراف در اون بیداد میکرد. رهبران یهودی، شریعت موسی (ع) رو بارها تحریف کرده بودن و قوانین سختگیرانهای به دین اضافه کرده بودن که مردم رو از خدا دور کرده بود. معبد دوم، که قرار بود مرکز عبادت و تقوا باشه، به محلی برای تجارت و قدرتنمایی کاهنان تبدیل شده بود. رهبران یهودی، با همین دستکاریها و تحریفهای مکرر، شریعت موسی (ع) رو به چیزی کاملاً متفاوت از چیزی که خداوند نازل کرده بود، تبدیل کرده بودن. این تحریفها نهتنها روح دین رو نابود کرده بود، بلکه باعث شده بود مردم از دین خدا زده بشن و ایمانشون رو از دست بدن. در چنین شرایطی بود که خداوند تصمیم گرفت شریعت جدیدی رو به مردم عطا کنه؛ شریعتی که با ظهور حضرت عیسی (ع) آغاز شد و دین مسیحیت رو بهعنوان گامی تازه در مسیر هدایت بشر معرفی کرد.
📍عیسی (ع)، با شجاعت تمام، مردم رو به توحید و پاکی دل دعوت کرد. او میگفت:
"دین واقعی این نیست که فقط ظاهر رو درست کنید؛ باید دلهاتون رو پاک کنید."
او بارها فساد رهبران یهودی رو فاش کرد و در معبد دوم گفت:
"خانه خدا نباید غار دزدان باشد!" (انجیل متی، ۲۱:۱۳)
ادامه در پست بعدی 👇
#مسیحیت
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
⬆️ادامه قسمت قبلی
🪄خداوند به عیسی (ع) معجزاتی عطا کرد که برای همه بنیاسرائیل، حجتی روشن بود. او نابیناها رو بینا میکرد و بیماران لاعلاج رو شفا میداد. مردگان رو زنده میکرد و از گل، پرندهای ساخت که به اذن خدا پرواز کرد (سوره آلعمران، آیه ۴۹)
🔸این معجزات، دلهای مردم عادی رو که از ظلم و فساد خسته شده بودن، به سوی او جذب کرد. اما رهبران یهودی، بهجای پذیرش حق، این معجزات رو تهدیدی برای قدرت خودشون میدونستن. رهبران یهودی، که از محبوبیت عیسی (ع) میترسیدن، با هم متحد شدن و نقشه قتلش رو کشیدن. اونا با کمک رومیها گفتن:
"این مرد خودش رو پادشاه یهود معرفی کرده و این خیانته!"
اما خداوند نقشه اونا رو خنثی کرد. قرآن میگه:
"آنها نه او را کشتند و نه بر صلیب کشیدند، بلکه امر بر آنها مشتبه شد." (سوره نساء، آیه ۱۵۷)
خداوند، عیسی (ع) رو به آسمون برد و دشمنانش از رسیدن به هدف خودشون ناکام موندن.
حضرت عیسی (ع) حدود ۳۳ سال در میان مردم زندگی کرد. گفته شده که عروج ایشان به آسمان، از مکانی به نام اورشلیم و بهطور معجزهآسا رخ داد. پیش از عروج، عیسی (ع) به شاگردانش گفت:
"پس از من پیامبری خواهد آمد به نام احمد که دین خدا را کامل میکند." (سوره صف، آیه ۶)
💡این بشارت، نویدبخش ظهور پیامبری بود که پایاندهنده دوران تحریف و آغازگر مسیر جدیدی در هدایت بشریت باشه. بعد از عروج عیسی (ع)، اختلافات داخلی یهودیان شدت گرفت. این اختلافات، زمینهساز شورش بزرگ یهودیان علیه روم در سال ۶۶ میلادی شد. در سال ۷۰ میلادی، سپاه تیتوس، اورشلیم رو محاصره کرد و معبد دوم رو به آتش کشید. ستونهای معبد فرو ریخت و خاکسترها به آسمون بلند شد.
🌄با نابودی معبد دوم، بنیاسرائیل برای همیشه از سرزمین خودشون رانده شدن و پراکندگی بزرگ یا دیاسپورا آغاز شد.
📖 ادامه در قسمت نوزدهم: "بشارت احمد (ص)؛ پیامبری که تاریخ بشریت را متحول کرد"
#تاریخ_یهود
#یهود_شناسی
✍ نویسنده: [سید روح الله ستاره حیات]
@mersadeiranir