🎥واکنش افسر سابق CIA بعد از دیدن عکس حاج قاسم در خط مقدم... ‌‌

آخرین پادشاهی قسمت اول چند روز پیش متوجه شدم که سریالی انگلیسی در شبکه چهار سیما در حال پخش هست به نام آخرین پادشاهی یا The last kingdom بخاطر حساسیت‌هایی که در خصوص این نوع سریال‌ها خودم به شخصه دارم و چون قبلا فیلمنامه نویسی و نقد فیلم کار کردم میدونم این نوع سریال‌ها، نوعا صحنه های جنسی عریان و جنگی خشن دارن که برای پخش در صدا و سیما حتی با وجود سانسورهای دقیق مناسب نیست از طرفی چون بچه های من، همیشه از تلوبیون استفاده میکنن و احتمالش بود که این سریال رو هم نگاه کنند حساسیتم دو چندان شد و با وجود همه مشغله ها، نشستم پای این سریال تا سه فصل این سریال رو توی تلوبیون دیدم اما دو فصل دیگه رو از آپارات نگاه کردم با دقت به همه جزئیات،سریال رو تماشا کردم و قصد دارم عصاره این سریال رو در حد چند سطر خدمتتون عرض کنم این سریال درباره حمله وایکینگهای دانمارکی به مناطق مسکونی نژاد ساسکون هست ساسکونها اون زمان مسیحی بودن و دانمارکیها معتقد به اساطیر اسکاندیناوی و ایزدان قهرمان این سریال یعنی اوترد، یک ساکسونی بود اما چون در کودکی بعد از کشته شدن پدرش که یک لرد بود، توسط دانمارکیها به بردگی گرفته میشه و بعد از مدتی یکی از جنگاوران دانمارکی اون رو به فرزندخوندگی میگیره و با وجود اینکه در کودکی دوبار غسل تعمید داده شده بود اما به باورهای دانمارکی معتقد میشه این شخص برای باز پس گیری قلعه پدری خودش که توسط عموش تصرف شده از پادشاهان ساکسونی کمک میگیره اما هر بار با بدعهدی اونها مواجه میشه این رو هم بگم که ما در سریال‌های کره ای هم بحث خدایان و موارد کفر آمیز توی نسخه اصلی داریم اما توی دوبله فارسی هر جا اونها خدایان خودشون رو خطاب میکنن، دوبلور با جایگزین کردن کلمه خدا، اونها رو یکتاپرست و گاهی حتی معتقد به اعتقادات اسلامی نشون میده اگر توی دوبله دوبار یا علی و یا اباالفضل هم بگه، قشنگ میشه اونها رو شیعه هم معرفی کرد اما در این سریال، مواضع ضد دینی اوترد و همکیشانش دوبله میشه و اونها رو در مقابل مسیحی‌ها قرار میده خلاصه اینکه اوترد بارها و بارها مقابل اعتقادات مسیحی‌ها، مواضع کفر آمیز خودش رو اعلام میکنه اما پادشاهان ساکسون، بخاطر نیازی که بهش داشتن با اکراه ازش استفاده میکنن و بعد هم بدون حق شناسی اون رو بخاطر اتهاماتی، بازداشت، تبعید یا به مرگ محکوم میکنن جالب اینکه اوترد هیچوقت از کمک به پادشاهان ساکسونی دست بر نمیداره و هر جا گرفتار میشن به کمکشون میاد و بارها و بارها جونشون و پادشاهیشون رو حفظ میکنه بدون اینکه چشمداشتی داشته باشه اوترد حتی مامور تربیت و آموزش فرزند حرام زاده پادشاه ادوارد میشه و ده سال اون رو کنار خودش نگه میداره و آموزشش میده اما باز هم پادشاه ادوارد حاضر نمیشه از کشتن داماد اوترد منصرف بشه داماد اوترد که یک دانمارکی بود، بخاطر فتنه ای که یکی از لردهای ساکسونی ایجاد کرده بود در حمایت از دانمارکی‌ها، پیمان صلح رو شکسته و با ساسکونها وارد جنگ میشه خلاصه در این سریال شما کلی وفاداری از اوترد کافر می‌بینید و کلی عهدشکنی از پادشاهان مسیحی ساکسونها حتی شما این حجم بدعهدی رو از بزرگان دانمارکی هم نمی‌بینید این خلاصه ای از نکات مهم این سریال تقریبا 50 قسمتی بود اما چند نکته در تحلیل این سریال: 1. صحنه های خشن جنگی این سریال به شیوه ای سانسور شده که هر کسی که مخاطب این سریال‌ها باشه متوجه این سانسور میشه و چه بسا مخاطب، علی الخصوص نوجوونها رو تحریک کنه که برن نسخه اصلی یا نسخه ای که فقط صحنه های جنسی رو سانسور کرده(نسخه آپارات) ببینن البته بخاطر کشش بالای سریال، به احتمال زیاد کسی که تا آخرین قسمت پخش شده از صدا و سیما رو ببینه، برای قسمت‌های بعدی منتظر صدا و سیما نمیشه و میره سراغ نسخه آپارات یا نسخه اصلی تا یک روزه بقیه قسمتها رو ببینه اتفاقا حتی نسخه آپارات این سریال هم دارای مشکلاتی هست اونجا مخاطب کامل متوجه ارتباطات عاشقانه اوترد با اتلفلد دختر شاه آلفرد، ارتباط اتلرد حاکم مرسیا و شوهر اتلفلد با خواهر فرمانده سپاهش، ارتباط شاه ادوارد با دخترهای مختلف و کلی رابطه جنسی شرعی و غیر شرعی میشه اما فقط صحنه عملیات سانسور میشه و همین نوع سانسورها با فعال کردن تخیل نوجوونها، درگیری ذهنی و برانگیختگی شهوانی براشون ایجاد میکنه ...

آخرین پادشاهی قسمت دوم و پایانی 2. قهرمان کافر این سریال و منطق قویی که در انتخاب مواضع جنگی و سیاسی داره و کج فهمی حاکمان مسیحی و مواضع خرافی و دور از واقعشون در مباحث نظامی و سیاسی، باعث تحقیر و تخریب مطلق دین و خداباوری در چشم مخاطب میشه اتفاقا سریال نشون میده هر وقت اونها خودشون رو از تعصبات دینی آزاد کردن، تصمیم بهتری اتخاذ میکنن چقدر باید دشمن کار می‌کرد تا به مخاطب مسلمانش القا کنه که دین برای سیاستمدار دست و پا گیره و باید دست و پای خودمون رو از این بند و زنجیر باز کنیم تا به پیشرفت و موفقیت برسیم اما صدا و سیمای ما با یک سریال جذاب انگلیسی، داره این رو به مخاطبان خودش القا میکنه 3. در این سریال نشون داده میشه که اتخاذ مواضع سیاسی بر مبنای دستورات دینی و انتخاب مسئولین با ملاک دینداری، نه تنها کمکی به حکومت و حکمرانی نمیکنه بلکه باعث تفرقه و جدایی و اختلاف و شکست در جنگها میشه و اوترد بارها بخاطر عدم اعتقاد به خدا، کنار گذاشته میشه اما همین کافر در تنگناها به داد حاکمان مسیحی میرسه و اونها رو نجات میده اما کماکان بی مهریها نسبت به اون ادامه پیدا میکنه این یعنی همون اعتقاد تکنوکرات‌ها که معتقدن میشه از افراد بی تقوا و بی اعتقاد و حتی بی دین، برای پیشرفت کشور استفاده کرد و صدا و سیما هم داره این تخم لق رو توی ذهن مخاطب خودش میکاره 4. قهرمان کافر این سریال قدم به قدم و قسمت به قسمت در دل مخاطب جا باز میکنه و اون رو مجذوب جنگاوری و شجاعت و وفاداری و هوشمندی خودش میکنه میدونید این پیام، چه انقلابی در وجود نوجوونهای مخاطب فیلم ایجاد میکنه؟ محبت و دوستی وقتی نسبت به کسی شکل میگیره، خارج کردنش به این سادگی‌ها نخواهد بود 5. این سریال در صدد القای این مطلب هست که شاهان هر کاری بکنن و هر ظلمی نسبت به تو انجام بدن تو حق نافرمانی و خلف وعده نداری و باید برای نجات جان خودشون و بچه هاشون از جونت هم بگذری این مصرف داخلی داره برای انگلیسی‌ها که کمتر با حکومت پادشاهی انگلیس مخالفت کنن اما چه پیام مثبتی برای مردم ما داره؟ هنوز مسئولین صدا و سیمای ما فکر میکنن برنامه های اینچنینی میتونن فقط برای سرگرم کردن مردم باشن، بدون اینکه پیامی بهشون القا کنن؟ وقتی متخصصان رسانه، حتی در ترتیب اعلام اخبار (نه خود خبر) سعی در القای پیام دارن، ما میتونیم فیلم یا سریالی رو فقط بخاطر سرگرمی مردم دوبله کنیم و پخش کنیم؟ حتی اگر من مسئول تلویزیونی هدفم سرگرمی مردم باشه، سازنده اون فیلم و سریال که هدفش این نبوده پس اونه که با رسوندن پیامش، برد کرده ای کاش مسئولین صدا و سیما در دوره آقای جبلی که خودش یک فرد استخون خورد کرده در کار رسانه و یک متخصص علم ارتباطات هست، نسبت به پخش اینگونه سریال‌ها تجدید نظری بکنه تا مردم با خیال راحت‌تری، بچه هاشون رو پای فیلم و سریال‌های تلویزیونی بنشونن

تکذیب شایعات درباره شرایط جسمانی سیدحسن نصرالله 🔹رادیو صوت لبنان به نقل از «جوادحسن نصرالله» فرزند سیدحسن نصرالله خبر داد، او ساعاتی پیش با پدرش گفتگو کرده است. 🔹به نوشته این رسانه لبنانی، فرزند سیدحسن نصرالله در صفحه توئیتر خود در مورد شایعات منتشر شده در مورد وضعیت جسمانی پدرش گفت: اطلاعاتی که به ویژه در رسانه‌های اسرائیلی منتشر می‌شوند دروغ هستند، به این دلیل که من نیم‌ساعت پیش با پدرم گفتگو کردم. 🔸گفتنی است حزب‌الله لبنان از لغو سخنرانی سیدحسن نصرالله به دلیل ابتلا به آنفولانزا خبر داده و اعلام کرده بود که این سخنرانی به سه شنبه موکول شده است.

🔶🔷اصلاح‌ طلبان در اغتشاشات چه وضعیتی داشتند؟ اصلاح ‌طلبان که همواره خود را بدروغ مدعی خط امام و بازوی نظام جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند، در سه ‌ماهه التهاب کشور چگونه عمل کردند؟ اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم چه باید بگوییم؟ بدون تردید اصلاح‌ طلبان درون کشور حداقل از اغتشاشات استقبال کردند اگر نگوییم که در پس پرده مدیر آشوبها بودند . همه آنچه اصلاح طلبان و اعتدالیون انجام دادند بدتر از کار منافقان مدینه در صدر اسلام بود. ابتدا آتش تهیه مهسا امینی را ریختند. این کار در رسانه رسمی و غیر رسمی انجام شد. آن‌قدر در این موضوع دمیدند که بزرگان شان همچون محقق داماد و خاتمی رسما بیانیه خون ‌خواهی صادر کردند و تا زد و خوردها در خیابان شروع شد، منافقانه گفتند ما با خشونت مخالفیم، اما صرفاً نظام را به خشونت و سرکوب متهم کردند و دیگر هیچ ! در رسانه رسمی تیترهای تحریک ‌کننده می‌زدند و همزمان در توئیتر از نبود آزادی مطبوعات سخن می‌گفتند، برخی خبرنگاران شان برای اینترنشنال تولید محتوا و از علی کریمی حمایت کردند. فاجعه شاهچراغ شیراز را گردن نظام انداختند (سعید شریعتی و...) شهادت کودک ده‌ ساله ایذه‌ای را گردن نظام انداختند. بدون تردید جهت ‌گیری‌ های فرهنگی آشوبهای این سه ماه ، در حوزه دین، امر به‌ معروف و زنان و فرهنگ ، در راستای به بار نشستن میوه مسموم مبارزه ۲۵ ساله اصلاح ‌طلبان علیه جمهوری اسلامی بود ، اما کی بود! کی بود! ما نبودیم آنان همیشه بلند است. لیبرالهای غربزده اصلاحات ، هیچ شایعه‌ای را محکوم نکردند، هیچ دروغی را نفی نکردند، و به هیچ دروغگویی (مثل علی دایی و علی کریمی و...) اعتراض نکردند، از قاتلان شهیدان حمایت کردند و علیه قصاص به میدان آمدند. گویی در قبال ۸۱ شهید ، حتی یک نفر نباید قصاص شود! و شتر دیدی ندیدی! قطعا میدان دادن دوباره به این جریان سکولار و نفوذی غرب ، خیانت به امام و شهیدان است. جمهوری اسلامی اگر فرد نجیبی در این جبهه می‌بیند باید جدا کند و پایان این نفوذیهای منافق را اعلام کند.

صبوری کنیم خیلی از ما برای رای آوردن آقای رئیسی تلاش کردیم و با چنگ و دندون مردم رو به پای صندوقهای رای کشوندیم کیا با دیدن این اوضاع اقتصادی و شنیدن گلایه های مردم از این کارشون پشیمون شدن؟ میدونید اگه یکی مثل روحانی توی این انتخابات رای می آورد حالا ما چقدر راحتتر بودیم؟ به مردم می‌گفتیم دندتون نرم چشمتون کور میخواستید به آقای رئیسی رای بدید که دچار این مشکلات نشید یحتمل خودمون هم دوتا لگد به دولت جدید یک ساله می‌زدیم و در انتقاد کردن گوی سبقت رو از بی بی سی و اینترنشنال میربودیم درسته که با مشکلات ایجاد شده دست و پنجه نرم میکردیم اما حداقلش زبونمون پیش مردم بسته نبود و میتونستیم ما هم مثل مردم داد بزنیم سر دولت بین خودتون و خدای خودتون به سوال بالا جواب بدید اگر پشیمون هستید از اینکه برای آقای رئیسی تبلیغ کردید و احساس میکنید اگر شخص دیگه ای رای می آورد و مردم به آقای رئیسی روی خوش نشون نمی دادن بهتر بود پس باید عرض کنم شما اگر سال ۵۷ جزء انقلابیون می بودید به سال ۶۰ نرسیده با دیدن قیمت سه برابری دلار( از ۱۰ به ۳۰ تومن) ، از انقلاب رو بر میگردوندید یا حداقل اگر تا سال ۶۸ انقلابی می موندید دیگه اون سال با دوازده برابر شدن قیمت دلار(از ۱۰ به ۱۲۰ تومن)به ضد انقلاب ملحق میشدید اونجا هم همین احساس منفعت شخصی به جای توجه به منفعت عمومی باعث میشد احساس پشیمونی کنید از اینکه انقلاب کردید اونجا هم می‌گفتید اگر شاه بود ما سر فحش رو بهش می‌کشیدیم اما حالا که امام اومده و ما خودمون مردم رو به خیابون دعوت کردیم دیگه نمیتونیم چیزی بگیم دوستان عزیز اگر یک حرکت یا انتخاب یا انقلابی منفعت عمومی داره ، هر چند در مقطعی ما رو دچار چالش کنه و سر و صدای مردم رو هم در بیاره و سر ما هم نق بزنن اما وقتی باور ما این هست که کار ، کار درستیه و در آینده خود مردم هم به منافع اون کار میرسن پس باید صبوری کنیم و برای توجیه مردم و دعوت مردم به صبر و بردباری تلاش کنیم اگر انتقادی هست دلسوزانه انتقاد کنیم انتقاد دلسوزانه نباید رنگ و بوی پشیمونی و ناامیدی بده اگر راهی برای رسوندن انتقاد به خود دست‌اندرکاران و مسئولین دارید از انتشار عمومی نقدتون خودداری کنید استفاده از انتقاد عمومی به عنوان سوپاپ اطمینان دیگه از مد افتاده و به چشم مردم ،پشیمونی از انتخاب معنی میشه و مردم رو نسبت به آینده نظام بیش از پیش ناامید میکنه بعضی از انتقادات رو میتونید به صورت پویشهایی در فارس من مطرح کنید تا با جمع کردن حمایت کننده ، اونها رو به دولتمردان و نمایندگان مردم برسونید یعنی از اهرمهای درون نظام برای پیگیری مطالبات عمومی استفاده کنید همه میدونیم که این افزایش قیمت دلار که باعث ایجاد نارضایتی شده، یک جنگ اقتصادیه و قیمت دلار واقعا به این مقدار نیست همه آمارهای اقتصادی کشور حکایت از رشد اقتصادی داره و اگر این آشوبها نبود قطعا شرایط بهتری هم با فعال شدن کریدور شرق و غرب و شمال به جنوب برای کشور ایجاد میشد صبوری کنیم و مردم رو به صبر دعوت کنیم

✅کاش مصباح حوزه زنده بود. ✍علی مهدیان_سرمقاله همشهری ✍بخش اول از سه بخش 🔸سال هفتاد و شش که در دانشگاه پذیرفته شدم، هجوم شبهه و شکستن حرمتها برایم تعجب آور بود، چیزی نبود مگر آنکه در ساحت اندیشه به چالش کشیده میشد. مطبوعات و تریبونها در دست یک جریان خاص بود و کوچکترین مخالفتی در نطفه باید خفه میشد. 🔹احساس دیکتاتوری و حضور یک قرائت و یک اندیشه راه نفس مخالفین این هجوم را میبست. همیشه هم مخالفین این تهاجم متهم بودند به دیکتاتوری. اگر در ساحت اندیشه، بمباران نقد اصول و مبانی اندیشه اسلام خمینی در جامعه سر ریز شده بود در ساحت رسانه ها و گفتمان سازیشان یک انحصار و دیکتاتوری رسانه ای را در داخل رقم زده بودند. در ساحت هنر انقلاب نیز آن هویت عفیف و پاک هنر دور از فحشا که در دهه شصت رشد کرده بود و در حال به ثمر نشستن بود را به فاضلابی از حرمت شکنی ها آلوده کرده بودند. تک تک عناصر نرم افزاری تمدن اسلامی که به دست امام تعریف و تبیین شده بود ارجاع به تمدن غرب میشد. رییس جمهور رسما در فرانسه اعلام کرد ما مردمسالاری را از شما یاد گرفتیم. مردمسالاری که امام بر هویت مستقلش نسبت به تمدن غرب پای میفشرد و از حاق توحید به نابترین قرائت انتاجش کرده بود. اندیشه معیار برای دین منتفی و عملا فهم دینی واقعیت یاب منتفی دانسته میشد، امام را به موزه ها میسپردند، نه فقط عزاداریها که اصل قیام امام حسین ع را نتیجه خشونتهای اهل بیت میدانستند. نهادهای انقلابی ساخته شده به دستان امام مانند «جهاد سازندگی» را خراب میکردند. همه چیز مهیای یک ویرانی گسترده فرهنگی بود. یک هجوم همه جانبه به فرهنگ، آری فرهنگ اسلام ناب در خطر بود. بسیاری از جریان های انقلابی گیج و گنگ بودند. خراب شدن ارکان فرهنگ را احساس میکردند اما دقیقا نمیدانستند باید چه خاکی بر سر کنند. عده ای با زدن و دعوا و کتک و عده ای با سوز و درد و سکوت. این یعنی هجوم همه جانبه دشمن در واقع به یک شبیخون شبیه بود. «آژانس شیشه ای» نشان میداد چه داغی بر دل انقلابیون بود و نمیدانستند چگونه فریادش بزنند. رهبری تک و تنها در میدان فرهنگ شمشیر میزد، تبیین میکرد، تک تک واژه ها را معنا میکرد، نهادهای انقلابی خراب شده را دوباره با دقت نهالکاری و آبیاری میکرد. کمتر کسی بود که درد او را دریابد و بداند او دارد چه میکند. کجا میجنگد چگونه مبارزه میکند. 🔹در این دوران جنگ سخت ، اما ، رهبری یک سردار داشت. سرداری ریش سفید اهل علم آیت خدا بر زمین، کسی که نه فکر آبرویش بود نه در اندیشه آینده ای که دیگران برایش نقشه میکشیدند. 🔸«طرح ولایت» او تجهیز اندیشه جوانان بود به ابزار مبارزه، من از نزدیک میدیدم چگونه جوانان دانشجو وارد این دالان تعلیمی و تربیتی میشوند و با توان و قدرت فکری و معنوی مثال زدنی وارد میدان میشوند. جوانانی که حالا میفهمیدند امام سخنی داشت از بنیاد متفاوت با هر آنچه غرب و شرق ادعا داشتند. سخن او قابل مصادره و فاکتور کردن به نفع غرب و شرق نبود. سخنی نو معقول و متفاوت. 🔹پیرمرد دانشمند که حالا سردار رهبری بود در جهاد فرهنگی خود یک تنه به میدان میآمد سخن میگفت، نقد میکرد، حتی مناظره میکرد مثل دوران جوانیش در ابتدای انقلاب. 🔸با رفتار متوضعانه اش مقابل رهبری که تعمد داشت این احترام را به ظهور و بروز بکشد همه نظام ارزشی «دشمن زنجیره ای» را به چالش میکشید. آنقدر علم داشت که بتواند در سطوح مختلف هویت فرهنگی جامعه شمشیر بزند. در سطح معرفت شناسانه و هستی شناسانه شمشیر میزد. یار جمع میکرد لشکر درست میکرد و گفتمان میساخت. در سطح اخلاق و فقه و حقوق نیز قد علم کرده بود. تبیین میکرد. سخن میگفت برای نخبگان. برای عموم. برای همه. در سطح علوم تجربی انسانی نیز. آرام و قرار نداشت. خسته نمیشد همانطور که رهبرش شمشیر میزد و خسته نمیشد. 🔹لشکر حوزویان جهادی و فاضل را روانه دانشگاه ها میکرد. مهم نبود کل ساختار به این مبلغین پاپتی و بی جیره و مواجب روی خوش نشان ندهند. مهم این بود که مبارزه داشت پیش میرفت. او به قول حوزویان یک ملا بود به معنای حقیقی کلمه و یک مجاهد بود. اما این ها باعث نمیشد که او به امتداد اندیشه تا ساحت زندگی و قدرت دینی نیندیشد. او جریانی فعال در ساحت سیاسی ساخت. بله اشکال بر این جریان سیاسی اجتماعی زیاد بود و هست اما کمتر کسی میتواند انکار کند که یک جریان سیاسی اجتماعی فعال مبتنی بر اندیشه و دانش انقلابی چه اندازه میتواند در مبارزه با سطوح مختلف عملیات تهاجمی دشمن در ساحت فرهنگ نقش آفرین باشد. که چنین هم بود. بله البته مصباح خیلی بزرگتر از این جریان بود و هست. او به رسانه هم میاندیشید. «طرح ولایت تکمیلی» را به صورت تخصصی در ساحت رسانه آغاز کرد و جوانان را مجهز میکرد به ابزار رسانه مبتنی بر اندیشه. 🔹ادامه در پست بعد👇

میلاد علوی یکی دیگه از خبرنگارای شرق بازداشت شد یهو در اون لانه‌ی فساد رو گل بگیرید خب

همگی سقوط بورس در سال ۹۹ که دستپخت روحانی و تیمش بود را یادمونه. مهمترین عامل سقوط بورس هم غیر از خیانت یاران روحانی، کانال‌های تلگرامی، سیگنال فروش‌ها و سفته باز ها بودند. اما امروز بردن یک محصول مختل به نام خودرو در بازار فوق مختل مثل بورس غلط اندر غلط است. 🏴سید عليرضا آل‌داود

اگه میشد #هاشمی_رفسنجانی رو از تاریخ انقلاب حذف کرد: -قطعنامه 598 و جام زهر به امام روح الله تحمیل نمیشد -کرسنت بواسطه فساد خاندان او بر ملت تحمیل نمیشد -فتنه 88 به وقوع نمیپیوست -حسن روحانی به پاچه ملت نمیرفت -هزاران میلیارد سرمایه توسط فرزندان دزد او از ایران خارج نمیشد

باید که پیش دلبرم یه روزی رو سفید شم روضه منو عوض کنه تا آخرش شهید شم...

اپوزیسون خیلی شیک رفته با نمایندگان پارلمان ژاپن در توکیو جلسه گذاشته و آخر جلسه هم با پرچم شیر و خورشید عکس گرفتن ، صدای وزارت خارجه هم درنیومده ، شاید بپرسید چرا؟ چون سفیر ما در ژاپن هنوز منصوب نشده!

🔴واکنش پور ابراهیمی به تلاش برخی نمایندگان برای مسکوت ماندن طرح مالیات بر عایدی سرمایه! رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه برخی از نمایندگان خواهان مسکوت ماندن طرح مالیات بر عایدی سرمایه هستند، گفت: 🔹رییس جمهور و وزیر اقتصاد برای ساماندهی وضعیت اقتصاد از طرح مالیات بر عایدی سرمایه حمایت کردند. 🔹در مجلس دهم این طرح جمع بندی شد، اما به دلیل مخالفت دولت وقت به جمع بندی نرسید، طرح مالیات بر عایدی سرمایه با توافق دولت سیزدهم در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفته است. 🔹یکی از راهکارهای ساماندهی بازار ارز و خودرو تصویب طرح مالیات بر عایدی سرمایه است.

مصیبت رو ندیدم من شنیدم من ولی سوختم ؛ دوباره تازه شد روضه که زهرا گفت : علی سوختم 😔💔

🍃به خداحافظیِ تلخِ تو سوگند، نشد 🍃که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد😔 با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد💔

ماجرای این‌روزهای پیاز 🔹این روزها قیمت پیاز در مغازه‌های تهران نسبت به دو ماه پیش افزایش چشم‌گیری داشته و کیلویی بین ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان به فروش می‌رسد. 🔹اما نکته قابل توجه این است که طبق مشاهدات خبرنگار فارس، در هیچ یک از میادین تره‌بار تهران پیازی برای عرضه وجود ندارد. غرفه‌داران می‌گویند چون برای ما مصوب کردند که پیاز را کیلویی ۱۶ هزار تومان بفروشیم، به‌صرفه نیست که بار بیاوریم. 🔹تنها میدانی که در آن پیاز پیدا می‌شود، میدان اصلی تره‌بار پایتخت است؛ کیلویی ۱۷ تا ۲۲ هزار تومان. 🔷مدیرعامل سازمان میادین گفته که پیازهایی با قیمت مناسب سفارش دادیم و طی ۳ روز آینده به دستمان می‌رسد و قیمت آن کنترل می‌شود.

✅کاش مصباح حوزه زنده بود.(3) ✍علی مهدیان_سرمقاله همشهری 🔹کاش امروز بود و مدد میداد که دوران جهاد تبیین محتاج اندیشه ورزی او و مجهز کردن ذهنها به فکر انقلابی است. 🔸کاش بود و مدد میداد که تجهیز مردم به حضور و جنگ رسانه ای محتاج مهارت افزایی و شبکه سازی و جریان سازی بود که او اهلش بود. 🔹کاش بود و مدد میداد که حمایت از این دولت جوان خوشفکر و پر عزم و امیدافزا محتاج حوزه علمیه و علمایی در میدان است تا خطاهای مدیران را دلسوزانه و با عقلانیت علمی حوزوی و معنویت و اخلاق و بصیرت در بیان به آنها منتقل کنند نه آنکه با نیش و کنایه هایشان ناخواسته ضربه بزنند به این حرکت مبارک دولت مردمی. 🔹کاش بود و مدد میداد که «امید واقعی» که کالای راهبردی امروز ما است بیش از هر زمان محتاج اندیشه است محتاج تجهیز چشم و گوش به «فکر» است. 🔸کاش بود و مدد میداد که او خوب میدانست چگونه «شکستن هیمنه پوچ نرم افزاری دشمن» را کهرهبری انتقام حقیقی خون سردار شهید ما میدانست نیاز به بسط و تفصیل و ترویج نرم افزار اسلام ناب روح اللهی دارد که سرداری این عرصه کار خیلی ها نیست. 🔹کاش بود و مدد میداد که او خوب میدانست چگونه ایمان و عقاید ایمانی را تا صحنه عمل و عینیت اجتماعی امتداد دهد مسوولیتی که بارها رهبری از حوزه ها درخواست کرده و «آل سکوت» حوزه مثل همیشه در قبال آن در سکوتند و غرب پرستان و مارهای خوش خط و خال نیز مشغول دشمنیشان با انقلاب. امثال او چقدر برای هدایت این حرکت مهم در حوزه لازم بودند. 🔹کاش بود و با وجودش خفه خون گرفتن آقایان را رسوا میکرد وقتی که انقلاب و حکومت و ولایت و حتی احکام فقه و حقوق الهی مورد تهاجم بود. 🔸کاش بود و در زمانه ای که مردم مظلوم ما در فشار ناامنی بودند به جای آنکه با وجنات علمایی یک لگد به نیروی انتظامی ما بزند مثل همیشه آن پیکر نحیفش را سپر میکرد و از امنیت این مردم مظلوم دفاع میکرد ولو توهین بشنود. 🔹کاش بود و مثل همیشه که خبث باطن آدمها و جریانات را زودتر از دیگران میشناخت شمشیر زبانش را ابوذروار از نیام خودخواهی های مقدس مآبانه بیرون میکشید و حساب جریانات خبیث و خوش خط و خال حوزوی را میرسید حوزویانی که حکم حجاب را و حکم محاربه را و حکم ولایت را با بی غیرتی میشکنند جلوی چشم حوزویان دیگری به نام جماعت «آل سکوت». 🔸کاش اما بود و میدید شاگردانش که با مظلومیت رشدشان داد چگونه امروز به وفور و گمنام پروژه رجعت به اندیشه های خمینی بزرگ را پیش میبرند و مددکار خامنه ای آن «حکیم مظلوم» هستند. 🔹جای مصباح حوزه خالی است. باید برای این حوزه از او زیاد گفت. خیلی زیاد

کاش مصباح حوزه زنده بود(2) ✍علی مهدیان_سرمقاله همشهری 🔸من آن روزها این همه تلاشش را میدیدم و برایش احترام قائل بودم اما آنچه محبت او را به دلم میانداخت نکات دیگری بود. اول آنکه میدیدم چطور دوست جاهل و دشمن دانا او را میزند، حرمتش را هتک میکند، و او مقتدرانه میجنگد و مظلومانه کار را جلو میبرد. چندین بار از نزدیک او را دیده بودم یک بار کسی آمد دانشجویی را که به او بی احترامی کرده بود با بی ادبی و تمسخر ازش یاد کند با همان هبیت و عقلانیتش اخم کرد که این کار درست نیست. و خود را با آن دانشجو مقایسه کرد که خطای او را دستمایه تمسخرش نکنید من هم ممکن است مثل او خطا کنم. کمتر کسی میدانست او پانزده سال شاگرد خصوصی اخلاقی بهجت العارفین و پیر صاحب نفس قم آیت الله بههجت بود. محضر مصباح معنویت داشت. یک بار به ما گفت شما دانشجویانی که به حوزه میآیید چه بسا برای اسلام ظلمهایی هم ببینید اما صبر کنید. من منطق او را نه در گفتار که در کل هویتش میافتم می گفت صبر شما کار را برای دیگران سهل خواهد کرد. یک بار هم در جلسه ای خصوصی از تلاش های چندین ساله اش برای آشتی نسبت علم و دین و وحدت حوزه و دانشگاه برایمان سخن میگفت که این میزان دنبال کردن و پیگیری و خسته نشدن برایم اعجاب آور بود. او تا نفس داشت سکوت نکرد فکر شان و شوونات و این بازیها هم نبود. عزت را خدا میدهد حرمت را خدا میدهد. او آنچه شنیده بودیم را با وجودش یادمان میداد. 🔹من نه در ساحت اندیشه و نه در اقدام او را بی خطا نمیدانم اما حوزه به من آموخته چگونه هم مستقل و آزاد بیندیشم و هم در مقابل نورانیت جهاد و علم اساتید خود سر تعظیم فرود آورم. او مظهر معنویت بود و عقلانیت و بصیرت. او به ما یاد داد چگونه میتوان علم و اندیشه را که هویتی آزاد و مستقل دارد تحت حاکمیت و ولایت الهی درآورد، و چه خوش این حقیقت را به تصویر میکشید. بخواهیم یا نخواهیم باور کنیم یا باور نکنیم همگی به او مدیونیم. 🔹این روزهایی که گذشت بدجوری دلم هوای او را کرده بود. کاش زنده بود این مصباح حوزه ، ثلمه ای که حوزه های ما بعد او دید چگونه جبران میشود نمیدانم. ادامه مطلب پست بعد👇👇

✅کاش مصباح حوزه زنده بود. ✍علی مهدیان_سرمقاله همشهری ✍بخش اول از سه بخش 🔸سال هفتاد و شش که در دانشگاه پذیرفته شدم، هجوم شبهه و شکستن حرمتها برایم تعجب آور بود، چیزی نبود مگر آنکه در ساحت اندیشه به چالش کشیده میشد. مطبوعات و تریبونها در دست یک جریان خاص بود و کوچکترین مخالفتی در نطفه باید خفه میشد. 🔹احساس دیکتاتوری و حضور یک قرائت و یک اندیشه راه نفس مخالفین این هجوم را میبست. همیشه هم مخالفین این تهاجم متهم بودند به دیکتاتوری. اگر در ساحت اندیشه، بمباران نقد اصول و مبانی اندیشه اسلام خمینی در جامعه سر ریز شده بود در ساحت رسانه ها و گفتمان سازیشان یک انحصار و دیکتاتوری رسانه ای را در داخل رقم زده بودند. در ساحت هنر انقلاب نیز آن هویت عفیف و پاک هنر دور از فحشا که در دهه شصت رشد کرده بود و در حال به ثمر نشستن بود را به فاضلابی از حرمت شکنی ها آلوده کرده بودند. تک تک عناصر نرم افزاری تمدن اسلامی که به دست امام تعریف و تبیین شده بود ارجاع به تمدن غرب میشد. رییس جمهور رسما در فرانسه اعلام کرد ما مردمسالاری را از شما یاد گرفتیم. مردمسالاری که امام بر هویت مستقلش نسبت به تمدن غرب پای میفشرد و از حاق توحید به نابترین قرائت انتاجش کرده بود. اندیشه معیار برای دین منتفی و عملا فهم دینی واقعیت یاب منتفی دانسته میشد، امام را به موزه ها میسپردند، نه فقط عزاداریها که اصل قیام امام حسین ع را نتیجه خشونتهای اهل بیت میدانستند. نهادهای انقلابی ساخته شده به دستان امام مانند «جهاد سازندگی» را خراب میکردند. همه چیز مهیای یک ویرانی گسترده فرهنگی بود. یک هجوم همه جانبه به فرهنگ، آری فرهنگ اسلام ناب در خطر بود. بسیاری از جریان های انقلابی گیج و گنگ بودند. خراب شدن ارکان فرهنگ را احساس میکردند اما دقیقا نمیدانستند باید چه خاکی بر سر کنند. عده ای با زدن و دعوا و کتک و عده ای با سوز و درد و سکوت. این یعنی هجوم همه جانبه دشمن در واقع به یک شبیخون شبیه بود. «آژانس شیشه ای» نشان میداد چه داغی بر دل انقلابیون بود و نمیدانستند چگونه فریادش بزنند. رهبری تک و تنها در میدان فرهنگ شمشیر میزد، تبیین میکرد، تک تک واژه ها را معنا میکرد، نهادهای انقلابی خراب شده را دوباره با دقت نهالکاری و آبیاری میکرد. کمتر کسی بود که درد او را دریابد و بداند او دارد چه میکند. کجا میجنگد چگونه مبارزه میکند. 🔹در این دوران جنگ سخت ، اما ، رهبری یک سردار داشت. سرداری ریش سفید اهل علم آیت خدا بر زمین، کسی که نه فکر آبرویش بود نه در اندیشه آینده ای که دیگران برایش نقشه میکشیدند. 🔸«طرح ولایت» او تجهیز اندیشه جوانان بود به ابزار مبارزه، من از نزدیک میدیدم چگونه جوانان دانشجو وارد این دالان تعلیمی و تربیتی میشوند و با توان و قدرت فکری و معنوی مثال زدنی وارد میدان میشوند. جوانانی که حالا میفهمیدند امام سخنی داشت از بنیاد متفاوت با هر آنچه غرب و شرق ادعا داشتند. سخن او قابل مصادره و فاکتور کردن به نفع غرب و شرق نبود. سخنی نو معقول و متفاوت. 🔹پیرمرد دانشمند که حالا سردار رهبری بود در جهاد فرهنگی خود یک تنه به میدان میآمد سخن میگفت، نقد میکرد، حتی مناظره میکرد مثل دوران جوانیش در ابتدای انقلاب. 🔸با رفتار متوضعانه اش مقابل رهبری که تعمد داشت این احترام را به ظهور و بروز بکشد همه نظام ارزشی «دشمن زنجیره ای» را به چالش میکشید. آنقدر علم داشت که بتواند در سطوح مختلف هویت فرهنگی جامعه شمشیر بزند. در سطح معرفت شناسانه و هستی شناسانه شمشیر میزد. یار جمع میکرد لشکر درست میکرد و گفتمان میساخت. در سطح اخلاق و فقه و حقوق نیز قد علم کرده بود. تبیین میکرد. سخن میگفت برای نخبگان. برای عموم. برای همه. در سطح علوم تجربی انسانی نیز. آرام و قرار نداشت. خسته نمیشد همانطور که رهبرش شمشیر میزد و خسته نمیشد. 🔹لشکر حوزویان جهادی و فاضل را روانه دانشگاه ها میکرد. مهم نبود کل ساختار به این مبلغین پاپتی و بی جیره و مواجب روی خوش نشان ندهند. مهم این بود که مبارزه داشت پیش میرفت. او به قول حوزویان یک ملا بود به معنای حقیقی کلمه و یک مجاهد بود. اما این ها باعث نمیشد که او به امتداد اندیشه تا ساحت زندگی و قدرت دینی نیندیشد. او جریانی فعال در ساحت سیاسی ساخت. بله اشکال بر این جریان سیاسی اجتماعی زیاد بود و هست اما کمتر کسی میتواند انکار کند که یک جریان سیاسی اجتماعی فعال مبتنی بر اندیشه و دانش انقلابی چه اندازه میتواند در مبارزه با سطوح مختلف عملیات تهاجمی دشمن در ساحت فرهنگ نقش آفرین باشد. که چنین هم بود. بله البته مصباح خیلی بزرگتر از این جریان بود و هست. او به رسانه هم میاندیشید. «طرح ولایت تکمیلی» را به صورت تخصصی در ساحت رسانه آغاز کرد و جوانان را مجهز میکرد به ابزار رسانه مبتنی بر اندیشه. 🔹ادامه در پست بعد👇

#سوریه #ترکیه 🔰 موافقت ترکیه با عقب نشینی کامل از سوریه! به گزارش پایگاه تحلیلی خبری “تحولات جهان اسلام” روزنامه الوطن سوریه ادعا کرد که آنکارا در نشست سه جانبه مقامات سوریه، ترکیه و روسیه در مسکو نسبت به خروج تمامی نیروهای خود از خاک سوریه متعهد شده است. روزنامه الوطن سوریه در ۹ دی ماه، با انتشار جزئیاتی از جلسه سه جانبه در روسیه ادعا کرده است که نشست سه جانبه مسکو بین حلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه، سرتیپ علی محمود عباس، وزیر دفاع سوریه و حضور سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه پس از موافقت ترکیه با عقب نشینی کامل نیروهای خود از مناطق تحت اشغال در شمال سوریه پایان یافت. بر اساس اعلام این رسانه‌ی سوری، آنکارا همچنین نسبت به احترام گذاشتن به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه متعهد شده و اجرای توافق سال ۲۰۲۰ پیرامون افتتاح جاده M4 نیز در این نشست مورد بحث قرار گرفته است. طرف‌های شرکت کننده در این نشست همچنین تاکید کردند که شبه نظامیان کُرد مزدور آمریکا و اسرائیل هستند و بزرگترین خطر برای سوریه و ترکیه محسوب می‌شوند. تمام موارد مورد توافق در این نشست از سوی کمیته‌های تخصصی که به منظور تضمین حسن اجرا و پیگیری توافقات تشکیل شده‌اند، دنبال خواهد شد و به منظور هماهنگی بیشتر بین طرفین در آینده نیز نشست‌هایی برگزار خواهد شد. این خبر در حالی منتشر شده است که حلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه روز گذشته اعلام کرد: “در صورتی که شرایط مناسب باشد، انجام دیدار میان رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و بشار اسد، همتای سوری او امکان پذیر است. روند مثبت تحولات شامل گفتگو وزیران و رؤسای اطلاعات ترکیه و سوریه، امکان دیدار میان رهبران دو کشور را ممکن می‌سازد.” شایان ذکر است در نشست وزرای دفاع ترکیه، سوریه و روسیه در مسکو که در تاریخ ۷ دی سال جاری برگزار شد، راه‌های حل بحران سوریه مورد بررسی قرار گرفت و بر لزوم ادامه گفت‌وگو برای دستیابی به ثبات در سوریه تأکید شد. در پایان این نشست، وزرای دفاع روسیه، سوریه و ترکیه به سازنده بودن گفت‌وگوهای صورت گرفته و لزوم تداوم مذاکرات سه کشور به منظور افزایش ثبات اوضاع سوریه و کل منطقه اشاره کردند.

🔍 نگاهی به وجه اشتراک فتنه ۸۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ 🕸 ‌دشمنان عنود نظام مقدس جمهوری اسلامی در طول سالیانی که از پیروزی شکوه‌مند انقلاب گذشت، برای ضربه‌زدن به قطار در حال حرکت این مرزوبوم از هیچ کوششی دریغ نکرده و همه‌ی توان خود را به‌کار گرفتند اما همیشه باعث شکست شد. 🕸 استکبار جهانی و صهيونيسم بین‌الملل که از گفت‌مان اصیل انقلاب و ذات تمدن‌ساز آن به‌وحشت افتاده و دچار استیصال شده برای متوقف‌کردن آن به عوامل داخلی امید بسته و بارها به این امر اذعان کرده و آن‌ها را سرمایه‌های خود در داخل ایران می‌دانند و این موضوع را نخست‌وزیر رژیم موقت و جعلی صهیونیستی رسماً اعلام کرد. ❌ این شعبده‌بازان عرصه‌ی سیاست و حافظان منافع غرب همواره طبق دستوری که از اربابان‌شان می‌گیرند،در حال دوقطبی‌سازی برای ضربه‌زدن به انقلاب هستند، با ایجاد دوگانگی پوچی هم‌چون صلح‌طلب و جنگ‌طلب و اخیراً هم با پیش‌کشیدن مسئله بدحجاب و بی‌حجاب به‌دنبال رسیدن به دو هدف عمده هستند: ✖️ بی‌اعتماد کردن مردم به نظام ✖️ و دیگری در مقابل هم قرار دادن مردم ❎ که توطئه آن‌ها یکی پس از دیگری با هوش‌یاری خنثی شده است. ♻️ با نگاهی به اتفاقات فتنه ۸۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ به‌فاصله دوازده سال به نکات مهم با وجه‌اشتراکی می‌رسیم که مشخص می‌کند کار اجرا بر عهده حامیان فتنه‌ی سبز و حامیان‌شان در سال‌های بعد بوده و برای هر کدام وظایفی مشخص شد.. ❎ اولاً؛ از برخی سلبریتی‌ها و چهره‌های سرشناس که در زمان در دست داشتن قدرت و ثروت توسط برخی افراد فربه شده‌بودند و با امتیازات مختلف به نام‌ونشانی رسیدند و اینک با لجن‌پراکنی به‌دنبال هم‌صدایی با دشمن و فریب جوانان هستند برای خواب‌های شوم خود استفاده می‌کردند.. ❎ ثانیاً؛ باید به نقش رسانه‌ها و کم‌اهمیت داده‌شدن در بحث جهاد تبین در سال‌های ابتدایی و رها شدن فضای مجازی کشور و کافی نبودن کارها برای مقابله رسانه‌ای با دشمن‌ابزارهای دشمن بودند.. ❎ ثالثاً؛ در همه‌ی حربه‌های دشمن مخصوصاً فتنه‌های نام‌برده جنگی چندوجهی بر علیه ملت ایران در زمینه‌ی سیاست، اقتصاد، فرهنگ و رسانه عملیاتی شد و بدنه‌ی سیاسی و اجتماعی نظام را نشانه رفت که به‌فضل الهی نتیجه‌ی عکس داد.. 🕸 در فاصله‌ی بین سال‌های ۸۸ تا ۱۴۰۱ شاگردان سران فتنه قدرت را در دست داشتند که در طول این ۸ سال به‌جرات می‌توان گفت؛ از هیچ کوششی برای حفاظت از منافع غرب فروگذار نبودند: از گِرِه‌زدن معیشت مردم و پیش‌رفت کشور به مذاکره با غرب تا ضعف فرهنگی که اکنون شاهد آن هستیم و آن فاجعه در زمینه‌ی مسکن، بانک‌داری و غیره.... همه و همه ماحصل تفکری لیبرال‌مسلک هست که درصدد اجرای سند استعماری ۲۰۳۰ بودند و هر عقل سلیمی بر خیانت آن‌ها واقف و معترف هست.. ❇️ ۹ دی؛ بدون‌شک روزی فراموش‌نشدنی در تاریخ ملت ما است و باید با الگو گرفتن از این‌روز خود را مجهز به سلاح بصیرت کرده و با اقناع گسترده افکار عمومی از برنامه‌های مجریان داخلی اهداف استکبار اجازه ندهیم با شایعه‌پراکنی و وارونه نشان‌دادن روایت‌ها در مورد آن حوادث جای خائن و خادم، جلاد و شهید را عوض کنند.. ✍ مازیار هاشمی

📚حکایت نقل است ساربانی در آخر عمر، شترش را صدا می‎زند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از وی حلالیت می طلبد. یکایک آزار و اذیت‎هایی که بر شتر روا داشته را نام می‎برد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غدا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر می‎شمرد و می‎پرسد آیا با این وجود مرا حلال می‎کنی؟ شتر در جواب می‎گوید همه اینها را که گفتی حلال می‎کنم، اما یک‎بار با من کاری کردی که هرگز نمی‎توانم از تو درگذرم و تو را ببخشم. ساربان پرسید آن چه کاری بود؟ شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیت‎ها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید! ضرب‎المثل معروف "افسار شتر بر دُم خر بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالایق است و اینکه چنين افرادی بدون دارابودن تخصص، تحصیلات، تجربه، شایستگی و شرایط تصدی پست و مقامی، صرفاً بر مبنای روابط زمام امور را بدست گیرند و بدبخت جماعتی که دچار چنین افرادی شوند.....