هدایت شده از mesaghمیثاق
🌙 گاهِ شب 🌙
غربگرایان؛ بزرگترین مانع تعامل غرب با کشورها
🗣 حدود ۴۰ سال است که همواره غربگرایان در مقام تخفیف انقلاب و نظام اسلامی زبان به طعنه گشوده و سخن میرانند که:
ایران میتواند با آمریکا و غرب وارد تعاملی عادلانه و سازنده شود، اما شما انقلابیون همواره در این مسیر مانعتراشی میکنید و منافع ملت را در نظر نمیگیرید و فدای آرمانهای خودتان میکنید!
🤔 حال به راستی مانعتراشان واقعی در این مسیر «انقلابیون» هستند یا «غربگرایان»؟ (بخوانید.)
🔺 سؤال: غرب تحت چه شرایطی حاضر است با کشور شما وارد «تعامل سازنده و واقعی» شود؟ به معنای روشنتر، غرب چه زمانی مجبور میشود که به شما «امتیاز واقعی» دهد؟
❇️ پاسخ: فقط زمانی که شما قوی باشید یا احساس کند که شما قوی هستید. اگر کشور شما قوی نباشد و یا غرب احساس کند که شما آنچنان قوی نیستید، مطمئن باشید که هیچگاه وارد تعامل واقعی با شما نخواهد شد.
اصلا چرا باید بشود؟ وقتی او میبیند که شما ضعیف هستید و نمیتوانید جلو فشارهای او استقامت کنید، بنابرین نتیجه میگیرد که میتواند هر طور و هر میزان که خواست از شما بهرهکشی کند و امتیاز بگیرد. اگر هم بخواهید در مقابل او بایستید و به او امتیاز ندهید، از آنجایی که ضعیف هستید، پس بلافاصله او به فکر براندازی شما میافتد و موفق هم میشود.
اما اگر قوی باشید و یا تصور قوی بودن شما در ذهن او جای بگیرد، آنگاه تازه میتوانید از او امتیاز بگیرید.
💥 وقتی غرب به این نتیجه برسد که شما قوی هستید، به طوری که با فشار، حملهی نظامی و امثال آن هم نمیتواند شما را براندازد، لذا مجبور و ناچار میشود وارد تعامل واقعی با شما شود تا از آن طریق سعی کند که بتواند دستکم جلوی سرعت رشد قدرت شما را بگیرد.
◀️ مثال ۱: آمریکا از دهه ی ۱۹۴۰ تا دهه ی ۱۹۷۰، یعنی به مدت سی سال، از هیچ تلاشی برای براندازی حکومت چین فروگذار نکرد، اما پس از گذشت ۳۰ سال وقتی فهمید که دیگر قادر به نابودی چین نیست، ناگزیر شد که به تعامل واقعی و سازنده تن دهد تا حداقل سرعت رشد چین کاهش یابد.
◀️ مثال ۲: گرچه گفتگوهای هستهای میان ایران و گروه موسوم به ۱+۵ از سال ۸۶ آغاز شده بود، اما آمریکا با این استدلال که تا ایران به مُفاد قطعنامهی شورای امنیت عمل نکند در گفتگوها حاضر نخواهد شد، هیچگاه حاضر به شرکت در مذاکرات نشد. اما با ادامهی روند بیتوجهی ایران به قطعنامههای غیرقانونی شورای امنیت و پافشاری بر حقوق مسلم هستهای خود، دیری نپایید که آمریکا به وضوح از موضع خود عدول و عقبنشینی کرد به گونه ای که در ژنو ۱ (تیر ۸۷) در سطح معاون وزارت خارجه (ویلیام برنز) حاضر به شرکت در گفتگوها شد و آماده برای امتیاز دادن!
روند عقبنشینیهای غرب در سالهای بعد نیز ادامه یافت که در نقطهی اوج آن میتوان به اذعان و اعتراف رسمی اوباما طی گفتگوهای استانبول ۱ (فروردین ۹۰) به حقوق هستهای ایران ذیل NPT اشاره کرد؛ همان حقوقی که اینبار رسما در برجام پایمال شد (بخش دیباچه، بند ۲).
🔴 با این مبنا و تفاصیل، امروز چه کسانی در داخل کشور مانع اصلی ایجاد تعامل سازنده با غرب هستند؟
❇️ پاسخ: دقیقا همان کسانی که مکررا طعنه میزنند که «ما بدبختیم/ ضعیفیم/ ما حتی آب خوردنمان را هم باید غرب تأمین کند/ ما ناچاریم با غرب مذاکره کنیم و جلوی او کوتاه بیاییم».
اراجیف مذکور، این ذهنیت را در غرب ایجاد میکند که ایران آنچنان هم قوی نیست؛ پس نیازی نیست به او امتیاز دهیم، بلکه میتوانیم او را براندازیم و حکومتی وابسته را به جای او بگماریم که هر چه خواستیم به ما امتیاز دهد.
🎯 نتیجه: موانع داخلی برقراری تعامل واقعی و سازنده با غرب دقیقا همان کسانی هستند که مدام به غرب پیام میدهند که ایران ضعیف است؛ نه انقلابیون که به دنبال قوی شدن هر چه بیشتر نظام و کشورند که نشانههای آن به روشنی در مقابل دیدگان ما نمایان است. قطع وابستگی در بسیاری از محصولات مورد نیاز مردم، رشد عظیم علمی، افزایش خیره کنندهی توان نظامی و امنیت، ایجاد عمق استراتژیک برای کشور ...، همه و همه در جهت افزایش قدرت و قوت میباشد که به دست توانای انقلابیون حاصل شده است.
🔰 (با الهام از یکی از فرمایشات استاد دکتر فؤاد ایزدی)
https://eitaa.com/mesagh