eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
198.8هزار عکس
183.7هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴📢چمرانی که نمی‌شناسیم 🔸 "چمران" را ما با تصویر و تصورات ذهنمان می‌شناسیم، خیلی‌هایمان با عکس‌های قشنگ و برخی‌هایمان هم با دست‌نوشته‌های شورانگیز و زندگینامه‌اش. ما اما با "زندگی و زیست چمران" بیگانه‌ایم. برایمان این جمله‌ی امام جذاب است که "مثل چمران بمیرید."، اما حواسمان نیست مثل چمران مردن، مقدمه‌اش مثل است. 🔹 چمران را به ظاهر زندگی مادی‌اش که نگاه کنی چیزی ندارد، رسما باخته است. نه شغل ثابتی، نه درآمدی، نه پیشرفتی، نه اندوخته‌ مالی درست درمانی. می‌گویند وقتی شهید شد وسایل خانه‌اش هم چیز قابل ذکری نبود. در زندگی خانوادگی‌اش هم فراز و فرود و ناکامی کم ندارد. 🔸 رک و روراست اگر امروز یک جوان اینطور زندگی کند، یعنی در راه آرمان و انقلاب و معتقَداتش از آسایش و آرامش و ثبات و درآمد زندگی‌اش بزند، یک بار زنش رهایش کند برود، آنقدر درگیر جهاد فی سبیل الله _به معنای عامش_ بشود که بعد از چند دهه زندگی، نه اندوخته مالی داشته باشد و نه بار و بساط زندگی؛ سایرین او را چگونه قضاوت می‌کنند؟ همین جماعت حزب‌اللهی‌ها را می‌گویم. نمی‌گویند بی عرضه بود؟ اولویت نشناس بود؟ مدیر نبود؟ 🔹 زندگی چمران را بدون ذکر نام بنویسید و بدهید به رفقای خودمان بخوانند، بگویید نظرتان درباره این مدل زندگی کردن چیست؟ خودتان یا فرزندانتان حاضرید اینطور زندگی کنید؟ بگویید الان یک نفر در سال ۹۹ می‌خواهد اینطور زندگی کند، می‌خواهد این مَنش را در زندگی‌اش پیاده کند، نمی‌خواهد همه زندگی‌اش خودش و زن و بچه‌اش شود، می‌خواهد وقتی همه دنبال خدمت به انقلاب با حقوق و بیمه و ثبات شغلی و مزایا هستند، مثل چمران زندگی‌اش را وقف دین خدا و انقلاب کند، چه جوابی می‌شنوید؟ 🔸 چمران بهار ۱۳۳۹ وقتی داشت در آمریکا درس می‌خواند، وقتی رفقایش به دنبال زندگی‌شان بودند نوشت: "عالَم و مافیها مرا راضی نمی‌کند. مردم را می‌بینم که به هر سو می‌دوند، کار می‌کنند، زحمت می‌کشند، تا به نقطه‌ای برسند که به آن چشم دوخته‌اند. ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که دیگران به دنبال آن می‌روند بیزارم. اگرچه بیش از دیگران می‌دوم و کار می‌کنم، اگرچه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار کرده و می‌کنم، ولی نتیجه آن مرا خشنود نمی‌کند. فقط به عنوان وظیفه قدم به پیش می‌گذارم و در کشمکش حیات شرکت می‌کنم." 🔹 چند درصد یا چند دهم درصد از جوان‌های ما حزب‌اللهی حاضرند پا را از حد شعار_ استوری اینستاگرام و توییت و پیکسل روی کیف و امثال اینها_ فراتر بگذارند و مثل چمران زیست کنند؟ اولین نفرش خودِ نگارنده این سطور.... توصیف این زمانه را باید سید مرتضی بکند با آن قلم فاخرش: 🔺 "نگاهي به شهر بيندازيد! عقل غربي سيطره يافته و وجود بشر را در دائره‌المعارف خويش معنا کرده است. و لذت‌پرستي توجيهي عقلايي يافته است و از ميدان‌هاي ورزش تا کلاس‌هاي دانشگاه، «رب‌النوع تمتع» است که پرستيده مي‌شود و باز در اين ميان، بسيجي حزب‌الله، تنها و غريب است و با آن چوب زيربغل و پاي مصنوعي و دست فلج و چشم پلاستيکي و موي کوتاه و محاسن و لباس ساده و فقيرانه و لبخند معصومانه، مظهري است از يک دوران سپري شده که با «خونين شهر» آغاز شد و در «والفجر 10» به پايان رسيد و بعد از «مرصاد»، از ظاهر اجتماع به باطن آن هجرت کرد و بيماردلان را در اين غلط انداخت که ديگر تمام شد!" https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
👊🏼 🌹 بخونید👇🏻خیلی قشنگه🌹 🕊بسم‌رب‌الشهداءوالصدیقین🕊 نسیم خنکی حال دلم را خوب می‌کند ... پاهایم آهسته آهسته در خاک‌ها فرو می‌روند ... غرق می‌شوم در رویا ... ناگهان پرنده ای می‌پرد ....نگاهش می‌کنم به اوج دارد می رود ...از جلو چشمانم محو می‌شود .. اینجا کجاست ...کجا ایستاده ام ... ندایی مرا می خواند قدم قدم به جلو می روم یک گوشه دنج می‌نشینم.. دنج ترین گوشه دنیاست انگار ...شبیه شش گوشه است انگار .... صدایی در گوشم می پیچد صدای است ... دارد می‌گوید : همیشه باید مشغول یک کلمه باشیم و آن" "است. اگر عاشقانه با کار پیش بیایی، به طور قطع , بریدن و🔸 عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمی‌کند. زیر لب زمزمه میکنم عشق ..عشق ..عشق .. صدای دیگری می آید می‌گوید : پاسدار کسی است که شب و روز کار بکند و نخوابد مگر اینکه از فرط خستگی خود به خود به خواب رود و آخر عمرش ختم به شهادت باشد❤️😭.. صدای شهید در گوشم می‌پیچد و میگوید : ما که رفتیم مادری پیر دارم و زنی و سه بچهٔ قد و نیم قد؛ از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام ... یقه تان را می گیرم اگر را تنها بگذارید! . صدای شهید در گوشم می‌گوید : زمان بر امتحان من و تو می‌گردد تا ببینند که چون صدای" " امام عشق برخیزد چه می‌کنیم ... ناگهان به خود می‌آیم چشمهایم باز می‌شود و دلم بی تاب ... این طرف و آن طرف را می‌نگرم ...دنبال‌شان می‌گردم ... نگاهم به دور دست‌ترین نقطه خیره می‌ماند... قافله ای از میان آب‌های اطراف زمین می‌گذرد ... با همان لبخند همیشگی‌اش برمی‌گردد نگاهی می‌کند و می‌گوید : قافله ما قافله از خود گذشتگان است هرکسی که از خود گذشته نیست با ما نیاید ... فریاد می زنم که صبر کنید می خواهم بیایم ...قافله دورتر و دورتر می‌شود می‌دوم به سمت آب...سیم خاردار ها مانع اند ...یاد این سخن می‌افتم : در پوست خود نمی‌گنجم، گمشده‌ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می‌بینم، می‌خواهم از قفس به در آیم، سیم های خاردار مانع هستند..... فریاد می زنم ..که ای قافله ! صبر کنید من هم مثل از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه از خدا بازم میدارد متنفرم .... اما دیگر دیرشده قافله رفته است و جا مانده ام .. صدای بوق اتوبوس‌ها مرا به خود می‌آورد .. مردی از دور داد میزند .. جا نمانی اتوبوس دارد می‌رود.. خوشحال می‌شوم .. می‌پرسم به سمت کجا ؟ قافله شهدا؟ می خندد و می‌گوید نه! می‌رود شهر .. و من با خودم فکر می‌کنم مگر می‌شود آمد طلائیه و از طلائیه به شهر برگشت ..! مگر می‌شود از قافله جاماند و به شهر .. به دنیای ظاهر فریب مادیات برگشت ! نه امکان ندارد .... بوق بوق بوق ... بوق اتوبوس دیوانه‌ام می‌کند مجبور می‌شوم که سوار بشوم ... و تمام راه را با خودم زمزمه می‌کنم .... همیشه باید مشغول یک کلمه باشم و آن عشق است .. باید مثل شهدا عاشق بشوم تا لایق همراهی با قافله بشوم .... باید که این بار جانمانم باید که آماده بشوم ....ای کاش که بشود... صدای شهید درون گوشم می‌پیچد که می‌گوید : برادر! جایی برای ای کاش‌ها و اگرها باقی نمانده است. هنوز نگذشته است و کاروان کربلا هنوز در راه است و اگر تو را هوس کرب و بلاست، بسم الله. و من با خود می‌گویم که باید یک پاسدار عاشق بشوم که ندای زمانش را لبیک می‌گوید همانند که در راه عشق با کاروان عشاق به سوی لقاءالله رفت ....✨🌹 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️با یک هواپیمای خالی از آمریکا برگشتم! ◀️اگر نادر طالب زاده را درست نمی‌شناسید، این چند دقیقه را حتما ببینید. در این فیلم از تاثیر (ره) و انقلاب اسلامی بر زندگی‌اش می‌گوید. چطور در جبهه به عنوان راننده لودر حضور پیدا کرده. همکاری‌اش با سید مرتضی و فعالیت‌های رسانه‌ای‌اش در دفاع از انقلاب. 🔸نادر می‌گوید: اخبار سینما رکس مرا منقلب کرد. شاید شبش تصمیم گرفتم برگردم ایران. تصویر امام در مجلات پخش می‌شد. جملات امام بود. چهره امام بود. مثل یک عشقی که گم کرده و یکهو آن عشق را می‌بیند. آن روزها به وجد آمده بودم. این مردمی که از گلوله نمی‌ترسند. 🔺جمع بندی‌اش راجع به وضعیت امروز انقلاب را هم اینطور بیان می‌کند؛ کاملا محرک، پرانگیزه و رو به جلو: عرصه‌های خالی زیاد داریم که باید فرم‌های جدید پیدا کنیم و باید به طرفش برویم. هنوز هم کامل نشده. مثل خطی می‌ماند که روی سنگی کشیده‌ایم، کار خاصی هنوز نکرده‌ایم. ولی ثابت کرده‌ایم پشت این سنگ طلاست. روحش شاد...
⭕️ چمرانی که نمی‌شناسیم 🔹 "چمران" را ما با تصویر و تصورات ذهنمان می‌شناسیم، خیلی‌هایمان با عکس‌های قشنگ و برخی‌هایمان هم با دست‌نوشته‌های شورانگیز و زندگینامه‌اش. ما اما با "زندگی و زیست چمران" بیگانه‌ایم. برایمان این جمله‌ی امام جذاب است که "مثل چمران بمیرید."، اما حواسمان نیست مثل چمران مردن، مقدمه‌اش مثل است. 🔸 چمران را به ظاهر زندگی مادی‌اش که نگاه کنی چیزی ندارد، رسما باخته است. نه شغل ثابتی، نه درآمدی، نه پیشرفتی، نه اندوخته‌ مالی درست درمانی. می‌گویند وقتی شهید شد وسایل خانه‌اش هم چیز قابل ذکری نبود. در زندگی خانوادگی‌اش هم فراز و فرود و ناکامی کم ندارد. 🔹 رک و روراست اگر امروز یک جوان اینطور زندگی کند، یعنی در راه آرمان و انقلاب و معتقَداتش از آسایش و آرامش و ثبات و درآمد زندگی‌اش بزند، یک بار زنش رهایش کند برود، آنقدر درگیر جهاد فی سبیل الله _به معنای عامش_ بشود که بعد از چند دهه زندگی، نه اندوخته مالی داشته باشد و نه بار و بساط زندگی؛ سایرین او را چگونه قضاوت می‌کنند؟ همین جماعت حزب‌اللهی‌ها را می‌گویم. نمی‌گویند بی عرضه بود؟ اولویت نشناس بود؟ مدیر نبود؟ 🔸 زندگی چمران را بدون ذکر نام بنویسید و بدهید به رفقای خودمان بخوانند، بگویید نظرتان درباره این مدل زندگی کردن چیست؟ خودتان یا فرزندانتان حاضرید اینطور زندگی کنید؟ بگویید الان یک نفر در سال ۱۴۰۱ می‌خواهد اینطور زندگی کند، می‌خواهد این مَنش را در زندگی‌اش پیاده کند، نمی‌خواهد همه زندگی‌اش خودش و زن و بچه‌اش شود، می‌خواهد وقتی همه دنبال خدمت به انقلاب با حقوق و بیمه و ثبات شغلی و مزایا هستند، مثل چمران زندگی‌اش را وقف دین خدا و انقلاب کند، چه جوابی می‌شنوید؟ 🔹 چمران بهار ۱۳۳۹ وقتی داشت در آمریکا درس می‌خواند، وقتی رفقایش به دنبال زندگی‌شان بودند نوشت: "عالَم و مافیها مرا راضی نمی‌کند. مردم را می‌بینم که به هر سو می‌دوند، کار می‌کنند، زحمت می‌کشند، تا به نقطه‌ای برسند که به آن چشم دوخته‌اند. ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که دیگران به دنبال آن می‌روند بیزارم. اگرچه بیش از دیگران می‌دوم و کار می‌کنم، اگرچه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار کرده و می‌کنم، ولی نتیجه آن مرا خشنود نمی‌کند. فقط به عنوان وظیفه قدم به پیش می‌گذارم و در کشمکش حیات شرکت می‌کنم." 🔸 چند درصد یا چند دهم درصد از جوان‌های ما حزب‌اللهی حاضرند پا را از حد شعار_ استوری اینستاگرام و توییت و پیکسل روی کیف و امثال اینها_ فراتر بگذارند و مثل چمران زیست کنند؟ اولین نفرش خودِ نگارنده این سطور.... ➖ توصیف این زمانه را باید سید مرتضی بکند با آن قلم فاخرش: 🔺 "نگاهي به شهر بيندازيد! عقل غربي سيطره يافته و وجود بشر را در دائره‌المعارف خويش معنا کرده است. و لذت‌پرستي توجيهي عقلايي يافته است و از ميدان‌هاي ورزش تا کلاس‌هاي دانشگاه، «رب‌النوع تمتع» است که پرستيده مي‌شود و باز در اين ميان، بسيجي حزب‌الله، تنها و غريب است و با آن چوب زيربغل و پاي مصنوعي و دست فلج و چشم پلاستيکي و موي کوتاه و محاسن و لباس ساده و فقيرانه و لبخند معصومانه، مظهري است از يک دوران سپري شده که با «خونين شهر» آغاز شد و در «والفجر ۱۰ » به پايان رسيد و بعد از «مرصاد»، از ظاهر اجتماع به باطن آن هجرت کرد و بيماردلان را در اين غلط انداخت که ديگر تمام شد!"
هدایت شده از mesaghمیثاق
Iran Bano - Mersad.mp3
زمان: حجم: 3.53M
🍃 تقدیم به شما ایران بانو 🎧نوشتم به اسم الله از وطن دفاع میکــنم به عشق شهادت اینجانب ابراهیم ایران کــنار همــرزمــا کــه نمــیدونم فرشته ان یا آدم پرچم بالاست🇮🇷✌️ 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ آوینی را به موزه نفرستیم! 🔹 ، با آن منظومه‌ی فکری مستحکم و عمیقش، می‌تواند سهم بزرگی در سامان دادن به وضعیت متشتت و بهم‌ریخته‌ی فکری و فرهنگی نیروهای انقلاب داشته باشد. 🔸 با این همه، گویا شهید بودنش، او را نیز همانند شهدای دیگر، بیش‌تر از آنکه رهاتر کند، محدودتر کرده! آنچنانکه ما برای درمان دردهای فکری و فرهنگی و هنری زمانه‌ی خود، به هر دری می‌زنیم الا در آوینی. 🔹 از همه‌جا نسخه طلب می‌کنیم جز از آوینی. چرا؟ چون او برای ما فقط یک «شهید» است. یک . کارکرد یک شهید نازنین، اشک درآوردن است از مریدانش فقط. 🔸 نام آوینی بر سر زبان‌هاست. عکسش هم ماشاالله همه جا منتشر است. اما پرسش این است که این آوینی نازنین، به چه درد امروز ما می‌خورد؟ این پرسش، در مورد شهدای دیگر هم مطرح است. 🔹 بزرگترین ظلم به شهید این است که او را در قبر زمانه‌ی خودش دفن کنیم و‌وقتی هم که به زیارتش می‌رویم، همه‌اش چشممان را بدوزیم به تاریخ شهادتش. که یعنی تو مقدس و محترمی، اما در دیروز مانده‌ای! 🔸 آوینی، آن روز که شهید شد اینقدر مشهور نبود. حالا مشهور است اما محبوس هم هست گویا. چرا که هیچ گرهی از امروز ما باز نمی‌کند. یعنی اجازه نمی‌دهیم که باز کند. همین که ما از او خوشمان می‌آید و صدای دلبرش را زینت مجالسمان می‌کنیم کافی‌ست؟ 🔹 آوینی، اگر هم شهید نمی‌شد باید مورد توجه قرار می‌گرفت. ما به او نیاز داریم. او را نباید با شهادتش به موزه بفرستیم. بی‌تعارف و مجامله به او محتاجیم. 🔸 در آن عرصاتی که او کوشیده، به حاصل کوشش و دانش و فهمش محتاجیم. به جای مجیز گفتن از او، به فکر و اندیشه‌ی منسجمش مراجعه کنیم. بویژه آنها که اهل عمل‌اند بیشتر به او نیاز دارند. 🖋 روح الله 🔺 ۲۰ فروردین سالروز شهادت سید مرتضی
هدایت شده از mesaghمیثاق
📌 آوینی را به موزه نفرستیم! 🔹 ، با آن منظومه‌ی فکری مستحکم و عمیقش، می‌تواند سهم بزرگی در سامان دادن به وضعیت متشتت و بهم‌ریخته‌ی فکری و فرهنگی نیروهای انقلاب داشته باشد. 🔹️ با این همه، گویا شهید بودنش، او را نیز همانند شهدای دیگر، بیش‌تر از آنکه رهاتر کند، محدودتر کرده! آنچنانکه ما برای درمان دردهای فکری و فرهنگی و هنری زمانه‌ی خود، به هر دری می‌زنیم الا در آوینی. 🔹 از همه‌جا نسخه طلب می‌کنیم جز از آوینی. چرا؟ چون او برای ما فقط یک «شهید» است. یک . کارکرد یک شهید نازنین هم تنها اشک درآوردن است از مریدانش. 🔹️ نام آوینی بر سر زبان‌هاست. عکسش هم ماشاالله همه جا منتشر است. اما پرسش این است که این آوینی نازنین، به چه درد امروز ما می‌خورد؟ این پرسش، در مورد شهدای دیگر هم مطرح است. 🔹 بزرگترین ظلم به شهید این است که او را در قبر زمانه‌ی خودش دفن کنیم و‌ وقتی هم که به زیارتش می‌رویم، همه‌ چشممان را بدوزیم به تاریخ شهادتش. که یعنی تو مقدس و محترمی، اما در دیروز مانده‌ای! 🔹️ آوینی، آن روز که شهید شد اینقدر مشهور نبود. حالا مشهور است اما محبوس هم هست. چرا که هیچ گرهی از امروز ما باز نمی‌کند. یعنی اجازه نمی‌دهیم که باز کند. همین که ما از او خوشمان می‌آید و صدای دلبرش را زینت مجالسمان می‌کنیم کافی‌ست؟ 🔹 آوینی، اگر هم شهید نمی‌شد باید مورد توجه قرار می‌گرفت. ما به او نیاز داریم. او را نباید با شهادتش به موزه بفرستیم. بی‌تعارف و مجامله به او محتاجیم. 🔹️ در آن عرصاتی که او کوشیده، به حاصل کوشش و دانش و فهمش محتاجیم. به جای مجیز گفتن از او، به فکر و اندیشه‌ی منسجمش مراجعه کنیم. به ویژه آنها که اهل عمل‌اند بیشتر به او نیاز دارند. ✍🏻 روح الله رشیدی
هدایت شده از mesaghمیثاق
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ راه قدس از کربلا می گذرد 🔹 راه قدس مرد جنگ میخواهد و مرد جنگ نیز کربلاییست. 🎙 سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی
هدایت شده از mesaghمیثاق
را پشت سر گذاشتیم اما هیچ‌کس روایتی از این جنگ نمی‌کند مناطق عملیاتی دشمن تک‌های دشمن پاتک‌های ما سلاح‌ها نیروها فرماندهی خیانت پیروزی شهادت... و چقدر جای چنین روایت فتحی خالی‌ست...
هدایت شده از mesaghمیثاق
▫️خلاف آنچه بسیاری می‌پندارند، آخرین مقاتله ما به مثابه سپاه عدالت، نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است، که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپا تر است!