هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌بسم الله النّور علی نور🕌
🔹️#قوّه_خیال_در_قوس_صعود_انفسی
🔹️#قوّه_عقل_در_قوس_صعود_انفسی
🔸️#قوّه_خیال_در_قوس_نزول_انفسی
🔸️#قوّه_عقل_در_قوس_نزول_انفسی
#انسان_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
عقل، از عِقال، يعنى زانوبند شتر گرفته شده ، چون مانع جهل است، شاهد بر اين معنا، اين روايت از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرموده: العَقْلُ عِقال مِن الجهل!
عقل، موجب تثبيت و استقرار علوم در ذهن انسان مى شود، لذا به آن، جامع و نگه دارنده گفته مى شود، همان گونه كه عِقال، در شتر، موجب ثابت ماندن و مانع از فرار او مى شود.
در قرآن حکیم هرجا از کلمه لُبّ استفاده کرده است اشاره به عقل دارد! چرا که لُبّ در لغت، به معناى خالص و مغز هر چيز است، اطلاق لفظ لبّ بر عقل انسان، به خاطر اينست عقل، خلاصه و حقيقت انسان میباشد! بدون پوست و قشر به حساب مى آيد لذا لُبّ به عقل اشاره دارد.
عقل، قوّه ای مجرّد است که رسالتش، کسب ذوات نوری(معقولات و علم) میباشد!
قوّه ی عقل، همچون پنجره یا دریچه ایست که انسان را در متن ظلمات محض جسم و طبیعت، متصل به عالم ملکوت میکند! قدرت تصدیق مبداء وجود، ملکوت، امور غیبی، ملائکه الله، روح، انسان کامل و قرآن و....را دارد! قوّه ی عقل، فصل ممیز میان انسان و حیوان است! مرکبی است که ما را می تواند از دنیای هرشیء یا پدیده یا کلمه ای بسوی آخرت و ملکوت آن، انتقال دهد! کلقد ابواب هشتگانه بهشت، عقل است!
🔹️#قوّه_خیال_در_قوس_صعود_انفسی
🔹️#قوّه_عقل_در_قوس_صعود_انفسی
اما قوّه ی خیال، واسط یا برزخ میان قوای حسّی(حواس پنجگانه) و عقل است!...
ابتدائاً تصویر پدیده ها، اشیاء و حوادث پیرامونی عالم طبیعت، توسط طول موج به چشم ها میرسد سپس به حسّ مشترک، پس از آن به قوّه ی خیال منتقل میشود، حالا اینجا قوّه ی عقل است که در صورتها متصرّف شده و معانیِ مطابق با صورتی که در قوّه خیال منتقل شده است را در مراتب عالیتر برای صاحب نفس، کسب میکند! و این مهم اشاره به قوس صعود دارد! یعنی انتقال صورتهای عالم مادّه(ابتدای قوس صعود) توسط حواس پنج گانه و حسّ مشترک به سوی قوّه بالاتر( قوّه ی خیال) سپس از قوّه ی خیال به قوّه ی بالاتر از آن(قوّه ی عقل)منتقل میشود
فهم اسرار پوشیده و کشف حقایق اشیاء و موجودات عالم مادّه اعم از جماد، نبات، حیوان و انسان، مطلوب آدمیست! تا آنجا که پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و اله در فرآن به خدای متعال درخواست دارند: حقیقت اشیاء را به من بنمایان! که اگر این امر باعظمت اتفاق بیفتد در واقع انسان به کشف و شهود ربط میان ماسوی الله با ذات خدای متعال و خلیفه الله واصل شده است(مقام یقین)!...
اما وقتی مبداء میل انسان، متوجه و متوقف در ساحت حیوانی و کمالات جمادی، نباتی و حیوانی باشد نتیجتاً آنی که بر او سلطنت دارد قوّه وهم و خیال بریده از ملکوت و عالم غیب است(دقیقاً مثل حیوانات عالم طبیعت)! در این حالت، بدلیل غلبه نفس امّاره(حیوانی) و شیطان در وجود شخص، هنگامیکه صورتها توسط قوای حسّی دریافت و در قوّه خیال متمثّل میشود، نفس امّاره و شیطان مثل یک دیو نامرئی، کارش رهزنی از انسان است! مانع تصرّف عقل در قوّه ی خیال و کسب معانی صورتها میشود! پس وقتی نفسانیّات و قوای حیوانی و شیطان بر آدمی مسلط باشند، سبب بی طهارتی قوای حسّی و خیال و متعاقباً مانع تصرّف عقل بر صورت های خیالی ما برای کسب معانی و ذوات نوری میشود و این یعنی بسته شدن ابواب ملکوت به روی خود.
🔸️#قوّه_خیال_در_قوس_نزول_انفسی
🔸️#قوّه_عقل_در_قوس_نزول_انفسی
انسان بدلیل بهره مندی از قوّه ی عقل، میتواند بی واسطه بصورت مستقیم، معانی و ذوات نوری موضوعات را از خزینه ی غیب و معدن علم با تفقّه، تعقل و تفکر، دریافت نماید ولیکن ذاتیِ آدمی که کمال المطلوب، لقاء المحبوب است! یعنی او به ذاته، بدنبال شهود حقایق و وصال با صورت معانی است! یعنی حقایق و معانی ملکوتی که با قوّه ی عقل دریافت میکند، عطش صورت گری و تجربه باطنی آنها را دارد! کار این صورت گری و تمثّل بر عهده قوّه ی خیال است! یعنی در قوس نزول معانی وقتی از قوّه ی عقل به قوّه خیال میرسد! این قوّه خیال است که معانی و حقایق نوری را مطابق با متن واقع، صورت گری نموده سپس به حسّ مشترک پس از آن به ادراک حسّی شخص درآمده و او با تمامی مراتب وجودیش، صورت حقایق و معانی را ملاقات میکند!
هرجا سخن از کشف و شهود و چشم سوّم یا چشم برزخی میشود! اشاره به قوّه ی خیال دارد! ذاتیِ قوّه ی خیال، تصرف در معانی، تمثّل و صورت گری آنهاست تا حقایق نورانی مجرّد، مطابق با متن واقع، قابل شهود و کشف و مشاهده گردد برای شخص! 🔸️#بخش_اوّل🔸️
انسان شناسی در ساحت معرفت به نورانیّت
هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌بسم الله النّور علی نور🕌
🔹️#قوّه_خیال_در_قوس_صعود_انفسی
🔹️#قوّه_عقل_در_قوس_صعود_انفسی
🔸️#قوّه_خیال_در_قوس_نزول_انفسی
🔸️#قوّه_عقل_در_قوس_نزول_انفسی
#انسان_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
هرجا سخن از کشف و مکاشفه و شهود میشود پای قوّه ی خیال در میان است! انسان با ادراک ذوات نوری، موجودات مجرّد(ملائکه الله)، انوار غیبی ولایت و ملکوتی نبوّت(معرفت و علم) توسط قوّه ی عاقله که با تعقّل و تفکر در چهارچوب شریعت و طریقت، به ادراک شخص درآمده است می تواند با قوّه ی خیال مطهر، مطابق با متن واقع به احسن تقویم و عالیترین صور مقدّسِ ممکن در نفس، صورتگری نماید! در این حالت با اتحاد نوری و معنوی میان نفس و صورت های متمثل شده، تمام ادراکات عقلی و مجرّد، بصورت ملموس و مشهود، برای شخص تجربه خواهد شد!
در خصوص تعبیر خواب نیز باز هم کار قوّه ی خیال بعنوان واسطه، درمیان است! بدین صورت، مُعَبِّر، صورت و تمثّلاتی که شخص در خواب دیده را توسط قوّه ی خیالِ تطهیر شده، به قوّه ی عقل می سپارد تا باحقایق ملکوتی صورتها را مطابق با متن واقع، کسب نموده و به ادراکِ معبِّر درآمده و به موجب آن، پیام هایی که در باطن این صورتها نهفته است برای شخص معلوم خواهد شد!
اگر قوّه ی عقل و خیال به طهارت کامل نرسیده باشد یعنی ساحت و قوای جمادی و نباتی و حیوانی و شیطانی بر شخص غالب باشد، در اثر این غلبه، دیو نفس نادیدنیِ امّاره و شیطان در صورتها و تمثلات و معانی که به وسیله عقل و خیال در نفس منعکس میشود متصرّف و در ماهیت آنها انحراف ایجاد میکند! در این حالت آنچه را که به شهود و کشف شخص درآمده به مکاشفات شیطانی تعبیر می شود!
قبلا اشاره شد در قوس نزول انفسی، وقتی معانی حکمت متعالیه، علم حقیقت، عرفان ناب، معرفت به نورانیت، توحید احدی و علوم قرآنی توسط عقل رحمانی کسب و به قوه خیال تنزل میابد، رسالت قوّه ی خیال صورتگری و تمثّل حقایق و معانی نوری است! و بالعلکس در قوس صعود انفسی، صورتها و تمثلاتی که توسط چشم و قوّه ی خیال دریافت سپس در اختیار قوّه ی عقل قرار میگیرد تا با تصرّف قوّه ی عاقله در صورتها، به کشف معانی و حقایق نوری آن برسد! در هر دو صورت قوس نزول و صعود انفسی، اگر قوّه خیال تطهیر نباشد یعنی مغلوب ساحت حیوانی(قوّه شهویه، غضبیه،خیال و وهم و نفسانیّات) باشد بدلیل سلطنت و ولایتِ طاغوت بر مملکت وجودی شخص، دیو ِ نفس امّاره و شیطان، مستتر در ظلمات حاکم، مثل یک رهزن واقعی، سرگردنه قوس نزول و صعود انفسی در کمین نشسته تا در متاع ملکوتی قوای عاقله و خیالیه، متصرّف و رهزنی نماید، ریشه پنهان تفکرات التقاطی و تکفیری و متهجّرانه در طول تاریخ ریشه در این مهم دارد.
🔸️#بخش_سوّم🔸️
انسان شناسی در ساحت معرفت به نورانیّت
هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌بسم الله النّور علی نور🕌
🔹️#قوّه_خیال_در_قوس_صعود_و_نزول
🔹️#نقش_بنیادین_قوّه_خیال_در_سیر_و_سلوک
#انسان_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
محی الدّین ابن عربی رحمت و رضوان خدا بر او باد به معنی حقیقی کلمه، از چهره های شگفتیساز و برجستۀ عرفانی و از نوادر دهر است که دارای حیاتی شورآفرین بوده و تمام حقایق را که به علم الیقین با عقل فعّال، کسب کرده است در وادیه ی کشف و شهود، مشاهده نموده و یقین او از مرتبه ی تصدیق عقلی به مرتبه ی تصدیق شهودی واصل و با دو بال معرفت و محبّت سرانجام به فناء فی الله در حقایق نوریّه محمّدیه و علویّه واصل شده است!
عرفان شهودی ابن عربی افشاگر اسرار نهانی و هویداکننده ی رمز و راز نهفته هستی است که با شهامت و جسارتی تمام به حقّه سر به مُهر اسرار مگو دست یازیده و دستان نادیدنی خویش را در خُمره لایتناهیِ معرفت هستی فرو برده است و بی واسطه از باده حقیقت خلیفه الله، می نوشد و بی پرده و بی پروا حُسنِ فسون گر رُخِ یار را به تماشا می گذارد!
عرفانِ ابن عربی روایت چهره به چهره شدن با رخ معشوق و حکایت در آغوش گرفتن حقیقت است! چرا که عارف پس از شهود و کشف حقیقت به تجربه باطن اگر لب به سخن گشاید و چگونگی این شهود و وصال را بازگوید، از جمال حضرت دوست و لایه های باطنی هستی، زائیده میشود! در این صورت است که برای انتقال معانی بلند و متعالی که در مقام شهود برای وی حاصل شده است برای انتقال آن به دیگران با زبان مستدل و قابل فهم صحبت میکند از این رو، روش استدلال عقلی(منطق و فلسفه) بهره میبرد! پس روش دریافت عرفان، شهود هست و شیوه ی بیان آن، عقل است، بی شک مثل ابن عربی که از نوادر دهر و سلطان علوم و قلّه نشین هرم معارف است و تمام آثار عرفانی ایشان بر مبنای غلبه عقلانیت محض است که همه ریشه در قرآن و عقل و نقل دارد.
محی الدین ابن عربی، علم الخیال را یکی از انواع علوم معرفتی می داند، درک ظرایف و دقایق این علم یکی از کلیدهای فهم اندیشههای والای عرفانی ابن عربی است، او خیال را حاکم جمیع مراتب وجودی دانسته، گستره آن را آن قدر وسیع و پهناور میداند که وجود محالات نیز در آن میتواند ظاهر گردد! بر اساس باور او خداوند هیچ موجودی خلق نکرده است که منزلتش عظیمتر و حکمتش فراتر از خیال باشد! حکم خیال در جمیع موجودات و معدومات اعم از محال و غیرمحال سریان دارد، از منظر ایشان به واسطه خیال است که قدرت و اقتدار الهی ظاهر میگردد و آن بزرگترین شعایر خداوند بر اثبات خود است، ابن عربی سلطه و قوّت اسم القویِ پروردگار را در خلق قوّه متخیّله و عالم خیال میداند و آن را نزدیکترین چیز دالّ بر وجود حقتعالی معرفی میکند که میتواند صورتهای دوگانه و متضاد را در خود جمع کند.
از منظر شیخ محی الدّین، خیال دارای اقتدار کامل و تام است و درجه حسّ و معنی را در یک جا جمع و حوزهبندی میکند؛ از اینروی محسوس، لطیف و معنی، کثیف و متراکم میشود! ایشان یکی از انواع معرفتها را معرفت خیالی میداند و بر این باور است هر کسی که مرتبۀ خیال را نشناسد، به طور کلی صاحب معرفت نیست و این رکن از معرفت اگر برای عارفان حاصل نگردد، ایشان از معرفت بویی نبردهاند و معرفت کشف خیالی از علومی است که به اهل الله اختصاص دارد.
در هر حال خیال یکی از قوای ادراکی آدمی است که حد واسط یا برزخ بین مرتبه ی حسّی و عقلی است که دارای شأنی خلاق و مولّد است و صاحب خیال دارای شأنیت الهام است؛ اما متأسفانه معنایی که از خیال بین مردم رواج دارد، جنبههای اوهامی و آرزو پردازانۀ آن است، بدون اینکه به مقولههای معرفتی خیال توجهی داشته باشند، بنابراین با توجه به اینکه ابن عربی قهرمان و قلّه نشین نظریه پردازی در حوزۀ خیال است و شاید کسی چون او تاکنون نتوانسته است به این مقوله بنیادی که یکی از بزرگترین معارف بشری به شمار میآید لذا عمیق و دقیق شدن نسبت به قوّه و عالم خیال میتواند باب من عرفه نفسه فقد عرف ربّه را به روی سالک و طالب الی الله باز کند! بابی که میتواند ما را به معرفت النفّس و معرفت حضوری و علم حقیقت، رهنمون سازد که اگر این باب به روی نفس باز شود راه کشف و شهود انسان کامل یا مراتب باطنی خلیفه الله به روی خود باز نموده ایم، پس قوّه و عالم خیال را امری مهمل نپندار! که ره سرابِ باطل رفته ای و گرفتار رهزنی نفسانیّت و شیطان شده ای! نزدیک ترین امر به یقین را انکار کرده ای!
🔸️#بخش_چهارم🔸️
انسان شناسی در ساحت معرفت به نورانیّت
هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌بسم الله النّور علی نور🕌
🔹️#قوّه_خیال_در_قوس_صعود_و_نزول
🔹️#نقش_بنیادین_قوّه_خیال_در_سیر_و_سلوک
#انسان_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
ساحت روحانی انسان که ماهیتاً مافوق تجّرد است و عاری از مدّت و مادّه و زمان! چرا که بی نهایت است و بی نهایت نیز محدودیت و قید در آن راه ندارد یعنی آزاد مطلق است و هیچ گونه از خصوصیّات عالم مادّه را قبول نمیکند! از سویی دیگر در ابتدای خلقتش در کمال طلبی بصورت بالقوّه و استعداد است که باید این استعداد و قابلیّت کمال طالبی به فعلیّت و شکوفائی تامّ و کامل برسد! نتیجتاً این امر نیازمند به صیرورت یعنی سیر و سلوک، تغییر و تحوّل، تعالی و تربیّت، پرورش و شدن است! تا به موجب آن انسان از حالت قابلیّت و استعدادکمال طلبی بسوی فعلیّت و شکوفایی و تعالی، حرکت نماید بدیهی است حرکت نیازمند به زمان است، ولیکن خلقت نوری ساحت روحانی که مافوق تجرّد است و در عالم الست(ذرّ) عاری از خصوصیات عالم مادّه یعنی زمان و مادّه و مدّت است پس امکان حرکت تدریجی برایش فراهم نیست! لذا تکویناً لازم آمد تا ساحت روحانی بواسطه خلقت نفس حیوانی، به بدن طبیعی(مادّی) تعلق گیرد تا پس از شکل گیری جنین و کامل شدن آن در رَحِمِ مادر و دمیده شدن نفس در بدن، امکان اتصال و ارتباط و تعلّق گرفتن روح از طریق نفس به بدن مادّی فراهم گردد!
اما ساحت روحانی که در عالم جبروت و مجرّدات است از طریق قوّه عقل و قلب رحمانی، ذوات نوری و علم حقیقت و معرفت به نورانیّت را کسب میکند سپس آنها را به قوّه ی خیال میدهد و قوّه ی خیال نیز معانی نوری را در نفس، متناسب با حقایق نوریشان، صورت گری نموده تا امکان ادراک جزئی و شهودی آنها در باطن شخص میسر گردد سپس از طریق نفس به حسِّ مشترک و از حسِّ مشترک برای شخص معانی نورانی متعالی، ملموس و تجربه یقینی خواهد شد این همان قوس نزول انفسی است که قبلا اشاره شد، از سویی دیگر در عالم طبیعت، صورت اشیاء و کلمات و پدیده های پیرامونی عالم مادّه(طبیعت) از طریق طول موج و چشم و عصب و مغز دریافت سپس صورت های دریافت شده بوسیه قوّه ی خیال، در نفس منعکس شده و به ادراک شخص در خواهد آمد پس از آن قوّه ی عقل در صورتها متصرّف و معانی نوریه متناسب با متن واقع در عالم ملکوت و خزینه غیب را دریافت خواهد نمود و این راز درک حقیقت اشیاء است که پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله در قرآن حکیم از خداوند تبارک و تعالی، مسئلت نموده اند اشاره به قوس صعود انفسی، پس حالا دریاب حکمت متعالیه و راز ناب عرفانی اینکه اگر ما ابتدائاً(عالم الست) در خلقت نوری نزد خدا و درآغوش خدا بودیم پس چه ضرورتی داشت به عالم طبیعت(دنیای مادّی) فرود بیاییم! چرا ما را در متن جهنم ظلمانی دنیا آوردند تا گرفتار دیو نفسانیّت و غول شیطان و حجاب ظلمات عالم مادّه شویم....
-----------------------------❀○❀--------------------------
🔸️#بخش_پنجم🔸️
-----------------------------❀○❀--------------------------
انسان شناسی در ساحت معرفت به نورانیّت